صدای پای کرونا
- شناسه خبر: 5592
- تاریخ و زمان ارسال: 14 آذر 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
نفیسه کلهر
دیگر تقریبا ماسک و الکل فراموش شده؛ گذشت آن روزهایی که بارها و بارها الکل بر روی پوست دستانمان اسپری و یا وسایلمان را با آن ضدعفونی میکردیم. حالا از بین هر 50 نفر، یک نفر هم ماسک ندارد. میهمانیها به راه است و جشنها و مراسم برگزار میشود. حتی بازیهای فوتبال با ظرفیت کامل تماشاچیها برگزار میشوند. اما متخصصان از احتمال شدت گرفتن کرونا در زمستان خبر میدهند.
دکتر بابک عشرتی اپیدمیولوژیست، با اشاره به وضعیت ابتلا به آنفلوانزا و کرونا در کشور، گفت: در حال حاضر به طور کلی تعداد موارد کرونا و آنفلوانزا در کشور رو به کاهش است. روند سالیانه بیماریهای حاد تنفسی در کشور هم امسال زودتر آغاز شد و هم طبعا زودتر کاهش مییابد. البته اینطور نیست که شرایط شهریور ماه را داشته باشیم، اما رو به کاهش گذاشته است.
وی درباره احتمال مواجه شدن با موج دیگری از آنفلوانزا یا کرونا در زمستان، گفت: احتمال اینکه مجددا در زمستان هم در زمینه آنفلوانزا و بهویژه در کرونا افزایش موارد را داشته باشیم، وجود دارد. باید توجه کرد که به طور کلی وقتی سطح ایمنی جامعه نسبت به ویروسی کاهش مییابد، مردم جامعه نسبت به آن ویروس حساس میشوند و در نتیجه احتمال ابتلایشان بالا میرود. بر همین اساس هم احتمال دارد که در بیماری کرونا در زمستان افزایش موارد را داشته باشیم.
وی درباره امکان افزایش مرگهای کرونایی در زمستان نیز گفت: این موضوع به سویه در گردش کرونا بستگی دارد و اگر سویه جدیدی با کشندگی بالاتر شیوع یابد، امکان افزایش موارد مرگ هم وجود دارد؛ اما فعلا انواعی از اُمیکرون به عنوان سویه مهم و غالب در دنیا شناخته میشود. فعلا هم با جهش خطرناکی مواجه نبودیم، اما نباید فراموش کنیم که جهشهای کرونا زیاد است و ممکن است به سمت خطرناک شدن پیش رود یا برعکس به سمت خفیف شدن برود.
***
اما با این حال آیا مردم آمادگی لازم برای بازگشت دوباره محدودیتها و رعایت پروتکلها را دارند؟
سمانه یک مهندس معمار است که در یک شرکت خصوصی کار میکند. او درباره زندگیاش با شروع کرونا توضیح میدهد: «روزهای خیلی سختی بود. شرکتی که من برایش کار میکردم مشتری بخصوصی نداشت و همان مشتریهایی که از قبل داشتند میتوانستند خودشان به کارشان برسند و دیگر نیازی به ما نبود. بیکار شدم و در خانه نشستم. در پرداخت اقساط و اجاره خانه با مشکل مواجه شدیم. همسرم هم که یک مغازه دارد در کسب و کارش با کسادی روبرو شد و اوضاع خیلی سخت شد برایمان. ولی خدا را شکر گذشت.» سمانه ابراز خوشحالی میکند از اینکه آن روزها تمام شد و کرونا رفت و رونق دوباره به کسب و کارشان برگشت. میپرسم اگر برگردد باز هم حاضر است پروتکلها را رعایت کند؟ سری تکان میدهد و میگوید: «خدا نکند دوباره آن روزها برگردد. من که دیگر تحملش را ندارم. فکر کنم اگر هم کرونا بیاید خفیف باشد. دیگر مثل قبل نشود. کی حوصله دارد دوباره ماسک بزند؟»
محمد، همسر سمانه این وضعیت را از همه سختتر برای خودش میدانست: «اینکه شما متاهل باشید و سر برج نتوانید کرایه خانه بدهید خیلی سخت است. چند سال قبل ما یک ماشین هم خریدیم که به خاطرش کمی وام گرفتیم. بازپرداخت این وام در دوران قرنطینه و محدودیتهای کرونایی شد که واقعا دمار از روزگار ما درآورد. سمانه هم که بیکار شد همه بار پرداخت اقساط و اجاره به دوش من افتاد. او هم مسئولیتی نداشت. همه از مرد خانه انتظار پرداخت اقساط و اجاره را دارند. در آن چند وقت واقعا ما روزگار سختی داشتیم. حتی پساندازمان تمام شد و یک روزهایی بود که اجاره و قسط و قبض آب و برق و گاز و تلفن را پرداخت نکرده بودیم و یخچالمان هم خالی بود و تمام پولمان در خانه 60 هزار تومان بود. خیلی خوشحالم که فشار آن روزها گذشت. هرچند هنوز هم کسب و کارها رونق زیادی نگرفته ولی از آن موقع خیلی بهتر شده ولی به اندازه آن روزهای شوم و سیاه نیست.
حدیثه، مادر دو فرزند 10 و 12 ساله است. او معتقد است که سختترین روزهای زندگیاش در دوران پاندمی گذشت. او برایم از سختی رسیدن به درس بچهها و نگه داشتنشان در خانه در روزهای شیوع کرونا میگوید: «تازه از باز شدن مدارس راحت شدم. بچهها میروند مدرسه و صبح تا عصر مشغولند و منم نفس راحتی میکشم. موقع کرونا پدرم در میآمد تا بنشانمشان پای برنامه شاد. مگر بند میشدند یکجا! تمرکز کردن روی برنامه برایشان خیلی سخت بود. درس یاد نمیگرفتند. باید صبح زود بیدار میشدم و بالای تخت پسرم مینشستم و حضورش را در کلاس خودم میزدم. معلم هم که سوال میپرسید سریع بیدارش میکردم و میگفتم این جواب را بگو و دوباره میخوابید. امتحانات هم که با هزار مکافات قبول میشد. خیلی سخت بود. سختی درس و مشقشان یک طرف در خانه مشغول کردنشان صبح تا شب و اصرار به اینکه در کوچه با بچههای دیگر بازی نکنند یک طرف.» به نظر او این شرایط برای کسانی که بچهدار هستند از همه سختتر است.
***
اما به عقیده بسیاری هم سختترین روزهای کرونایی برای کادر درمان بود؛ دکتران و پرستاران، کارکنان و کارمندان بیمارستانهایی که مدتها خانواده و حتی فرزندانشان را نمیدیدند و یا نمیتوانستند در آغوششان بگیرند. ساعتهای سخت و طولانی کار و جدال با بیماری.
اما نمیشود گذشت از این موضوع که همه اقشار جامعه در این مدت سختیهای زیادی کشیدند و بسیاری هم تاوانهای جبرانناپذیر پرداختند و امیدواریم که روزهای سیاه کرونایی دوباره برنگردد. اما با بازگشت این بیماری با مراقبت مناسب و رعایت پروتکلها از زیان جانی به خود و عزیزانمان جلوگیری کنیم.