شور انتخاباتی در قزوین
- شناسه خبر: 37612
- تاریخ و زمان ارسال: 3 تیر 1403 ساعت 07:30
- بازدید :

ستادها پرشور، جوانان مردد از حضور
در حالی که ستادهای انتخاباتی استان قزوین با انرژی و اشتیاق فراوان برای انتخاب رئیسجمهور به میدان آمدهاند و شاهد حضور چشمگیر افراد جدید در عرصه سیاسی هستیم اما هنوز بخش قابل توجهی از مردم با تردید به این رویداد نگاه میکنند و در انتخاب خود مردد هستند.
آرزو سلخوری ـ کمتر از یک هفته تا آغاز رسمی انتخابات باقی مانده و است با برگزاری مناظرات و پخش برنامههای مختلف تلویزیونی از شبکههای مختلف انگار که شهر تکانی خورده است، دیگر آن سکوت و رخوت در شهر دیده نمیشود و حالا علاوه بر ستادهای مرکزی؛ کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ستادهای مختلف بانوان، جوانان، دانشجویان، مردمی و نخبگان خود را در سطح شهر راهاندازی کردند.
حالا دیگر ستادها مختص سه کاندیدای مطرح یعنی آقایان پزشکیان، جلیلی و قالیباف نیست و ستاد انتخاباتی زاکانی و پورمحمدی در قزوین نیز راهاندازی شده است.
برخلاف تصورات روزهای آغاز فرایند انتخابات که برخی تحلیل میکردند که انتخابات آسانی در پیش است و اصلا پیچیده نیست اما با بررسی ابعاد سیاسی سرعت تحولات نشان میدهد که انتخابات ساده نیست و چالشهایی در پیش است. فضای روانی جامعه کمی تغییر کرده و گویا تحولاتی رخ داده است.
حالا خیابان عدل قزوین به مرکز تبلیغاتی کاندیداها تبدیل شده است و گویا قرار است حال و هوای دهه ۸۰ را برگردانند. از ابتدای میدان میرعماد به سمت خیام که حرکت میکنیم به ترتیب ستادهای آقایان پزشکیان، زاکانی، قالیباف و جلیلی دیده میشود، پورمحمدی هم با قدرت وارد شده و ۵ ستاد مرکزی در شهر قزوین راهاندازی کرده است.
هر ستاد با یک بلندگوی بزرگ در خیابان و پخش آهنگهای حماسی سعی در جذب نظر مخاطبان دارد، ابتدا تصمیم میگیرم وارد ستاد قالیباف شوم، بنرهای بزرگ دم درب نشان از ستاد مرکزی دارد، قبل از اینکه وارد حیاط شوم نوجوانی که در حال توزیع شربت است از ورودم خودداری میکند و میگوید اینجا ستاد آقایان است و باید به ساختمان کناری بروی که ستاد خانمهاست، اعتراضی نمیکنم و وارد ساختمان کناری میشوم.
یک میز بزرگ میانه سالن است که بانوان دور میز در حال بحث و بررسی هستند، در میان آنها چند نفر را میشناسم که پیش از این نیز کارهای سیاسی انجام دادهاند، ترکیب سنی نشان میدهد که دختران و زنان از سنین مختلف پای کار هستند، تفاوت این ستاد با ستادهای دیگر این طور به نظر میرسد که افراد حاضر در ستاد قالیباف عامه مردم هستند که اغلب با اعتقاد قلبی پای کار آمده و کمتر نگاه سیاسی دارند.
بحث در مورد اعزام قزوینیها به تهران و سخنرانی آقای قالیباف است و اغلب ناراحت هستند که چرا در این همایش حضور نداشتند. خانمی که گویا مسئولیت ستاد بانوان را بر عهده دارد و با نامی که پیش از این شنیدم متفاوت است از شور و هیجان همایش تهران تعریف میکند و میگوید: «انشاءا… با توفیق الهی اوضاع به نفع قالیباف است. دختران جوان گلایه دارند که باید در آن سفر همراه میبودند.»
چند خانم دیگر وارد ستاد میشوند و میخواهند که تراکت و پوستر به آنها داده شود اما چیزی موجود نیست، یکی از بانوان میگوید که قالیباف انقلابی است و برخی با شایعاتی مثل سیسمونی گیت میخواهند چهره او را خراب کنند.
یکی دیگر از بانوان میگوید ما به وحدت احترام میگذاریم اما نباید قالیباف کنار برود، چه کسی بهتر از او میتواند در مقابل فساد بایستد؟ افراد تندرو مناسب نیستند و بهتر است این بار به یک فرد معتدل اعتماد کنیم.
بانوان حاضر در ستاد تغییر میکنند، یعنی رفتوآمد نسبتا خوب است و افرادی که میآیند از کف جامعه هستند و کمتر چهرههای سیاسی را میتوان دید. جوانان ستاد مرکزی را ترک میکنند که به ستاد جوانان بروند و در همان حال با شور و هیجان از برنامههای خود میگویند که چه کار کنیم تا مردم ترغیب شوند و به قالیباف رأی دهند.
من نیز آنجا را ترک میکنم، ساختمان مجاور ستاد قالیباف، ستاد آقای زاکانی است، آنجا هم بلندگویی در حال پخش آهنگ حماسی است به سراغ ستاد میروم، جوانی که آنجاست با دیدن من (شاید ظاهر چادریام) فیش بلندگو را در میآورد و میگوید بفرمایید، وقتی میشنود میخواهم وارد ستاد شوم گویا تعجب میکند، میگویم با صدای آهنگ مشکلی ندارم و میخواهم به ستاد وارد شوم، بلافاصله فیش بلندگو را متصل میکند و راه ورود را نشانم میدهد.
اینجا خبری از شور و هیجان نیست، تعداد اندکی از یاران زاکانی کنار هم نشستهاند و عکسها و بنرهای بزرگی از زاکانی به دیوارهای ستاد متصل کردهاند، گویا مردم باور ندارند که زاکانی تا پایان خواهد ایستاد بنابراین رفت و آمدی در ستاد نیست، مسئولان ستاد هم با دیدن من تعجب میکنند و احتمالا باور آنها هم این است که زاکانی
کنار میرود.
یکی از مسئولان ستاد میگوید آقای زاکانی بیشتر نقش ضربهگیر را دارد و در مناظرات به خوبی عمل کرده است، در نهایت ما هم به تصمیم او احترام خواهیم گذاشت چرا که تابع خرد جمعی و وحدت هستیم.
یکی دیگر از مسئولان میگوید زاکانی را مردم دوست دارند چون به خوبی میداند که مردم چه میخواهند و در این هفته قرار است زاکانی به قزوین بیاید اما با توجه به روحیه مردمیاش درخواست کرده که در یکی از روستاها میزبانش باشیم و حالا در حال رایزنی هستیم که محل استقبال و سخنرانی او را مشخص کنیم. امیدواریم که این دوره از انتخابات پرشور باشد؛ با توجه به مشارکت در انتخابات مجلس کمی نگرانی وجود دارد و جوانان گویا هنوز به آن امید دست پیدا نکردهاند که پای صندوقها بیایند، باید نظر جوانان را جلب کرد.
برخلاف ستاد پرشور کاندیدای دیگر اینجا خبری نیست و فعالیت بیشتر بر بستر فضای مجازی است، بنابراین تصمیم میگیرم به ستاد دیگری بروم و وضعیت را بسنجیم.
حالا به سراغ ستاد بانوان آقای پزشکیان میروم این بار افراد جدیدتری وارد ستاد شدند و اعلام حمایت میکنند، یکی از بانوان حاضر در ستاد میگوید: «من نویسندهام و فعال سیاسی سابق هستم، پیش از این بسیار پیگیر مسائل سیاسی بودم اما از دوران روحانی دیگر عقبنشینی کردم. دوره دوم روحانی ضربه محکمی به بدنه اصلاحات زده شد و سرمایه اجتماعی ما نابود گردید، بسیاری از ما ناامید شدیم و هنوز بزرگان و سرمایههای اجتماعی اصلاحطلبان ورود جدی پیدا نکردهاند و این جریان آسیب جدی دیده است.»
او معتقد است روحانی دوره دوم باعث ناامیدی و سرخوردگی شد و حالا هرچه تلاش میکنیم کمتر موفق میشویم، اما با ورود پزشکیان، نور امیدی در دل اصلاحطلبان روشن و شور تازهای در این جریان ایجاد شده و افراد مختلفی دوباره به میدان آمدهاند.
این نویسنده حضور پزشکیان در اصفهان را نشانهای از امید میداند و معتقد است که مردم با استقبال بینظیر خود نشان دادند که پزشکیان شانس دارد اما نگرانی اصلی ما نسل جدید است که گویا هیچ چیز آنها را ترغیب نمیکند!
بانوی دیگری که در محیط دانشگاهی فعالیت دارد میگوید: «من هم کمتر فعالیت سیاسی دارم اما از زمانی که پزشکیان وارد شد تصمیم گرفتم دوباره پا به میدان بگذارم چون میدانم او میتواند دردهای ما را درمان کند.»
او میگوید من به خاطر شغلم و فعالیت در بخش آموزشی دانشگاه با دانشجویان زیادی سروکار دارم وقتی با آنها صحبت میکنم ناراحت میشوم انگار تمایلی به رای دادن ندارند، ما باید اول آنها را مجاب کنیم که پای صندوق بیایند بعد در مورد مصداقها صحبت کنیم. این بانوی فرهنگی میگوید در دوره ما شور و نشاط در دانشگاهها بسیار بالا بود، اصلا تا وقتی که دانشگاه تکان نخورد تغییری اتفاق نمیافتاد.
بانوان مسئول در ستاد هم به جمع ما اضافه میشوند و یا تحلیل اجتماع اصفهان و دانشگاه تهران، آینده را روشن میبینند، هنوز نگرانی در خصوص نتیجه را میتوان در نگاهها و افکار دید، انگار در همه ستادها سردرگمی وجود دارد و کسی نمیداند آیا میتوان مردم را دوباره پرشور پای صندوق رای آورد؟!