شمس آذر نباید سقوط کند!
- شناسه خبر: 54569
- تاریخ و زمان ارسال: 12 اسفند 1403 ساعت 07:30
- بازدید :

*خودم اولتیماتوم را وتو کردم
*رقابت در لیگ برتر هولناک است
*من اعتبارم را از سکوها دارم
امید مافی
انتظار، المثنای فرمانده جوانی است که با حواس جمع به سهم بوسههای خزر به وقت پرواز قوی سفید میاندیشد. پسر پیکارجوی آن سوی موجشکن که در هنگامه صید کپورها از دریا پیراهنی از آفتاب به تن میکند. او مازیار زارع است. مربی ماجراجویی که وقتی در روز سرد قزوین به چشمهایمان خیره میشود، عصرانهاش طعم عسل کوهی میگیرد و دلش به حیاط مدرسهای پسرانه بدل میشود.
در آدینهای به غایت سوزناک، ناخدای برنا کمی دورتر از عمارت کلاهفرنگی از خاکریز شمس آذر گذشت و نام مهدی رحمتی را در سیاهه غرقشدگان بحر خزر حک کرد. انگار تقدیر این بود ملوانان در غروب برفی بر تخت بنشینند و عطر شالیزارهای گیلان را بر جامههای خود بنشانند و مازیار روی ابرها رژه برود. حالا او به وقت تالاب، ماهی کفال را با اشتیاق در ماهیتابه سرخ میکند و به مغازله قوها در حوالی فانوسهای دریایی میاندیشد. حالا لابد به جای سیروس آبای که پشت فرمان رنوی لکنتهاش بخار شد، از سویدای جان میخندد و برای پرندگان بندر دست تکان میدهد. در حاشیه سفر ملوان به قزوین دقایقی با مرد شماره یک اردوگاه شمالیها گپ زدیم که حاصل آن پیش روی مخاطبان ولایت است.
* پس از هفتهها توقف، اینبار در قزوین طعم پیروزی را چشیدید.
آن روز که نتیجه نگرفتیم من همه چیز را به گردن گرفتم و خودم را ملامت کردم، حالا اما دوست دارم این برد مهم را به حساب تکتک بازیکنان ملوان بگذارم و عرض کنم: من نقش زیادی در این پیروزی نداشتم.
* تکلیف اولتیماتومی که به خودتان داده بودید چه شد؟
ما بردیم و اولتیماتوم تا اطلاع ثانوی وتو شد، اما هر وقت احساس کنم نبودنم به نفع ملوان خواهد بود، تعلل نمیکنم.
* نود دقیقه حمله کردید و متهورانه ایفای نقش کردید.
بازی طاقتفرسایی بود. یکی از سختترین جاهایی که میتوان در آن بازی کرد قزوین و این ورزشگاه است و من این استادیوم را به مثلت برمودا شبیه میدانم. خوشحالم که در تمام طول بازی حتی یک موقعیت گل به آنها ندادیم و قاطعانه بردیم.
* میشود حدس زد این ملوان آخر فصل کجا بایستد؟
در چنین لیگ ماراتن گونهای نمیتوان حرفهای نخوتآلود زد و باید پله به پله جلو رفت. اینکه در پایان ماراتن چه اتفاقی خواهد افتاد را فقط خدا میداند، اما همین جا به هواداران ملوان قول میدهم با قدرت لیگ را ادامه دهیم و نتیجهای در شأن باشگاه اصیل ملوان بگیریم.
* بخش قابل توجهی از سکوهای سردار آزادگان در سیطره انزلیچیها بود. قبول دارید بیرون از خانه هم تنها نیستید؟
ملوان زنده است به هوادارانش. با اینکه هوا بسیار بد بود و جادهها بسته شده بود، این جماعت عاشق با هزار و یک جور مشقت، خودشان را به قزوین رساندند و ما را حمایت کردند. بیتعارف من همهی اعتبارم را از این سینه چاکان متعصب دارم.
* شما ابتدای فصل در شمس آذر بودید. فکر میکنید در ایستگاه آخر لیگ چه اتفاقی برای یشمیها بیفتد؟
از ته دل آرزو میکنم برای شمس آذر اتفاق خوبی بیفتد تا مردم قزوین همچنان با عشق، سکوها را پر کنند. سقوط هر تیمی غمانگیز است و در این میان شمس آذر در قامت تیمی که دو سال است در لیگ برتر میجنگد باید تمام هم و غم خود را معطوف به بقا در لیگ کند. هر چند رقابت در پایین جدول مرگبار است و همه برای ابقا میجنگند.
* چی شد که در ابتدای فصل، قزوین را رها کردید و به خاستگاه خود برگشتید؟
دوست ندارم به عقب برگردم و مسایلی را بازگو کنم که شاید برای برخی خوشایند نباشد. قسمت این بود که خیلی زود از این تیم جدا شوم و در خدمت همشهریانم باشم. البته محبت مردم قزوین و مهربانیهای سرپرست شمس آذر که نهایت همکاری و همدلی را با من داشت، فراموش نخواهم کرد.
* جدالهای حساس و سرنوشتسازی را پیشرو دارید. برای نبردهای داغ هم برنامه دارید؟
صددرصد. به میدان میرویم تا با ارائه نمایشهای هوشمندانه و با بهرهگیری از همه ظرفیتها امتیازات لازم را بگیریم و وضعیت تیم را در جدول بیش از پیش بهبود ببخشیم. من امیدوارم در هفتههای پیشرو ملوان دوباره به جمع بالانشینان جدول اضافه شود تا پاسخ محبت هواداران این باشگاه را بدهیم.
* مات کردن مهدی رحمتی آبی توسط مازیار زارع قرمز، پیشدرآمد دربی بود؟
مرا وارد این کری خوانیها نکنید. من هم مثل همه آرزو میکنم فارغ از نتیجه، دربی زیبا از آب درآید تا لیگ مهیجتر شود. قوی ظاهر شدن استقلال و پرسپولیس منتج به ارتقای کیفیت فوتبال ایران خواهد شد و از کنار این موضوع نباید به سادگی گذشت.
* بگذریم. در نقطه صفر با این ظرفیت و پتانسیل تصور میکردید ملوان چنین کارنامهای به دست بیاورد؟
ببینید ملوان تیم باهویت و بااصالتی است و در فوتبال ایران به افتخارات بسیاری دست یافته است. من باور داشتم و دارم که با تمرکز و تلاش و کار بیوقفه میتوان از سختترین پیکارها سربلند بیرون آمد و انزلی را غرق در خوشحالی کرد. باعث مسرت است که بازیکنانم به ارزش پیراهن ملوان پی بردهاند و جوری بازی میکنند که تماشاگر به احترامشان کف میزند و باور دارد مجموعه ملوان صدش را در کارزار میگذارد.
* در این اثنا روی سکوهای نمور هم حساب باز کردید؟
یکی از نقاط قوت ما طرفداران این تیم هستند. در روز بازیهای ملوان چنان جو سن سیروس سنگین میشود که حریفان به دردسر میافتند. این مردم شایسته تکریماند و باید به احترامشان سرتعظیم فرود آورد. ما در میدان عمل ثابت کردهایم ملوان بهسادگی باج نمیدهد و فقط پیروزی را در ذهن میپروراند.
* توقعات آنقدر بالا رفته که برخی در بندر از آسیایی شدن قوی سفید حرف میزنند!
اهل کری خواندن نیستم اما ما کار خودمان را میکنیم و گام به گام جلو میرویم و برای به چنگ آوردن سه امتیاز هر بازی برنامه داریم. قطعاً اگر با حواس جمع حرکت کنیم و قدر ۹۰ دقیقهها را بدانیم، جایگاه خود را عوض نکرده و ارتقا هم میدهیم و همان اتفاقی را رقم میزنیم که مردم دنبالش هستند. گرچه با این بودجه و این ظرفیت گذر از کنار باشگاههای متمول و پرهزینهای مثل تراکتور، فولاد و سپاهان بسیار دشوار است.
* فکر میکنید در روز آخر لیگ کدام تیمها لژنشین باشند؟
هنوز ده هفته تا زنگ آخر باقی مانده و ترسیم چهره قهرمان و نایب قهرمان لیگ کار بسیار سختی است. چه در بالا و چه در پایین جدول، جدال شانه به شانهای در جریان است و تیمها از حاشیه امنیت برخوردار نیستند. بگذارید چند هفته جلو برویم تا ببینیم چه پیش میآید.
* دیگر عصبانی نیستید؟ سگرمههایتان در هفتههایی که ملوان به برد نمیرسید، حسابی درهم بود!
شادی و اندوه ما مربیان وصل به نتایجی است که در زمین اتفاق میافتد. حق بدهید وقتی ملوان خوب ظاهر نشود، غمگین باشم. بعد هم من مربی نشدم که حرف بخورم و اجازه دهم بر علیه تیمم، بازیکنانم و شهرم قضاوت نادرست کنند. امیدوارم فضای لیگ به قدری همدلانه باشد که دیگر هیچ بحثی پیش نیاید. مازیار زارع برای قاطبه اهالی فوتبال احترام ویژه قائل است و دوست ندارد تکدر خاطر ایجاد شود.
* در نیم فصل اول از تعطیلات پیاپی لیگ به شدت ناراضی بودید. حالا که تعطیلی در کار نیست بهتر نتیجه خواهید گرفت؟
خب یک تیم تا خودش را پیدا کند زمان میبرد و تعطیلات مداوم نیم فصل اول اثر منفی روی کار ما گذاشته بود. به هر حال آمادهسازی از حیث بدنی و فنی مناسکی دارد که اگر دوباره و سه باره صورت بگیرد در هر تیمی اختلال ایجاد خواهد کرد. من امیدوارم باوجود ترافیک سنگین بازیها در نیم فصل دوم، همه چیز مرتب و منظم پیش برود تا تیمها مغبون نشوند و لیگ حرفهای سیمای حرفهای تری پیدا کند.
* آنجا در بندر خیلیها مازیار زارع را با سیروس قایقران همتراز میدانند. سخت نیست قدم گذاردن در مسیر سیروس؟
سیروس قایقران یکی بود. اسطورهای که تا دنیا دنیاست نامش از زبانها نخواهد رفت. مردم به من لطف دارند و این نگاهها کار مرا سخت میکند. بنویسید من مازیار زارع هستم و به عشق شهرم جانم را میدهم. نه کمتر و نه بیشتر.
* برای شما که سالها در پایتخت زندگی کردید و در ارتش سرخ نقشآفرینی کردید،تهران برای زیست گزینه بهتری است یا انزلی؟
واقعیت این است که من انزلی را با هیچ جای دنیا عوض نخواهم کرد. هر جای دنیا که میروم دلم برای زادگاهم و مردم خوب شهرم تنگ میشود.
* از پرسپولیس تا الامارات و الشارجه و از آنجا تا این نقطه چقدر راه بود؟
راه زیاد بود، اما من کم نگذاشتم و همواره سعی کردم بهترین باشم و با اراده کار را پیش ببرم. روزگاری در بالاترین سطح فوتبال امارات بازی میکردم، زمانی در پرسپولیس برای شادی میلیونها نفر ستیز میکردم و حالا در ملوان هستم. «نابرده رنج گنج میسر نمیشود» و کسی اگر بخواهد به اهداف و آرزوهایش برسد، باید از وقت و زندگی و جوانیاش مایه بگذارد و به محض وارد شدن با یک تلنگر، عرصه را خالی نکند.
*مصاحبه خوبی بود.خسته نباشید.