سکته مغزی و عوامل هشدار دهنده آن
- شناسه خبر: 30086
- تاریخ و زمان ارسال: 18 بهمن 1402 ساعت 07:40
- بازدید :
ترجمه: ا. امیر دیوانی
اشاره:
سکته مغزی یا (Stroke Cerebrovascular Accident) عبارت از ضایعهای است که بر اثر کاهش ناگهانی جریان خون به بخشی از مغز روی میدهد و وظایف آن را مختل میسازد. این وضعیت عمدتا سالخوردگان و عموما کسانی را که بیش از 60 سال دارند، قربانی خود میکند. میزان آسیب وارده بستگی به ناحیهای از مغز دارد که جریان خون بدان قطع و یا کم میشود.
سکته مغزی باعث از دست دادن تکلم، ناتوانی در تکان دادن اعضایی از بدن، بیهوشی و مانند اینها میگردد. علت آن عبارتند از گرفتکی در رگها، بسته شدن یک سرخرگ هرچند خیلی باریک و انتقال لختهای خون از گوشهای از بدن و قلب به مغز از طریق گردش خون، ضربه مغزی که بر اثرش رگی در مغز گسیخته شده و پاره شدن یک مویرگ در مغز و ایجاد خونریزی. سیگاریها، چاقها و کسانی که به پرفشاری خون مبتلایند و یا اینکه غذای چرب میخورند بیماران قلبی و یا افرادی که مرض قند دارند بیش از سایرین دچار سکته مغزی میشوند. این بیماری تا حدی هم ارثی است!
برای جلوگیری از آن باید از فشار روحی (استرس)، نخوردن یا مصرف کم اغذیه چرب، نکشیدن انواع و اقسام دخانیات همانند سیگار، قلیان و غیره، افزایش وزن و زیاد کار کردن پرهیز کرد و بیمار مبتلا باید فورا به بیمارستان منتقل شود چرا که هر دقیقه تعلل به ضایعه جانی میانجامد.
بعد از امراض قلبی ـ عروقی، سرطان و سوانح رانندگی، سکته مغزی از عوامل مهم مرگ و میر در جهان به شمار میآید. با این حال، در سایه بهبود وضع مراقبتهای پزشکی برای بیماران و مهار پرفشاری خون، میزان فوت انسانها، از این حیث، به نحو بارزی کاهش یافته است.
سکته مغزی چیست؟
سکته مغزی در زمره امراض قلبی – عروقی است که طی آن سرخ رگها یا سیاهرگهای دستگاه عصبی مرکزی تحت تاثیر قرار میگیرند و جریان خونی که اکسیژن و مواد مغزی را به مغز میرساند قطع میشود. هنگامی که یکی از این رگها پاره و یا مسدود گردد سکته مغزی رخ میدهد. بر اثر قطع جریان خون، خون مورد نیاز به قسمتی از مغز نمیرسد و در نتیجه فرد به تدریج با مرگ روبرو میگردد.
انواع سکته مغزی
یکی از شایعترین گونههای سکته مغزی، تشکیل لخته خونی در سرخرگ مغز است. پیشتر اوقات لختههای خون در سرخرگهایی ظاهر میشوند که به سبب تصلب آن یا سخت سرخرگی (atherosclerosis) آسیب دیده باشند. دیوارههای درونی این سرخرگها پوشیده از رسوبات چربی میشوند. نوع دوم سکته مغزی آمبولی (empolism) در رگهای خونی مغزی است. موقعی که جریان خون لختهای خون یا هر ذرهی دیگری را به یک سرخرگ که به مغز منتهی میگردد یا به سرخرگی در داخل مغز انتقال دهد، انسداد روی میدهد. در این حالت، لخته در یک سرخرگ مغز گیر میکند و سبب قطع خونرسانی میشود.
گفتنی است که تمام سکتههای مغزی از طریق لختههای خون پدید نمیآیند بلکه گاه یک رگ خونی درون مغز پاره شده و بین جمجمه و مغز یعنی در زیر پردهی عنکبوتیهای خونریزی اتفاق میافتد. قسم دیگر سکتهی مغزی، خونریزی داخل مغزی است که هنگام گسیختن یک سرخرگ لطمه دیده در مغز پیش میآید و بافت اطراف آن پرخون میگردد. اینگونه سکته مغزی عمدتا توأم با پرفشاری خون است.
نشانههای هشدار دهنده سکتهی مغزی
ـ سستی ناگهانی با بیحسی چهره، بازو و یا ساق پا در یک طرف بدن.
ـ تاری ناگهانی دید و یا از کف رفتن بینایی، مخصوصا در یک چشم
ـ سردرد شدید ناگهانی بدون علت آشکار و مشخص
ـ از دست دادن قدرت گفتار یا اشکال در صحبت یا فهمیدن.
ـ گیجی و سیاهی رفتن چشمها بیدلیل، عدم تعادل و یا زمین خوردن به طور ناگهانی به ویژه بدون هرگونه نشانههای قبلی
تقریباً 10% از سکتههای مغزی در پی حملههای موقت یا به اصطلاح علمی «حملات زودگذر مغری ناشی از کمخونی بافتهای مغز (تیآیای) به وجود میآید. امکان دارد این حملهها، روزها، هفتهها یا حتی ماهها پیش از یک سکتهی مغزی رخ نمایند، حملههای مزبور وقتی ایجاد میگردند که یک لختهی خون موقتا سرخرگی را مسدود کرده و ناحیهای از مغز، خون مورد نیازش را دریافت نکند که علایم آن قاعدتا بعد از چند دقیقه تا چند ساعت رفع میشوند حملههای زودگذر مغزی ناشی از کمخونی بافتهای مغزی، از نشانههای بسیار مهم سکته مغزیاند و نباید بیاهمیت تلقی شوند در حقیقت افرادی که به این حملهها مبتلا بودهاند، ده برابر همجنسان و هم سنوسالان خودشان، که گرفتار چنین حملههایی نبودهاند، دچار سکته مغزی گردیدهاند. موقع بروز نشانههای هشداردهنده سکته مغزی، مراقبتهای سریع پزشکی اهمیت بسزایی دارند. پزشک باید تشخیص دهد که آیا سکته مغزی روی داده یا اینکه یک حمله زودگذر یا عارضهی دیگری یا نشانههای مشابه (تشنج و حالت صرعی غش و میگرن) بوده است. مراقبتهای پزشکی و گاهی یک عمل جراحی فوری ممکن است از وقوع یک سکته مغزی کشنده و یا فلج کننده، پیشگیری نماید.
عوامل خطرآفرین
موثرترین شیوه جلوگیری از سکته مغزی، کاستن از عواملی است که باعث پیدایی آن میشوند. پارهای از عوامل خطرسازی که قادرند امکان بروز این بیماری را افزایش دهند ساختزادی (ژنتیکی) شناخته شدهاند؛ برخی دیگر مشتمل بر یک روند طبیعی هستند و بعضی هم مربوط به سبک زندگی شخصی است.
عوامل ناشی از وراثت با روندهای طبیعی قابل تغییر و مهارپذیرند. عوامل خطرآفرینی که دگرگونناپذیرند عبارتند از سن، جنس، نژاد، مرض قند و یک سکته مغزی قبلی هرچه سن افراد بالاتر رود بر احتمال وقوع سکته مغزی افزوده میشود. احتمال دچار شدن مردان به سکتهی مغزی فزونتر از زنان است و سیاهپوستان بیش از سفیدپوستان سکته مغزی میکنند.
بدون شک ممکن است در بیماران مبتلا به مرض قند، مهار دقیق این بیماری، امکان پیدایش سکته مغزی را میسر کند. عوامل خطرزایی که از طریق درمان پزشکی قابل دگرگونیاند، عبارتند از: کلسترول و چربی زیاد خون، فربهی، استعمال دخانیات و باده نوشی که آنها را عوامل خطرآفرین ثانویه نامند زیرا به طور غیرمستقیم با افزایش احتمالی امراض قلبی که خود عامل سکته مغزیاند بر بروز این بیماری تاثیر مینهند.
جلوگیری از از سکتههای مغزی مجدد و بازتوانی
جراحی، مصرف دارو، مراقبتهای ویژهی بیمارستانی و بازتوانی بیمار همگی راهکارهایی پذیرفتنی جهت پیشگیری از پیدایی سکتههای مغزی در آینده میباشند.
جراحی: در شرایطی همچون بند آمدن یک سرخرگ گردن، امکان دارد برای زدودن رسوب از رگ، عمل جراحی صورت میگیرد.
دارو: در مواردی که رگ خونی بند بیاید و یا لخته خونی مشکلساز باشد مصرف بعضی داروها از تشکیل لختههای جدید و یا به جلوگیری از بزرگ شدن لختهی تشکیل شده کمک میکنند.
نوتوانی: (باز پروری) موفقیتآمیز به مواردی چون وسعت مغزی، وضع مریض، چیرگی کارشناسان، بازتوانی و همگامی خانواده و دوستان بیار وابسته است.
شمار زیادی از بیماران سکته مغزی از امکانات نوتوانی بهره میبرند و در حال حاضر دورنمای وضعیت بیماران یاد شده امیدوارکنندهتر از هر زمان دیگری در گذشته است.
بر پایه همین پیشرفتهای حاصل از درمان و بازپروری بیماران، جمع کثیری از ایشان به زندگی مفیدی برمیگردند. سکته مغزی، اشخاص گوناگون را با توجه به نوع سکته مغزی و ناحیهی لطمه دیده این عضو به طرق متفاوت تحت تاثیر قرار میدهد. بر اثر آسیب مغزی در نتیجه سکته مغزی، ممکن است حواس مختلف، قدرت تکلم، توانایی درک گفتار، انگارهها (الگوها)ی رفتاری، فکری و حافظه تحت تاثیر واقع شود و یا فلج یک سوی بدن عارض گردد. هرگاه جریان خون به بخشی از بدن قطع گردد، بدن میکوشد تا خود جریان خون را برقرار سازد.
رگهای خونی کوچک مجاور منطقه آسیبدیده، بزرگتر میشدند و وظیفه رگهای لطمه دیده را به قصد جبران خونرسانی عهدهدار میگردند به این ترتیب قسمتی از بدن که تحت تاثیر سکته مغزی قرار میگیرند ممکن است به طور موقت بهبود یابد و یا حتی به حالت عادی بازگردد.
بدیهی است همه بیماران خود به خود بهبود نمییابند و به منظور فراگیری مهارتهای نوین نیاز به نوتوانی دارند یکی از نخستین قواعد موفقیتآمیز این عمل، این است که به محض وقوع سکته مغزی دست به کار شویم. برخی اوقات ممکن است پزشک متخصص در همان روز رخداد این مرض، شروع تمرینهای ورزشی و غیره را پیشنهاد و توصیه نماید. گذشته از هدف نخستین یعنی یاریرسانی به مریض که جهت گسترش مهارتهای حرکتی تازه، پرستاران و سایر کارکنان ذیربط بیمارستان سعی میکنند از رویدادهای بیماریهای ثانویه جلوگیری نمایند. این عوارض شامل سخت شدن مفاصل، ایجاد زخم بستر و ذاتالریه میباشند.
پزشکان، پرستاران و کارشناسان نوتوانی تنها افرادی نیستند که در بازیابی تندرستی و نوتوانی نقش دارند. در این میان، سهم خانواده بیمار نیز خیلی اهمیت دارد. اعضای خانواده وی باید بدانند که ناتوانیهای موجود، بهبودی بیمار را تحت تاثیر قرار میدهند.
اشتیاق به بهبود و وجود تمایل بیمار به مستقل بودن نقش ارزندهای در سلامت فرد دارد و خانواده میتواند با ایجاد یک فضای ترغیبآمیز و تقویتکننده به بیمار یاری کند.
منبع: ترجمه مقاله نشریه انگلیسی زبان انجمن قلب آمریکا