سایه سنگین تهدید هستهای پوتین بر سر اوکراین
- شناسه خبر: 2965
- تاریخ و زمان ارسال: 26 مهر 1401 ساعت 08:00
- بازدید : 218
«آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا درباره هشدار خصوصی اخیر واشنگتن به مسکو درباره استفاده از تسلیحات اتمی در مصاحبهای تایید کرده است که آمریکا در پیامی خصوصی به روسیه، درباره استفاده از سلاح اتمی هشدار داده است.
وزیر امور خارجه آمریکا گفته: «بسیار مهم است که مسکو صدای ما را بشنود و از طرف ما این را بداند که عواقب چنین کاری، هولناک خواهد بود و این مسئله را تصریح کردیم». رئیسجمهور روسیه با امضای فرمان الحاق رسمی چهار منطقه اوکراین (لوهانسک، دونتسک، زاپروژیا و خرسون) به خاک کشورش عملاً آینده جنگ در این منطقه از جهان را غیرقابل پیشبینیتر از قبل کرد. حال پرسش این است پس از اقدام ولادیمیر پوتین آینده بحران به کدام سو خواهد رفت؛ شعلهورتر میشود یا اینکه به آرامش نزدیک خواهد شد؟
باید توجه داشت از آغاز تهاجم روسیه به اوکراین یکی از مباحثی که نگرانیها را درباره دامنهدار شدن بحران و حتی تبدیل آن به درگیری اتمی را برمیانگیخت، نیافتن راهحلی میانه برای پایان دادن به تخاصم بود بهگونهای که دو ولادیمیر از آن رضایت داشته و احساس پیروزی کنند. اتاقهای فکر غربی اذعان میکنند ولادیمیر پوتین که عملیات ویژه در اوکراین را نبرد حیثیتی برای امنیت و آخرین راه حل برای مقابله با پیشروی نظامی ناتو به سوی مرزهای کشورش میبیند، با گذشت هفت ماه از جنگ اصلاً حاضر نخواهد شد بدون دستاوردی پا پس بکشد چرا که در این صورت وی بهعنوان بازنده، وجهه خود را در میان مردم از دست داده و عواقب سختی در انتظار او و کشورش خواهد بود.
بر این اساس بود که برخی از تحلیلگران غربی از جمله هنری کسینجر، استراتژیست مطرح آمریکایی، از موضوع چشمپوشی کییف از بخشی از سرزمین و هبه آن به پوتین و راضی کردن تزارها برای صلح سخن گفتند، موضوعی که البته با واکنش تند ولادیمیر زلنسکی روبهرو شد. با وجود این اکنون به نظر شرایط برای روسها خوب پیش رفته؛ آنها بخشی بزرگ و البته مهم و راهبردی از خاک اوکراین با اکثریت روستبار را به خاک خود ملحق کردهاند و ظاهراً پوتین حال آن برگ برنده برای نشستن پای میز مذاکره را در اختیار دارد. با وجود این، دستیابی به صلح به این راحتیها نیست. این مشکل از چند ناحیه است. نخست اینکه هر چند پوتین این برگ برنده را دارد ولی خواستههای دیگر وی از جمله نپیوستن اوکراین به ناتو و سقوط دولت افراطی زلنسکی هنوز محقق نشده و بعید است تزارها پس از این همه هزینه در جنگ، تا زمان تحقق این اهداف کوتاه بیایند.
وضعیت و روندهای کنونی نظام بینالملل از جمله بحرانهای متعدد در نقاط مختلف جهان همچون بحران و جنگ اوکراین را میتوان با روندهای پیشینی مرتبط با امنیت جهانی مورد سنجش قرار داد؛ روندهایی که از دهه 90 میلادی با تشدید جهانی شدن، دوگونگی و چندگونگی ساختارهای سیاسی ـ هویتی، تضعیف حاکمیتها، افول نظم و موازنه، عدم قطعیت و پیشبینی ناپذیری رخدادها منجر به وضعیتی شده که از آن میتوان به عنوان «آشوب در سیاست جهانی» یاد کرد.
جنگ اوکراین را میتوان از جمله بحرانهایی دانست که برآیند و پیامد چنین روندی است؛ شرایطی که این کشور را با مشخصه ژئوپلیتیک بحران در مرکز توجه، تمرکز و کنشگری روسیه، اروپا و آمریکا قرار داده و به نقطه کانونی آشوب امنیتی در جهان تبدیل کرده است.
هرچند دوران اتحاد جماهیر شوروی برای اوکراین یکی از شکوفاترین دورانها چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ اقتصادی بود، اما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اعلام استقلال در 24 اوت 1991 میلادی، برآمدن مولفههای هویتی ـ سرزمینی، آتش چالشهای علنی و پنهان میان ملیگرایان اوکراینی و جداییطلبان روسی در بخش شرقی این کشور را به اوج خود رساند.
کییف برای دهههای متمادی خواستار ورود به اتحادیه اروپا و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) بوده است؛ چنین فرایندهایی بهویژه عضویت در ناتو در تقابل با اصول راهبردی روسیه در موضوع «خارج نزدیک» است. روسیه چه به لحاظ تاریخی و چه به لحاظ راهبردی مناطق پیرامونی خود در اوراسیا و شرق اروپا را به عنوان عمق راهبردی شاکلهبندی کرده و حضور و گسترش ناتو به این مناطق را تقابل مستقیم با عنصر «بقا» تعریف میکند؛ برآیند چنین ترجمانی از راهبرد ملی، کشورهایی همچون اوکراین را به عنوان اولویت نخست راهبردی و حضور رقبا و نیروهای نظامی کشورهای به اصطلاح «غیردوست» را تهدید فوری برای امنیت ملی روسیه تفسیر میکند.
در این قالب، ماهیت ادراک راهبردی روسیه درباره اوکراین، شکل گرفته از بسترهای تاریخی، ژئوپلیتیکی و ساختار قدرت جهانی، ساختارهای داخلی و منطق افزایش و نمایش قدرت روسیه است. از این منظر، تصمیمگیران روسیه به ویژه در کرملین، ادغام اوکراین در ساختارهای سیاسی ـ نظامی ـ امنیتی غرب را در چارچوب «ضربه نخست» (First Strike) ارزیابی میکنند.
حال باید پرسید که آیا پوتین از سلاح هستهای استفاده خواهد کرد؟ به نظر میرسد پاسخ این پرسش بسیار وابسته به آن است که پوتین تهدید علیه کشور تحت فرمان خود را چگونه درک کند. او جنگ در اوکراین را به عنوان نبردی بر سر بقای روسیه با غرب میداند. به نظر او غرب میخواهد روسیه را نابود کرده و کنترل منابع طبیعی گسترده آن را در دست بگیرد.
پوتین به غرب هشدار داده است که درباره استفاده از سلاح اتمی برای دفاع از روسیه بلوف نزده است. با وجود این که برخی از تحلیلگران معتقدند او بلوف میزند، اما واشنگتن تهدید پوتین را جدی میداند.
دامنه تهدید هستهای مسکو با حدود 20 درصد از خاک اوکراین که روسیه ضمیمه خاک خود کرده است، افزایش مییابد. بدین معنی که مقامات روسیه اعلام کردهاند که هر حملهای به این مناطقی که ضمیمه خاک روسیه شدهاند به مثابه حمله به قلمرو و سرزمین روسیه قلمداد خواهد شد.
دکترین هستهای روسیه اجازه حمله هستهای را پس از «تهاجم به خاک روسیه با استفاده از جنگافزارهای متعارف به گونهای که تهدیدی برای موجودیت کشور باشد» میدهد و ویلیام برنز، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) میگوید: «با توجه به شرایط مخاطرهآمیز کنونی باید همه تهدیدهای پوتین را جدی تلقی کنیم. در حال حاضر سازمان اطلاعاتی آمریکا هیچ شواهد عینی مبنی بر قصد پوتین به استفاده از تسلیحات هستهای تاکتیکی در اختیار ندارد.»