زندگی در میان کوهها و درختان جاریست
- شناسه خبر: 13032
- تاریخ و زمان ارسال: 30 اردیبهشت 1402 ساعت 08:00
- بازدید : 9
به قلم: محمد مهدی توکلی
تنظیم: محمد رضا مقدم
اشاره:
«همسفر روستا» عنوان سلسله گزارشهایی است که حاصل سفرهای محمدمهدی توکلی به روستاهای قزوین میباشد. توکلی سالیان سال است که با عزمی جدی مشغول به تهیه گزارش از روستاها، مردم و آداب و رسوم آنهاست. هفته گذشته گزارشی از سفر او به روستای شیداصفهان را منتشر کردیم که بسیار مورد توجه مخاطبان روزنامه قرار گرفت و به همین دلیل دومین شماره «همسفر روستا» را به شرحی از روستای رحمتآباد اختصاص دادیم که تقدیم شما علاقهمندان میشود.
با او همسفر میشویم تا کمی با روحیات و خلق و خوی مردم رحمتآباد آشنا شویم.
از رودآباد تا روحآباد
جاده کوهستانی و نه چندان مطلوب روستا را پیمودیم و بعد از عبور از روی سنگلاخها قبل از ورود به روستا متوقف شدیم؛ چون امکان تردد خودرو در روستا به دلیل باریک بودن معابر وجود ندارد. اگر چه این امر مشکلاتی را برای اهالی روستای روحآباد در الموت غربی شهرستان قزوین به وجود آورده است؛ اما به نظر من هرچه وسیله نقلیه دودزا در محیط روستا کمتر جابجا شود روستا سالمتر و شادابتر میماند. روستای روحآباد 75 خانوار دارد که در زمینه باغداری و دامداری فعالیت میکنند. طبیعت سرسبز و جریان آبشار(اشکاف) به زیبایی این روستا افزوده است. این روستا در 73 کیلومتری قزوین واقع شده است.
به گفتهی اهالی، پیوستن دو رود از روستای قسطین و خارود و پیشروی آن تا روستای رحمتآباد، سبب شده است تا به این روستا «رودآباد» و یا «روحآباد» بگویند. مردم روستای روحآباد با زبان تاتی صحبت میکنند.
آقای نوروزی که طبع شاعرانهای دارد در قالب شعر تاتی روستای روحآباد و همسایگانش در الموت غربی را خیلی قشنگ توصیف کرد.
دره اشکاف و آبشارها
از پل که گذشتیم آب به سرعت حرکت میکرد. برای رسیدن به آبشار روستا مسیر سرسبزی را قدمزنان پیش رفتیم. در بسیاری از قسمتها از لابلای درختان باغها که در شیب تند واقع شدهاند عبور کردیم. رودخانهای خروشان در پایین جریان داشت و صدای حرکت آب به گوش میرسید. آرام و با احتیاط خودمان را به کنار صخرههای سر به فلک کشیده دره اشکاف و آبشار زیبای روستای روحآباد در الموت غربی در شهرستان قزوین رساندیم که فوقالعاده زیبا بود. آب از چشمه خارود بعد از طی مسیر به دره اشکاف میرسد و با صلابت از روی سنگها به پایین و به شکل پلکانی از ارتفاع 20 و 15 و10 و 5 متر پرتاب میشود و سپس مسیر خود را از رودخانه داخل روستای روحآباد به مناطق دیگر ادامه میدهد .
باغهایی در شیب تند
هر طرف را که نگاه میکنید سبزی درختان چشم را نوازش میدهند. اکثر درختان باغها در بلندی و در شیب تند کوهستان واقع شدهاند. در روستای روحآباد در الموت غربی در شهرستان قزوین، زمین مسطح کمتر یافت میشود. به همین دلیل درختان میوه شامل: فندق، گردو، آلبالو، گیلاس و ذغالاخته در ارتفاعات روستا به چشم میخورد. برای ورود به باغها باید مسیر سر بالایی کوهستان را طی کرد. در برخی قسمتها فشردگی درختان به حدی است که باید سر را کاملا خم کرد تا امکان عبور از مسیر فراهم شود. وقتی از کوه بالا میرفتم صدای دستگاه شخمزنی کمکم به گوش میرسید. در روستای روحآباد زمین زراعی کم است و معیار سنجش آن به شیوه سنتی زیوار است. کل باغهای روستا 20 زیواراند و هر زیوار حدود 2 الی 3 هکتار است. برای آبرسانی بهتر به ریشه درختان، هر چندسال یکبار با دستگاه مکانیکی کوچک پای درختان را شخم میزنند.
نان خوشمزه محلی کلانه
آتش تنور حسابی داغداغ بود. دود جمع شده از پنجره راهی بیرون میشود. زن باسلیقه روستایی برای پختن نان حدود 20 کیلو آرد را خمیر کرده تا نان مورد نیاز یک هفته خانواده را پخت کند .
خمیر را در میان دستانش جابجا کرد تا خوب فرم بگیرد. بعد موادی که از قبل آماده کرده بود را با قاشق، میان خمیر ریخت و دو طرف آن را روی هم گذاشت. این مواد شامل: سبزی تره که از داخل باغها چیده بود، مقداری گوشت چرخ کرده، تخم مرغ، پیاز داغ، سیر و روغن بود. وقتی آن را به بدنه گرم تنور چسباند نان خوشمزه محلی کلانه بعد از چند دقیقه حرارت دیدن، پخته شد .
در روستای روحآباد، زنان کدبانو چند ساعت کنار هم در تنورستانی با دیوارها و سقف سیاه شده از دود مینشینند و شروع به پختن انواع نانهای محلی میکنند. این نانها عبارتند از لواش، تافتون، شیر کلاس، نان گردویی و اگردک.
تنها واحد پرورش ماهی در روستای رحمتآباد
آقای نجفی در لابلای درختان سبز و در نزدیکی رودخانه «ماهیسرا» را ایجاد کرده است. آب رودخانه از طریق لوله به 6 استخر منتقل میشود تا ماهیهای قزلآلا به خوبی رشد کنند. آقای نجفی دانشآموخته رشته کارشناسی حقوق است. به جای ماندن در شهر و اشتغال در رشته تحصیلی خود، هنور در روستای روحآباد زندگی میکند. او در استخری به مساحت 500 متر مربع، ماهیها را به نسبت ریز و درشتیشان که حدود 10 تا 30 هزار قطعه میباشند رهاسازی کرده و در روز چند وعده به آنها تغذیه داده میشود. به گفته آقای نجفی، این واحد پرورشی تنها ماهیسرا در روحآباد و روستاهای اطراف است. ماهی در کنار استخر و به صورت تکفروشی هم عرضه میشود. در پرورش ماهی قزلآلا همسرش نیز به او کمک میکند.
خانههایی میان درختان و روی کوه
از دور که به روستا نگاه میکنید خانهها در شیب کوه و میان درختان سبز خودنمایی میکنند. وقتی دود آتش تنورستان نیز به آسمان بلند میشود این منظره را زیباتر میکند. قدمزنان در کوچههای باریک روستای روحآباد پیش میرفتم.
برخی از خانهها در اثر زلزله سال 1369 تخریب شده است و بعد از آن مورد بازسازی قرار گرفته است و یا تجدید بنا شده شدهاند. خانههای دیگر با گل و خشت و چوب ساخته شدهاند و بسیار زیبا هستند. به گفته اهالی قدمت بعضی از خانهها به بیش از 100 سال میرسد. مردم مهماننواز و باسلیقه روستای روحآباد با کمترین امکانات با قوطیهای فلزی روغن، گلدان درست کردهاند که با گلهای متنوع زینت بخش ایوان بسیاری از منازل روستایی بود.
حتی یکی از اهالی روستا با خلاقیت و سلیقهای که داشت داخل کیفهای بنددار بلااستفاده گلهای زیبایی کاشته و روی دیوار ورودی خانهاش آویزان کرده بود. پرسیدم این همه گلدان برای چیست که در پاسخ گفت: زمستان که سبزی نیست با وجود این گلدانها باز هم روستا سرسبز است.
از چندپله بالا رفتم و روی پشتبام خانهای ایستادم که حیاط خانهی دیگر بود. صاحب خانه با چای داغ و خوش رنگی از ما پذیرایی کرد که بسیار دلچسب بود و خستگی طی کردن مسیر را از تنمان به در کرد. بعد از خوردن چای و تشکر از پذیرایی گرم مرد روستایی، کمکم وسایلم را جمع کردم تا به سوی قزوین حرکت کنم. تهیه گزارش از این روستا هم به پایان رسیده بود. برای همه مردم خونگرم رحمتآباد آرزوی سلامتی و برکت در کشت و کارشان دارم.