ریشه مشکلات دانشجویان علوم پایه «اقتصادی» است
- شناسه خبر: 44350
- تاریخ و زمان ارسال: 15 مهر 1403 ساعت 07:30
- بازدید :

دانشجویان رشتههای علوم پایه باید از نظر مالی تأمین شوند تا خیالشان راحت باشد
آرش صالحی ـ چندین سال است که بیتوجهی به رشتههای دانشگاهی شاخه علوم پایه در سطح جامعه تداوم داشته و ادامه این بیتوجهی میتواند خسارتهای جبرانناپذیری را به روند رشد علم و فناوری در کشور وارد کند که نتیجهای جز توقف رشد فناوری در آینده و افزایش هزینههای ملی در این حوزه نخواهد داشت. با توجه به اینکه رشتههای علوم پایه چون ریاضی، فیزیک و شیمی از رشتههای مادر و بنیادی در حوزه دانشگاهی هستند، به بهانه آغاز سال تحصیلی جدید در دانشگاهها با دکتر «علی ریحانی»، رئیس دانشکده علوم پایه دانشگاه بینالمللی امامخمینی(ره) درباره اهمیت حوزه علوم پایه، چالشها و فرصتهای توسعه آموزش علوم پایه در نظام دانشگاهی کشور به گفتوگو نشستیم که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
همانطور که میدانیم علوم پایه اساس بسیاری از علوم کاربردی است. لطفاً ابتدا درباره اهمیت و جایگاه رشتههای علوم پایه به عنوان رشتههای بنیادی در دانشگاهها صحبت کنید.
همواره قبل از اینکه یک فناوری نو شکل بگیرد، دانشمندان رشتههای علوم پایه مانند آمار، ریاضی، شیمی و فیزیک در آن حوزه دانشی ایجاد کردند و در مرحله دوم هم این دانشمندان در کنار مهندسان در حوزه فناوری کار میکنند. در مرحله سوم هم حاصل این کار به حوزه صنعت رفته و به یک فناوری جدید تبدیل میشود که میتواند مورد استفاده مردم یا صنایع مختلف قرار بگیرد. بنابراین برای تحولگرا بودن در علوم پایه باید اهتمام داشته باشیم. البته یقیناً در همه رشتههای علوم پایه پیشرو نیستیم؛ چرا که در نیروی انسانی محدودیت داریم، اما میبایست در توسعه علوم پایه و فناوری نقش بازی کنیم.
توسعه علوم پایه و فناوریهای مبتنی بر این علوم به چه ملزوماتی نیاز دارد؟
البته برای توسعه علوم پایه به ابزارهای پیشرفته نیازمندیم که یکی از ابزارهای پیشرفته در این حوزه شتابدهندههای علم و فناوری هستند که در قزوین در حال ساخت یکی از همین شتابدهندهها در رشته فیزیک به نام چشمه نور یا همان شتابگر ملی هستیم. بنابراین برای راهاندازی این شتابدهنده باید پیگیر بوده و اهتمام داشته باشیم و قطعاً راهاندازی شتابگر چشمه نور برکاتی را برای استان قزوین و کل کشور خواهد داشت. در رشتههای دیگر مثل شیمی و زمینشناسی نیاز به ابزارهای پیشرفتهای داریم تا بتوانیم حرف قابل توجهی در سطح جهانی بزنیم.
نمونه این ابزارهای پیشرفته همین میکروسکوپ الکترونیکی روبشی است که خوشبختانه برای نخستینبار با توجه و حمایت مدیریت دانشگاه در آزمایشگاه مرکزی ما نصب شد. از این دستگاهها باید تعداد بیشتری در دانشگاه داشته باشیم تا بتوانیم در حوزه تولید علم و فناوری سرعت بگیریم و در درجه نخست در سطح ملی و در درجه بعدی در سطح فراملی و جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم. بنابراین باید ابزارهای پیشرفته را به ویژه برای دانشجویان رشتههای زمینشناسی، شیمی و فیزیک تهیه کنیم تا این دانشجویان بتوانند در مرز دانش حرکت کنند.
سطح آموزشی رشتههای علومپایه در دانشگاههای کشور را چطور ارزیابی میکنید؟
در حوزه آموزش علوم پایه در کل کشور مشکل داریم و البته هر چهقدر از تهران دور میشویم، مشکلات آموزشی این رشتهها حادتر میشود و به همین خاطر نیاز به این داریم که وزارتخانه علوم، تحقیقات و فناوری توجه ویژهتری را نسبت به توسعه رشتههای علومپایه در شهرستانها داشته باشد تا بتوانیم از همه ظرفیتها در این حوزه بهره ببریم.
ارزیابی شما از سطح آموزشی و علمی و همچنین میزان انگیزه و گرایش دانشجویان به این رشتهها در دانشگاه بینالمللی امامخمینی (ره) چیست؟
در بحث سطح آموزشی و علمی در دانشگاه بینالمللی امامخمینی(ره) اساتید بسیارخوبی داریم که دانش، تلاش، انگیزه و توجه لازم را دارند. یکی از مشکلات جدی ما در حوزه دانشجویی است و البته ریشه مشکلات دانشجویان رشتههای علوم پایه مسائل اقتصادی است، چرا که دانشجویان برای مطالعه در حوزه علوم پایه باید از نظر مالی تأمین و خیالشان راحت باشد. بنابراین باید در سطح جامعه به نحوی اقدام کنیم که دانشآموختگان علوم پایه هیچ نگرانی برای به دست آوردن شغل نداشته باشند. به این ترتیب است که دانشجویان قوی به تحصیل در رشتههای علوم پایه ترغیب میشوند.
چرا گرایش دانشجویان به تحصیل در رشتههای علوم پایه چون ریاضی، فیزیک و شیمی در سالیان اخیر کاهش یافته است؟
مشکل اصلی کشور در حوزه علوم پایه بحث کمبود اشتغال است که قانونگذاران باید به این مسئله توجه داشته باشند و میبایست در این حوزه مسیرهایی ایجاد کنیم. از جمله مسیرهای خوبی که ایجاد شده، طرحهای ارتباط با صنعت و آینده شغلی هستند که باید این طرحها را جا بیندازیم.
صنعتی که میخواهد پویا و نوآور باشد و از قالب مونتاژکار و واردکننده خارج شود، نیازمند بهکارگیری متخصصان رشتههای علومپایه است و نمونه موفق این تجربه هم صنایع دفاعی ما هستند که مملو از متخصصان علومپایه هستند و صنایعی که دارای تیم تحقیق و توسعه در رشتههای علوم پایه و فنی هستند، موفقتر عمل کردند. مشکل بعدی ما آییننامهها هستند و نیاز به اصلاح این آییننامهها داریم. نیاز داریم که تعداد دانشجویان که باید به صورت میانگین در کلاسها حضور پیدا کنند را کاهش دهیم و کیفیت آموزشی را بالا ببریم و به این ترتیب استادان میتوانند با دانشجویان کمتر فعالیت کیفی بهتری را پیش ببرند و انجام دهند.
به نظر شما عدم استقبال و گرایش به تحصیل در رشتههای علوم پایه، دانشگاهها و کشور را با چه چالش و یا مشکلات علمی، اقتصادی و آموزشی روبهرو خواهد کرد؟
اگر حلقه نخست ایجاد فناوری یعنی دانشمندان علوم پایه را نداشته باشید، قطعاً نمیتوانیم در حوزه فناوری توفیقی را در سطح جهانی کسب کنیم و همیشه مجبور به واردات فناوری از کشورهای قدرتمند در حوزه علوم پایه خواهیم بود و به این ترتیب همواره زیرمجموعه کشورهایی هستیم که این فناوری را شکل داده یا توسعه میبخشند. بنابراین اگر در علوم پایه قوی نباشیم، در همه حوزههای فناوری دچار مشکل خواهیم شد.
چه تدابیر و راهکارهایی میتواند باعت تقویت و افزایش گرایش به تحصیل در رشتههای علوم پایه شود؟ چه حمایتهایی باید صورت گیرد؟
یکی از راهکارها ارتقای آموزش علوم پایه در سطح مدارس و دبیرستانها است. در گذشته با هماهنگی بین وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم رشتههای دبیری را در دانشگاهها داشتیم و دانشجویان آنها در کنار گذراندن واحدهای درسی مورد نیاز یک دبیر و معلم از امکانات دانشگاهی استفاده برده و محیط آکادمیک را هم لمس میکردند. این افراد در نهایت به عنوان دبیر در مدارس مشغول میشدند و ارتباط دانشگاهی هم داشتند. اما در حال حاضر دبیران ما برای آموزش به دانشگاه فرهنگیان میروند و این افراد کمتر در دانشگاهها حضور مییابند. از طرفی ما در کشور آنقدر امکانات برای آموزش علوم پایه نداریم و بهتر است از امکانات موجود به نحو احسن استفاده کنیم.
به همین خاطر از رسانهها انتظار داریم که پیگیری کنند تا رشته دبیری دوباره در دانشگاههای شاخص ما راهاندازی شود تا با هماهنگی دانشگاه فرهنگیان به شرایط قبل برگردیم. به این ترتیب کیفیت دبیران با کمک اساتید دانشگاهی و ابزارهای فناورانه موجود در دانشگاه ارتقا پیدا میکند و هم میتوانیم انگیزه شغلی برای دانشجویان ایجاد کنیم که از دسترس ما خارج شده است. در گذشته 25 درصد فارغالتحصیلان علومپایه جذب آموزش و پرورش میشدند که در حال حاضر این جذب کاهش یافته است. به هر حال این مشکل هم حوزه علوم پایه را در دانشگاههای مادر ما ضعیف کرد و میتواند در آینده مشکلات دیگری هم ایجاد کند.