روز جهانی مدیر!
- شناسه خبر: 12198
- تاریخ و زمان ارسال: 16 اردیبهشت 1402 ساعت 08:00
- بازدید : 180
وحید حاج سعیدی
داستان مدیریت و عزل و نصب مدیران (با خدمات مشاورهای) در همه کشورهای دنیا امری رایج و مرسوم است و در کشور ما نیز این اتفاق در مورد مدیران رخ میدهد البته با اندکی دخل و تصرف! به عنوان مثال در دنیا موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده میشود؛ اما اینجا موفقیت مدیر سنجیده نمیشود، بلکه خود مدیر بودن نشانه موفقیت است و پر واضح است که برای مدیر شدن باید سیمتان وصل شود. در آن صورت دیگر هیچ چیز جلودار شما نیست. مثلا در ولایت ما مدیری که برای تجدید وضو چند دقیقهای اطاق خویش را ترک نمود بعد از مراجعه به دفتر کار خود، مشاهده نمود فردی روی صندلی ایشان جلوس نموده است. وقتی علت را جویا شد انکشف که ایشان مدیر جدید این مجموعه هستند و در آن لحظه تنها کاری که به ذهن مدیر قدیمی رسید این بود که از مدیر جدید بخواهد که چند لحظهای از روی صندلی بلند شود تا ایشان بتواند لااقل کتش را از روی دسته صندلی بردارد! یا مدیر داریم که چنان به رویکرد آویزان شدن خو گرفته که روی هر «الغرِیقُ یتشبَّثُ بکُلّ حَشیش» را سفید کرده است.
البته در زمان گذشته هم این عزل و نصبها وجود داشت و قدمت این ماجرا به سدههای قبل بازمیگردد. در آن ایام مدیران با وجود مجهز بودن به تشکیلات و ابزارییها نظیر گرز و سنان و کلاه خود و سایر تجهیزات ایمنی، باز هم مجبور به ترک صحنه بودند که اسناد منظوم آن در همین شاهنامه خودمان موجود است: «برفتند با گرزهای گران … مدیران یکایک چو شیر ژیان» و یا «چو نیمی گذشت از شب دیریاز … مدیران به رفتن گرفتند ساز» و باقی ماجرا …
هر چند در کشور ما مورد اعتماد بودن برای کسب تصدی مدیریت کفایت است ولی با عنایات به تجارب حقیر در بسیاری از علوم ارضی و سماوی و بحری نکاتی را با استحضار میرسانیم و مطلب مان با چند رهنمود فلکفرسا و مدبرانه آذین میبندیم:
الف) توجه به مدرک و تخصص: همانطور که در بالا اشارت رفت و همه نیک میدانیم در امر تصدی مدیریت، مورد اعتماد بودن کافی است. ولی تو را به خدا پستهایی را انتخاب کنید که در آن به اندازه یک قاشق مرباخوری یا بیشتر تخصص هم داشته باشید و یا دست کم از جلوی اداره مزبور چند باری رد شده باشید!
ب) نگه داشتن حرمت کلنگ و قیچی: هر چند ما از کاربرد گرز و سنان مدیران در ازمنه دور اطلاع چندانی نداریم ولی آنچه عیان است این که «قیچی» و «کلنگ» از ابزارهای اصلی و کاربردی مدیریت نوین محسوب میشوند. فقط به خاطر داشته باشید در زمان کلنگزنی یا افتتاح پروژهها کمی هم از مختصات فنی و مشخصات ظاهری طرحها سوال کنید تا هر طرح بیخود و بیجهت کلنگزنی یا افتتاح نشود. چون گاهی اوقات یک طرح چند بار کلنگ میخورد یا چندین بار افتتاح میشود. با این وجود در جریان باشید «پیش افتتاح»، «افتتاح مقدماتی»، «افتتاح رسمی» و «افتتاح تکمیلی» و «افتتاح فازهای بعدی» از مختصات و ویژگیهای یک طرح خوب و ماندگار است!
پ) ادامه تحصیل: انسان هیچگاه از کسب علم و ادامه تحصیل بینیاز نخواهد بود و به قولی ز گهواره تا گور مدرک بجوی! اما از آنجا که حادثه خبر نمیکند، بهتر است از همین حالا در یکی از این دانشگاههایی که به قول آقای احمدی نژاد «دکترای جدی جدی» میدهند، ثبتنام کنید تا در صورت نیاز، ادامه تحصیل را مانع اصلی خدمترسانی به خلق در این مقطع زمانی اعلام کنید! البته تصدی پستهای مدیریتی نیز بهترین انگیزه و بهانه برای ادامه تحصیل است و توصیه میشود دوستان قدر این ایام طلایی را بدانند!