روزگاری که کانون پرورشی محل رفت و آمد اندیشمندان بود
- شناسه خبر: 2659
- تاریخ و زمان ارسال: 20 مهر 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
محمدرضا مقدم
اشاره
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دی ماه سال 1344 با هدف تولید آثار فرهنگی و هنری برای کودکان و نوجوانان تاسیس شد. ایجاد امکانات لازم برای رشد و پرورش فکری و ذوقی کودکان و نوجوانان و کمک به شکوفایی استعدادهای آنان در اوقات فراغت، هدف اصلی کانون برشمرده شده است.
کانون با تعیین اهداف زیر کار خود را از همان دهه 40 با جدیت آغاز کرد که با استقبال جامعه مواجه شد. جامعه ایرانی آن زمان که از حداقلهای آموزشی و فرهنگی محروم بود خیلی سریع از اهداف و فعالیتهای کانون پرورشی استقبال کرد. به گفته لیلی امیرارجمند مدیر کانون، نام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را احسان یارشاطر که عضو هیات امنای کانون بوده، برای این موسسه پیشنهاد داده است.
ـ اهداف کانون پرورشی:
تاسیس مراکز عرضه کتاب و آموزشهای فرهنگی، هنری و ادبی مخصوص کودکان و نوجوانان در کشور، تهیه و استفاده از وسایل سمعی و بصری، تدارک وسایل آموزشی، تولید، توزیع، نمایش و فروش فیلمهای سینمایی و تولید تئاتر مخصوص کودکان و نوجوانان، کمک به توسعه و ترویج ادبیات کودکان و نوجوانان از طریق تشویق نویسندگان، طراحان، هنرمندان و ناشران و همکاری با آنان، برگزاری جشنوارهها و نمایشگاههای ادبی، هنری و فرهنگی مخصوص کودکان و نوجوانان، تولید سرگرمی، اسباببازی، بازیهای رایانهای، عروسک و …، ایجاد واحدهای کتابرسانی سیار برای عرضه کتاب به بچهها در روستاها، همکاری با موسسههای ایرانی و غیرایرانی که با کانون هدفهای مشترک دارند.
ـ تاسیس انتشارات کانون پرورش فکری و کودکان و نوجوانان
انتشارات، نخستین واحدی بود که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تاسیس شد. لیلی امیر ارجمند نخستین مدیر کانون در مصاحبهای گفته بود: از آنجایی که کتابهای مناسب کودکان و نوجوانان تا آن تاریخ هم از حیث کیفیت و هم از نظر کمّی وضعیت مناسبی نداشتند، در سال 1345 ش بخش انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز راهاندازی شد. با توجه به عطش جامعه و فقدان نهادی مناسب برای تامین نیازهای فرهنگی کودکان و نوآموزان، کتابها و کتابخانههای کانون با استقبال مواجه شدند.
تا پیش از بنیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ایران برای ادبیات کودک و نوجوان جایی ویژه نبود و ادبیات کودک شامل داستانهایی بوده که از طریق قصهگویی شفاهی به کودکان گفته میشد. با تاسیس این کانون، برای نوشتن ادبیات کودک و نوجوان، از نویسندگان، روزنامهها و شعرا دعوت گستردهای به عمل آمد و کانون از همکاری کشورهایی چون فرانسه، ایالات متحده آمریکا و مجارستان (در زمینه نقاشی کتاب کودکان) استفادههای فراوان برد.
کانون پرورش فکری زیر نظر هیات مدیره و مدیرعامل اداره میشد. سازمان کانون به این قرار بود: امور اداری، کتابخانهها، چاپ کتاب، سینما، تئاتر، جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان، پژوهشهای فرهنگی و هنری، بایگانی فیلم، روابط عمومی و امور تدارکات و انبار.
ـ فیروز شیروانلو؛ نخستین مدیر انتشارات کانون پرورش فکری
فیروز شیروانلو نخستین مدیر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود که تاثیر بسزایی در انتشار و ترجمه آثار فاخر ایران و جهان برای کودکان داشت. آشنایی شیروانلو با کانون از سفارش تصویرسازی چند کتاب به موسسه نگاره آغاز شد.
غلامرضا امامی از پیشکسوتان ادبیات کودک، سال 92 در مصاحبه با ایسنا گفته بود: زندهیاد فیروز شیروانلو پیش از آنکه یک چهره سیاسی باشد، چهرهای فرهنگی بود. او تمام توان و تلاش خویش را در راه آگاهی و دانایی مردم این سرزمین ـ بهویژه کودکان و نوجوانان که دوستشان داشت ـ به کار برد. شیروانلو انسانی مهربان، اندیشمندی دانا و مدیری توانا بود. کار انتشارات کانون را از اتاقی تاریک در خیابان بهار آغاز کرد و با برنامهریزی دقیق کاری کرد کارستان.
بسیاری از کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در تهران، شهرستانها و روستاها با برنامهریزی قد علم کردند. گفتنی است که پایه نخستین کتابخانههای کانون در مناطق محروم و نیازمند تهران پیریزی شد. آنگاه به دورترین روستاها کتاب برده شد. در نقاطی که جاده و وسیله نقلیهای نبود، کتابها در صندوقهایی بر پشت قاطرها سوار میشدند و برای بچههای روستایی پیامآور آگاهی و دانایی بودند.
بهتدریج کانون کتابهای بیشتری را برای کودکان و نوجوانان به چاپ رساند و تصویرگری برخی از کتابها را به شرکت نگاره و فیروز شیروانلو سپرد و پس از مدتی وی مدیر انتشارات کانون شد. استخدام نخبگان در کانون، کار شیروانلو بود. او برای پیشرفت ادبیات کودکان از کسانی چون م. آزاد، سیروس طاهباز، نادر ابراهیمی، سیاوش کسرایی، منوچهر نیستانی و صمد بهرنگی دعوت به همکاری کرد. (یادی از فیرز شیروانلو در سالگرد درگذشتش). فیروز شیروانلو در کانون، نخست به کار انتشار کتابهای مصور کودکان پرداخت. سپس فکر ساختن کتابخانههای مدرن و مجهز کودک در مناطق محروم شهر تهران و بعد شهرستانها را عملی کرد.
همکاری نویسندگان نام آشنا، توانا و همچنین صاحبنظر سبب شد که کانون پرورش فکری خیلی زود اعتبار چشمگیری به دست بیاورد. نگاه ویژه به ادبیات و داستانهای بومی ایرانی و همچنین داستانهای کلاسیک خارجی طیف گستردهای از مخاطبان را به دور خود جمع کرده بود که ثمره آن در دهههای گذشته نمایان شد. کانون پرورشی رفتهرفته پربارتر شد و در حوزههای سینما، نمایش، تصویرگری و موسیقی به فعالیت پرداخت. در ادامه این نوشتار معرفی کوتاهی خواهیم داشت بر تلاشهای ماندگار کانون پرورشی در حوزه معرفی ادبیات کودک و همچنین معرفی 5 نویسنده فعال که آثار فاخری از خود بر تارک آسمان فرهنگ و ادبیات و کودک ایران برجای گذاشتند.
ـ م. آزاد؛ احیاگر شاهنامه برای کودکان
محمود مشرف آزاد تهرانی معروف به م. آزاد، سال 1346 به استخدام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان درآمد. او علاوه بر ترجمه اشعار شاعران سرزمینهای دیگر، در زمینه زندگینامه، نقد ادبی، و قصه به شعر و نثر برای کودکان کتاب چاپ کرده است. آشنایی او با شعر کلاسیک و شعر نو، تجربهاندوزی در شعر بزرگسالان پیش از پرداختن به ادبیات کودکان سبب شد که بازآفرینیهای ارزشمندی از شاهنامه فردوسی، مثنوی معنوی مولانا، کلیله و دمنه، منطق الطیر عطار نیشابوری و نیز از ادبیات فلکلوریک ایران برای کودکان، هنگامی که مواد خواندنی برای کودکان ایرانی اندک بود، پدیدآورد. از م. آزاد، بیش از 40 کتاب کودک و بیش از 14 کاست، شعر و قصه برای کودکان منتشر شده است. برخی از آثار وی در حوزه کودک عبارتند از: «طوقی»، «عمو نوروز»، «کی از همه پر زورتره»، «زال و سیمرغ»، «زال و رودابه»، «هفت خوان رستم» و «کاوه آهنگر.»
ـ سیروس طاهباز؛ معرفی ادبیات کودک ایران به جهان
سیروس طاهباز بین سالهای 1349 تا 1357 هش مدیریت انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را بر عهده داشت و برای شناساندن ادبیات کودک ایران در جهان کوشش کرد. از جمله آثار وی میتوان به “کی از کی میترسد؟”، “گربهها و خروسها”، “بچهها و کبوترها”، “قلب ما: دستگاه گوارش ما”، “گنجشک خانه کاغذی”، “شاعر و آفتاب”، هدیهای برای بچههای کنار شط”، “ماهی سرخ شده”، “پیروزی بر شب” “برایم قصه بخوان” از نوشتهها و ترجمههای او برای کودکان است.
ـ نادر ابراهیمی؛ بنده جایزه نخست براتیسلاوا در زمینه ادبیات کودک
نخستین اثر نادر ابراهیمی برای کودکان با نام «دور از خانه» در سال 1347 منتشر شد که در آن کوشیده بود شیوه نوشتار را با موضوع هماهنگ کند. ابراهیمی از واژههای کوتاه و تکبخشی برای رسیدن به این هدف بهره گرفت و زبانی تازه ابداع کرد. نادر ابراهیمی نزدیک به 50 اثر برای کودکان و نوجوانان نوشته است. «قصه گلهای قالی» ، «پهلوان پهلوانان پوریای ولی»، «باران، آفتاب و قصه کاشی»، «بزی که گم شد» از جمله آثار او برای مخاطبان کودک و نوجوان است. او در تصویرگری شماری از کتابهای کودکان چون «ما بوتهی گل سرخ را از خواب بیدار کردیم» با هنرمندان دیگر همکاری داشته است.
«مقدمهای بر فارسینویسی برای کودکان»، «مقدمهای بر مراحل خلق و تولید ادبیات کودکان»، «مقدمهای بر مصورسازی کتاب کودکان»، «مقدمهای بر آرایش و پیرایش کتابهای کودکان» و دهها مقاله و سخنرانی از آثار نادر ابراهیمی دربارهی ادبیات کودکان هستند. ابراهیمی در زمینه ادبیات کودکان، جایزه نخست براتیسلاوا، جایزه نخست تعلیم و تربیت یونسکو، جایزه کتاب برگزیده سال ایران و چندین جایزه دیگر را هم دریافت کرده است.
ـ صمد بهرنگی؛ چپ گراترین نویسنده کودک
کمتر کسی هست که نام کتاب «ماهی سیاه کوچولو» را نشنیده باشد. اغلب نویسندگان، شاعران، سیاستمداران و افرادی که به نوعی دستی در فرهنگ دارند این کتاب را خواندهاند. «ماهی سیاه کوچولو» شناختهشدهترین اثر صمد بهرنگی در حوزه کودک و نوجوان است که در سال 1347 با تصویرگری فرشید مثقالی از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد و تصویرهای این کتاب جایزه براتیسلاوا را از آن خود کرد.
صمد بهرنگی کوشید نونگری و تفکر انتقادی مدرن را در ادبیات کودک ترویج و تثبیت کند. او یکی از اولین کسانی است که در عین درک ضرورت آموزش رسمی و عمومی به اهمیت نقش مستقل ادبیات کودک و کارکرد خلاقه آن پی برد و کوشید مبنای نظری برای آن تدوین کند. دیگر آثار بهرنگی در حوزه کودک عبارتند از: «اولدوز و کلاغها»، «پیرزن و جوجه طلاییاش» و «یک هلو هزار هلو.»
«ماهی سیاه کوچولو» یکی از داستانهای کودکان، نوشته صمد بهرنگی است. او این داستان را در زمستان سال 1346 نوشت و انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را در سال 1347 با تصویرگری فرشید مثقالی منتشر کرد. قصه ماهی سیاه کوچولو در مورد ماهی کوچکی است که به عشق دیدن دریا خطر میکند و سفری دور و دراز را با تجربههای متفاوت برای رسیدن به رهایی آغاز میکند. ماهی سیاه کوچولو کتاب برگزیده کودک در سال 1347 شد. همچنین جایزه ششمین نمایشگاه کتاب کودک در بلون ایتالیا و دیپلم افتخار جایزه دوسالانه براتیسلاوای چکاسلواکی برای تصویرگری کتاب کودک را در سال 1969 دریافت کرده است. داستان «ماهی سیاه کوچولو» در سالهای پیش از انقلاب 1357 ایران، به عنوان یک داستان علیه حاکمیت معرفی میشد و بسیاری ماهی سیاه کوچولو را نماد نسل جوان انقلابی و روشنفکر میدانستند. زبان نمادین قصه، الهامبخش بسیاری از نویسندگان و شاعران مختلف شد و اشعار و متون بسیاری در وصفش سروده شد. از ماهی سیاه کوچولو حتی با عنوان «بیانیه غیررسمی و مانیفست سازمان چریکهای فدایی خلق ایران» نیز یاد شده است.
ـ بهرام بیضایی؛ نویسنده داستانهای انتقادی برای کودکان
«حقیقت و مردِ دانا» داستانی کودکانه نوشته بهرام بیضایی است که سال 1351 با نقاشیهای رنگی مرتضی ممیز منتشر شد.
«حقیقت و مرد دانا» در سالِ 1352 کتاب برگزیده شورای کتابِ کودک شد و همین موسسه سال بعد، در 1974 میلادی، در حوزه نگارش به دفترِ بینالمللی کتاب برای نسل جوان معرفیاش کرد. «حقیقت و مرد دانا» نخستین داستان فارسی برنده دیپلم افتخار دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان است.
این کتاب داستان پسرکی است که از پس عروسی در دِه و بازی مطربان، بنا میکند که با دوستانش نمایشی بسازد و بازی دربیاورد. القصّه کار به اینجا میکشد که بازی چقدر حقیقی است. پسرک در جستجوی «حقیقت» به تکاپو میافتد و از پدر و آموزگار و دیگران میپرسد. سرانجام نزد پیرمردی دانا بالای تپّه میرود. پیرمرد چیزکی میگوید و سراغ مرد دانا را به پسرک میدهد. پسرک به جستجوی مرد دانا میرود و سالها بر او میگذرد و از آبادیها و شهر گذر میکند و ماجراهایی از سر میگذراند و کارها میکند و چیزها میآموزد؛ ولی مرد دانا را نمییابد.