روایت تنهای تنها
- شناسه خبر: 3404
- تاریخ و زمان ارسال: 4 آبان 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
![](https://velaiatnews.com/wp-content/uploads/2022/10/11-6.jpg)
نویسنده: ارژنگ تورانی
مجموعه داستان کوتاه (پیراهنم آبی نبود) شامل نه داستان کوتاه و بیست و سه داستانک مینی مال میباشد که توسط نشر سیب سرخ در 88 صفحه به تازگی وارد عرصهی ادبیات داستانی شده است. ابتدا به ساکن لازم است به جلد کتاب اشاره کوتاه داشته باشیم. تصویر زیبایی از پیراهن آبی که مفهوم کلی داستانی به همین عنوان را در یک نگاه به مخاطب میرساند. نویسنده را از سالیان دور میشناسم. فارغ از ساخت و نوشتن فیلمنامه و تهیهکنندگی فیلم کوتاه، دغدغهی اصلیش همواره نوشتن داستان کوتاه بوده است. او را میتوان یک نویسندهی تجربهگرایی دانست که علیرغم کم کاریش در جهان موازی داستانهایش که غالبا فضای خاکستری و پراسترس دارند. با داستان (خانه در تاریکی) به آرامی گام برمیدارد و جویای حال شخصیتهایش در (بوی تمشکهای وحشی) میشود و درد تنهایی آنها را به مخاطبانش در (اتاقی پر از عطر گلهای سرخ و زخم خاطر و …) انتقال میدهد. زبان مولف در این داستانها اغلب ضرب آهنگ یکنواختی دارد و گاه جملات با کلمات کتابی از یکنواختی و توازن نثر و زبان خارج میشود. وجه اشتراک محتوایی اغلب داستانها شرح سرگشتگی و حیرانی آدمهایی که مسخ شدهاند و در هیات و شمایل کس دیگر درمیآیند. درواقع هریک از داستانها پنجرهای به سمت ویرانی (ارواح خسته) باز میکند که همگی در جستجوی بازیابی واقعیت خویشند. اما در نهایت تسلیم تقدیر از پیش تعیین شدهی خویش میشوند. این شخصیتها پیش از اینکه با دنیای بیرونی و فیزیکی پیرامون خود مواجه شوند، با دنیای درونی و ذهن آشفته خود سرناسازگاری دارند. با این حال میخواهند هرچه سریعتر ازاین پریشانی خودرا برهانند.ولی همانطورکه اشاره شد.درگردابی حیرانی به اجبار تن به رضای قضا میدهند.
نکتهی حائزاهمیت در اغلب داستانها پیوند عمیق خیال و واقعیت هست. درواقع شخصیتها با گمانههای ذهنی دست به اعمالی میزنند که نمود عینی پیدا میکنند. در داستان (ماه و باد، کالبد شکافی یک اتفاق) شکلگیری کامل خیال تجریدی شخصیتها و حرکت و عمل در بطن واقعیت زندگی برای ایجاد یک فضا در جهت مکاشفه به تلاش اصلی آدمها در فضای داستان است. نویسنده در ساختار متن به فضا عینیت ملموس نمیدهد. اگرچه به ماهیت اشیاء سرتاسر حدممکن بهاء میدهد (پیراهنم آبی نبود تابوتکشی) تا جایی که اجازه میدهد مخاطب در پشت متن فضای دلخواه هر داستان را با تخیل خود ترسیم و کامل کند و از این منظر نمیتوان ایراد چندانی برای ساختارکلی داستان ها متصور شد. به نظر بنده انتقال مفاهیم باید همواره همراه با رعایت اصل علت و معلول صورت بگیرد. تا به یک منطق عقلایی در کلیت ساختار داستان حاکم شود. نویسنده مجموعه در ساختار بیانی داستانها سعی کرده به یک زاویه دید و فرم ثابت و انتزاعی در روایت اکتفاء نکند و برحسب حال و هوای رویدادها از زبان و زاویه دید متنوع رویدادها هر داستان را پیش ببرد که ازاین نظر موفق عمل کرده است و همین امر نشاندهنده مهارت او در پرداخت داستانهایش میباشد. تخیل نویسنده در اکثر داستانها موازی واقعیتهای ملموسی هست که همه آدمها در زندگی شخصی با آن در مواجهه هستند. زندگی و مقدرات مایهی اصلی داستانهای تورانی هست که هرچند در زیبایی شناسی چندان وقعی به فرآیند علی و معلولی اذهان مشوش آنها نمینهد و بیآنکه روانکاوی خاص و عمیقی روی آنها انجام داده باشد با نثری موزون و تلگرافی به اجزاء اصلی داستان که همانا شرح مقدّرات انسان و تقدیر اوست، میپردازد. شاید به همین دلیل بتوان گفت مجموعه داستان پیراهنم آبی نبود شکل مدرن امروزی را بر هم زده است. نثر و زبان و فضای حاکم بر ساختار کلی داستانها مبین یک بُعد از زندگی انسان است. در اغلب داستانها وجه روحی درون انسانها ذره ذره در لایههای مخوف زندگی نمایان میشود که منجر به عکسالعملهای خاص از جانب شخصیتها میشود. به طور مثال در مینی مال «گزینههای دوست داشتنی… برای تشخیص زنده یا مرده بودنشان تیر خلاص میزدند. تا به آنها برسند. فرصت کافی داشتند. به یک چیز دوست داشتنی فکر کنند. اولی درجهدار بود با نشان استوار تمام. گفت: دوست دارم بدانم بعد از مرگم، زنم ازدواج خواهد کرد؟ نفر دوم روی سر دوشهایش دو ستاره داشت. گفت: به بچهام فکر میکنم. بعد از مرگ مادربزرگش چه کسی از او مواظبت خواهد کرد؟ نفر سوم سرباز بود. سیگار شکسته را گذاشت لای لبهایش توی جیبهایش دنبال فندک گشت، پیدا نکرد گفت دوست دارم برای آخرین بار بتونم سیگارمو روشن کنم. برای پیدا کردن فندک دست به جیب جنازهها میکشید و جلو میرفت. و به صدای تیر خلاص نزدیک و نزدیکتر میشد»
داستانهای تورانی انسان شمول هستند آن هم به مفهوم واقعی کلمه. علتش هم واضح هست نویسنده در داستان کوتاه که برش یا برشهایی کوتاه از زندگی را که شامل میشود به معنای اخص کلمه و انسان را با که با پرسشهای بنیادی که مربوط به ذهن هزار توی میباشد به خوبی بیان میکند. پرواضح هست که شخصیتهای تورانی در زندگی شخصی خود تولید پرسش میکنند و جواب را به عهدهی مخاطب میگذارند و ماهیت درد و رنج درونی در عالم تنهایی را پشت پرسشهای خود برای خواننده مطرح میکنند. نویسنده، نوشتن را به معنای خاص، مجردترین صورت ارتباط بین فرد نویسنده و مخاطب قرارداده تا او بتواند عالیترین ارتباط ذهنی را در فضای داستانهایش برقرارکند. در پایان به جرأت میتوان گفت که مجموعه داستان پیراهنم آبی نبود جزو معدود کتابهایی هست به دلیل کثرت تنوع نظر خوانندگان مشتاق را به خود جلب میکند مطالعه این را به دوستداران ادبیات داستانی سرزمینم ایران توصیه میکنم.