رقابت تنگاتنگ
- شناسه خبر: 37713
- تاریخ و زمان ارسال: 4 تیر 1403 ساعت 07:30
- بازدید :

آرزو سلخوری
کمتر از یک هفته به آغاز انتخابات ریاست جهموری مانده است و شهر کمکم رنگ انتخابات به خود گرفته است، محل درج تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری از خالی بودن در آمده است و برخی از کاندیدا پوسترهای خود را نصب کردهاند.
به سراغ دو ستاد مرکزی آقایان جلیلی و پزشکیان رفتم؛ ستادها پرشورتر از روزهای قبل است؛ ابتدا به سراغ ستاد مرکزی جلیلی میروم، این بار ستاد از روزهای قبل شلوغتر است. افراد مختلفی که اغلب اصولگرا هستند کنار هم جمع شدهاند، برخی از بسیجیها و مردم عادی نیز در ستاد حضور دارند.
آهنگ حماسی با صدای بلند در حال پخش است و مسئولان ستاد در جلسهای در حال بررسی وضعیت هستند. چهرههای موسوم به فساد ستیزی در قزوین نیز در این جمع حضور دارند.
به سراغ یکی از مسئولان سابق قزوین میروم و از او در خصوص چرایی انتخاب جلیلی میپرسم؛ او مهمترین دلیلی که میتوان به خاطر آن جلیلی را انتخاب کرد را فسادستیز بودن جلیلی میداند و میگوید: جلیلی در مقابل با فساد همواره به خوبی عمل کرده است، مسئله دیگری که جلیلی را برای ما ارزشمند میکند نگاه او به مسائل و روابط خارجی است.
وی ادامه میدهد: ممکن است در برخی از برنامههای آقای جلیلی بتوان اشکالاتی وارد کرد اما اگر دقیق کاندیداها را نگاه کنیم آقای جلیلی دارای سلامت کارنامه و سلامت نفس است و این در ریاست جمهوری بسیار دارای اهمیت است. باور داریم کسی که خودش را به خواب زده باشد نمیتوان آن را بیدار کرد و این در حوزه فساد نیز صدق میکند بنابراین باید به جلیلی اعتماد کنیم چون بیدار است.
این مسئول سابق بیان میکند: جلیلی همواره دلسوز ایران بوده و در مسیر پیشرفت ایران قدم برداشته است، در اقتصاد نیز برنامههای خوبی دارد، من معتقد هستم سرمایهگذار باید بومی باشد و دلش برای ایران بسوزد اما برخی کاندیدا مانند قالیباف گویا به این اعتقاد ندارد، حتی در یک برنامه تلویزیونی گفت: حق نداریم سرمایهگذار را سینجین کنیم.
وی خاطرنشان میکند: سرمایهگذارانی که ارزش میلیاردی زیادی از ایران دریافت کردند و در مقابل کارخانهها را نابود کردند و کارگران بیکار شدهاند باید پاسخگو باشند، آنها وام و حتی ارز دریافت کردند اما اقدامی نکردن بنابراین باید پاسخگو باشند و این نگاه قالیباف نگاه درستی نیست.
از او میخواهم پیشبینیاش را بگوید، تاکید میکند: هر چه که به انتخابات نزدیک میشویم اعتماد مردم به جلیلی بیشتر میشود و دو طیف پزشکیان و قالیباف ریزشهای رای پیدا میکنند؛ او معتقد است که قالیباف و جلیلی به نفع هم کنار نخواهند رفت مگر اینکه قالیباف احساس کند سبد رأیش رو به کاهش است، بنابراین کنار میرود.
امید را میتوان در ستاد جلیلی دید، همانطور که اعضای ستاد در تکاپو هستند آنجا را ترک میکنم و به ستاد مرکزی پزشکیان میروم، اینجا نیز نسبت به قبل حضور پرشورتری دارد و افراد بیشتری در آن حضور حضور دارند.
مدیران دوره روحانی همه کنار هم قرار گرفتهاند، گویا جلسه هماندیشی مدیران وقت دولت روحانی در قزوین است اما همه آنها برای اعلام حمایت از پزشکیان آمدهاند، شاید هم دوباره کنار هم جمع شدند به امید اینکه با رای آوردن پزشکیان دوباره به دولت و منصب برگردند.
در بین آنها تعدادی از افراد نیز حضور دارند که شاخصه سیاسی ندارند و گویا از دل مردم آمدهاند، با یکی از مدیران سابق دوره روحانی در قزوین همکلام میشوم.
او معتقد است در سه سال گذشته جبهه اصلاحات به جز چند جبهه، انتخابات را تحریم کرده بودند اما حالا تجهیزات لجستیک و تفکر اصلاحات همه با جاه و جلال و تمام قوا به حمایت از آقای پزشکیان برخاستند.
وی میگوید: من نیز به همین دلیل در اینجا حاضر هستم. ممکن بود من قلباً رای ندهم اما در جلسهای از ما دعوت شد و بعد از آن جلسه انگار همه ما موظف شدیم، در واقع مطالبی که شنیدیم همه ما را تحت تاثیر قرار داد.
این مدیر سابق تاکید دارد که حضور در انتخابات حالا تکلیف همه ماست و میگوید: از طرف دیگر نظام مدیریتی در این سالها ضربه خورده و حرمت انسانها آنطور که باید حفظ نشده است؛ همه افراد مدیر بودند و در تغییر دولتها جایگزین شدند و این امر طبیعی است اما در این میان این حرمت انسان است که باید حفظ شود.
وی یادآور میشود: من نیز از سال ۱۳۷۶ به صورت تخصصی وارد عرصه سیاست شدم، با توجه به تجاربم از دوره خاتمی تاکنون میتوانم به طور یقین بگویم تاکنون حضور نخبگان را در ستادهای اصلاحطلبان به این صورت نداشتهایم و برای اولین بار است که گروههای مختلف مثل جامعه مهندسان به صورت مستقل برای کاندید اصلاحطلب ستاد زدند.
او معتقد است که در حال حاضر بخشی از جامعه ما خاموش هستند و این جامعه خاموش در دل خانوادههای برخی از این نخبگان قرار دارند بنابراین حضور نخبگان در انتخابات میتواند تاثیر زیادی در افزایش مشارکت مردم داشته باشد و این شرایط را میتوان اوضاع خوبی برای پزشکان دانست.
او ادامه میدهد: اردوگاه اصلاحطلب و اصولگرا هر کدام بهنسبت خود اقداماتی انجام دادهاند و گروههای منتسب به خود را جذب کردهاند اما نظرسنجیها نشان میدهد که حدود ۵۰ درصد از مردم برای مشارکت اعلام آمادگی کردهاند ما تلاش داریم این میزان را به حداقل ۶۰ درصد برسانیم چرا که حضور مردم در انتخابات مایه تقویت نظام است. افرادی که میخواهند به جلیلی رای دهند قطعاً نظرات خود را پیش از این تصمیمگیری کردهاند در این مدت ما فرصت بیشتری داریم و جذب جامعه نخبگانی روز به روز افزایش پیدا میکند.
اما او از حضور نسل جوان مایوس است و میگوید: نسل جوان، نسلی است که مجاب کردن آنها برای شرکت در انتخابات کار آسانی نیست. جذب آنها یک اراده آهنین هنرمندانه میخواهند، به نظر افق آن دور از دسترس باشد. برخی از دوستان که همواره پای صندوقهای رای بودند در این دوره هنوز معتقد به رای دادند نیستند همچنین بخشی از خانواده من که همواره به تبعیت از من فردی را انتخاب میکردند حالا در حال تصمیمگیری هستند و نمیدانم آیا شرکت میکنند یا نه و به چه کسی رای خواهند داد.
اینجا هم گویا امید به پیروزی قابل لمس است، افراد حاضر در ستاد در حال تماشای برنامه فرهنگی پزشکیان هستند و من آنجا را ترک میکنم و به سمت ستاد دانشجویان جلیلی میروم.
چند دانشجوی پسر در حال تدارک و با هم در حال همکاری هستند با دیدن من گویا تعجب میکنند، اما وارد میشوم و با آنها شروع به صحبت میکنم از آنها سوال میپرسم که وضعیت را چطور میبینند که یکی از دانشجویان حاضر با تاکید اعلام کرد که همه دانشجویان از جلیلی حمایت میکنند، به او گفتم همه دانشجویان را چطور تعریف میکنی؟
میگوید آنچه که ما در بدنه دانشجویی میبینیم مانند تشکلها، بسیج دانشجویی و موارد این چنینی اوضاع به نفع جلیلی است در واقع اینطور است که همه دانشجویانی که قرار است رای دهند مشخص است که حامی جلیلی هستند.
میگویم واقع بینانهتر نگاه کنید آیا دانشجویان دیگر نیز به میدان خواهند آمد و رای میدهند؛ همین یک جمله کافیست، آنها من را نفوذی ستادهای دیگر قلمداد میکنند و تلاش دارند به من بقبولانند که کاندیدای مورد نظر من رای نخواهد آورد.
به آنها میگویم من یک دانشجوی معمولی هستم و هنوز انتخابی نکردهام، اینجا هستم که برنامههای آقای جلیلی را بدانم اما گویا اگر انتقادی داشته باشی به گروه دیگری منتسب میشوی، یکی از آنها من را به گوگل ارجاع میدهد و میگوید برای اینکه بدانی جلیلی چه برنامههایی دارد میتوانی برنامههایش را در گوگل جستجو کنید به او میگویم من اگر قرار بود در گوگل به دنبال کاندید باشم پس اینجا چه میکنم.
از کاهش سرمایه اجتماعی میگویم و میخواهم که از برنامههای جلیلی در این حوزه سخن بگویند و برایم از برجام میگویند، برنامههای اقتصادی جلیلی را تشریح میکنند و میگویند حضور جلیلی افق روشنی دارد به ویژه در حوزه اقتصاد و روابط خارجی.
به آنها میگویم من از جواب شما قانع نشدهام بنابراین شکشان به یقین تبدیل میشود، من آمدهام آنجا که نفوذی باشم و مچ آنها را بگیرم، ستاد دانشجویان جلیلی بر خلاف انتظارم بود؛ شاید انتظار داشتم که رفتار مناسبتری با من میشد اگر چه در ادامه، بحثها به سمت خوبی پیش رفت و هیجانات دانشجویی ستاد قابل تقدیر بود.
اینجا جو به سمت دوقطبی شدن بود در حالی که خودشان تاکید داشتند نباید دوقطبی ایجاد شود و یکی از آنها میگوید اینجا اقدامات ستادی صورت میگیرد یعنی ما تولید محتوا میکنیم و کاتالوگ تهیه و آن را به دست مردم میرسانیم بنابراین شما اگر سوالی دارید به ستادهای دیگر مراجعه کنید یا از گوگل کمک بگیرید.
برایم عجیب است که آنها در مقابل من جبهه گرفتند و معتقد هستند که دانشجویان یا رای نمیدهند یا به قالیباف و جلیلی رای خواهند داد دلیل آن را هم نداشتن برنامه پزشکیان میدانند و معتقد هستند که جوامع نخبگانی به دنبال برنامه هستند پس طبیعی است که به افراد دارای برنامه رای دهند.
آنها معتقد هستند که جلیلی ادامهدهنده راه رئیسی خواهد بود و با انتخاب او تحولات خوبی در حوزه روابط بینالملل و به دنبال آن اقتصاد ایجاد خواهد شد.
جوانان ستاد دانشجویان جلیلی غرق در جلیلی هستند و گویا شنیدن نظر مخالف را بر نمیتابند و این بزرگترین نقطه ضعفشان بود، شاید هم من در سوال پرسیدن زیادهروی کردم و این شائبه برایشان پیش آمد که من هوادار کاندید خاصی هستم.
با این حال ستاد دانشجویان جلیلی را در حالی ترک میکنم که با خود میاندیشم همین جوانان و شور و اشتیاق آنها در هواداری است که شور انتخاباتی را زیاد میکند و ای کاش به آنها میدان بیشتری داده شود تا دانشجویان در کنار هم انتخاباتی پرشور را فراهم کنند.