رد پر رنگ پول در ترک مدرسه!
- شناسه خبر: 11774
- تاریخ و زمان ارسال: 9 اردیبهشت 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
رومینا اسماعیلیپور
طبق آمار منتشر شده در آبان ماه سال ۱۴۰۱ از خبرگزاری همشهری حدود ۳۰ درصد از جمعیت دانشآموزان دبیرستانی کل کشور ترک تحصیل کردهاند.
شهلا کاظمیپور جمعیتشناس با اشاره به آمار 5/10 میلیونی نوجوانان کشور، نسبت به ضرورت پوشش تحصیلی همگانی و اجباری ۱۵ تا ۱۸ سالهها تا آخر مقطع دبیرستان تاکید کرد و گفت: ۷۰ درصد نوجوانان دختر و ۷۰ درصد نوجوانان پسر ۱۵ تا ۱۸ ساله محصلاند و ۳۰ درصد این جمعیت «رها» هستند. این یک مساله است و باید به پوشش تحصیلی در این رده سنی توجه کرد.
این آمار از جمعیت دانشآموزانی که تحصیل را رها کردهاند فرصتی پیش آورد تا در گزارش این هفته به جوانان بازمانده از تحصیل و دانش آموزانی که ترک تحصیل کردهاند در سطح استان قزوین بپردازیم.
بازگرداندن دانشآموزان به محیط آموزشی
ساسان شهری معاونت دوره دوم متوسطه استان در گفتوگو با ولایت میگوید: آمار دانشآموزانی که بازمانده از تحصیل هستند و یا ترک تحصیل کردهاند در استان قزوین از میانگین آماری کل کشور بسیار کمتر است و میتوان گفت که استان قزوین جزء استانهایی قرار میگیرد که در این خصوص عملکرد مناسبی برای کنترل آمار داشته است. ازجمله اقدامات اخیری که برای بازگرداندن نوجوانان به مدرسه صورتگرفته است میتوان به اجرای طرح شهید محمودوند اشاره کرد. طرح شهید محمودوند سامانهای است که تحت نظارت و طراحی وزارتخانه، مشخصات تمامی دانشآموزانی که باید وارد متوسطه اول و دوم شوند و از ابتدای مهر۱۴۰۱ ثبتنام در مدرسه را انجام ندادهاند در این سامانه قید میشود. بر اساس همین مشخصات برای هر ده دانشآموز و پیگیری از وضعیت و علت عدم ثبتنام او مسئولی را قرار میدهیم. در نهایت گزارشات ارائهشده از این مسئولین در کار گروه توسط مدیریت منطقه برای برطرف شدن مشکلاتی که منجر به ترک تحصیل جوانان شده مطرح میشود.
آمار ترک تحصیلکنندگان در استان قزوین
بنا به آمار ارائه شده از شهری، تعداد دانشآموزان ترک تحصیلکرده در دوره اول متوسطه (پایههای هفتم تا نهم) ۵۴۱ نفر که در حدود یک درصد کل دانشآموزان این دوره تحصیلی است و دوره دوم متوسطه (پایههای دهم تا دوازدهم) ۱۴۰۰ نفر حدود 2/3 درصد میباشد.
دانشآموزان بازمانده از تحصیل
در ادامه شهری با تصریح به اینکه در سال ۱۴۰۱ در حوزه متوسطه اول نزدیک به 1340 نفر دانشآموز بازمانده از تحصیل داشتیم میگوید: طبق طرح شهید محمودوند و پیگیریها تاکنون حدود ۷۰ نفر اقدام به ثبتنام در مدرسه کردهاند. در حال حاضر طبق دستورالعملهای وزارتی برنامه این است که دستکم ۱۳۰ نفر از این دانشآموزان بازمانده از تحصیل یعنی ۱۰ درصد را به آموزش برگردانیم. ترک تحصیل در متوسطه اول و دوم معمولاً در میان پایهها اتفاق میافتد. بدین صورت که دانشآموز در مهرماه ثبتنام در مدرسه را انجام میدهد ولی بنا به دلایلی که از اواسط سال تحصیلی برای این او ایجاد میشود تحصیل را رها میکند. در حال حاضر آمار ترک تحصیل در استان به ارقام تکرقمی رسیده است به نحوی که در متوسطه اول ۶ درصد است. تعداد بازمانده از تحصیل در متوسطه دوم که شامل دبیرستانهای نظری، هنرستانهای فنیحرفهای و کار و دانش میشود ۵۳۰۰ نفر است که این تعداد دانشآموزان برای پیگیری وضعیت و بازگرداندن به تحصیل بین همان همکاران طبق طرح شهید محمودوند تقسیم میشوند.
آموزش از راه دور
تعدادی از این دانشآموزان از جمله دخترهایی که ازدواج کردهاند و یا پسرهایی که شاغل شدهاند و امکان حضور در مدارس روزانه را ندارند طبق تسهیلات سیستم اگر در مدارس بزرگسال یا مدارس آموزش از راه دور تحصیل میکنند و یا بهصورت کلی امکان حضور در مدارس را ندارند با استفاده از شیوه نیمه حضوری، به شکل حضور در دو یا سه روز از هفته و مابقی آموزش از طریق اپلیکیشنهایی مانند شاد میتواند خارج از محیط مدرسه به فراگیری درس مشغول شوند که این شیوههای اتخاذ شده برای جلوگیری از بازماندن دانشآموزان از صحنه تحصیلی، برنامهریزی و انجام شده است.
چرا ترک تحصیل؟
شهری درباره علتهای عمدهای که منجر به ترک تحصیل در میان دانشآموزان میشود میگوید: طبق آماری کلی بیشترین دلیل ترک تحصیلی در دوره اول متوسطه (پایه هفتم تا نهم)
ـ در پسران اشتغال به کار (حدود ۳۰ درصد)، در دختران فقدان انگیزه تحصیلی و نبود رشته در محل زندگی (۲۵درصد)
ـ ناتوانی خانوادهها در تامین هزینهها، بیماری دانشآموز، نگهداری اولیا، ضعف تحصیلی، فوت، تحصیل در حوزه علمیه، انتقال، ازدواج و… بوده است. عوامل ترک تحصیل در دوره دوم متوسطه (پایههای دهم تا دوازدهم) برای پسران به دلیل اشتغال بوده است (حدود ۳۵ درصد)
ـ در دختران بیشترین دلیل ترک تحصیل ازدواج بوده است؛ که حدود ۲۲ درصد از دختران ترک تحصیلکرده را شامل میشود.
دلایل دیگر ناتوانی در پرداخت هزینهها، عهدهداری سرپرستی خانواده، مهاجرت، بیماری پدر و مادر، نبود مدرسه یا رشته دلخواه در محل زندگی، فوت و سایر موارد است.
مشکلات زمینهساز ترک تحصیل
حقایقپور رئیس اداره امور تربیتی مشاوره و مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی توضیح میدهد:
طبق عوامل روانشناسی از مهمترین دلایل ترک تحصیل افسردگی، اضطرابهای اجتماعی، اختلالات یادگیری، عوامل خانوادگی به شکل عدم رفتار و رابطه مناسب پدر و مادر با نوجوانان، بدسرپرستی (خانواده آشفته) تک سرپرستی و طلاق میباشد. از طرف دیگر عوامل رشدی در این سن مانند دوستیهای آسیبزا مطرح میشوند. همچنین نقص جسمی دانشآموزان در مواردی موجب طرد شدن از جانب خانواده و حتی سیستم آموزشی به دلیل این طرز تفکر که کودکان دارای نقص جسمی آموزش پذیر نیستند اتفاق میافتد. سیستم آموزشی کشور نیز یکی دیگر از عوامل مؤثر در این زمینه است.
کرونا زمینهساز افت تحصیلی
حقایقپور با تصریح بر شرایط کرونایی حاکم بر روند امور، علیالخصوص مسائل تحصیلی و آموزشی کشور اظهار داشت: دوران کرونا منجر به از بین رفتن پشتکار محصلین شد. پروسهای برای تغییر رفتار دانشآموزان باید سپری شود. جامعه و خانوادهها در این خصوص کمی عجول هستند یعنی انتظار دارند که بازگشت دانشآموزان به محیط آموزشی پساز دو سال اوقات فراغت با سرعت انجام شود. در حالی که برای جبران هر آسیب دو الی سه برابر زمان باید صرف شود. یعنی تقریباً نزدیک به چهار سال زمان نیاز داریم تا به دوران آموزشی قبل از کرونا برگردیم.
شاغل شدن دانشآموزان
حقایقپور ادامه میدهد: یکی از عمده مسائلی که باید ترک تحصیل را در آن مورد بررسی قرارداد، مسائل جامعهشناختی است که در این زمینه روانشناسی فردی به تنهایی ثمربخش نیست. چرا که عوامل ترک تحصیل در ابعاد اقتصادی اتفاق میافتد و ریشه در جامعه دارد. بهعنوان مثال خانوادههایی را داریم که درگیر مشکلات مالی هستند و در این مدت فرزندشان شاغل شده و منبع مالی جدیدی به بازوی اقتصادی خانواده افزوده است. طبیعتاً ترجیح والدین به شاغل ماندن فرزندشان است تا بازگشت به تحصیل. از طرف دیگر نوجوانی که شاغل میشود طعم استقلال را در این مدت چشیده است و پذیرای ترک کار و متکی شدن به خانواده نیست.
مهارت محوری در سیستم آموزشی
حقایقپور با تاکید بر پیگیریهای آموزش و پرورش توضیح میدهد که مدارس به سمت مهارت محوری پیشروی میکنند. یعنی در حال حاضر در رشتههای فنی و حرفهای، کار و دانش و راهاندازی هنرستان و ایجاد ظرفیت در این حوزهها اقداماتی صورت میگیرد. در نتیجه صرفاً دانشآموزان را به رشتههای نظری سوق نمیدهیم بلکه محصلین باید در کنار تحصیل با مهارتهایی آشنا شوند که، تولیدات دست خودشان را داشته باشند. این عمل منجر میشود که مسائلی مانند افسردگی و اضطراب که یکی از مهمترین دلایل ترک تحصیل دانشآموزان هستند کاسته شود. خصوصاً در قشر خانمها که حتی پس از ازدواج موجب افزایش حس اعتمادبهنفس و ارزشمندی میشود.
حقایقپور بیان کرد: بهترین دوران برای فراگیری مهارت دانشآموزان در دوره متوسطه دوم است. اگر خانوادهها به این آگاهی برسند و فرزندان خود را حتی از دوران متوسطهی اول یعنی پساز اتمام دوران دبستان به سمت مهارتآموزی سوق دهند این عوامل باعث عزت نفس همیشگی دانشآموزان میشود. درنتیجه هر فردی که احساس ارزشمندی کند طبیعتاً از تحصیل روی گردان نشده و وارد مسیر بزهکاری نمیشود.
فضای مجازی کجای کار است؟
حقایقپور درباره تأثیر فضای مجازی بر روند تحصیل دانشآموزان توضیح میدهد: یکسری از نهادها، هم قابلیت تبدیل شدن به فرصت را دارند و هم تهدید. مهم این است که مهارت استفاده کردن از فرصتها را یاد بگیریم. در مسیر رشد هر فردی تهدیدها و فرصتهای بیشماری وجود دارد کسانی که از این فرصتها استفاده کرده و مهارت جدیدی یاد میگیرند موفقیت چشمگیری را در آینده کسب خواهند کرد. فضای مجازی نیز از این امر مستثنا نیست. اما یکی از مشکلاتی که از دوران کرونا با آن مواجه شدهایم، سپردن مالکیت گوشی همراه از جانب پدر و مادر به فرزندان است. این اقدام تبعات بسیاری را بههمراه داشته است. در اصل در این دوران مالکیت باید همچنان در اختیار پدر و مادر قرار میگرفت دراینصورت استفاده دانشآموزان تنها در صورت اجازه خانواده میسر میشد. اما زمانیکه مالکیت به فرزند سپرده شد قدرت سلب این امکانات نیز از پدر و مادر گرفته شد. در نتیجه روابط حسنه بین والدین و فرزندان دچار تنش شد. مسئله پراهمیت دیگر در بحث ترک تحصیل این است که خانوادهها هیچگونه قراردادی بین خود و فرزندانشان ایجاد نمیکنند. تشویقهای بیش از اندازه والدین منجر به لوس شدن و بزرگمنشی فرزندان میشود. اما زمانیکه قراردادی تعیین میشود این تشویقها نه تنها موثر بلکه تضمینکنندهی عوامل رشدی فرزندان میشود. وضعیت این قرارداد باید بدین صورت باشد که اگر من گوشی همراه را در اختیار تو قرار میدهم در مقابل آن خواستههایی دارم. این خواستهها باید روشن، صریح، کوتاهمدت و با توجه به سن فرزند باشد. اکثر اوقات دیده میشود که فرزندان برای داشتن این دست از امکانات حاضر به پذیرفتن شروط پدر و مادر میشوند.
عبور از سن بلوغ نوجوانان
بهصورت کلی باید بیان کرد که دوران نوجوانی دوران بسیار حساسی در زندگی هر شخص است. با توجه به هورمونهایی که در بدن جوانها ترشح میشود دوران آموزشپذیری و ساکت بودن آنها در دوران ابتدایی به پایان میرسد و اغلب پدر و مادرها از این تغییر ناگهانی متعجب میشوند. عبور از این دوران که تفکر انتزاعی جوانان در آن شکل میگیرد نیاز به آگاهی پدر و مادر دارد و از جمله توصیههای بنده در این دوران جلوگیری خانوادهها از شکلگیری هرگونه بحث و جدل با جوانان است.
رد پای خانواده و نهاد آموزشی در بستر ترک تحصیل
حمید نبیزاده جامعهشناس و تحلیلگر مسائل اجتماعی در گفتوگو راجع به ترک تحصیل توضیح میدهد:
طی چند دهه اخیر با فراهم شدن امکان تحصیل رایگان برای عموم افراد جامعه در سنین کودکی و نوجوانی، پدیده «ترک تحصیل» معنا و مفهوم جدید و جدیتری پیدا کرده است. در گذشته بسیاری از افراد به خاطر کمبود امکانات و فضاهای آموزشی در سطح جامعه، به ناچار و علیرغم میل باطنی ترک تحصیل میکردند. نبیزاده اظهارداشت: برخی از خانوادهها نیز به خاطر نیاز به نیروی کار فرزندان برای امرار معاش و همچنین برخی سختگیریهای مربوط به ادامه تحصیل دختران، مانع از تحصیل فرزندان خود میشدند. در واقع ساختار آموزشی ضعیف و نهاد خانواده دو عامل اصلی در اجبار فرد به ترک تحصیل بودند. اما امروزه قضیه تا حد زیادی متفاوت شده است؛ یعنی نوعی اجبار به تحصیل از طرف نهادهای آموزشی و خانواده به فرد نوجوان تحمیل میشود و اغلب موارد ترک تحصیل، ناشی از تصمیم شخصی دانشآموز است که بر خلاف میل جامعه و خانواده رخ میدهد. البته اگر بخواهیم به دلایل و عوامل اتخاذ چنین تصمیمی توسط برخی از دانشآموزان بپردازیم، میبینیم باز هم در بسیاری از موارد پای خانواده و نهادهای آموزشی در میان است.
نبیزاده بیان کرد: برخی از خانوادهها با سهلانگاری در رسیدگی به امور تحصیلی فرزندان خود و برخی دیگر نیز با سختگیریهای بیش از حد و تحمیل اهداف و آرزوهای تحصیلی خود به فرزندانشان، موجب دلزدگی و سرخوردگی آنها نسبت به درس و تحصیل میشوند. علاوه بر این، ساختار خشک و رسمی نهاد آموزشی در جامعهی ما، محیط نه چندان جذاب مدرسه و محتوای نسبتا ملال آور درسی برای برخی از دانشآموزان، چشمانداز مبهم و نه چندان روشن شغلی برای محصلین و افراد تحصیلکرده در جامعه موجب بیمیلی و کمرغبتی نوجوانان نسبت به ادامه تحصیل و کسب موفقیتهای درسی شده است.
تحصیل تنها راه موفقیت نیست!
نبیزاده ادامه میدهد: در واقع امروزه در نظر بسیاری از دانشآموزان تحصیل و درس خواندن تنها راه دستیابی به موفقیت بهشمار نمیرود و بالتبع ترک تحصیل نیز لزوماً به معنای بدبخت شدن و داشتن آیندهای تاریک نیست! با این اوصاف به نظر میرسد تحصیلات و کسب مهارتهای آکادمیک در جامعه امروزی تا حد زیادی ارزش و جایگاه قبلی خود را از دست داده است.
عوامل پیشگیری از ترک تحصیل
نبیزاده با تاکید بر فراهم ساختن بستر مناسب برای یافتن استعدادهای دانشآموزان توضیح میدهد: آنچه امروزه ضروری به نظر میرسد تلاش برای متناسبسازی فضای آموزشی و محتوای درسی در تطابق با استعدادها و علایق متنوع و بیش از پیش گستردهی نسلهای جدید است. همانطور که میدانیم در حال حاضر بسیاری از مفاد آموزشی و دروس ارائه شده در مدارس شامل مطالب و مفاهیم انتزاعی و تئوریک است و عمده موفقیتهای تحصیلی نیز در قالب ورود به دانشگاه و کسب تحصیلات آکادمیک تعریف میشود؛ در حالی که بسیاری از افرادی که ترک تحصیل میکنند جذب مشاغلی میشوند که نیازمند برخورداری از مهارتهای فیزیکی و به کارگیری نیروی جسمی است. بنابراین اگر در ساختار آموزشی و محیط مدرسه فضایی برای آموزش چنین مهارتهایی ایجاد شود که هر دانشآموز بتواند بنا به میزان و کیفیت استعدادها و تواناییهای خود جذب حوزههای دلخواه شود و برای کسب مهارت و دستیابی به موفقیت در همان حوزه آموزش ببیند و تحصیل کند، هم آمار «ترک تحصیل» در جامعه دانشآموزیِ ما کاهش مییابد و هم ارزش و منزلت تحصیل و افراد تحصیلکرده در جامعه زیر سوال نمیرود.