دو لبهی تیغ
- شناسه خبر: 9002
- تاریخ و زمان ارسال: 25 بهمن 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
رومینا اسماعیلیپور
علی فرزند هفتم یک خانواده یازده نفره است. 6 سال بیشتر ندارد. جعبهی لباسهایی که برایش بردهایم را باز کرده و از ذوق، خندهی نمکینی میکند. خانوادهاش از مهاجران افغان هستند که سالیان سال است در ایران زندگی میکنند. خانهی آجری و کوچکشان در یکی از کوچه پس کوچههای نواب است. از لای در خواهر و برادرهایش را میبینم که به محض خارج شدنم از خانه به سمت وسایل هجوم میآورند.
فیروزه، مادر علی با شکمی که گویای پا به ماه بودنش است برای بدرقه کنار در میایستد. خوب میدانم که برای تهیه مایحتاج زندگی به سختی کار میکنند و حتی اکثراً در فصلهای پاییز به اسفرورین رفته و در کورههای آجرپزی مشغول میشوند. از فیروزه میپرسم: نگهداری بچهها در این شرایط سخت نیست؟ برای بزرگ کردن آنها دچار مشکل نمیشوید؟ که جواب میدهد: والا خانوم جان حقیقت این است که اذیت میشویم آنهم زیاد! اما وقتی متوجه میشوم باردارم که دیگر کار از کار گذشته است و عملا نمیتوانم کاری کنم. حتی به این فکر افتادم که جراحی عقیمسازی لولههای رحمم را انجام دهم اما پولم کجا بود؟
نگین 37 ساله زن دیگری است که از بارداری در سن 25 سالگی آن هم زمانی که در آستانه طلاق بوده است صحبت میکند: اصلاً آمادگی بچهدار شدن را نداشتم. علائم آشکاری هم نداشتم و خب این مسئله کاملاً طبیعی است. علائم بارداری برای همه خانمها شکل یکسانی ندارد و اینطور نیست که شما در ماههای اول بارداری به راحتی متوجه این مسئله شوید. با همسرم به مشکلات شدیدی برخورده بودیم. به همین دلیل تصمیم گرفتم که موجود بیگناهی را وارد این اختلافات نکنم. نهایتاً به صورت غیرقانونی و با دستور گیاهی بچه را سقط کردم. از مشکلات بعد از سقط از نگین میپرسم که ادامه میدهد: آن زمان دچار خونریزی زیاد و کمبود هموگلوبین شدم که هنوز که هنوز است ادامه دارد. ولی به شدت قبل نیست و میتوان گفت که به بهبودی نزدیک شدم.
ـ سیاست فرزندآوری در کشورها
فرزندآوری و افزایش جمعیت از یک سو و از سویی دیگر، عدم علاقه خانوادههای نوپا برای افزودن عضو جدید و متوسل شدن به شیوههای متفاوت پیشگیری از بارداری و حتی در شرایطی جدیتر اقدام به سقط جنین، فرصتی را در اختیار ما قرار داد تا در این گزارش به بررسی مسئلهی افزایش جمعیت و بررسی یکی از حقوق اولیهی هر انسانی یعنی تسلط بر جسم خود و شرایط سقط جنین بپردازیم.
قابل ذکر است هر کشوری که خواستار جلوگیری از پیری جمعیت و افزایش نیرو و سرمایه انسانی است طبیعتاً برای رسیدن به چنین هدفی باید متحمل مخارجی گردد. از جمله در کشور فرانسه حدود 5 درصد از تولید ناخالص ملی کشور که حدود 83 میلیارد دلار میشود صرف حمایت از فرزندآوری میشود که این میزان هزینه، به نوبهی خود جزو بالاترین میزان هزینهها در اروپا است. همچنین دولت، هزینهی مراقبتهای پیشاز تولد تا بعد از تولد و رسیدن بچه به سن 7 سالگی را برعهده میگیرد و به خانوادههای بالای 3 نفر در تمامی خدمات عمومی تخفیفهای عمده داده میشود. دولت ایتالیا برای حمایت از خانواده و تشویق مردم به فرزندآوری در کنار مشوقهای مالی عوامل دیگری را در نظر میگیرد. به طور مثال در ایتالیا، صاحبخانهها اجازهی بیرون انداختن مستأجری که فرزند زیر 18 سال دارد را ندارند. حتی اگر مستأجر کرایه را نپردازد! در ایران نیز مبلغ وام فرزندآوری به ازای فرزند اول 20 میلیون تومان، فرزند دوم 40 میلیون تومان، فرزند سوم 60 میلیون تومان، فرزند چهارم 80 و به ازای فرزند پنجم به بعد 100 میلیون تومان است.
ـ طلاقهایی که به دلیل عدم فرزندآوری ثبت میشدند!
کاهش تمایل به فرزندآوری در دهههای اخیر که متأثر از شرایط متفاوت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه بوده جمعیت کشور را با بحران پیری روبرو کرده است. این در حالی است که در سالهای نه چندان دور، علاقه به افزایش فرزندان خانواده یکی از بزرگترین دغدغههای زوجین محسوب شده و برای رسیدن به این هدف از هیچ تلاشی دریغ نمیکردند. افسانه زنی 54 ساله و مادر دو فرزند 31 و 34 ساله است و از سالهای ابتدایی زندگی مشترکش اینطور تعریف میکند: 7 سال از زندگی مشترکم میگذشت و همچنان خبری از بارداری نبود. خانوادهی همسرم، علیالخصوص همسرم فشار سنگینی برای بچهدار شدن به من میآوردند. حتی یک بار بنا به اعتقادی که داشتند و برای این که بچهدار شوم من را به غسالخانه بردند و مجبورم کردند که چندین مرتبه دورتا دور سنگ غسالخانه بچرخم! الان چندین سال از آن اتفاقات میگذرد؛ وضعیت جوانهای امروزی را که با آن زمان مقایسه میکنم میبینیم هیچ عجله و علاقهای برای بچهدار شدن ندارند. این در حالیست که بچهدار نشدن در زمان ما باعث میشد که زندگی مشترکی از هم بپاشد و منجر به طلاق شود.
ـ انفجار سالمندی در کشور
بنا به گفتهی دبیر شورای راهبردی جمعیت استان تهران، دربارهی آمار سقط جنین سالانه 37 هزار سقط جنین در کشور اتفاق میافتد که اغلب آنها غیرقانونیاند و تنها حدود 3 تا 4 درصد این موارد مربوط به روابط خارج از عرف بوده و باقی این موارد با انگیزههایی نظیر ناخواسته بودن بارداری و بدون برنامهریزی بودن بارداری همراه هستند. همچنین در حال حاضر دنیا الگوی 4 فرزندی را ترویج میکند. این در حالیست که 50 درصد تولدهای ثبت شدهی استان تهران در سال 99 مربوط به فرزند اول، 41 درصد مربوط به فرزند دوم و تنها 8 درصد مربوط به فرزند سوم به بعد بوده است. این آمار الگوی تک فرزندی را تثبیت میکند.
دبیر مرکز مطالعات جمعیتی در نشستی خبری با بیان اینکه از سال 94 تعداد تولدها با شیب کاهشی مواجه شده و به حدود یک میلیون و صد هزار تولد رسیده است ادامه داد: نرخ سالمندی افراد بالای شصت سال در حال حاضر به یازده درصد رسیده است و تا 2050 میلادی به بیش از 30 درصد میرسد که در آن زمان در آستانه انفجار سالمندی قرار میگیریم.
ـ نگاه قانونی به سقط جنین
به گفتهی یکی از وکلای دادگستری، سقط جنین عبارت است از خروج جنین از رحم قبل از آن که جنین قابلیت حیات در خارج از رحم را پیدا کند. بر این اساس قانون مجازات اسلامی مجازاتهای متفاوتی را برای سقط جنین در نظر گرفته است. از جمله طبق ماده 623 قانون مجازات اسلامی هرکس به واسطه دادن ادویه یا وسایل دیگری موجب سقط جنین زن گردد به شش ماه تا یکسال حبس محکوم میشود و اگر عالماً و عامداً زن حاملهای اقدام به استعمال ادویه یا وسایل دیگری نماید که جنین وی سقط گردد به حبس از سه تا شش ماه محکوم خواهد شد؛ مگر اینکه ثابت شود این اقدام برای حفظ حیات مادر میباشد. همچنین طبق ماده 624 قانون مجازات اسلامی اگر طبیب یا ماما یا داروفروش و اشخاصی که بهعنوان طبابت، مامایی، جراحی یا داروفروشی اقدام میکنند، وسایل سقط جنین را فراهم سازند و یا مباشرت به سقط جنین نمایند به حبس از دو تا پنج سال محکوم خواهند شد. این وکیل دادگستری با تصریح به این که درحال حاضر طبق قانون مصوبهی مجلس شورای اسلامی که در سال ۱۳۸۴ به تصویب رسیده است شرایط لازم برای سقط را تشخیص قطعی سه پزشک متخصص و تأیید پزشک قانونی قبل از چهار ماه و با رضایت زن، مبنی بر بیماری جنین که بهعلت عقبافتادگی یا ناقصالخلقه بودن موجب حرج مادر است و یا بیماری مادر که با تهدید جانی مادر همراه باشد تعریف کرده و تاکید میکند که تنها در صورت دارا بودن تمامی شرایط مجازاتی برای مادر و پزشک تعریف نشده است.
ـ سقط جنین غیرقانونی و عوارض غیرقابل جبران آن
دکتر زهرا سادات فاطمی متخصص زنان و زایمان در رابطه با سقط جنین توضیح میدهد: انجام سقط جنین بستگی به این دارد که این امر قانونی باشد یا به صورت غیرقانونی… موارد قانونی به مواردی اختصاص دارد که جنین شرایط ادامه ی حیات را نداشته باشد. مثل مواردی که تنها کیست آب تشکیل شده و یا قلب جنین در همان مراحل اولیه ازکارافتاده و یا شکل نگرفته باشد. که اصولاً سقط این موارد در بیمارستان انجام میشود. در نتیجه اگر جنین 4 ماهگی را پشت سربگذارد ؛ حتی با داشتن شرایط لازم برای سقط همچنان امکان سقط وجود ندارد.
دکتر فاطمی درمورد خطرات حاصل از سقط جنین در مراکزی غیر از بیمارستان میگوید: اولین مشکل مربوط به نکات بهداشتی محیطی و وسایلیست که برای سقط جنین مورد استفاده قرار میگیرد. حتی ممکن است اشخاصی که مبادرت به سقط جنین میکنند علم اصولی در اینباره نداشته باشند چرا که کمتر پیش میآید پزشکان متخصص این جراحیها را انجام دهند. در نتیجه تکنسینهای اتاق عمل که تا حدودی به این مسئله آگاهی دارند دست به سقط جنین میزنند. با توجه به تجربه بنده موارد نادری هم هست که پزشک از این نوع جراحیها برای فرد متقاضی انجام میدهد اما تعداد آن انگشت شمار است. حتی مورد های اورژانسیای مشاهده شده که بنا به دلایلی که ذکر شد زن پس از سقط با مشکلاتی مانند سوراخ شدگی رحم و یا عفونت عمل ناشی از سقط جنین به بیمارستان دولتی مراجعه میکند و توانایی بچهدار شدن را برای همیشه از دست میدهد.
ـ مراجعهکنندگان برای سقط جنین
فاطمی ادامه میدهد: علت مراجعه برای سقط، بیشتر در بین اشخاصی دیده میشود که تعداد زیادی فرزند داشته و دیگر تمایلی به فرزندآوری ندارند و یا زنانی که در ردهی سنی بالایی هستند و به دلیل داشتن نوه، داماد و عروس از بارداری مجدد شرم میکنند. عدهای هم به دلیل این که در دوران نامزدی و یا دوستی به سر میبرند و شرایط ازدواج را ندارند برای سقط مراجعه میکنند. البته، سقط در تمامی دورههای سنی دیده میشود ولی آمار آن در این موارد بیشتر است.
فاطمی با تصریح عدم تمایل خانمها نسبت به بارداری توضیح میدهد: با توجه به سختتر شدن شرایط زندگی و وجود دغدغههایی مانند: مسائل مالی و تربیتی، زوجها کمتر از قبل به فرزندآوری تمایل نشان میدهند. حتی گاهی پیش میآید که به برخی از مراجعهکنندگان توصیه کنم که تا قبلاز بالا رفتن سنشان برای بارداری اقدام کنند اما با پاسخ منفی آنها روبرو میشوم.
ـ عدم توجه به غربالگری برای زنان باردار
فاطمی دربارهی کاهش انجام غربالگری میگوید: غربالگری برای معاینه خانمهای باردار انجام میشود تا در صورتی که جنین آنها دارای مشکلی بود به توصیهی پزشک برای سقط جنین اقدام نمایند. البته در حال حاضر، اجباری برای غربالگری وجود ندارد ولی در ابتدا که در دستور کار قرار گرفت تاکید بسیاری برای انجام آن توسط خانمهای باردار به پزشکان صورت میگرفت. غربالگری بیشتر برای خانمهای بالای 35 سال یا کسانی که سابقهی سقط جنین مسألهدار یا سابقهی «سندرم دان» در خانواده دارند انجام میشود. حتی در ابتدای امر الزام میشد که این مسئله در دو مرحله انجام شود این در حالی است که اکنون تأکید میشود که غربالگری اصلا انجام نشود یا اطلاعرسانی نسبت به آن کمتر از قبل صورت بگیرد.
ـ فرزندان نامشروع
حمید نبیزاده جامعهشناس و تحلیلگر مسائل اجتماعی دربارهی رویکرد سقط جنین در جامعه میگوید: میتوان مصادیق سقط جنین در هر جامعهای را به دو دسته قانونی (مشروع ـ آشکار) و غیرقانونی (نامشروع ـ پنهانی) تقسیمبندی کرد. حال اگر بخواهیم به این پدیده به عنوان یک آسیب اجتماعی بنگریم میبایست بر مصادیق غیرقانونی و مخفیانه سقط جنین بپردازیم؛ یعنی مواردی که جنین دچار مشکلات و بیماریهای ژنتیکی نیست و در حالت نرمال میتواند به دنیا بیاید و حیات طبیعی داشته باشد. اما چرا برخی از والدین تمایلی به ادامه حیات فرزندشان ندارند؟ برای بررسی دلایل این موضوع میبایست تفکیک قائل شد بین مادری که در قالب ازدواج و رابطه قانونی صاحب فرزند شده است با مادری که طی رابطه جنسی خارج از ازدواج باردار شده است و برای به دنیا آوردن فرزندی که از نگاه جامعه فرزند نامشروع به حساب میآید دچار شک و تردید میشود.
وی میافزاید: در مواردی که تصمیم به سقط جنین توسط پدر و مادر رسمی اتخاذ میشود عمدتا دلایلی چون عدم آمادگی برای فرزنددار شدن، ناتوانی مالی در تامین مخارج فرزندآوری، بارداری ناخواسته در سنین بالا و … مطرح میباشد. در اینگونه موارد معمولا ممانعت از سقط جنین و تشویق والدین به نگهداری فرزند منجر به مشکلات حاد و پیچیدهای برای خانواده، فرد و جامعه نمیشود، اما عمده آسیبهای اجتماعی مربوط به مواردی است که بارداری در قالب روابط خارج از ازدواج اتفاق افتاده است. مواردی از قبیل بارداری ناخواسته مربوط به روابط عشقی بین دختر و پسر در سنین پیش از ازدواج، بارداری حاصل از روابط نامشروع زن و یا مرد متاهل (خیانت به شریک زندگی) و همچنین بارداری زنانی که در جامعه خدمات جنسی ارائه میدهند (روسپیها و کارگران جنسی). در چنین مواردی به دنیا آمدن فرزند نامشروع نه تنها مایه خوشحالی و خشنودی پدر و مادر فرزند نمیشود، بلکه به همراه خود مشکلات و معضلات زیادی را برای آنها و اطرافیان ایجاد خواهد نمود. از سوی دیگر چنین افرادی به احتمال زیاد از بدو تولد متحمل رنجها و مصیبتهای زیادی خواهند بود. نداشتن پدر و مادر رسمی، نگاه منفی جامعه و اطرافیان نسبت به آنها، وضعیت مالی نامناسب، و در ادامه عدم موفقیت در تحصیل و اشتغال، همه و همه دست به دست هم خواهد داد تا آینده ای مبهم و نامعلوم پیش روی این افراد قرار گیرد. نمونه بارز این موضوع در جامعه ما کودکان کار هستند (البته نه همه ی آنها)، اما قطعا بخشی از کودکانی که در شهرهای بزرگ به دستفروشی در مترو، خیابانها و سرچهارراهها مشغول هستند و توسط گروههای مافیایی به استثمار کشیده میشوند جزو آن دسته از افرادی هستند که به خاطر تولد نامشروع و غیرقانونی از امکانات و حمایتهای جامعه برخوردار نیستند و تا آخر عمر خود تاوان لذتجویی و تصمیمات نادرست والدین غیررسمی خود را پس میدهند. بنابراین میتوان گفت از منظر اجتماعی شاید گاهی اوقات تصمیم به سقط جنین و سلب حق حیات تصمیم درستی باشد؛ مثلا اگر قرار باشد به دنیا آمدن فرزند باعث ازدواج زودهنگام و ناخواستهی دو نفر شود و آینده روشنی برای آن ازدواج و فرزند حاصل از آن قابل تصور نباشد، و یا به دنیا آمدن فرزند نامشروع حاصل از خیانتِ افراد متاهل باعث از هم پاشیده شدن یک زندگی مشترک و مشکلات عدیده برای اعضای آن خانواده گردد. در واقع میتوان گفت سقط جنین اگرچه پدیدهای مذموم و ناپسند در بطن یک جامعه است، اما گاهی اوقات میتواند مانع از شکلگیری زنجیرهای از آسیبهای اجتماعی لاینحل شود.