دو رویکرد انتخاباتی
- شناسه خبر: 24169
- تاریخ و زمان ارسال: 21 آبان 1402 ساعت 12:59
- بازدید :
سید عبدالعظیم موسوی
آشکارا دو رویکرد متناقض انتخاباتی در بین رهبران نظام جمهوری اسلامی دیده میشود که آینده هر انتخاباتی بستگی دارد به این که کدام رویکرد در آن انتخابات مسلط شده باشد.
رویکرد اول معتقد است انتخابات باید مورد استقبال پرشور مردم قرار بگیرد. شور انتخاباتی با تمرکز به دو سه مرکز اخذ رای میسر نمیگردد.
مردم باید خودشان بیایند و استقبال پرشور را خودشان ببینند و تجربه کنند. روشن است که تبلیغات پر سر و صدای صدا و سیما کفایت نمیکند.
ناظران بینالمللی هم برآوردی حدودی از حضور مردم در انتخابات به دست میآورند و وزن سیاسی کشور را بر اساس حضور مردم در انتخابات ارزیابی میکنند و در صحنههای سیاسی بر اساس همان وزن با جمهوری اسلامی تعامل میکنند.
مردمی که به انتخابات و صندوق پشت کنند؛ قطعا سرمایه ملی و انسانی حکومت نخواهند بود که روز سخت به کمک نظام بیایند. انقلاب هر جا که پیشرفت داشته است از سرمایه پشتوانه مردمی بوده است.
از طرفی از آنجایی که حضور حداکثری تنها در صورت سلامت انتخابات و اعتماد مردم و تنوع نامزدها ممکن میشود؛ استراتژیای که دستاندرکاران انتخابات انتخاب میکنند باید در جهت سلامت انتخابات و عدم تنگنظری در تائید صلاحیت نامزدهای همه سلایق داخل نظام باشد.
سخنان و عملکرد مقام معظم رهبری در انتخاباتها معمولا در همین جهت بوده است.
از تبعات این رویکرد، حضور سلایق مختلف و نظارت تشکیلاتی بر عملکرد هم در دولت و مجلس است.
این رویکرد یک سودش هم در این است که رقابت و نظارت بر عملکرد یکدیگر، هم باعث پیشرفت مملکت میشود و هم سالمسازی اقتصاد و خشکیدن ریشههای فساد و رانت و انحصار.
£
رویکرد دوم اما معتقد است انتخاب گرایش خاص به صورت یکدست، مهمتر از میزان حضور مردم است.
نمایندگان یکدست اگر در اکثریت قاطع باشند؛ لوایح مورد نظر سریعتر و بهتر به تصویب میرسد و در رای اعتماد به هیات دولت به صورت متمرکز و خالص، میتوان افراد صددرصد تابع را برای وزارتخانهها انتخاب کرد و این یعنی هدایت قدرت و ثروت در دست یک گرایش ـ که نه ـ بلکه یک عده از قدرتمندان پشت و جلوی پرده قرار داشته باشد.
این دسته از رهبران میدانند که رد صلاحیتهای فلهای حضور مردم را از اکثریت میاندازد؛ اما آن را در ردیف دوم اولویت و اهمیت میدانند.
این رهبران البته قدرتمند هستند و همواره نظراتشان را از مسیر قانون و نهادهای رسمی پیش میبرند.
با تبلیغات از طریق رسانههایی که در اختیار دارند؛ واقعیت حضور کمرنگ مردم را پررنگ جلوه میدهند و موافقان رویکرد اول را ضد انقلاب و برانداز و نفوذی و ضد ولایت فقیه میخوانند.
در حالیکه تجربه نشان داد؛ همین افراد اگر رهبری بر رویکرد اول بیش از حد معمول پافشاری کنند؛ باز هم از طرق قانونی نظر رهبری را دور میزنند؛ در حالی که در سطح جامعه به گونهای تبلیغات میکنند که گویی این سیاست نعل به نعل بر اساس نظر رهبری پیش میرود. و مخالف این رویکرد، مخالف قانون است و هر کس که در برابر قانون بایستد؛ باید دفع شود.
در انتخابات ریاست جمهوری نظر صریح رهبری به تظلمخواهی از علی لاریجانی بود و اینکه شورای نگهبان باید جبران کند.
اما عاملان این رویکرد باز هم از طریق قانون (شورای نگهبان) نظر رهبری را دور زدند. آنها معتقدند حفظ مردم در صحنه به عنوان پشتوانه انقلاب و حفظ موقعیت بینالمللی جمهوری اسلامی به عهده رهبر است. اما جهتدهی به مسیر قدرت و ثروت که منظور اصلی است؛ باید در انحصار آنان باقی بماند. نمونه دیگر رای مجلس به برجام است و جایگاه بیت در هدایت آن و قربانی شدن لاریجانی به همین دلیل …
تمرکز تبلیغاتی این گرایش هم طوری است که طرفداران نظام باور کنند که: (چه کسی انتخاب میشود)؛ بهتر از (چگونه انتخاب میشود) است.
هیاتهای اجرایی چه کسانی هستند؟ آیا معتمدین سلایق مختلف هستند؟ قطعا خیر. اگر یک نفر از اعضاء حتی بیطرف باشد؛ توسط هیات نظارت شورای نگهبان بیدرنگ حذف میشود.
بنابراین هیاتهای اجرایی منتخب فرمانداریهای دولت، خیال میکنند که باید فشار را از دوش شورای نگهبان کم کنند و در جهت رویکرد دوم یعنی خالصسازی، هر فرد مستقل را رد صلاحیت نمایند. البته معمولا بعدا شورای نگهبان تعدادی از این افراد را که غالبا از شخصیتهای رده اول مخالف نیستند؛ تائید صلاحیت میکند و بدینوسیله در نقش پلیس خوب منتی میگذارد و نظرش را صد البته به هواداران در بدنه اجرایی و نظارتی، غیر مستقیم اعلام میکند.
£
به نظر میرسد تاکید بر رویکرد دوم، کار رهبری را سخت میکند. ظرفیت سیاسی مملکت هم، دیگر آنقدر نیست که بتوان بر سر آن قمار کرد. همانگونه که خالصسازی دولت متضمن هیچ فایدهای برای نظام نبود؛ مجلسی انقلابیتر! و محدودتر از این مجلس انقلابی هم، به نفع جمهوری اسلامی نیست.
این فرصتی است برای نظام در جهت بازسازی و اصلاح روند گذشته که منجر به وضع موجود شده است. این فرصت همیشه تکرار نمیشود.
£