دو آموزه انحرافی
- شناسه خبر: 3305
- تاریخ و زمان ارسال: 2 آبان 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
آموخته‌های تندترین لایه‌های سوپرانقلابی که متاسفانه به بالاترین مراکز تصمیم‌گیری نفوذ کرده‌اند؛ دو بند اساسی دارد. این دو بند نه از اصول و فروع اسلام و نه از سیره معصومین (س) و رهبران دینی، بلکه نشأت گرفته از روش‌های کسانی است که نظام با آنها مبارزه کرده پیروز هم شده ؛ اما آثار این دو روش از آنان به جامانده است.
آموزه اول این است: تحت هیچ شرایطی از مواضع‌ات عقب‌نشینی نکن ؛ حتی اگر غلط بودنش به خودت هم اثبات شده باشد! اصلا اینان مقاومت را این چنین معنا می‌کنند. کسی که از مواضع‌اش هر چند غلط باشد؛ عقب‌نشینی کند؛ تجدیدنظرطلب و استحاله شده است ! این یعنی دقیقا استراتژی چپی‌های دهه 50 و منافقین.
علت اصلی تنفر ایرانیان بلکه دنیا از منافقین دو عملکرد آنهاست. تروریسم و وطن‌فروشی به صدام. آنان هرگز از مواضع گذشته تبری نجستند. به همین دلیل هم امروز از منفورترین نیروهای اپوزیسیون نزد ملت هستند.
در تاریخ اسلام موارد متعددی داریم که مواضعی اتخاذ شد؛ اما بعداً معلوم شد که غلط بوده است. بعد از تحلیل و علت‌یابی روش‌ها اصلاح و نتیجه هم مثبت شد. مثلا ماجرای جنگ احد و مثلا صلح حدیبیه و مواردی دیگر که مجال ذکر آن نیست و چنانچه علاقمندان تاریخ صدر اسلام را مطالعه کنند؛ به موارد متعددی دست پیدا خواهند کرد.
امام خمینی هم می‌فرمود حرف مرد یکی نیست؛ حرف مرد دوتاست! وقتی فهمید حرف اول غلط است؛ حرفش را اصلاح می‌کند و موضع روبنائی را تغییر می‌دهد. تغییر موضع از قضا از قدرت و شجاعت نشأت می‌گیرد و نه از ضعف و زبونی. مهمترین آنها پذیرش قطعنامه 598 است. مواردی دیگر از همراهی با صادق قطب‌زاده گرفته تا بنی‌صدر که به ساختار رسمی حکومت هم ورود کرد و مسأله ملی‌گراها و نهضت آزادی …ایشان حتی از فتاوای خود گاهی منعطف می‌شدند. فتواهای جدیدشان درباره ماهی ازن‌برون و حرمت شطرنج و موسیقی و حتی آواز‌خوانی زنان از آن جمله است. ایشان حتی درباره حجاب زنان در فیلم‌ها و سریال‌ها که زن در خانه با روسری می‌خوابید به گفته آقای محمد هاشمی که پرسیده بود؛ نظرشان این بود که با کلاه گیس اشکالی ندارد؛ که کسی تاکنون جرات نکرد بر اساس این فتوای امام عمل کند!! مگر اولین بار در سریال گاندو! اینکه عقب‌نشینی از مواضع غلط را تابو بدانی و به هیچ قیمتی به آن تن ندهی، اسمش مقاومت نیست؛ لجبازی است که منافع ملت و پایه‌های حکومت را متزلزل می‌کند.
آموزه دوم این است که تحت هیچ شرایطی از نیروی خودی قطع حمایت نکنی. چه رسد به اینکه به تخلفاتش رسیدگی کنی! در این رابطه حتی حاضرند هزینه‌های چند صد برابری هم پرداخت کنند. اما نیروی خودی را سیاست و تنبیه نکنند. حتی اگر خلاف اخلاق و احکام هم عمل کرده باشد.
سعید مرتضوی مرتکب قتل شد. با دویست هزار تومان جریمه پرونده‌اش را بستند. کل حمله به خوابگاه دانشجویان که شخص رهبری از آن به عنوان اتفاقی دردآور یاد کردند به جریمه چند صد تومنی یک سرباز انجامید. نماینده‌ای که به گوش سرباز سیلی زد پرونده‌اش ماستمالی شد. آن یکی سعید دست به ترور حجاریان زد و راست راست می‌چرخد. آن سعید دیگر معلم قرآن به دانش‌آموزان تعرض کرد و پرونده‌اش بسته شد. آن چند نفر بانک قرض‌الحسنه می‌زنند و سیستم بانکی کشور را نابود می‌کنند؛ سروصدای طلبکاران را با منابع بانک مرکزی به قیمت تحمیل تورم بی‌سابقه به مردم می‌خوابانند و از سرنوشت آن اخلالگران خبری نیست. آن دیگری اختلاس می‌کند فراری داده می‌شود به کانادا؛ این یکی انتخابات را تحریم می‌کند و نهادهای امنیتی را متهم به آتش زدن قرآن و مسجد و غیره می‌کند و درباره‌اش سکوت می‌کنند. چون خودی است. صدها مورد که آخرینش مسأله مهسا امینی است، که متاسفانه ادامه هم دارد.
روشی که غلط و باطل باشد؛ قطعا یکجایی زمین می‌خورد و زمین می‌زند.
این در حالی است که امیرالمومنین علی (ع) از قضا همیشه هر اصلاحی را درباره نزدیک‌ترین افرادش انجام می‌داد.
داستان برادرش عقیل را شنیدید و داستان دخترش که از بیت‌المال گردنبندی را قرض کرده بود که در عروسی زینت خود کند و حضرت برآشفت و نهی فرمود.
توقع مردم در صدر اسلام چنان بود که هیچ خلیفه‌ای نمی‌توانست خلاف آن عمل کند. داستان جاری شدن حد برای پسر خلیفه دوم توسط خود خلیفه از اتفاقات تاثیرگذار تاریخ اسلام است.
از قضا انحراف از زمانی شروع شد که انتصابات خویشاوندی و قبیله‌ای در زمان خلیفه سوم رونق گرفت. هر کسی که از قوم و قبیله خلیفه بود موقعیت‌های حکومتی پیدا می‌کرد و کم‌کم دفاع از خودی بر دفاع از احکام و اخلاق اسلام اولویت پیدا کرد. این زاویه و انحراف سرمنشاء هر سه جنگ زمان علی (ع) شد تا جایی که حکومت حق از اثرات این دو انحراف خلافت قبل، زمینگیر شد. امام خمینی نوه‌اش را از دایره حکومت خارج و نوه‌اش از کشور فرار می‌کند. از زندان‌ها انتقاد می‌شود نمایندگانی از منتقدین را برای بازدید به زندان‌ها اعزام می‌کند. رئیس زندان را که تندروی می‌کند با تمام حمایتی که می‌شود عزل می‌کنند…
اصلاح مشکلات امروز به نظر می‌رسد خارج از این دو انحراف نباشد. یا باید روش‌ها اصلاح شود یا شکست از این ناحیه خود را نشان می‌دهد.
