دوران پیشاتاریخ قزوین؛ از هزاره پنجم تا دوم پیش از میلاد
- شناسه خبر: 68729
- تاریخ و زمان ارسال: 21 مهر 1404 ساعت 07:30
- بازدید :

حیدر ولیزاده
بررسی آثار به دست آمده در محوطه غار قلعهکرد در مطلب پیشین صفحه تاریخ و سیاست(شماره 5598 روزنامه ولایت) که بقایای انسانهای نئاندرتال و انسانهای هایدلبرگ را نشان میداد، بیانگر این موضوع خدشهناپذیر تاریخی است که دشت قزوین از دیرباز یکی از زیستگاههای مهم انسان در فلات ایران بوده است. موقعیت جغرافیایی ممتاز، وجود منابع آبی دائمی و خاک حاصلخیز، این منطقه را به یکی از مراکز شکلگیری نخستین اجتماعات انسانی در ایران تبدیل کرده است. کاوشهای باستانشناسی در محوطههایی چون تپه زاغه، سگزآباد و قبرستان نشان میدهد که دشت قزوین از هزاره ششم پیش از میلاد تا عصر آهن، پیوسته محل استقرار انسان بوده است.
پیش از این که به بررسی قدمت استقرار انسان در تپههای زاغه و سگزآباد قزوین بپردازیم، اشاره به مفهوم عصر نوسنگی و مس سنگی که پس از عصر پارینه سنگی (عصر زیست انسانهای نئاندرتال و انسانهای هایدلبرگ) و قبل از عصر آهن قرار دارند ضروری است.
عصر نوسنگی (حدود ۱۰۰۰۰ تا ۵۵۰۰ سال پیش از میلاد)
عصر نوسنگی، نقطهی آغاز تمدن انسانی و گذار از زندگی شکارگری و گردآوری خوراک به کشاورزی و سکونت دائمی است. در این دوران، انسان برای نخستین بار ابزار سنگی صیقلخورده، سفال ساده، و خانههای گلی ساخت. این تحول بزرگ، اساس پیدایش فرهنگهای روستایی و در نهایت شهرنشینی را فراهم کرد.
در فلات ایران، مراکزی چون تپه سیلک در کاشان، تپه سراب در کرمانشاه، تپه گنجدره، و تپه زاغه در دشت قزوین از مهمترین زیستگاههای نوسنگی به شمار میروند.
عصر مسسنگی (کالکولتیک، حدود ۵۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد)
با گذار از نوسنگی، بشر به مرحلهای رسید که هنوز از سنگ برای ساخت ابزار استفاده میکرد اما به تدریج توانایی استخراج و ذوب فلزات، بهویژه مس، را آموخت. این عصر را به همین دلیل «مسسنگی» نامیدهاند.
در این دوران، تولید فلز موجب انقلاب اقتصادی و اجتماعی شد. فلز به ساخت ابزارهای بادوامتر، سلاحها و زیورآلات انجامید و در نتیجه، تجارت بین جوامع رونق گرفت.
در ایران، مناطق فلات مرکزی (مانند تپه سیلک، زاغه، سگزآباد و چشمهعلی) از کانونهای مهم عصر مسسنگی بودهاند. در دشت قزوین، لایههای بالایی تپه زاغه و لایههای اولیه تپه سگزآباد دقیقا متعلق به این دوراناند.
تپه زاغه: گذار از نوسنگی به مسسنگی
تپه زاغه، در ۲۵ کیلومتری جنوب قزوین، از مهمترین محوطههای نوسنگی ایران محسوب میشود. این تپه در دهه ۱۳۴۰ توسط هیات باستانشناسی ایرانی به سرپرستی دکتر عزتالله نگهبان کاوش شد. نتایج کاوشها نشان داد که زاغه از حدود ۶۰۰۰ تا ۵۰۰۰ پیش از میلاد محل زندگی جوامعی بوده که در آستانه ورود به دوران مسسنگی قرار داشتند.
در این تپه، خانههایی با دیوارهای گلی، کف اندود شده و اجاقهای سفالی کشف شد. وجود انبارهای ذخیره غلات، ابزارهای آسیاب و استخوان حیوانات اهلی مانند گوسفند، بز و گاو نشان میدهد که ساکنان زاغه به کشاورزی و دامداری سازمانیافته اشتغال داشتند.
سفالهای زاغه از زیباترین نمونههای سفال منقوش ایران پیش از تاریخاند؛ نقوش هندسی و حیوانی بر ظروف، نشاندهنده رشد ذوق هنری و نمادگرایی مذهبی در این دوره است. در لایههای بالاتر نیز شواهدی از استفاده از فلزات مانند مس دیده میشود، که آغازگر دوران جدیدی در زندگی انسانها بود.
تپه سگزآباد: گواهی بر سکونت انسان در هزاره پنجم پیش از میلاد
تپه سگزآباد در حدود ۲۰ کیلومتری شهرستان بوئینزهرا و در قلب دشت قزوین قرار دارد. این محوطه، از نظر زمانی، به دوران مسسنگی جدید تا عصر آهن تعلق دارد. کاوشهای انجامشده توسط باستانشناسان ایرانی و آمریکایی در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی، لایههایی از استقرار انسانی را آشکار کرد که قدمت آنها تا ۵۵۰۰ سال پیش از میلاد میرسد.
در سگزآباد، آثار متنوعی از جمله ظروف سفالی منقوش، سرپیکانهای سنگی، مهرهای استوانهای، زیورآلات و ابزارهای استخوانی یافت شده است. بسیاری از این اشیا در کنار بقایای انسانی و درون گورها کشف شدهاند و نشان میدهند که ساکنان این ناحیه دارای باورهای تدفینی و احتمالا اعتقاد به زندگی پس از مرگ بودهاند.
در بررسیهای جدیدتر، وجود آثار معماری منظم، خشتهای خام و فضاهای صنعتی مانند کارگاههای سفالگری و فلزکاری شناسایی شده است. این امر نشاندهنده نوعی تقسیم کار اجتماعی و شکلگیری ساختارهای اقتصادی اولیه در این دوره است.
اقتصاد و معیشت در دوران پیشاتاریخ
در دشت قزوین، اقتصاد بر پایهی تولید غذا استوار بود. انسانها از مرحله شکارگری و گردآوری خوراک به کشاورزی و دامداری گذار کرده بودند. شواهدی از آبیاری ساده، استفاده از خیشهای ابتدایی، و نگهداری حیوانات اهلی در محوطههایی چون زاغه و سگزآباد یافت شده است.
ابزارهای سنگی، استخوانی و فلزی برای فعالیتهای کشاورزی، دوختودوز، و تهیه ابزارهای جدید استفاده میشد. در برخی محوطهها آثار کارگاههای سفالگری و کورههای پخت نیز شناسایی شده است که نشاندهنده شکلگیری صنایع دستی و مبادله کالا بین روستاهاست.
دشت قزوین در این دوران احتمالا در مسیر ارتباطی میان تمدنهای زاگرس، فلات مرکزی و جنوب غربی ایران قرار داشته است و همین موقعیت، سبب تبادل فرهنگی و اقتصادی میان این مناطق شده بود.
تحولات اجتماعی و فرهنگی
تحلیل دادههای باستانشناسی نشان میدهد که از هزاره ششم تا سوم پیش از میلاد، جوامع دشت قزوین از اجتماعات روستایی ساده به جوامع پیچیدهتر با ساختار طبقاتی در حال گذار بودند. در تپه زاغه، وجود خانههایی با تزئینات خاص و اشیای لوکستر نسبت به دیگر خانهها، حاکی از تفاوتهای اجتماعی و اقتصادی در میان ساکنان است.
در تپه سگزآباد نیز مراسم تدفینی با قرار دادن اشیای قیمتی و ابزارهای فلزی در کنار مردگان مشاهده شده است. این رفتارها نشاندهنده پیدایش نظامهای اعتقادی و مذهبی است که در دورههای بعدی، در تمدنهای ایلامی و بینالنهرینی تکامل یافت.
همچنین وجود نقوش حیوانی و هندسی بر سفالها بیانگر نوعی زبان نمادین یا آیینی است که برای ارتباط با نیروهای طبیعت و باور به ارواح نیاکان به کار میرفته است.
جایگاه دشت قزوین در برابر تمدنهای همدوره
در همان بازه زمانی (هزاره ششم تا دوم پیش از میلاد)، در سایر نقاط فلات ایران و پیرامون آن تمدنهایی پدید آمدند که بر مسیر تحولات فرهنگی قزوین نیز اثر گذاشتند:
در جنوب غرب ایران، تمدن عیلام در شوش و انشان (در خوزستان و کهگیلویه) شکل گرفت که یکی از کهنترین دولتهای شهری خاورمیانه بود.
در زاگرس مرکزی و کردستان کنونی، جوامعی در تپههای گوران، سراب و گنجدره در حال گذار از زندگی روستایی به شهرنشینی بودند.
در شمال شرق ایران، فرهنگهای پیشعیلامی و شهر سوخته در سیستان در حال شکوفایی بودند.
در میانرودان (بینالنهرین)، دولتشهرهای سومر و سپس آکد و بابل شکل گرفتند که در تجارت، نوشتار و دین بر جوامع ایرانی نیز تاثیر گذاشتند.
بنابراین، دشت قزوین در مسیر ارتباطی این تمدنها قرار داشت و میتوان گفت نقش حلقهای میان زاگرس و فلات مرکزی ایران را ایفا میکرد. احتمالا از طریق این مسیر، فنون فلزکاری، سفالگری و حتی عناصر فرهنگی به مناطق دیگر منتقل شده است.
نتیجهگیری
دشت قزوین در دوران پیشاتاریخ یکی از مراکز مهم تحول انسانی در فلات ایران بود. یافتههای تپههای زاغه و سگزآباد نشان میدهد که این منطقه از نخستین زیستگاههایی است که در آن شکارگری به کشاورزی، سکونت موقت به سکونت دائمی، و تولید ابزار ساده به تولید پیشرفته گذر کرده است.
در کنار این تحولات اقتصادی، شواهد فرهنگی، مذهبی و اجتماعی نیز نشان میدهد که مردم این منطقه در مسیر شکلگیری تمدنهای اولیه و نظامهای اجتماعی پیچیده قرار داشتند. از این رو، دشت قزوین را باید نه صرفا یک منطقه محلی، بلکه بخشی از زنجیره بزرگ تمدنسازی در فلات ایران و خاورمیانه دانست.













