دلایل بروز انفعال خیابانی
- شناسه خبر: 3975
- تاریخ و زمان ارسال: 15 آبان 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
اگر شاه جامعه سیاسی زمان خود را تک حزبی نمیکرد و اجازه میداد دو سلیقه و دو نحله فکری همدیگر را تحمل کنند و یکی فرصت عمل داشته باشد و دیگری فرصت نقد. و در تحولات، حداکثر جای این دو عوض شود؛ هرگز یک مرجع تقلید منتقد فرصتی برای انقلاب پیدا نمیکرد.
اکنون نیز با انزوای کامل اصلاح طلبان و اعتدالیون، امکان جابجایی قدرت کاملا از سلایق دیگر سلب شده است. اما تصوری که خیال میکرد اگر صاحبان تفکر اصلاحی و اعتدالی را خانهنشین کنند؛ مردم به آنان میگروند؛ در عمل غلط از آب درآمد. آن زمان به پیشبینیها و هشدارهای دلسوزان توجهی نشد. مردم که از اصلاحات و اعتدال ناامید شدند نه در خانه نشستند و نه مطیع آنان شدند. آتشی شدند زیر خاکستر تا یک روز به بهانهای به خیابانها بریزند و سر برگشت هم نداشته باشند.اهل انصاف میدانند که این استدلال اصلا بهمعنای نادیده گرفتن عیبها و اشکالات اصلاحات و اعتدلال نیست.
اگر حزب و جناحی اعتراضات را رهبری میکرد؛ سه ویژگی مهم داشت که رهبران انتزاعی و موقت این اعتراضات هیچکدام از این سه ویژگی را ندارند. فلذا بن بست رخ نموده است.
اول اینکه اگر حزب و جناحی رهبری بخش عمدهای از اعتراضات را داشت؛ حکومت میتوانست از آنان انتظار هدایت و کنترل معترضین را داشته باشد. دوم اینکه چون سیاستپیشه بودند؛ توقع و انتظارشان روشن و قابل درک بود. و سوم اینکه امکان و فرصت مذاکره و معامله با آنان وجود داشت. در حالی که هم اکنون این سه ویژگی وجود ندارد و در برابر حکومت نه تنها یک چهره یا تشکیلات قدرتمند و سیاستمدار که زبان و علم مذاکره را بداند ؛ قرار ندارد؛ بلکه چهرههای نابلد و غیرحرفهای و بدون تعارف فاقد سواد سیاسی قرار دارند. که شأن مذاکره را هم کلا زمینگیر کردهاند.
رهبران متعدد خارجنشین چنان بیاعتبارند که معترضین دامن خود برمیچینند که آنان حرکتشان را آلوده نکنند. از مریم رجوی و شاهزاده پهلوی و اخیرا ملکه عبور کردهاند. چه رسد به حسینی و مصی علی نژاد و غیره. و رسیدهاند به حامد اسماعیلیون که او نیز نه سیاستمدار است و نه حرفهاش این . که از بد حادثه سقوط هواپیمای اکراینی به اینجا به پناه آمده است.
چنانچه روابط پیچیده پشت پردهای که سعی میکند اسماعیلیون را هدایت کند آشکار شود؛ ایشان هم از رده رهبری خارج میشود و بیشتر از برنامهریزی راهپیماییهای ضد جمهوری اسلامی در خارج از کشور از دستش برنخواهد آمد.
میماند کسانی چون علی کریمی و علی دایی و مهران مدیری و رسول خادم و سلبریتیهای ریز و درشت دیگر که چون حرفهای نیستند؛ در مرحلهای، کار از دستشان خارج میشود و این به نفع حکومت نیست. زیرا امکان هرگونه توافق و مذاکره عادلانه از بین میرود.
علی کریمی هم که در قضیه شورش کور کرج کوپنش نزد رهبران سیاسی خارج سوخت. کاراییاش به زودی از بین میرود و توسط امپراطوری رسانهای کنار گذاشته میشود. همانگونه که مهران مدیری که کمی زودتر فهمید که اینکاره نیست و نباید ورود میکرد؛ کنار گذاشته شد.
اکنون فقط قهرمانان ملی، علی دایی و رسول خادم ماندهاند که تا حدودی اندازههایشان را میدانند.
نه طرف مردم را رها میکنند و نه در مقابل حکومت پیشروی میکنند. و اندازه نگه میدارند.
خوبی این قهرمانان این است که خطری برای حکومت ندارند. اما اشکالشان این است که اگر طرف مذاکره هم قرار بگیرند؛ آداب سیاست و دیپلماسی را نمیدانند. گناهی هم ندارند. آنان کارشان چیز دیگری است. دولت هم که نمیتواند با آشوبگر بازداشت شده یا مستقیما با معترض کف خیابان گفتگو کند؛ بزرگتری باید باشد.
لشکر لجستیک اعتراضات، اگر ببینند که این قهرمانان، برش پیشروی را ندارند؛ محترمانه کنارشان میگذارند. به ویژه اگر حمایتشان از معترضین کم رنگ شود. یا آتشافروزی و خشونت گراییشان را تایید نکنند . اگر تایید کنند که چون علی کریمی قدم در راه بیبازگشت گذاشتهاند، راهی که علم و اطلاع و تجربه ادارهاش را ندارند.
در این سوداگری بزرگترین خسارت را علیرغم ظاهر فریبنده، حکومت میبیند. که بهدلیل سیاست زدایی غیرحرفهای فقط امکان عمل انفعالی در خیابان را دارد. و بعد از گذشت حدود پنجاه روز از شروع اعتراضات، فقط میتواند در میدان و خیابان یا مدارا کند؛ ـ که آنان پیشروی میکنند ـ یا فقط کشتار کند. که دنیا علیهاش منسجم و متحد میشود و برای همیشه مردم را از دست میدهد. انفعال خیابانی هرگز به پیروزی بلندمدت نمیرسد. نظام باید به احیا و تقویت اصلاحات و اعتدال بپردازد. اگر تتمهای تدبیر برایش مانده باشد.