درنگی بر میراث هزار ساله
- شناسه خبر: 4895
- تاریخ و زمان ارسال: 1 آذر 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
مهدی حاجی کریمی ـ فرشته بهرامی
¢ بخش سوم
مجموعه تلویزیونی “میراث هزار ساله” مستندی محیط زیستی درباره باغستان سنتی حدودا سه هزار هکتاریِ شهر قزوین است که تیر ماه به همت حامد کولجهای مستندساز قزوینی و با حمایت مالی خانه مستند انقلاب اسلامی از شبکه دو سیما به نمایش درآمد.
در دو بخش پیشین برخی از ایرادات پژوهشی و محتوایی مجموعه فوق را در قالب نوشتاری برشمردیم. بخش سوم و نهایی نوشتار موردنظر را حول بحث چاه به عنوان آلترناتیو کم آبی و نقطه تامین آب پایدار و همچنین اهمیت دادههای آماری و بررسی صحت و سقم آنها به پایان میبریم.
از دهه چهل به بعد با شروع انقلاب سفید شاه و ورود مهندسان اسرائیلی، مدیریت منابع آب در دشت قزوین سمت و سوی دیگری یافت و اقداماتی در این زمینه صورت گرفت که از آن جملهاند: احداث کانال مادر و شعب فرعیش که به شکل رگبرگی در کل دشت قزوین (به استثنای باغستان سنتی) شاخه دواند و نیز حفر چاه که به برخی از محلهای باغستان سنتی قزوین هم راه یافت. محل بلبلآباد، محل در زبان، بلوک حاتم بیک و بلوک میرزانقی (محلها و بلوکهایی که حقابه بر رودخانه ارنجکاند)، محل میان سامان ماژلآباد، محل کیویک، بلوک پهلوانی، محل پیشفند خواجه فند، محل میان راه (محلها و بلوکهایی که حقابه بر رودخانه بازارند)، محل شانه بلوک (محلهایی که از رودخانه بازار و دلیچای توامان حقابه دارند) بلوک میرزا جواد، بلوک میرزا کوچک، بلوک خالوها، محل پشندی، محل مطار خان (محمدطاهرخان) و محل عباسقلیخان (محلها و بلوکهایی که حقابه بر رودخانه دلیچایاند) مجوز حفر چاه گرفتند و صاحب آب دائم شدند.
چاه در بلوک میرزانقی نیز کل بلوک را به زمین کشاورزی برگرداند. موتور آب محل بلبلآباد محلهای مجاور یعنی بریان کلا و بلوک حلوایی را هم تحت تاثیر قرار داد و بدل به زمین مزوعی کرد. علاوه بر این گونههای درختی مانوس با توان آبی باغستان (بادام و پسته و انگور) را تغییر داد و به سمت درختان آ ب بر ( هلو، گلابی، سیب، گردو و …) هدایت کرد و در بلوک حلوایی مرزها را برچید و در تمام این موارد باعث تغییر منظر باغستان سنتی شد. بعد از حفر چاه در بلوک میرزاجواد و بلوک میرزا کوچک قسمت اعظمشان تخت و تبدیل به زمین کشاورزی شدند. بلوک مطارخان و عباسقلی خان هم سرنوشتی مشابه داشتند و تماما از ساختار باغی خارج شدند. نصف بیشتر باغات پیشفند خواجه فند هم تحت تاثیر پیامدهای ورود چاه به باغستان بودهست. موتور آب محل میان سامان ماژلآباد هم با اینکه علاوه بر خود محل، نیاز آبی بلوک نو و ریگه رز راستالیک را نیز برآورده میسازد اما حجم عظیمی از آن به بیرون از باغستان انتقال مییابد و به مصرف بخش زراعت میرسد.
تنها محلهایی که از برکت چاه مثمرثمر ماندهاند شانه بلوک، در زبان، کیویک، بلوک خالوها و حاتم بیکاند که در این بین، جز موتور آب محل میان راه (متعلق به شهرداری) و محل کیویک که آب استخراجیشان تماما خرج محل میشود، مابقیشان بخشی از آب را روانه محل میکنند و مازادش را به زمینهای اطراف انتقال میدهند.
به این ترتیب مطالعه اجمالی چهره محلات و بلوکات نامبرده بعد از ورود چاه نشان میدهد تجویز نسخه آب پایدار شمشیر دولبهایست که اگرچه یک فرصت اما بدون نظارت قانونی تهدید عیانست. یکی از مصائب باغستان سنتی نبود آب پایدارست اما پیشنهاد حفر چاه به عنوان درمان مستلزم مقدمات قانونیست. مستندساز در ورود به بحث آب پایدار خام دستانه ظاهر شده و به یک معنا تنها لایه رویین حقیقت را آشکار ساختهست. با این توضیح که فقط و فقط یک مورد از موارد بالا را مستند کرده و صرفا یک لایه از آن را شکافته و با استناد به همان منبع، حکمی کلی برای تمام باغستان صادر کردهست.
آمار و کاربرد آن معمولا در بین پژوهشگران کیفی در ایران به دلایل مختلف تابوست. اما کولجهای به عنوان پژوهشگر و مستندساز در میراث هزارساله از اهمیت دادههای آماری غافل نبوده و به این مهم توجه کرده است ولی عدم برخورد مسئولانه و حساسیت لازم در برابر ارقام از ارزش اثر کاسته است. پیشتر در بخش دوم نوشتار حاضر مفصل به یک مورد پرداختیم. حال به عنوان نمونه میتوان به قسمت دوم (توسعه شهری و صنعتی) اشاره کرد.
/// اکنون به عنوان نمونه میتوان به بحث مربوطه به باغهای بود و نابود در صد سال اخیر و عدم توافق بر سر مقدار مساحت باقیمانده از باغستان در قسمت دوم این مجموعه (توسعه شهری و صنعتی) نیز اشاره کرد.
////
طبق اعلان صدا و سیمای قزوین 6 هزار هکتار، بنا به گفته اطلاعرسان 5 هزار هکتار و با توجه به روایت راوی بیش از 4 هزار هکتار از کالبد باغستان برجای مانده است. با توجه به اختلاف فاحش اعداد در نقل قولها (از 1000 الی 1500 هکتار) از راوی انتظار میرود بر روی این حجم از تفاوت بایستد و کم و کیفش را از نظر بیننده بگذراند اما این اتفاق نمیافتد و در مقابل توضیحی در باب علل و تاریخ تخریب هزارهکتار از باغستان ارائه میشود که خالی از اشکال نیست. در جایی از این قسمت اشاره به اسکان ارتش تحت عنوان لشکر و تخریب هزار هکتار از باغهای شمال شهر میشود.
لازم به توضیح است بخش اعظمی از شمال شهرکه در این قسمت به شیوه گرافیکی دورگیری میشود و تحت عنوان باغستان به مخاطب عرضه میگردد عبارتند از غیاثآباد و نوروزیان و اراضی سبزیکار و هزارجریب و حصارها (باغها یا باغچههای محصور با دیوار گلی یا گله چینه در حد فاصل شهر و باغستان) که برخلاف تصور مستندساز جزء باغستان نیستند و تنها ماریان و خرک آباد و سورتک (که در ده پانزده سال اخیر تغییر کاربری داده و نه دهه چهل) در میان محدوده مفروض در فیلم به عنوان بساتین محدوده شمال شهر قزوین محسوب شدهاند.
اگرچه طبق اظهارات اطلاعرسانها در مجموعه فوق، استقرار نظامیان در شمال شهر و اراضی باقرآباد و اراضی اطراف رودخانه ارنجک راه را جهت سوداگری و ملاکی گشود اما تنها چند قطعه از باغات بلوک ماریان را ضمیمه ملک ارتش نمود. حتی اگر بپذیریم پایگاه نظامی ارتش با قطع شریانات بلوکات و محلهای شمالی به شکلی ناخواسته و غیرمستقیم کمر به تخریب باغستان بست (البته این فرضیه به تنهایی محل بحث و موضوع یک پژوهش مستقل است و تحلیلی چند عاملی و نگاهی جامعتر میطلبد) باز با استناد به نقل قول مستقیم یکی از اطلاعرسانهای حاضر در فیلم، ماریان به علاوه خرکآباد روی هم رفته 70 هکتار از کل آن 1000 الی 1500 هکتار باغستان نابود شده را توضیح میدهد و در مورد 27 هکتاری که کارخانه شیشه اشغال کرده نیز اطلاعات نادرست منتشر میکند چرا که کارخانه بر روی اراضی کشاورزی و نه باغستان بنا شدهست (مصاحبههای میدانی با معمرین باغستان.)
به اعتقاد ما با مطالعه طومار و بررسی اسناد موجود و مشاهدات میدانی قطعا امکان دسترسی به اطلاعات دقیقتر و شناخت مابقی خاک گم شده فراهم میشد و بحث ابتر نمیماند. خانلق، کشکان، خشکه (خوشه) جوب، بادامستان، هادیآباد، گله چاله، پیش فند ماژلآباد، روحآباد بالا و پایین، بلوک سید جوادی، بلوک یاورخان، بلوک حاجی علی اکبر و بلوک آسیدرضا از جمله محلهایی هستند که کلا از بین رفته و ولیستان، کنگرستان، خوجه رشید، زیر درخت، جورا، پیش فند تاریک، پیشفند سازآباد، باغ عنات، زوروپیل، بلبلآباد، شابو و … مناطقی از باغستاناند که به دلایل مختلف (از جمله توسعه شهری و صنعتی) صدمه جدی دیدهاند.
با توجه به آنچه در این مجموعه نوشتار از چشم خوانندگان گذشت به نظر میرسد مجموعه تلویزیونی میراث هزارساله چنانچه بخواهد برای آیندگان آموزنده باشد نیاز به بازاندیشی جدی دارد. در عین حال این مجموعه نطفه دهها موضوع و طرح مسئله پژوهشی بهطور کلی در حوزه محیطزیست و بطور مشخص در حوزه باغستان سنتی قزوین را در خود جای داده است و در صورتی که دست از تمامیت خواهی بردارد و هر یک از موضوعات را به طور مجزا و در عین حال عمیق بکاود میتواند به عنوان اثری درخور دیده شود.