درنگی بر میراث هزار ساله
- شناسه خبر: 4538
- تاریخ و زمان ارسال: 24 آبان 1401 ساعت 07:59
- بازدید :
¢ بخش دوم
مجموعه تلویزیونی میراث هزار ساله مستندی محیط زیستی درباره باغستان سنتی حدودا سه هزار هکتاریِ شهر قزوین ست که تیر ماه به همت حامد کولجه ای مستندساز قزوینی و با حمایت مالی خانه مستند انقلاب اسلامی از شبکه دو سیما به نمایش درآمد.
در بخش اول این نوشتار به برخی از خلاهای فنی و نکات محتوایی مجموعه تلویزیونی میراث هزارساله اشاره کردیم. حال در ادامه قصد داریم به شکلی مبسوط به سومین مبحث یعنی سیلاب 98 و نحوه صورتبندی مساله در مجموعه فوقالذکر بپردازیم.
ج. سیلاب پنجم و ششم فروردین 98 در شیراز جان بیست و یک نفر را ستاند و به بسیاری از روستاها و شهرهای خوزستان آسیب جدی وارد کرد و نگاه مدیران شهری و مسئولین را در بسیاری از نقاط کشور به سوی خود چرخاند. قسمت اول مجموعه تلویزیونی مورد بحث نیز از این فاجعهی مشخصا انسانی جهت مقایسه با سیلاب رودخانه ارنجک در دوازده فروردین همان سال بهره گرفته که به اعتقاد ما بنا به دلایلی که در ادامه خواهد آمد قیاس نامعتبریست. اولا ابعاد سیلاب خوزستان به لحاظ حوضه آبریز و ارتفاع کوهها و طول مسیر رودخانه قابل مقایسه با سیلاب رودخانه ارنجک نیست. رود کرخه سومین رود بلند ایران است که از بهم پیوستن دو رودخانه زال (سرچشمه از ارتفاعات بیش از 4 هزار متری خرمآباد) و سیمره (سرچشمه از کوههای بیش از 3 هزار متری همدان و کرمانشاه) شکل میگیرد، حدود 700 کیلومتر طی مسیر میکند و نهایتا به هورالعظیم میریزد. علاوه بر این، کرخه یکی از چند رودخانهای است که در سال 98 شهرها و روستاهای استان خوزستان را به زیر آب برد. با استناد به آمار رسمی میتوان گفت حداکثر دبی رودخانه کرخه در دوازده فروردینِ آن سال، به 8320 مترمکعب در ثانیه رسید. (به نقل از ویکی پدیا)
حال به قزوین آن سال برگردیم. رودخانه ارنجک از ارتفاعات شمالی قزوین با حداکثر ارتفاع 2600 متری (سفید بوران، کافرمیدان و ارتفاعات میزوج) در 20 کیلومتری شهر (در مقابل 700 کیلومتر طی مسیر رود کرخه یعنی سه صدم راهی که رود کرخه طی میکند) سرچشمه میگیرد. برف و بارندگی ضلع شمالی ارتفاعات مورد اشاره متعلق به حوضه آبریز شاهرود است و تنها آوردهای ضلع جنوبی روانه شهر قزوین میشود. بیشترین دبی رودخانه طبق آمار شرکت سهامی آب منطقهای و با استناد به مجموعه حاضر 170 مترمکعب در ثانیه یعنی یک چهل و نهم حجم آب رودخانه کرخه است.
دوما علت بروز سیلاب در استان خوزستان وجود تاسیسات نفتی در هورالعظیم و مسدود بودن مسیل آب بود (مشابه اتفاقی که در شیراز هم رخ داده بود با این تفاوت که مسئولین امر در آنجا بستر رودخانه خشک که حوضه آبریز دریاچه مهارلو است را به تاسیسات شهری و خیابان تبدیل کرده بودند) در حالی که در قزوین مانعی بر سر مسیل و رودخانه ارنجک نبوده و نیست.
در این رابطه مستندساز توجه بیننده را به پروژه موسوم به کمربندی شرق در محل انحراف رودخانه به طرف باغستان جلب میکند که حدودا 1300 متر از محل بند کندل تا مقسم آب باغستان را در برمیگیرد. این پروژه ممکن است در مواقع سیلاب حقابه باغستان را تحت تاثیر قرار دهد و صدمه وارد کند؛ که اقدام سازنده در این رابطه میتواند گفتوگو با کارشناسان آب منطقهای و مشاورین پروژه و پیش و بیش از آن تسلط به تاریخ 80 سال اخیر آب رودخانه ارنجک و طومار آبش باشد (کاری که در مستند مذکور انجام نشده است) اما به نظر میرسد در مورد خطرات ناشی از سیلاب این پروژه از قضا محافظ شهر و باغستان است. در اینجا اندکی مداقه میتواند به شفافیت بحث کمک کند.
چنانچه پیشتر گفته شد دبی رودخانه ارنجک در 12 فروردین 98، طبق اعلام شرکت سهامی آب منطقهای 170 متر مکعب در ثانیه بوده است. حال به فرض اینکه هر سنگ آب پنجاه لیتر باشد، میتوان گفت در آن روز 3400 سنگ آب در رودخانه ارنجک جاری بوده است. این رودخانه در محل بند موسوم به کندل پیش از آن که روانه باغستان گردد به سه قسمت تقسیم میشود: دراک جوی، دُهُن، آشیخ حسن (محل کتآباد). حداکثر ظرفیت هر یک از آنها به ترتیب عبارتند از 50 سنگ، 40 سنگ و 15 سنگ که جمعا به 105 سنگ و اگر دست بالا را بگیریم به 110 سنگ میرسد. با کسر این رقم از حداکثر ظرفیت رودخانه ارنجک، 3300 سنگ معادل 165 مترمکعب آب همچنان پشت کندل بر جای میماند. پس باغستان برخلاف تصور مجموعه میراث هزارساله سپر بلای شهر و پذیرای سیلاب نیست.
اما این انتهای داستان نیست. 165 متر مکعب آب در پشت کندل به کجا میرود؟ اگر مستندساز به جای اینکه هلیشات را بر فراز کانال آب شبکه آبیاری طالقان در دشت قزوین به پرواز درآورد، روانه امتداد کندل میکرد متوجه میشد مسیل رودخانه با 165 متر مکعب آب به میان شهر الوند و روستای کمالآباد و نصرتآباد و کوچار هجوم برد (البته درستتر آنست که بگوییم شهر و روستا و اراضی کشاورزی در نبود دستگاه نظارتی کارآمد به سمت حریم رودخانه تعرض کردهاند! و مشابه این وضعیت در انتهای رودخانه دیزج یا بازار در روستای فارسیان و چوبین در نیز حاکم است) و کار به جایی کشید که فرماندار وقت شهرستان البرز در بند کندل حاضر شد و جهت جلوگیری از ورود آب به شهر الوند، دستور انحراف سیلاب به طرف باغستان سنتی را از استاندار وقت اخذ کرد آن هم با این ادله که سیلاب حقابه باغستان است. با فشار ردههای بالایی سازمانی، کشوهای کندل تا حداکثر ظرفیت خود به سمت باغستان باز شد اما صرفا توانست 5 متر مکعب معادل 100 سنگ آب از سیلاب مورد بحث را پذیرا باشد (مشاهدات میدانی).
این پنداره که “باغستان شهر را نجات داد” ظاهرا بهنفع اما عملا علیه باغستان و چه بسا بدترین دفاع از این پهنه سبز است ولو با نیات خیرخواهانه و از حنجره دوستداران این خطه بیرون آمده باشد. با توجه به ادعای فعالان محیط زیست که باغستان سنتی، آبِ هار را مهار میکند این شبهه ایجاد میشود که تمام آورد رودخانه اعم از سیل و غیر سیل حق باغستان است. اگرچه کلیه آبهای جاری در رودخانه ارنجک از آغاز تا پایان طومار هفتصد ساله متعلق به باغداران است اما باید این نکته را نیز مدنظر داشت که انهار باغستان گنجایش مشخصی دارند و صرفا به قدر وسعشان میشود از آورد رودخانه برداشت کرد. آنچه به عنوان مازاد ظرفیت بر جا میماند به عنوان سیلاب در مسیر کندل جریان مییابد و بعد از استفاده محدود محل یالیان مازاد آن از طریق مسیل به طرف تالاب ا…آباد روانه میشود.
مضاف بر این، آنچه در این بخش از بحث به طرز فاحشی نادیده مانده و حتی نامی از آن برده نشده رودخانه زویار است که در مقایسه با دو رودخانه اخیرالذکر فاقد مسیل و در نتیجه به شدت مهلک و آسیبزاست. در نوروز 98 آب این رودخانه با گذشتن از شمال ناصرآباد و شهرک دانش (امیدیه) واحدهای مسکونی و تاسیساتی واقع در این بخش را تهدید کرد و بعد از طریق انهاری مثل دره و میانه جوب به محله بهار و کوی ژاندارمری و دروازه رشت و محله شیشهچی یورش برد اما با مدیریت باغبانان و باغداران مهار شد. چنانچه حجم آب یا شمار روزهای بارندگی افزایش پیدا میکرد مازاد آن میبایست به نهر چشنه راه و نهایتا به نهر راه قصبه (هر دو از انشعابات رودخانه دیزج یا بازار اند) میریخت و به بیرون از شهر هدایت میشد اما با توجه به شرایط نهر، مازاد آب رودخانه مفری پیدا نمیکرد و در نتیجه محلات شهری فوقالذکر مورد تهدید جدی قرار میگرفتند.
لازم به توضیح است نهر راه قصبه که در منتهیالیه غرب باغستان و در امتداد ضلع غربی محل شانه بلوک قرار گرفته در این نیم قرن اخیر دچار مشکلات عدیدهای شده است. این نهر اگر بهطور طبیعی (با توجه به شیب زمین و عوارض و …) طی طریق کند میبایست در انتهای جنوب غربی باغستان به امتداد بند میرسرا ملحق شود و آنگاه از چوبیندر و سپس از فارسیان بگذرد و نهایت امر در تالاب ا…آباد آرام گیرد. اما از چهل پنجاه سال پیش در نتیجه کمکاری و عدم نظارت شرکت سهامی آب منطقهای، در مقام متولی تعیین حریم و بستر رودخانهها و مسیلها، روستای خیرآباد درست در بستر راه قصبه ساخته شد و مسیر مورد نظر نامعلوم و مسدود گردید.
علاوه بر مواردی که تاکنون در رابطه با سیلاب متذکر شدیم، به عنوان نکته پایانی در این مبحث باید بگوییم تصور نجات شهر به دست باغستان باعث تشویق روستاهای پایین دست به انحراف آب رودخانه و یا دستاندازی در حریم آن و قطع حقابه تالاب ا…آباد (در ده کیلومتری شهرستان آبیک) میشود. وسعت دشت ا…آباد 65 هزار هکتارست که 35 هزار هکتارش در استان قزوین قرار دارد و 2800 هکتار از آن مختص تالاب است. در مواقع سیلابی از رودخانههای خررود و ابهررود و رودخانههای فصلی نواحی شمالی دشت قزوین (از جمله ارنجک و دیزج) و از حوضه آبریز رودخانه کردان در استان البرز تغذیه میشود و سرریزش روانه دریاچه نمک قم میگردد. حداقل نیاز آبی تالاب 42 میلیون مترمکعب است که از آوردهای این چند رودخانه تامین میشود. برداشت بیرویه از حقابه تالاب ا…آباد و چرای دام، آنجا را خالی از پوشش گیاهی و تبدیل به کانون ریزگردهای استان قزوین، البرز، تهران، قم و مرکزی کرده و جان 20 میلیون نفر را به خطر انداخته است؛ تالابی که در صورت وجود آب، علاوه بر رفع مسائل حیات انسانی، زیستگاه گونههای مختلف حیاتوحش و انواع پرندگان آبزی و کنارآبزیست. (به نقل از خبرگزاریهای داخلی و صفحه مربوطه در ویکی پدیا. دسترسی به اطلاعات درباره تالاب ا…آباد با یک جستجوی ساده میسر خواهد بود.)