خانهای با بیش از ۱۰۰ سال خاطره
- شناسه خبر: 23955
- تاریخ و زمان ارسال: 17 آبان 1402 ساعت 07:40
- بازدید :
رومینا اسماعیلیپور
مقدمه
بر اساس تخمینهای زده شده شهر قزوین دارای ۲۵۰ خانه با قدمت تاریخی است.
خانههایی ناشناخته که روزگاری کانون گرم خانواده، ضیافتهای باشکوه و شاهدی برای زیستن و مرگ همراهانش بوده و اکنون در دل کوچههای شهر بدون هیچ بازدیدکنندهای به دست فراموشی سپرده شدهاند.
سرنوشت این خانهها در دست مالکین است. گاهی این مالکین همان نوادگان صاحبهای قبلی خانه هستند که این میراث زنده را به ارث بردهاند و اغلب قصد فروش بنا را دارند. تعدادی هم خارج از ایران سکونت گزیدهاند و از وضعیت نابسامان خانه بیاطلاع هستند.
در این میان عدهای دیگر به مرمت و بازسازی بنا میپردازند و همانجا زندگی میکنند.
اما بسیاری از این خانهها توسط صاحبین اصلی به مالکیت اوقاف درآمدهاند. در این میان بعضی از آنها مرمت و احیا شده و برخی دیگر بدون کوچکترین توجهی رها شدهاند.
در جایی دیگر مالکیت بنا بر عهده میراث فرهنگی است. سرنوشت چنین خانههایی درست مثل موارد قبلی است؛ یا در دست مرمت و احیا و یا در دست فراموشی و تخریب …
در گزارش امروز به توصیف یکی از این خانههای تاریخی قزوین پرداختهایم.
تاریخچه
دکتر جلیل آرازی از طایفه آرازخان که یکی از خاندانهای ثروتمند قزوین محسوب میشد در سال ۱۲۷۵ اقدام به ساخت عمارتی در محله بوعلی میکند. این عمارت که در حال حاضر به نام «خانه آرازی» شناخته میشود حدود ۵۰ سال پیش توسط میراث فرهنگی استان از خاندان آرازی خریداری شد. سپس طرح مرمت و بازسازی آن آغاز گردید. در نهایت خانه آرازی در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۸۲ با شماره ثبت ۸۵۷۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید. وارد خانه که میشوم با مجموعهای عظیمتر از تصوراتم مواجه میشوم.
ابتدا دو ساختمان روبروی یکدیگر و حیاطی خشک و فرسوده که به خاک نشسته است را میبینیم. پس از ورود به ساختمان به ایوان میروم. دربی چوبی و قدیمی درست در سمت چپ و انتهای ایوان دیده میشود که پشت آن را تیغه کشیدهاند. گفته میشود که خانه آرازی گستردهتر از بنای امروزی بوده و این درب راهی برای اتصال این ساختمان با ادامه عمارت بوده که در سمت دیگری از کوچه امتداد یافته است. میتوان گفت که مساحت بنا سه الی چهار کوچه را دربر میگرفته است.
یک درب ورودی اصلی در قسمت شرقی و دربی دیگر در قسمت غربی کوچه، راههایی برای ورود به مجموعه آرازی بودهاند. به مرور زمان هر یک از این بخشها توسط بازماندگان خاندان آرازی به مالکین دیگری فروخته میشود که در حال حاضر برای سکونت مورد استفاده قرار میگیرند. با توجه به آثار باقیمانده در جای جای این خانه متوجه میشوم که در زمانی نه چندان دور کارگاه صنایع دستی و سفالگری در اینجا دایر بودهاست و هنرمندان به خلق آثاری همچون مجسمه و المانهای شهری مشغول بودهاند.
درب اصلی خانه که در گذشته مورد استفاده قرار میگرفته در حال حاضر کاملا مهر و موم شده و درب دیگر برای ورود تعبیه شده و درب اصلی با نمای آجری شکیلی تزیین شدهاست. قوس سردر، هلالی و دور تمام است که در بالای آن قابی مستطیل شکل دیده میشود که با استفاده از آجرهای تزیینی ۶ گوشه که بر روی آن نقوش ستارهای کوچک حک و زینت داده شده؛ در میان این قاب «دعای فتح» نوشته شده است.
داخل عمارت
از درب فرعی وارد اتاق میشوم. در سمت شرق آن درب چوبی دیگری دیده میشود. این درب راه ورود به اتاق مجاور است.
شومینهای با گچبریهای ساده و طاقچهای که ساخت آن در دوران پهلوی مرسوم بوده است از دیگر تزئینات این اتاق به شمار میرود.
از پلههای کوتاهی که در مجاورت اتاقهاست پایین میروم. به نمای ساختمانی که از آن خارج شدم نگاهی میاندازم. ۳ درب چوبی رو به ایوان با نردههایی از طرح گل و برگ، ۶ ستون با پایههایی تزئین شده از گچبریهای ظریفِ ساده و سقفی چوبی با طرحهای ۶ ضلعی دیده میشود.
در گوشه و کنار حیاط ظرفهای شکسته سفالی، پلاستیک و آشغالهای ریز و درشت جا خوش کردهاند.
حوضی کوچک و خاک گرفته، درختی که از تنه قطع شده است و علفهای هرز و بوتههای خاردار، تنها چیزهایی هستند که در حیاط این مجموعه باقی ماندهاند.
۳ درب کوچک چوبی در زیر ساختمان اصلی در گذشته محل آب انبار و نگهداری مواد غذایی بودهاند.
وارد ساختمان رو به رویی میشوم. به محض ورود پلههای آجری با فاصلهای تقریبا بلند به همراه نردههایی چوبی مسیری برای رفتن به طبقهی بالایی را نشانم میدهد.
در مجاورت این قسمت دو اتاق دیگری قرار گرفته؛. سقف بنا کاملا چوبی و با پنجضلعیهای نسبتا بزرگی از همین جنس زینت داده شده است.
زیرسقفهای چوبی نوار کوچکی از گچبریهایی با طرح گل و برگ حک شده است. بعضی از اتاقها کمد دیواری کم عرضی دارند که در مرمت اخیر در بنا جای گرفتهاند. به طبقه بالا میروم، در این قسمت دو اتاق در مجاورت یکدیگر با همان طرح و تزئینات طبقه فوقانی دیده میشود.
داخل تراس درب چوبی نسبتا کوچکی است که در حال حاضر مهر و موم شده و در گذشته برای ورود به ساختمان مجاور که جزئی از مجموعه بوده مورد استفاده قرار میگرفته است.
از تراس نگاهی به کوچهی مجاور میاندازم؛ ساختمانی با همین جزئیات و ستونهای گچبری شده نشان از بهم پیوستگی با بنای فعلی را میدهد.
دربهای ورودی به تراس با طرح و نقش چوبی و شیشههای رنگی خبر از ساخته شدن آن در دوران قاجار را میدهد.
البته قسمت عظیمی از این شیشهها به مرور زمان از بین رفته و شیشههای رنگی جدید در طی مرمت جایگزین شدهاند.
یکی از نکات جالب در بنای خانه وجود نوشتههایی در مورد دستمزد بناها و کارگرانی است که در ساختن بنا نقش داشتهاند.
طبق این اسناد اجرت بنا روزی ۶۰ دینار بوده است.
از تراس که نگاهی کلی به بنا میاندازم معماری خاص، نقوش اسلیمی، گچبری ستونها و آجر کاری ۲ ساختمان چشمگیرتر و دلنوازتر به نظر میرسد.
بنایی با بیش از ۱۰۰ سال خاطره، تاریخی زنده از سبک و سیاق زندگی مردم در اعصار گذشته و علایقشان.
یکی از ویژگیهای خاص این مجموعه استفاده حداکثری از فضا و البته استفاده بهینه از فضای موجود بوده است. به نحوی که با ورود به هر قسمت راه دیگری برای قسمتی دیگر و فضایی مجزا هرچند کوچک در نظر گرفته شده است؛ از راهپلههای باریکی که به عمارتهای مجاور راه داشتهاند تا مسیرهای دیگر که انبار را به تراس و تراس را به خرپشته متصل میکرده است.
حتی در جایی دیگر از فضای خالی راه پلهای که منتهی به بالای پشتبام یکی از ساختمانها میشود، اتاقکی میان زمین و هوا برای آشیان پرندگان ساخته شده است!
در حال حاضر این بنا توسط میراث فرهنگی و گردشگری قزوین خریداری شده و با فراخوان جذب سرمایهگذاری که مرمت بنا را به عهده بگیرد، این مجموعه برای کاربریهای تفریحی، کافه و رستوران اجاره داده میشود.