حکمت و تاریخ در بیان ملاصالحی
- شناسه خبر: 7314
- تاریخ و زمان ارسال: 18 دی 1401 ساعت 08:00
- بازدید : 140

محمدرضا مقدم
اشاره
«حکمتا… ملاصالحی» یکی از مفاخر علمی دانشگاهی کشور است که در پی سالها تدریس در دانشگاه تهران شاگردان متعددی را به جامعه علمی کشور معرفی کرده است. این استاد فرهیخته پس از تحصیل در رشته باستانشناسی دانشگاه تهران برای ادامه تحصیل رهسپار کشور یونان شد. آنچه در ادامه میخوانید گوشه از زندگی پرافتخار دکتر ملاصالحی است که تقدیم شما فرهیختگان میشود.
ـ زندگینامه
حکمتا… ملاصالحی، استاد تمام دانشگاه تهران و مدرس مدعو دانشگاه آتن و نخستین پژوهشگری است که مباحث عمیق و دشوار دانش نوظهور «فلسفه باستانشناسی» را در ایران پیریزی کرده است.
در سال 1329 در شهرستان طالقان زاده شد و آن زمان طالقان جزوی از قزوین محسوب میشد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را به تناوب در طالقان و تهران سپری کرد و در سال 1349 موفق به دریافت دیپلم ادبی از دبیرستان پهلوی تهران شد. در همان سال در کنکور سراسری شرکت کرد و در سال 1353 در رشته باستانشناسی و هنر از دانشگاه تهران لیسانس گرفت. در سال 1354 با تشویق و یاری مهرداد بهار، سیمین دانشور و یوسف مجیدزاده به یونان رفت و در سال 1364 موفق به دریافت دکتری باستانشناسی و تاریخ با درجه عالی از دانشکده فلسفه دانشگاه آتن شد. «تحلیلی بر مرگ در تمدن مینوسی ـ مسینی بر مبنای شواهد باستان شناختی» عنوان پایاننامه دکتری او بود.
ملاصالحی پس از دریافت دکتری، چند ترم در دانشگاههای آتن و سالونیک دعوت به ارائه سخنرانیهای ترمی شد و به موازات آن، دو سال نیز در رایزنی فرهنگی ایران در آتن به تدریس پرداخت و سپس برای ادامه مطالعات و تحصیل در مقطع پسادکتری باستانشناسی به لندن رفت. وی پس از یک سال اقامت در لندن، از سوی دانشگاه تهران برای تدریس به ایران دعوت شد. ملاصالحی در سالهای پایانی دهه شصت به ایران آمد و ضمن تدریس و همکاری علمی و عملی با گروه باستانشناسی دانشگاه تهران در مطالعات میدانی دشت قزوین، به ریاست مؤسسه باستانشناسی دانشگاه تهران انتخاب شد.
وی در دهه هفتاد همکاری چند سویه خود را با شورای برنامهریزی دانشکده هنر دانشگاه شاهد و همچنین حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد و در دهه هشتاد به همکاری با بخش واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی پرداخت.
ـ خدمات علمی
همکاری با بنیاد حکمت اسلامی صدرا، مشاور عالی بنیاد سینمایی فارابی، عضو هیأت تحریریه مجله علمی و پژوهشی «مطالعات باستانشناسی» دانشگاه تهران، سردبیری مجله «باستانشناسی و مطالعات میان رشتهای» دانشگاه تهران و جهاد دانشگاهی، عضو هیأت امنای بنیاد ایرانشناسی با حکم رئیسجمهوری از سال 1392، سردبیر فصلنامه «بهارستان هنر» کتابخانه مجلس شورای اسلامی، مقاله برگزیده دومین و ششمین جشنواره مطبوعات در سالهای 1373 و 1377، ریاست پژوهشکده اندیشه و هنر اسلامی حوزه هنری در سال 1373 و عضویت در شورای موزههای دانشگاه تهران در سال 1384 از دیگر فعالیتهای فرهنگی و مدیریتی او بهشمار میرود. استاد از سال 1381 در شهرستان ساوجبلاغ ساکن شده است. لازم به ذکر است مراسم تکریم از خدمات علمی و فرهنگی ایشان توسط بنیاد نخبگان استان تهران در تاریخ 12 اسفند 1394 برگزار شد.
معصومه رحیمزاده (دانشآموخته کارشناسی ارشد باستانشناسی از دانشگاه تهران) همسر دکتر ملاصالحی و دکتر وجیهه ملاصالحی (عضو هیأت علمی گروه معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان)، خواهر او است.
ـ آثار
از دکتر ملاصالحی دوازده عنوان کتاب و نیز مقالات متعددی به زبانهای فارسی، انگلیسی و یونانی در نشریات معتبر داخلی و خارجی در زمینههای متنوع فلسفه، باستانشناسی، دین پژوهی، هنرهای آیینی و مسایل دیگر به چاپ رسیده است. نام کتابها وی به این شرح است:
جلوههای کهن هنر آیینی (1377)؛ زیبایی و هنر از منظر وحیانی اسلام (1378)؛ درآمدی بر معرفتشناسی باستانشناسی (1382)؛ جستاری در فرهنگ، پدیده موزه و باستانشناسی (1384)؛ انسان، فرهنگ و سنت (1387)، باستانشناسی در بوته معرفت شناختی (1387)؛ باستانشناسی دین: با فانوس نظر در جستجوی آیینهای گمشده (1390)؛ باستانشناسی در صافی جستارهای فلسفی (1394)؛ فرش ایرانی تصویری از باغ بهشت (2017 به زبان یونانی)؛ مجموعه مقالات بررسی باستان شناختی محوطه مانایی قلایچی بوکان با تکیه بر آجرهای لعابدار موزه ملی ایران (1396، با همکاری یوسف حسنزاده)؛ انسان تاریخی و تاریخ متعالی: تأملاتی در تاریخمندی انسان (1397)؛ مبادی و مبانی باستانشناسی شناختی (1397، با همکاری وحید عسکرپور).
ـ انسان هستندهای چند میراثی
دکتر حکمتا… ملاصالحی که از نظریهپردازان دو حوزه «فلسفه باستان شناسی» و «باستانشناسی دین در ایران» میباشد، مطلبی در مورد «انسان هستندهای چند میراثی» نوشته است که در قسمتی از آن آمده است:
پرسش از میراثمندی و ماهیت چند میراثی انسان، پرسش از «چیزیست» که در هر دم زندگی ما در لحظه لحظه زیست جهان بشری ما در هر دم تجربههای رنگارنگ زیسته فردی و جمعی ما حضورش چندسویه و بیواسطه و مستقیم است. فصل مشترک انسان بودن ما و مرز و تمایز ما با دیگر جانوران است. پرسش از «چیزیست» که یک سویش و یک سر نخش ما هستیم و در کف ماست و سوی دیگرش میراث ما و میراثمندی ما. به سخن دیگر هر پرسش و بحث بر سر چند میراثی و میراث بودگی انسان، پرسش از هستی و چیستی هستندهای است که در روشنگاه میراثش دیده و شناخته میشود.
وقتی از ماهیت چند میراثی بودن انسان میپرسیم. جای فاعل شناسا و موضوع شناخت به هم درمیتند؟ ما میپرسیم و میخواهیم بدانیم میراثمندی ما محتمل چه معنائیست یا آنکه میراثمندی از ما میپرسد، ما که هستیم و چه نیستیم؟ به سخن دیگر ما با پرسشی دوسویه یا دو جانبه و متقابل مواجه هستیم. پرسش یا پرسشهایی که تفکیک و تحدید مرز میان فاعل شناسا یا سوبژه از ابژه یا موضوع شناخت از شناسنده یا آنکه میپرسد و میشناسد، شفاف و روشن نیست.
ـ میراثمندی انسان محتمل چه معنائیست؟
اینکه میپرسیم: «میراثمندی انسان محتمل چه معنائیست؟ از مفهوم چند میراثی بودن انسان چه معنایی افاده میشود؟ مناسبت میان انسان و مواریثش چگونه مناسبتی است؟ اصلاً میراث چیست؟ میراثدار کیست؟ چه حاجت و ضرورت به صیانت از آثار و اجساد بهجای مانده از گذشتگان؟ ما حافظان مواریث خویش هستیم یا مواریث ما حافظ استمرار و ادامه حیات و حضور ما چونان انسان در جهان؟ در پس پشت پرسشهای ریز و درشت سنجشگرانه و بوتههای داغ نقدها و مباحث رایج در دنیای منقلب و متحول و بیقرار دوره جدید کدام فکر و فلسفهای نهان است که این چنین انسان روزگار ما را به جستن و کاویدن و کشف و گردآوری و داوری آثار و اجساد به جای ماده از روزگاران گذشته فرا میخواند؟» همه از سنخ و نوع پرسشهای دو سویه و دو وجه هستند.
در سنّتهای اعتقادی و نظامهای فکری و دانائی فرهنگها و جوامع به اصطلاح سنّتی یا پیشامدرن، مسئلهها و مباحثی از این دست موضوعیت نداشت، مطرح نبود. اصلاً و اساساً برای انسان آن روزگاران صیانت از مواریث فرهنگی به مفهوم متجدد آن، مسئله نبود .
دوره جدید در قیامتی از بازخوانیهای عظیم و بیسابقه و نفسگیر تاریخی افتتاح شد و در بستر قیامتی از بازخوانیهای چندگون تمامیت تاریخ آدمی از صدر تا ذیل مورد پرسش قرار گرفت. پرخروش و پرتموج و شتابان هم به حرکت درآمد. مرحله به مرحله خروشانتر و شتابانتر هم شد. تاریخ آدمی از صدر تا ذیل چونان ماده و منبع شناخت برای انسان مدرن موضوعیت پذیرفت. در بوتههای داغ انواع نقدها و اطوار سنجشگریها و اقسام بازخوانیها بازنگریها و بازاندیشیها، گذشته بشر به اکنون به گواهی فراخوانده شد. بازخوانی و نقد و بازنگری در طومار همه سنّتهای اعتقادی و نظامهای فکری و دانائی و ارزشیِ تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری. عصر قیامتی از جراحیها و کشفیات باستان شناسانه تاریخ آغاز شده بود که بازگشت ناپذیر بود.
عصر به گواهی فراخواندن آثار و انقال و اجساد مدفون در عرض تاریخ آدمی. عصر محشری از جنس و سنخ دیگر در گورستانهای گذشته و فراخواندن مردگان در محشرستان داوریهای زندگان عالم مدرن. دوره جدید به بازخوانی و سنجشگری و بازنگری و نقد تاریخ و فرهنگ و مواریث فکری و فرهنگی و مدنی و معنوی پیشینیان بسنده نکرد. طرح افتتاح تاریخ و فرهنگ و فکر و نظامهای ارزشی و دانائی دیگر را درانداخت. دست به اکتشافات و اختراعات و ابداعات و نوآوریهای بس عظیم و بیسابقه زد. مواریث فکری و فرهنگی و مدنی و معنوی وسیع و غنی پدید آورد که بیتردید همه نسلهای پیشرو از ذخایر و منابع عظیم و غنی آن بهرهمند خواهند شد.
انسان مادام که در سلامت است و اختلالی در سلامت تن و صحت جانش عارض نشده، مادام که زخمی و دردی را در تن نداشته، تا هنگامی که ترس و اضطراب و اضطرار و مصیبت و معصیتی جانش را رنج نداده، مادام که ملال و ملامتی روانش را آزار نداده؛ نگران سلامت خود نبوده است. مادام که تنور جانش گرم زندگیست؛ زندگی برایش موضوع، مسئله یا ابژه بیرونی نبوده است. فارغ از چنین پرسشهای برین و دغدغهها و نگرانیهای بیرونی، زندگی کرده است. به تعبیر عامیانه «سری که درد نمیکند دستمال نمیبندند»، عالم جدید از بحرانها، اختلالها؛ اغتشاشها؛ نگرانیها، اضطرابهای بسیار رنج برده است. انسان عالم جدید که مراد ما انسان مدرن است برای آغازین بار از پایان تاریخ و از انقراضی دیگر سخن میگوید. برای آغازین بار از مرگ خدا و از گسستها و گسلها و مغاکهای جدّی و پرناشدنی سخن گفته است.
دکتر حکمتا… ملاصالحی گرچه در شهر طالقان متولد شده است ولی همان طور که میدانیم مرزهای تقسیمات استانی کشور در چند دهه اخیر دچار تغییرات متعددی شده است. گرچه افرادی مانند استاد حکمتا… ملاصالحی افتخار کشور ما هستند و حتی پیش از آنکه از زادگاه آنها مطلع باشیم به وجود آنها افتخار میکنیم و قدردان آثار گرانسنگشان هستیم.
منابع:
ماهنامه کیهان فرهنگی، شماره 243 و 244
گفتوگوی حسین عسگری با دکتر حکمتا… ملا صالحی.
ماهنامه تصویر ساوجبلاغ، شماره 53، بهمن 1378