حمایت از ساختار ـ حمایت از ماهیت
- شناسه خبر: 1820
- تاریخ و زمان ارسال: 2 مهر 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
سیدعبدالعظیم موسوی
اینکه پیامبر (ص) و به تبع آن حکومت اسلامی باید از مومنین حمایت کند؛ یک اصل پذیرفته شده اسلامی است اما اگر بهانه حمایت از مومن به حمایت از ساختار منجر شود؛ بدون در نظر گرفتن ماهیت عقیدتی حکومت، نتیجه همین میشود که میبینیم.
ساختار حکومت اسلامی همین سازماندهی حکومتی است که در راس آن ولیفقیه قرار دارد اما ماهیت حکومت اسلامی به حفظ ارزشهای آن موکول است.
اگر نام خلیفه را بگذاریم امیرالمومنین و ساختار حکومت به مردم ظلم کند؛ معنایش این است که ساختار و شاکله حکومت اسلامی است. اما از ماهیت اسلامی تهی شده است؛ مثل همه حکومتهای صدر اسلام منهای حکومت علی (ع) حتی. اگر مجازاتها و حدود مثل زمان خلیفه دوم شدید و سختگیرانه باشد.
£
در حکومتی که ساختار و ماهیتش اسلامی است؛ بعید نیست که یک عنصر حتی در اندازه استاندار حکومت علی (ع) خطا کند. اگر مومن نبود؛ به استانداری گمارده نمیشد. اما چون مصون از خطا نیست؛ حکومت نباید ماهیت اسلامی را فدای ساختار کند. و خیال نماید در همه احوال باید از مومنین ساختار حمایت کند. تا جایی که هم از نظر ماهوی به حکومت خسارت وارد شود و آن را از یک حکومت مبتنی بر ارزشهای اسلامی به یک تشکیلات آهنین که هدف اولش حفظ و استحکام خودش است تبدیل کند.
£
علی (ع) خود اولین مطالبهگر اصول و اخلاق اسلامی بود؛ قبل از اینکه کار به اعتراض و مطالبه مردم بکشد. و قبل از اینکه اساساً مردم خسارت بداخلاقیها را ببینند؛ خود حضرت مدعی و مطالبهگر بود. استاندار عوض میکرد و خاطی را از مرکز حکومت مستقیم و غیرمستقیم مجازات میکرد. به عنوان متشاکی در دادگاه شرکت میکرد و وقتی قاضی با کُنیه صدایش میکرد؛ قبل از اینکه مرد یهودی کارش به اعتراض بکشد؛ خود حضرت مدعی میشد و در جایگاه امیرالمومنین به قاضی تذکر میداد که در خطاب، عدالت را رعایت کند. امام خمینی هم قبل از اینکه رهبر نظام و ساختار اداری حکومت باشد؛ رهبر مردم بود، تذکر میداد به مسئولین که هر آنچه مردم میخواهند باید پذیرفته شود. شما وکیل مردم هستید، ولّی و قیّم نیستید.
£
حجاب بنا به تاکید مقام معظم رهبری اولویت دهم نظام است. کسانی که آن را با توجیه اینکه اصل اسلامی است به اولویت اول تبدیل میکنند؛ نمیدانند که هشت ـ نه اولویت دیگر را فدای اولویت دهم کردهاند و این خلاف عقل و تدبیر است.
برای یک کارگر با خانواده به رستوران رفتن و غذای خوب خوردن اولویت پنجم است. خلاف نیست؛ کار خلاف شرع هم نیست؛ خیلی هم خوب است اما اجارهخانه و کفش بچه و شهریه مدرسه و نان شب اولویتهای اول تا چهارم هستند نه اینکه رستوران رفتن عیب باشد اما اولویت نیست. حجاب هم مثل همان است. وقتی رهبری میفرمایند اولویت دهم است؛ یعنی نُه اولویت دیگر جلوتر از آن قرار دارند و اگر کسی گفت آن را اولویت اول قرار ندهید؛ فورا انگ مخالف حجاب و مخالف اصل اسلامی به پیشانیاش نزنید.
£
یک دختر جوان مسافر و مهمان تهران به مقر گشت ارشاد رفته و جنازهاش به خانوادهاش تحویل داده شده است.
این با اظهار همدردی و خدا رحمت کند و خدا صبر بدهد حل نمیشود! با توجیه، خونش رقیق بوده از گوشش بیرون زده و در هشت سالگی جمجمهاش عمل شده و سر کلاس خوابش میگرفته نمیشود پاسخ خانوادهاش و مردم را داد.
دستور اداری به وزارت کشور و نیروی انتظامی که قضیه را عمودی و داخل خود سازمان بررسی کنید؛ مردم را قانع نمیکند. یک هیات حقیقتیاب غیرمنتفع را باید بفرستید یک روزه تحقیق کنند که هر چه گفتند؛ مردم قبول کنند. آخرش این است که ماموری خطا کرده باشد. حمایت از مامور خطاکار دیگر حمایت از مومن نیست که حکومت خودش را موظف به آن بداند. اگر یک بار خطاکار خودی به مردم معرفی شود و مجازاتش کنید؛ این اتفاقات مکرر به وقوع نمیپیوندد و مجبور نمیشویم هزینهی سنگین درگیریها و از همه بدتر اعتبار نظام را برای حفظ یک خطاکار پرداخت کنیم و مردم از نظام سلب اعتماد کنند.
اگر هم واقعا اتفاق عمدی وقوع نیافته و مرحوم سکته کرده باشد؛ وقتی کسانی که منتفع هستند اعلام میکنند؛ معلوم است که مردم باور نمیکنند. اما آن هیات حقیقتیاب اگر بگوید؛ مردم باور میکنند.
اینکه منافقین، آمریکا، اسرائیل و ضدانقلاب و غیره مثل مگس روی نجاست مینشینند راه مقابلهاش این است که نجاست ایجاد نشود. یا اگر شد؛ قبل از پیدا شدن سر و کله مگسها پاکسازی و جبران مافات شود.