جایگاه زنان در جامعه
- شناسه خبر: 7610
- تاریخ و زمان ارسال: 24 دی 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
رومینا اسماعیلیپور
حوالی ظهر است. داخل سالن اجتماعات دانشگاه علامه طباطبایی به دلیل برگزاری دورههای داوری دادگستری نشستهام. ساعت استراحت که فرا میرسد زنی که کنارم نشسته سر صحبت را باز میکند. از قانون، تبصره و حقوق … به صحبت دربارهی مسائل شخصیاش میرسد. از این حجم حس راحتی که بدون شناخت قبلی نسبت به من پیدا کرده است متعجب میشوم. کمی که صحبتهایش پیش میرود حس تعجب کم رنگتر شده و ترحم و همدردی جایگزینش میشود. زنی که من را مخاطب صحبتهایش قرار میدهد و بعد از کمی گپ و گفتوگو متوجه میشوم اسمش فرزانه است دربارهی زندگی مشترکش اینطور تعریف میکند: 30 سالم است و 10 سالی میشود که از ازدواجم میگذرد. دو سال بعد از ازدواج اولین دخترم به دنیا آمد و سال پیش هم دومین دخترم. خودم لیسانس حقوق دارم و بهخاطر بچهها و انتظاراتی که خانوادهی همسرم داشتند شرایط ادامه تحصیل را پیدا نکردم؛ اما خدا را شکر همسرم دکترای مکانیک دارد. فرزانه میخندد اما چشمهایش غم پنهانی را در خودش پنهان میکند. به یکجا خیره شده و ادامه میدهد: هر چه او در کار و تحصیل پیشرفت کرد من عقب ماندم و چه بسا پسرفت هم داشتم.
مهسا دختری است 22 ساله که لیسانس حقوق دارد و میگوید: پدرم که وارد منزل میشود به معنای واقعی حکومت نظامی به پا میشود! من عاشق ادبیات و شعر بودم اما بنا بر اصرار پدرم وارد رشته حقوق شدم. الان هم که تمایل دارم نواختنسازی را یاد بگیرم بازهم اجازه نمیدهد و میگوید در خانوادهی ما سابقهی مطربی وجود نداشته است. امکانات هم تنها در صورتی به راحتی در اختیارم میگذارد که درس بخوانم. درحالی که چنین شرایطی برای برادرهایم وجود ندارد. نه اجباری در ادامه تحصیل دارند و نه محدودیتی برای دنبال کردن اهداف و علایق…
لیلا زنی 32 ساله خانهدار و دارای یک پسر 5 ساله است و اینطور برایم تعریف میکند: پسرم دو ساله بود که متوجه خیانتهای پیدرپی همسرم شدم. البته این روند قطع نشده و تا الان که سه سالی از آن ماجرا میگذرد این خیانتها ادامه دارد. میخواهم جدا شوم اما نمیتوانم. پسرم را از من میگیرند.
****
در نظر گرفتن برابری جنسیتی و عدم وجود هرگونه تبعیض میان زنان و مردان کلیشهایست تکراری و همانطور که در هیچ مسئله و پدیدهای نمیتوان به قطعیت کامل دست پیدا کرد؛ موضوع برابری نیز از آن مستثنی نبوده و استثنائات بسیاری بر آن وارد میشود. اما این تفاوتها در تمامی عرصههای زندگی از جمله خانواده، اجتماع، تحصیل و مسائل روحی روانی افراد تأثیر گذاشته و خود نیز متأثر از عوامل بسیاری است. در گزارش این هفته به بررسی یکی از چالش برانگیزترین مسائل همیشه حاضر در صحنهی اجتماع، یعنی نقش زن و جایگاه او میپردازیم.
در گفتوگو با یکی از وکلای پایه یک دادگستری که تقاضا داشت نامش ذکر نشود با مباحث جالب و غافلگیرکنندهی روبهرو میشویم. وی میگوید: شاید بتوان گفت یکی از چالش برانگیزترین پروندهای که با آن دستوپنجه نرم میکنم، پروندههای خانواده است. علیالخصوص اگر درباره حضانت و طلاق باشد. البته ناگفته نماند که خانمها در پشت سر گذاشتن چنین مشکلاتی باید روحیه بسیار قوی داشته باشند چرا که صراحتاً و با اطمینان خاطر میتوانم به حمایتهای قانونی اندکی که در این زمینه برای خانمها وجود دارد اشاره کنم. بهعنوان مثال در مادهی 1043 قانون مدنی کشورمان، پسران پس از 15 سالگی آزادند که مستقلاً در خصوص اختیار همسر اقدام کنند اما دختران حتی پس از 18 سال چنین اختیاری ندارند و صحت نکاح موکول به رضایت پدر و یا جد پدری است. بنابراین هر مطابق ماده 1041 قانون، دختران دستکم 6 سال زودتر از پسران یعنی با 9 سال قمری بالغ شده و اجازه ورود به زندگی مشترک را مییابند و حتی با تشخیص ولی، عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به 13 سال تمام شمسی، مجاز است.
در ادامه این وکیل دادگستری یکی از موکلین خود را سوژهی گپ و گفتوگو قرار داده و میگوید: شادی با 22 سال سن یک پسر 7 ساله دارد. وقتی با او صحبت میکنید متوجه علاقهای که به درس و کتاب دارد، میشوید. اما در سن کم با اصرار پدر ازدواجکرده و الان درگیر طلاق است. حتی کار به جایی رسیده که پدر شادی حاضر است دخترش مهریه و تمام حق و حقوقش را ببخشد و فقط از آن خانه بیرون بیاید!
ـ از ارث دو برابر فرزندان پسر تا سهم ناقص زن بر ارث زوج
این وکیل دادگستری در ادامه گریزی به مباحث مالی و اختلافات ناشی از ارث بین فرزندان دختر و پسر و زوجین زده و میگوید: تسلط مردان بر اموال مطلق است و مطابق مواد 1181 تا 1183 قانون مدنی، پساز مرگ پدر، جد پدری بر امور مهم مالی فرزندان و در واقع بر زندگی زن شوهر مرده حکومت دارد. سهمالارث زن از شوهر نیز اندک و محدود است و در واقع اصلاً شریک اموال در زندگی مشترک نیست. مطابق ماده 946 قانون ارث، زوج از تمام اموال زوجه ارث میبرد اما سهم زوجه از ارث تنها از اموال منقول و ابنیه و اشجار است. در عین حال مطابق ماده 907 قانون مدنی سهمالارث فرزند دختر نسبت به سهمالارث فرزند پسر نصف میباشد.
ـ نقش کمرنگ زن در قوانین کیفری
این وکیل دادگستری ادامه میدهد: در برخی موارد شهادت دو زن مساوی با شهادت یک مرد است. (ماده ۲۰۹ قانون مجازات اسلامی) همچنین دیه زن نصف مرد میباشد؛ یعنی اگر قاتل مرد باشد و مقتول زن، خانواده مقتول برای اعمال قصاص ناگزیرند نصف دیه را به قاتل برای قصاص بپردازند. همچنین به موجب ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی قتل فرزند از جانب پدر یا جد پدری قصاص ندارد. اما اگر مادر مرتکب قتل شود پدر، جد پدری یا سایر اولیای قانونی مقتول میتوانند قصاص کنند.
ـ روزگاری که زن محور اصلی قدرت در جامعه بود
حمید نبیزاده پژوهشگر و تحلیلگر اجتماعی درباره نقش زن در جامعه ایران از گذشته تابهحال توضیح میدهد: از لحاظ تاریخی در جوامع بسیار دور زن سالاری در آن زمان رواج داشته است هم از لحاظ ریاست و نهادهای قدرت در جامعه و همچنین در کانون خانواده، زنان در مواضع قدرت قرار میگرفتند. اما هرچه جوامع به سمت یکجانشینی و تولید بیشتر حرکت کردند نیروی جسمی برتر برای مردان امتیازی متمایز ایجاد کرد و به مرور نقش مردان در جوامع پررنگتر شده و به پشتوانهی همین قدرت اقتصادی موفق شدند که در سایر زمینهها چون اجتماع، خانواده و هرچیز دیگری سلطه و قدرت پیدا کرده و درنتیجه زن را نیز زیر سلطه خودشان قرار دهند. اما هرچه تکنولوژی پیشرفت بیشتری پیدا کند و جوامع به شکوفایی ذهن اهمیت بیشتری دهند شاید زنان هم بتوانند نقش بیشتری در جامعه ایفا کرده و مردسالاری کاهش پیدا کند؛ البته این مورد هم بهراحتی امکانپذیر نیست. بههرحال هر نهاد قدرتی بهراحتی حاضر به تضعیف عقب کشیدن نیست و نهاد مردسالاری نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد.
ـ علت حضور پررنگ مردان در عرصههای مختلف نسبت به زنان
نبیزاده میگوید: اما سوالی که برای ما مطرح میشود این است که چرا اکثر شاعران و نویسندگان و نظریهپردازان و حتی آشپزان معروف، مردان هستند؟ علت این امر توانایی کم زنان در این مسئله نیست بلکه زنان زمینه و اجازهی بروز استعداد در این زمینهها را نداشتهاند. ما میتوانیم حتی این احتمال را در نظر بگیریم که در زمانهای گذشته هزاران شاعر زن در خانهها وجود داشته اما به دلیل حجب و حیایی که در جوامع برای زنان تعریف میشد مانع بروز این استعدادها میشدند. همینطور زمینهای برای اینکه زنان بتوانند نقاش، مجسمهساز و نویسندهی خوبی باشند مهیا نبوده است. یعنی اگر زن میخواست که خودش را فراتر از نقشهای مردسالارانه در جامعه نشان بدهد مورد قضاوت قرار میگرفت. به همین دلیل چنین بلندپروازیهایی برای آنها مطرح نمیشد. اما در طی سالهای اخیر ما شاهد بودیم که زنها از این موانع عبور کردهاند. اما بازهم این موارد پراکنده است و نمونهای نیست که بتوانیم مطرح کنیم زنها با آمار بالایی در آن موفق هستند. ما هم شاعر و هم نویسندهی زن خوبی داریم اما در هیچ زمینهای نتوانستند به صورت کلی از مردان پیشی بگیرند. از نظر بنده برای رسیدن به این زمینه باید به جوامع فرصت داد که به این سمت حرکت کنند و حتی ممکن است که سالها و قرنها زمان ببرد و افزایش روند آن بستگی به تلاش زنان فعال دارد.
ـ تقابل جایگاه زنان در اسلام، یهود و مسیحیت
سحر زندی کارشناس ارشد ادیان و عرفان، جایگاه زنان را از دیدگاه مذهب و ادیان مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار داده و توضیح میدهد: قرآن کریم زن و مرد را از یک گوهر وجودی میداند و بالاترین مقامی را که برای انسان فرض میشود یعنی خلیفه الهی، معرفی میکند. از این خصوص بین زن و مرد تفاوتی نیست و هر دو میتوانند به این جایگاه راه یابند بنابراین از نظر اسلام، زن و مرد نسبت به صعود و نزول در یک نقطه قرار دارند و دستیابی بهمراتب بالای انسانیت بستگی به این دارد که زن و یا مرد چگونه بیندیشند و عمل کنند.
زندی دربارهی جایگاه زن در دین یهود، ادامه میدهد: اما جایگاه زن در کتاب آسمانی یهودیان کاملاً متفاوت است. در دین یهود زن نسبت به مرد موجودی فرعی است. چنانچه که در تورات آمده پس از آن که آدم توانست در میان موجودات زنده زوج مناسب برای خود بیابد؛ خداوند او را به خواب برد و یکی از دندههایش را برداشت و حوا را از آن آفرید. آدم بلافاصله دریافت که این موجود قسمتی از گوشت و استخوان اوست از آنرو آن را زن نامید. در کتاب عهد جدید مسیحیان، زن نیز چنین تعریف میشود: از دیدگاه انجیل، مرد جایگاه برتر دارد و لذا درباره امتیاز او نسبت به زن میگوید: مرد صورت و جلال خداست اما زن جلال مرد است! زیرا که مرد از زن نیست بلکه زن از مرد است و نیز مرد به جهت زن آفریده نشده بلکه زن به جهت مرد آفریده شد. دین یهود و مسیحیت هر دو معتقدند این زن بود که به واسطه ما اغوا شد و از میوهی ممنوعهی درخت معرفت خیر و شر خورد و او بود که مقداری از میوه را به همسرش داد .
ـ جایگاه زن در اسلام
این پژوهشگر و تحلیلگر اجتماعی توضیح میدهد: در دین یهود و مسیحیت بنابر آنچه در کتاب مقدسشان آمده و بر اساس نظریه برخی از دانشمندان این دو آیین، جایگاه زن نسبت به مرد جایگاه فرعی و ثانوی است. اما در اسلام براساس آموزههای الهی به انسان بودن زن و مرد توجه شده است و آفرینش انسان را از نفس واحده میداند. در کنار این مسئله در اسلام به اختلاف طبیعی زن و مرد توجه شده است و آن را مایهی نقص یا کمال که موجب یک سلسله محدودیتها برای زن باشد تلقی نمیکند. بعضی اصرار دارند که تفاوت زن و مرد را در استعدادهای جسمی و روانی به حساب ناقص بودن زن و کاملتر بودن مرد بگذارند و چنین وانمود میکنند که قانون خلقت، بنا به مصلحتی زن را ناقص آفریده است که از دیدگاه اسلام کاملاً رد شده است.
***
در میان انبوهی از خبرهای تلخ و باورنکردنی که روزانه در فضای مجازی و رسانهها دست به دست میچرخد از خبر خودکشی در مناطقی از چند استان محروم و مرفه متعجب میشوم. تصویری از دختری در پتویی وسط خیابان و در مرکز حلقهای که مردان آن را شکل دادهاند!