تعصب، راه آموزش را مسدود میکند
- شناسه خبر: 23575
- تاریخ و زمان ارسال: 13 آبان 1402 ساعت 07:45
- بازدید :
محمدرضا مقدم
اشاره
در شمارههای پیشین «گفتوگوهای موسیقایی» به ساز دف و آموزش آن در قزوین پرداخته بودیم. حمیدرضا نصیری فرد نوازنده، مولف و مدرس نام آشنایی ساز دف، نخستین هنرمندی بود که با او به گفتوگو نشستیم و در مورد وضعیت دفنوازی، چالشهای موجود در آموزش این ساز با او گفتوگو کردیم. در این شماره نیز از «سمیرا یوسفی» دعوت کردیم تا ضمن آشنایی بیشتر مخاطبان با او، به پرسشهای ما نیز پاسخ دهد. وی متولد سال 1368 و فارغالتحصیل دانشکده هنر در رشته طراحی و مد است. یوسفی یکی از مدرسینی است که با دید آموزش هنری و صحیح، سالهاست که در حوزه آموزش فعالیت دارد. آن چه در ادامه میخوانید حاصل گپوگفت با این هنرمند است که از خاطر شما فرهیختگان میگذرد.
n علاقه شما به ساز دف از چه زمانی شروع شد؟
اولین بار که صدای ساز دف را شنیدم حدودا 8 یا 9 ساله بودم. از همان روز شیفته صدای دف شدم و همه تلاش خودم را به کار گرفتم تا نواختن آن را بیاموزم. علاقهام به فراگیری نواختن دف تا حدی بود که پول توجیبیهایم را جمع کردم و به برادر بزرگترم دادم تا برایم یک دف پوستی بخرد. این علاقه همچنان ادامه داشت و خودم بر اساس چیزهایی که دیده بودم سعی میکردم بتوانم دفنوازی کنم. دف، تمبک یا دایره و یا با هر چیزی که جلوی دستم بود و قابلیت نواختن داشت آنقدر کلنجار میرفتم تا از آن صدا در بیاورم. در نهایت سال 89 بود که در کلاس آموزش دف ثبتنام کردم. حضورم در کلاس خیلی کمک کرد تا اصول نوازندگی صحیح را بیاموزم چون تا قبل از آن همه تلاشهای من آزمون و خطا بود. از سال 96 برای ارتقای نوازندگی و تکمیل آموختههایم به تهران رفتم و میتوانم بگویم از این تاریخ به بعد نواختن دف را خیلی تخصصیتر پیگیری کردم.
n در مسیر فراگیری دف، از دانش چه افرادی بهره بردید؟
همیشه سعی کردم تا جایی که میتوانم آموختههایم را تکمیل کنم. به همین دلیل در مسیر آموزشم از دانش استادان متعددی از جمله مهرداد کریم خاوری و حمیدرضا نصیری فرد بهره بردم. البته اساتید دیگری هم بودند که حتی یک نکته کوچک از آنها یاد گرفتم و دوست دارم به نام آنها نیز اشاره کنم. استاد رضایی نیا، استاد سیاوش عبدی، استاد سینا شهریاری و چند تن از اساتید کردستان که لطفشان شامل حالم شد.
n در حوزه اجرا چطور؛ در این مورد توضیح دهید.
با ارکستر کوبهای مشتاق و ارکستر کوبهای هاناوا همکاری داشتم و همچنین چندین اجرای خیریه. در کنسرت بزرگداشت مولانا نیز حضور داشتم و در تولید موسیقی چند تئاتر به عنوان نوازنده همکاری داشتم.
n در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
به دلیل شرایطی که دارم ترجیح دادم محدود کار کنم. در زمان کرونا مثل دیگر مدرسان و هنرمندان فعالیتهایم خیلی کم شده بود.
البته در آن زمان هم بیکار ننشستم و از فرصت ایجاد شده برای ارتقای سطح تکنیک و نوازندگیام استفاده کردم. مختصری هم نت نوشتم که بعد از تکمیل شدن در آیندهای بسیار نزدیک منتشر میشود.
n از چه زمانی به عنوان مدرس فعال هستید؟
از سال ۹۷ شروع به تدریس کردم که همچنان ادامه دارد. این روزها تدریس برایم اهمیت خاصی دارد و همیشه دغدغه دارم که نوع تدریسم اصولی و صحیح باشد و این طور نباشد که تا یک هنرجو یاد گرفت از دف صدا در بیاورد به او بگویم نوازنده شدهای.
n به چه شیوهای تدریس میکنید؟
من از حامل یک خط برای تدریس استفاده میکنم. در شیوه نوازندگی هم باید بگویم اصرار و تاکید بر تدریس شیوه یک استاد ندارم ولی از شیوه و سبک استادان: رضایینیا، حبیبی، کامکار و خاوری استفاده میکنم.
در طی این چند سال اولین چیزی که یاد گرفتم عدم تعصب روی استاد و یک شیوه خاص است. این موضوع در نهایت باعث عقب گرد و پیشرفت نکردن هنرجو میشود. با بررسی تمام سبکها یک استاندارد برای استایل (شکل ظاهری) نوازندگی در نظر گرفتم تا کمترین آسیب را به نوازنده وارد کند.
از کتاب و قطعات تمام اساتید بزرگ در آموزش استفاده میکنم تا هنرجوها با انواع شیوهها و نت نوشتنها آشنا شوند و ذهنشان نسبت به آموزش محدود نشود و بتوانند در آینده ایدهپردازی کنند. به نظر من کتاب تا یک مرحلهای نقش پررنگی در آموزش هنرجو دارد. بعد از تسلط روی ضربات و ریتمها، روی بداههنوازی و نگارش قطعه و همنوازی کار میکنم. زمانی به یک نفر میتوانیم بگوییم نوازندهای که توانایی بداههنوازی و همنوازی در آن واحد را داشته باشد. ناگفته نماند که به شدت در تایت و پارلاتی و کوانتایز بودن سخت گیرم.
n این روزها معمولا نگاه سطحی به دف زیاد شده، علت آن چیست؟
فکر میکنم فضای مجازی یکی از اصلیترین علتها در این مورد باشد. فضای مجازی به همان میزان که باعث شد دسترسی راحتی به آثار هنرمندان بزرگ داشته باشیم در مقابل، سبب شد تا آثار یکسری افراد سودجو که فقط دنبال دیده شدن هستند نیز به راحتی در معرض نمایش قرار بگیرد. متاسفانه این افراد حتی برای جذب فالور حاضر هستند به هر قیمتی حتی با ترانههای خوانندههای لسآنجلسی شروع به نوازندگی کنند و یا حرکات آکروباتیک انجام دهند تا بیشتر هیجان مخاطب را درگیر کنند.
در کنار همه این موارد، در سالهای اخیر موسیقی و موزیکها سطحی و فاقد ارزش هنری شدهاند که کلام و موسیقی استانداردی ندارند و هم باعث شده است شنونده عام سلیقه موسیقاییاش تغییر کند و مخدوش شود.
n چه راهکاری برای این مشکل پیشنهاد میکنید.
قدم اول این است که موسیقی خوب را در دسترس مخاطبان قرار دهیم. همچنین نکته مهم این است که اهمیت موسیقی مناسب را برای بچهها پررنگتر کنیم تا گوش آنها به موسیقی خوب عادت کند. اینها ضرورت کار است و باقی کارها و اقدامات نیاز به سیاستگذاری مدیران و مسئولان فرهنگی دارد.
n در خیلی از ترانههای پاپ از ساز دف استفاده میشود، عدهای مخالف این موضوع هستند، شما چه نظری دارید؟
دف، یک ساز سنتی است ولی نباید در استفاده از آن محدودیت قائل شویم. نکته مهم این است جایگاه این ساز اصیل باید حفظ شود و در کنار شعر و ترانه فاخر قرار بگیرد.
n عموم هنرجوها تصور میکنند طی چند ماه نوازندگی دف را یاد میگیرند؛ در این مورد توضیح دهید.
بله خیلیها تصور میکنند چند ماهه، تبدیل به یک نوازنده میشوند. همه مدرسان موسیقی با این پرسش کلیشهای مواجه میشوند که ما طی چه مدتی میتوانیم نوازنده شویم. به طور کل در موسیقی و هنر، زمان مطرح نیست چون همه چیز به خود هنرجو بستگی دارد. هنرجویی که زمان کافی برای تمرین صرف میکند و مشتاق یادگیری است قطعا با هنرجویی که زمان کمی برای تمرین در نظر میگیرد و علاقه و اشتیاق چندانی در آموزش ندارد و به چشم تفریح و وقت پر کردن به کلاس میآید فرق میکند. بدیهی است که مدت زمان و فرایند آموزشی آنها با هم متفاوت است. ممکن است یک نفر در یک سال به سطح عالی برسد و یک نفر به سطح متوسط.
n مهمترین چالش یک مدرس چیست؟
این سوال به نظرم برای هر کسی متفاوت است. مهمترین چالش من این است که به هنرجویانم یاد بدهم وقتی یک ساز سنتی را برای آموزش انتخاب میکنند باید موسیقی خوب و موسیقی سنتی گوش دهند. کسی که تا حالا آثار کامکارها و استاد شجریان و… را نشنیده چطور میتواند حس و حال موسیقی سنتی را درک کند و درست ساز بزند.
چالش دیگرم این است که به هنرجویان در همان ابتدای کار بگویم که نواختن ساز دف به هیچ وجه کار راحتی نیست و یک ماهه نمیشود تبدیل به نوازنده شد و باید دورههای آموزشی طی شود و نیاز به ممارست و صبوری و پشتکار دارد.
n وضعیت آموزش دفنوازی در قزوین را چگونه ارزیابی میکنید؟
خوشبختانه مدرسان و استادان خوبی در این چند سال شروع به کار کردند که فعالیت آنها باعث افتخار شهرمان است.
n چه توصیهای به هنرجویان تازه کار دارید؟
از سازی که مینوازید لذت ببرید؛ با عشق ساز بزنید و در انتخاب استاد دقت کنید. یادمان باشد کسی که نوازنده خوبی است لزوما معلم و نویسنده خوبی نیست.
n برای آموزش دف، کلاسهای گروهی بهتر است یا انفرادی؟
کلاسهای گروهی با خصوصی در سر فصلهای آموزشی کاملا متفاوت هستند. میزان تمرین و یادگیری و هوش موسیقی افراد متفاوت است و اینها مواردی است که یک مدرس در کلاسهای خصوصی میتواند مدنظر قرار دهد. در کلاسهای گروهی افراد با شرایط مختلف کنار هم مینشینند و این موضوع باعث میشود که هنرجوی پرتلاش و مستعد نتواند پیشرفت کند چون مدرس هماهنگ با جمع پیش میرود. کلاسهای خصوصی، خروجی بهتری دارد و در کلاسهای گروهی روی ابزارهای نوازندگی و شیوه گروهنوازی، پارتیتورخوانی، هماهنگی با سایر همنوازها و… بیشتر کار میشود در صورتی که به این موارد و مباحث در کلاسهای خصوصی خیلی پرداخته نمیشود.
n ضمن تشکر از همراهی شما؛ اگر صحبتی هست بفرمایید.
لطفا تعصبی روی استاد و بت کردن افراد نداشته باشیم. هیچ کس کامل نیست و شما میتوانید با دیدن کتابها و نوازندگی اساتید مختلف ذهن خلاقتری داشته باشید. خلاقیت در نوازندگی و تکنیکال بودن در حال حاضر حرف اول را میزند.
شما به عنوان یک نوازنده دف صرفا نباید با موسیقی و آهنگ، ساز بزنید؛ باید یاد بگیرید بداههنوازی کنید و استفاده از فیگورهای(حالتهای خاص) نامتعارف و خلق قطعات نو را بیاموزید.