تعارف؛ احترام یا عادتی دست و پاگیر؟
- شناسه خبر: 20794
- تاریخ و زمان ارسال: 28 شهریور 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
رومینا اسماعیلیپور
شاه عبدالعظیم یکی از نوادگان امام حسن مجتبی است. مرقد وی در شهرری و در چند کیلومتری جنوب تهران قرار گرفته است. از زمانهای گذشته که مردم تهران برای زیارت ایشان به شهرری سفر میکردند مردم ری از آن جایی که میدانستند مسیر مسافران تهرانی به شهرری نزدیک است و بههیچوجه در شهر آنها اقامت نمیکنند تعارف الکی بدرقه راه این مسافران میکردند که بفرمایید شب را همینجا استراحت کنید و صبح به منزلتان برگردید و به این طریق سعی میکردند که محبت گاهاً دروغین خود را به مسافران نشان دهند. از آن پس هر وقت شخصی تعارف الکی میکرد، مردم برای اینکه به او بفهمانند که از الکی بودن تعارف آگاهی دارند از ضربالمثل «تعارف شاه عبدالعظیمی» استفاده میکردند.
نکوهش تعارف قدمتی تاریخی دارد
در داستان معروفی دیگر مردی کنار جاده نشسته بود و غذا میخورد سواری از آن طرف میگذشت و او به رسم معمول یا بنا برعادت با عبارت بسما… بفرمایید، تعارفش کرد. سوار که این تعارف را جدی گرفته بود بلافاصله پیاده شد و گفت: میخ طویله اسبم را کجا بکوبم؟ و او که از تعارف بیمورد خود پشیمان شده بود گفت: سر زبان من… تعارف آب حمّامی نیز ضربالمثل دیگری است که در شرایطی گفته میشود که خرج و مایهای برای تعارف زننده نداشته باشد.
علاوه بر موارد گفته شده ضربالمثلهای بسیاری در نقاط مختلف ایران درباره فرهنگ تعارف رایج است. مثلهایی مانند: تعارف کرد برای خودش دردسر درست کرد (رامسری)
تعارف از تعارف خیزد (آذری). تعارف داهاتی یک به توقعش یک ده (تهرانی). تعارف سر پیمانه را پر نمیکند (بختیاری). وجود هر یک از این ضربالمثلها که از ایام قدیم گفته شده و کماکان همچنان در بین مردم رونق دارد به تنهایی نشاندهنده نکوهش و ضرر و زیانهای تعارف و رودربایستی است.
گاهی این تعارفات مرسوم ریشه در ابراز محبت و احترام ما ایرانیها و گاهی هم ناشی از رودربایستی و خجالت است. درحالیکه فرد تعارف کننده واقعاً قصد انجام عمل تعارف شده را ندارد.
در این گزارش به بحث درباره این رسم ایرانی که در زندگی روزمره ما رسوخ کرده و حتی پیامدهای غیرقابل جبرانی به همراه دارد خواهیم پرداخت. یکی از بارزههای فرهنگی ما ایرانیان در مقایسه با سایر کشور ها و فرهنگهای دیگر نوع برخورد و آداب و معاشرت رایج روزمره در تعاملاتمان است. شاید شنیده باشید که سایر مردم از ملل مختلف، ایرانیان را بهعنوان مردمانی مهربان، خونگرم و مهماننواز یاد میکنند. این صفات یادشده، بیتأثیر از فرهنگ موصوف در رفتار ایرانیان نیست و حتی میتوان گفت که سرمنشا اصلی صفات مذکور است. بهعنوان مثال از میهماننوازی و تعارفات که البته بیشتر در زمان گذشته رایج بوده است میتوان به ترجیح میهمان به میزبان اشاره کرد. چنانکه حتی تا اواخر دهه بیست هم روال به این صورت بود که مردم عیب میدانستند وقت نوروز به سفر روند مبادا میهمان به خانهشان مراجعت کرده و به در بسته بخورد. همین احترام و ارزشگذاری، از ایرانیان مردمانی خونگرم ساخته است.
تعارف از دید مردم جامعه
معین ضمن اینکه تعارفات را کاری بیهوده میداند که هیچ سودی نداشته و وقتگیر است برایم تعریف میکند: تقریباً ۱۷ سالم بود که خانوادهام تصمیم به خریداری یک باب مغازه گرفتند. در این صورت هم من مشغول میشدم و هم اینکه به نوبه خود سرمایه خوبی محسوب میشد. اما متأسفانه بهخاطر دخالتهای داییام که معین کاسب نیست و سرمایهتان برای اینجور کارها هدر میرود، خانوادهام از روی احترام و تعارفی که با داییام که از قضا بزرگ خانواده محسوب میشود داشتند از این کار منصرف شدند. درحالی که اگر همین مغازه را در حال حاضر داشتیم زندگیمان به طور کلی عوض میشد.
سعید میگوید: پساز سالها دغدغهی کاری، فرصت سفری چندین روزه برایم پیش آمد. برای تغییر احوال و روحیهام خیلی خوبه بود و واقعاً به چنین استراحتی نیاز داشتم. اما عمویم که در همان روزها تغییر شغل داشت با اصرار از من خواهش کرد که سفرم را کنسل کرده و کمکش کنم. من هم از روی رودربایستی و خجالت سفرم را لغو کردم و مجبور شدم تمام دوربینهای مغازه را رایگان جمع کرده و دوباره در مغازهی جدید راه بیندازم. از همان سالها تا به الان هنوز که هنوزه فرصت سفر برایم پیش نیامده و یکی از بزرگترین پشیمانیهای زندگیام همین تعارف بیجا بود.
نازنین میگوید: عمهام سال ۸۷ میخواست یک واحد آپارتمان بخرد و مقداری پول کم داشت. همان سالها حدود ۸ میلیون به او پول قرض دادم. چند سال گذشت اما از روی خجالت و رودربایستی که داشتم نمیتوانستم پولم را بخواهم. درحالی که همان سالها با ۵ میلیون میتوانستم پراید بخرم. نهایتا پولم را هم یکجا پس نداد.۵ـ۶ سالی زمان برد تا کامل پس گرفتم. خودم همان سالها سخت کار میکردم و الان با همان پول، پراید که سهل است عملاً هیچ کاری نمیتوانم انجام دهم.
ویلیام بیمن استاد مردمشناسی دانشگاه مینه سوتا معتقد است یکی از کارکردهای تعارف در جامعه ایران ایجاد ثبات اجتماعی است. زیرا از این راه هر دو نفر فارغ از جایگاه اجتماعیشان خود را در سطحی برابر هم قرار میدهند. آقای بیمن میگوید: یکی از دلایل اصلی تعارف چیزی است که من به آن دست پایین را گرفتن میگویم. در چنین شرایطی افراد سعی میکنند جایگاه طرف مقابل را ارتقا دهند و درعین حال جایگاه خود را تقلیل دهند.
نگاهی سادهتر: تعارف چیست؟
محمدجعفر یاحقی پژوهشگر و عضو شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی فرهنگ تعارف و رودربایستی را این چنین تعریف میکند: تعارف در لغت به معنی یکدیگر را شناختن و اظهار آشنایی است. که در تعاملات امروزه ایرانیان به این معانی بهکار میرود «اظهار آشنایی و احوالپرسی. درخواست کردن از کسی همراه با ادب. به اصرار خودداری کردن از قبول دعوتی یا چیزی علیرغم میل باطنی. احوالپرسی متکلفانه در ابتدای دیدار».
یاحقی میگوید: تعارف امروزه به صورت یک هنجار اجتماعی و درنهایت مشخصهای فرهنگی برای مردم ایران درآمده است. البته نمونههایی از آن با ویژگیهای متفاوت در بعضی ملل دیگر مانند ژاپن و هند نیز دیده میشود.
در جایی دیگر یا حقی اشاره میکند: تعارف تنها در بین قوم و خویشان رایج نبوده بلکه در هر صنف و طبقه شغلی برای خود آداب و ترتیبی داشته است. مثلاً در تهران قدیم، زورخانه برای خودش تعارفات خاصی داشته و قهوهخانه نیز تعارفاتی دیگر… تعارفای معمول در حمام هم برای خودش جداگانه مطرح بوده و آداب و ترتیب خاصی داشته است.
تعارف در زبان امروزی و رشوه در فرهنگ گذشته
یا حقی در ادامه میگوید: یکی از مفاهیم تعارف، هدیه دادن و هدیه فرستادن است که در زمانهای قدیم بیشتر رایج بوده البته امروزه هم به نامی دیگر در بین مردم رواج دارد که به آن «تعارف یا تعارفی بردن» میگویند. مثلاً هنگام عیادت بیمار یا وقتی به منزل کسی به ویژه برای اولینبار دعوت میشویم یا وقتی کسی از سفر حج یا زیارت برگشته است تعارفی میبریم. این رسم در میان اشخاص صاحب قدرت از قدیمالایام رشوه و حقوحساب تلقی میشده است. یکی از مصادیق آن تعارفها و هدایایی است که سلاطین برای یکدیگر میفرستادند. اگر سلاطین از این هدایا استفاده نمیکردند بهصورت اموال عمومی درمیآمد. تعارفی فرستادن در عصر ناصری برای علما و مردم عادی هم مرسوم بوده است چنانچه که یکبار علاءالدوله که از طرف علما محکوم به ترک وطن شده بود پساز آنکه مدتی در دهات ها متواری بود به تهران آمد و اول مبلغ زیادی برای مجتهدان تعارف فرستاد بعد به خانه یکایک آنها رفت دست بوسید و پا بوسید.
خورده فرهنگی به نام تعارف
حمید نبیزاده جامعهشناس و پژوهشگر میگوید: فرهنگ «تعارف و رودروایسی» نوعی فرهنگ مختص جامعه ایرانی است که ریشه در سبک زندگی و روش تربیتی جامعه ایرانی از اعصار قدیم تا به امروز دارد. اگر چه «اهل تعارف و رودروایسی بودن» خصلتی فردی محسوب میشود و از این جهت بیشتر منشا روانشناختی دارد، اما اثرات و پیامدهای چنین رفتاری تا حد زیادی جنبه جامعه شناختی دارد و افراط و تفریط در این نوع از رفتار میتواند عاملی تاثیرگذار بر روابط اجتماعی خرد جامعه باشد.
انحراف اجتماعی نتیجه رودربایستیهای بیمورد
نبیزاده ادامه میدهد: رودربایستی در واقع نوعی از ملاحظهکاری در رفتار با دیگران است که ممکن است گاهی اوقات رنگ و بوی تزویر و دورویی و حتی عدم صداقت نیز به خود بگیرد؛ چرا که فرد به خاطر برخی ملاحظات خاص در روابط اجتماعی خود دست به رفتارهایی میزند یا تن به کارهایی میدهد که خلاف میل باطنی اوست و غالبا منافع مادی یا غیرمادی خاصی نیز به دنبال ندارد که توجیه کننده رفتار فرد باشد. از همینرو با ادامه یافتن این رفتار و انباشت احساسات منفی ناشی از خلاف میل رفتار کردن، فرد در روابط شخصی و اجتماعی خود دچار مشکلات و چالشهای عدیده با سایر افراد جامعه میشود. به عنوان مثال برخی از این افراد که به انحاء مختلف مورد سوءاستفاده اطرافیان خود قرار میگیرند به مرور زمان دچار رنجیدگی و بدبینی نسبت به اهداف و نیات نزدیکان خود شده، شروع به بدگویی و غیبت میکنند و در نهایت با انفجار و تخلیه خشم انباشته شده طی سالیان متمادی، موجب تخریب روابط قدیمی خود میشوند.
البته تعارف و رودروایسی کارکردهای مثبتی نیز برای جامعه به همراه دارد. به عبارتی میتوان گفت وجود حد متناسب و بهجایی از این خصلت در افراد موجب بروز نوعی از رواداری و مدارای اجتماعی در بطن جامعه میشود که به نوبه خود جلوی بسیاری از تنشها و تعارضات بین فردی را میگیرد. این جنبه از رودروایسی و تعارف غالبا با شکلی از ایثار و از خودگذشتگی همراه است که چنانچه توسط سایرین مورد قدردانی قرار گیرد، موجب خشنودی و رضایت درونیِ فرد شده و باعث تحکیم روابط او با اطرافیان خواهد شد.
چگونه خصلت تعارفی خود را کنترل کنیم؟
نبیزاده میگوید: امروزه بسیاری از کارشناسان و متخصصان حوزه روانشناسی با تأکید بر تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس در چنین افرادی، راهکارهایی همچون یادگیری مهارت و کسب شجاعتِ «نه گفتن» را به اینگونه افراد توصیه میکنند تا بتوانند جنبههای افراطگونه رودروایسی و تعارف را از رفتار خود حذف کنند و به سطح مناسبی از رضایت درونی در روابط خود دست یابند. اگرچه این راهکارها بر روی بسیاری از افراد تاثیرات مثبتی بر جای گذاشته و منجر به تغییرات رفتاری مثبت در آنها شده است، اما در مواردی نیز این طرز رفتار مورد سوءاستفاده قرار گرفته و به عنوان توجیهی برای بیملاحظگی رفتاری، بیاحترامی نسبت به سایرین و عدم پذیرش مسئولیتهای فردی به کار میرود. به عنوان مثال، نوجوانی را در نظر بگیرید که در برابر برخی خواستههای منطقی والدین خود، مهارت و شجاعت «نه گفتن» را به رخ میکشد و با نپذیرفتن خواستههای والدین خود، هم رفتار گستاخانهای در برابر آنها دارد و هم از زیر بار مسئولیتهای خود شانه خالی میکند.
در پایان گفتوگو شاید بیمورد نباشد که به شعری از ایرج میرزا که در نکوهش تعارف سروده شده است اشارهای کنم: «یا رب این عادت چه میباشد که اهل ملک ما گاه بیرون رفتن از مجلس ز در رُم میکنند».