تحلیل ساختاری و ارائه راهکارهای کلنگر برای کاهش بار شبکه در همه بخشها
- شناسه خبر: 58354
- تاریخ و زمان ارسال: 17 اردیبهشت 1404 ساعت 07:30
- بازدید :
آرزو سلخوری
با رشد فزاینده تقاضای انرژی الکتریکی در ایران و همزمان، محدودیتهای منابع تولیدی (از جمله کاهش سطح آب سدها، فرسودگی نیروگاهها و کاهش راندمان شبکه)، نظام برق کشور در دهه اخیر با بحران تداومپذیر و چندلایهای مواجه شده است؛ کاهش بار مصرف، نه یک اقدام موقت، بلکه یک راهبرد ملی است که نیازمند طراحی سیاستهای کلنگر، تقویت فناوریهای نوین، اصلاح نظام تعرفهگذاری، و تغییر رفتار مصرفکنندگان در تمامی بخشهاست.
ـ از هشدار تا بحران
تقریباً نیمی از تابستانهای ایران در سالهای گذشته با هشدارهای مکرر درباره کمبود برق، برنامههای زمانبندی خاموشی، یا درخواستهای مکرر برای صرفهجویی سپری شدهاند.
این وضعیت نهتنها به خاطر تغییرات اقلیم و کاهش منابع آبی بلکه به دلیل ترکیب معیوب سیاستگذاری انرژی، فرسایش زیرساختهای تولید و انتقال و نبود سیستمهای هوشمند در مدیریت مصرف پدید آمده است.
ـ ساختار مصرف برق در ایران: مرور آمار و سهمبندی
بر اساس آخرین دادههای شرکت توانیر و مرکز آمار ایران، ساختار مصرف به شرح زیر است:
بخش خانگی: حدود ۳۰ تا ۳۵٪
بخش صنعت: حدود ۳۳٪
بخش کشاورزی: حدود ۱۸٪
بخش اداری و عمومی: حدود ۱۰٪
سایر بخشها (حملونقل، تجاری، روشنایی معابر و…): حدود ۴٪
نکته مهم: در ساعات اوج مصرف (پیک تابستان)، بار عمدهای از مصرف بر دوش بخش خانگی و تجاری ـ اداری است که عمدتاً ناشی از وسایل سرمایشی (کولرهای گازی کمبازده) است.
ـ آسیبشناسی ساختاری
الف) نظام تعرفهگذاری غیرکارآمد
تعرفه برق در ایران شدیداً یارانهای است، مصرفکنندگان پرمصرف انگیزهای برای اصلاح رفتار ندارند و مشترکان کممصرف نیز پاداش کافی دریافت نمیکنند.
ب) نبود کنتورهای هوشمند و دادهمحور
بیش از ۸۰٪ کنتورها هنوز غیرهوشمند هستند؛ بنابراین امکان پایش لحظهای، اعمال تعرفه پویا، یا هشدار مصرف وجود ندارد.
ج) مصرف انرژی خارج از منطق اقلیمی
در اقلیم گرم و خشک، کولرهای گازی بدون استاندارد در ساعات اوج فعال هستند، در شمال کشور، گرمکنندههای برقی در پاییز و زمستان شبکه را بارگذاری میکنند.
د) فرسودگی در شبکه تولید و انتقال
راندمان متوسط نیروگاههای حرارتی زیر ۳۷٪ است. در اروپا این عدد به ۴۵ تا ۵۰٪ میرسد. تلفات شبکه نیز بالاتر از میانگین جهانی است (حدود ۱۰٪).
4ـ رویکردهای پیشنهادی برای کاهش بار مصرف
بخش خانگی:
تعرفهگذاری پلکانی واقعی (TIB): نهفقط برای هشدار، بلکه با اثرگذاری محسوس در قبض نهایی. پرمصرفها یارانه را به دولت بازگردانند.
توزیع یارانه هدفمند به خانوادههای کممصرف و کمدرآمد برای خرید کولر اینورتر
توسعه بازار تجهیزات هوشمند خانگی با مشوقهای مالیاتی
آموزش هدفمند در مدارس و رسانهها برای «سواد انرژی»
راهاندازی اپ ملی «مدیریت انرژی» با دسترسی لحظهای به مصرف هر خانه
بخش صنعت:
قراردادهای Demand Response با توانیر: صنایع موظف باشند بار پیک خود را در تابستان جابهجا کنند؛ در مقابل، تخفیف تعرفهای بگیرند.
تجهیز کارخانههای بالای ۵ مگاوات به سامانه EMS Energy Management System))
معافیت گمرکی برای واردات تجهیزات کاهشدهنده مصرف (VFD، خازنهای اصلاح ضریب توان و…)
نظام رتبهبندی انرژی صنایع و الزام به ارتقاء سالانه بهرهوری
ـ بخش کشاورزی:
برنامه زمانبندی خاموشی داوطلبانه پمپهای آب با مشوق مالی یا آبیاری شبانه
توسعه نیروگاههای خورشیدی کوچک برای تامین برق چاهها (با وام بلندمدت)
تبدیل موتورپمپهای دیزلی به پمپهای برقی دارای کنترل دور
ـ بخش عمومی و اداری:
الزام همه ادارات به کاهش حداقل ۲۰٪ مصرف نسبت به سال گذشته
افزایش ساعت کاری در صبح و حذف ساعات پیک (مراجعهپذیری ۶ تا ۱۳)
نصب پنلهای فتوولتاییک روی مدارس و ساختمانهای دولتی
خاموشی اجباری سیستمهای سرمایشی از ساعت ۱۴ به بعد
ـ راهکارهای بینبخشی و ملی:
اجرای طرح «تجهیز ۵ میلیون خانه به پنل خورشیدی کوچک» تا ۱۴۰۸
راهاندازی بازار بورس انرژی برای برق مصرفنشده (Negawatt Trading)
نصب کنتورهای هوشمند در ۲۰ میلیون اشتراک پرمصرف تا ۱۴۰۵
حمایت از استارتآپهای مدیریت انرژی و فناوریهای کممصرف داخلی
اصلاح ساختار یارانه انرژی با اصل «پاداش صرفهجویی» نه «تنبیه مصرف بالا»
ـ نمونههای جهانی موفق
ژاپن: پس از زلزله فوکوشیما، با کمپین “Setsuden” مصرف برق را ۲۵٪ کاهش دادند.
آلمان: با تعرفههای ساعتمحور و هوشمندسازی شبکه، موفق به کاهش ۱۸٪ مصرف پیک شدند.
هندوستان: در ایالت گجرات، کشاورزان با برق شبانه مجانی به آبیاری دقیقتر و کاهش مصرف رسیدند.
ـ نتیجهگیری: عبور از بحران یا ورود به فروپاشی انرژی؟
اگر مصرف برق در سالهای آینده با همین نرخ رشد ادامه یابد و تولید برق با کندی توسعه یابد، خاموشیها از یک اختلال فصلی به یک بحران ساختاری تبدیل خواهد شد. اما ایران ظرفیت عبور از این بحران را دارد، به شرط آنکه سیاستگذاریها هوشمند، علمی، مشارکتمحور و مبتنی بر فناوری نوین باشند. مهمتر از همه، اگر شهروند ایرانی بداند هر کیلووات ساعت کمتر، یعنی گامی بهسوی تابستان بدون خاموشی، انگیزه برای همراهی نیز افزایش خواهد یافت.