«بیگانگی» آفت امروز شهرنشینان
- شناسه خبر: 40023
- تاریخ و زمان ارسال: 10 مرداد 1403 ساعت 07:30
- بازدید :

پدید آمدن شهرها بزرگترین انقلاب فرهنگی و برجستهترین روند اجتماعی بشر در روابط متقابل انسانها با یکدیگر به شمار میرود، اما رفتهرفته با تغییرات شهری آفتی به نام «بیگانگی» در بین شهرنشینان رواج یافته است.
به گزارش ایرنا، شهر از دیدگاه جامعهشناسی و روانشناسی اجتماعی، پیچیدهترین سکونتگاه انسانی است که در آن وسیعترین روابط انسان، محیط و طبیعت شکل میگیرد، بنابراین بستر و محیط زندگی انسان باید علاوه بر تامین نیازهای زیستی و مادی بتواند هر چه بیشتر به نیازهای اجتماعی و روانی انسان ـ محیطی از جمله ادراک رضایی، احساس تعلق و زیبایی پاسخ دهد.
حضور انسان واقعیتی به نام شهر را پدید میآورد و انسان نیز جامعه را شکل میدهد. شهر، حاصل مجموعه روابط میان بازیگران اجتماعی است که شکل آن از چگونگی روابط تبعیت میکند.
اما عوامل بسیاری بر الگوهای روابط انسانی و کیفیت روابط اجتماعی تاثیرگذار بوده و تعیین کننده اصلی شیوه زندگی شهری است، همانطور که انسان در فضای شهری همواره به دنبال معنایی مشترک میگردد و اگر به آن نرسد به از خودبیگانگی دچار میشود.
پیوند بیگانگی با تحرکات عصبی
جامعه شناسان تعاریف متعددی برای مفهوم از خودبیگانگی دارند، برای مثال از منظر گئورک زیمل (جامعهشناس آلمانی) اشکال کنش (روابط اجتماعی) تحت تاثیر حجم یا اندازه گروه هستند و لذا متناسب با افزایش اندازه گروه، اشکال کنش نیز تغییر پیدا میکند و با توجه به متفاوت بودن حجم یا اندازه شهر و روستا، اشکال کنش نیز در شهر و روستا با یکدیگر متفاوت است.
این جامعهشناس معتقد است، افراد در زندگی شهری به دلیل تغییرات سریع و شتاب زندگی روزمره و تحرکات عصبی دیگر هیچ واکنشی نسبت به پدیدهها و رخدادهای اطراف خود ندارد و به بیگانگی در شهر مبتلا میشوند.
جامعهشناس دیگری به نام لوییس ویرث (جامعه شناس شهری و عضو مکتب شیکاگو) معتقد بود، در گروههای بزرگی همانند شهرها به دلیل حجم زیاد و عدم شناخت ناشی از آن، روابط افراد سطحی و ضعیف، زودگذر و توام با گمنامی است؛ در حالی که فرد در قیود روابط شخصی و عاطفی آزادی پیدا میکند. اما از سوی دیگر، پیمان اجتماعی و احساس تعلق، وابستگی و مشارکت نزدیک را از دست میدهد.
این جامعهشناس میگوید، حجم بزرگ سکونتگاه موجب تفاوت و تمایز بیشتر میشود که در فضای شهری گروههای گوناگون بر حسب قومیت، نژاد، جایگاه اجتماعی، شغل و مانند آن انعکاس پیدا میکند و این امر منجر به قطعه گرایی در روابط اجتماعی میشود.
روابط غیرشخصی، مصنوعی، موقت و قطعهای، تنشی بین فردیت و آزادی فردی به وجود میآورد، زیرا فضای شهری گسترده سبب تضعیف فردیت و تقویت آزادی فردی میشود، از این رو زندگی در شهر بزرگ حالت آنومیک (ناهنجاری اجتماعی) به خود میگیرد و هرج و مرج اخلاقی به وجود میآید و برای مقابله با آن کنترلهای رسمی افزایش مییابد.
هویت ناپایدار و فرهنگ متفاوت مهاجران شهری
مصداق صحبتهای این جامعهشناس (ویرث) را میتوان در روابط مردم شهرهای کشور خودمان و حتی استان قزوین نیز مشاهده کرد. خانهها و فضای شهری متاثر از منازل مردم همگی نشانهای از بیگانگی را در روابط کنشگران شهری القا میکند، به خصوص در روابط همسایگی آپارتماننشینها بخصوص در محدوده خانههای مسکن مهر که از قومیت و فرهنگهای مختلف مهاجران در آنجا سکونت دارند.
متقاضیان خرید این خانههای مقرون به صرفه، خانوادههای نوپا و اقشار آسیبپذیری همانند خانوارهای با درآمد پایین، تکسرپرست و سالمندان شدند که بافت اکثریت این شهرکها دچار فقر شهری، هویتی و ناپایداری بوده و با شکلگیری هویتهای ناقص و متناقض در افراد موجب بروز هرج و مرج اخلاقی و ناهنجاری میشود.
همچنین از سویی دیگر، نظام سرمایهداری با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و تاریخی جهت حفظ سرمایه، فضا را به کالا تبدیل کرده و فضا ماهیت غیرانفعالی خود را از دست داده و ماهیت ابزاری پیدا کرده و به صورت یک کالا و ابزار، مورد استفاده قرار میگیرد که مصداق آن را میتوان از ساختمانها و آپارتمانهای لوکس و پر زرق و برق محدوده پونک و ملاصدرا در قزوین نام برد و به عبارت دیگر نشان دهنده تغییر تولید سرمایهداری مدرن از بنیان صنعتی به شهری است.
حالا در این فضای سرمایهداری شهری، ناسازگاری میان فضاهای متنوع و متعدد از یک سو و هماهنگ نبودن آن با فرهنگ جامعه از سوی دیگر، سبب بیگانگی فرد در محیط شهری شده و فضا قابلیت از خودبیگانه کننده یافته است و علت اصلی و منشاء از خود بیگانگی زندگی روزمره، مواجهه انسان با فضاهای جدید در زندگی روزمره بوده و بنابراین تجربه فضایی دربردارنده عمل تولید و بازتولید اجتماعی است.
شهر یک فرایندی دارد که سلطه ساختار فضای جریانهای امروزی آن در جهان جدید موجب کاهش تماسهای حضوری و استفاده کمتر افراد از سینما، کنسرت، تئاتر و کلوپهای ورزشی، زوال سنت گفتوگو و شبکه روابط اجتماعی افراد شده و تمامی ابعاد زندگی شهری را تحت تاثیر قرار میدهد.
سوتیتر: بیگانگی شهری به ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی شهر وابسته شده و از این نظر هر شهری بسته به نوع فرهنگ و اجتماع خود انواع بیگانگی را تجربه میکند اما آنچه حائز اهمیت است، افزایش بیگانگی در بین مردم شهرهای امروزی است و این هشداری برای مدیران شهری محسوب میشود چرا که آدمهای امروزی، سرهایشان در گریبان است و سلامت را پاسخ نخواهند گفت.