به جای دستگیری، دست بگیرید!
- شناسه خبر: 2261
- تاریخ و زمان ارسال: 12 مهر 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
اکنون باید به جای دستگیریهای وسیع، حاکمیت دست معترضین را بگیرد و به آنان کمک کند که به شکلی مساله به نقطه پایان برسد. در شرایطی که نتیجه، برد یک طرف و باخت طرف دیگر نباشد و هزینهها بیشتر از این نشود. اگرچه آشتی ملی به آرمانی غیرقابل دسترس تبدیل شده است.
¢ اشکال اول اینکه از یک اعتراض ساده، آوردگاه حق و باطل ساخته شده است. معلوم است که دشمنان انقلاب از هر روزنهای که بخواهند علیه حاکمیت نظام استفاده میکنند. این نکته فهمیدنش سخت نیست. آمریکا با تمام قدرت رسانهایاش پشتیبان مردم و معترضین ایستاده است و کوتاه هم نمیآید. همینهایی که از هیچ تحریمی علیه ملت ایران دریغ نکردهاند و اجازه هم نمیدهند حتی دارو و وسایل پزشکی به ایران بیاید؛ در حالی که میدانند دود تحریمها مستقیما به چشم توده مردم میرود؛ اما در همین شرایط هم باز به طبل تحریم میکوبند. اما از حق اعتراض مردم و توسعه و تعمیق حقوق بشر و حقوق شهروندی مردم ایران کوتاه نمیآیند!! اما چرا حاکمیت باور نکرده است که مقابلش، وسط میدان، بخشی از مردم خودش ایستادهاند نه منافقین و نه استکبار جهانی. بدیهی است که منافقین و استکبار هر چه از دستشان بربیاید علیه نظام دریغ نمیکنند. اما وسط میدان، آنها مقابل حکومت ایستادگی نمیکنند؛ جوانهای معترض خشمگین خودمان هستند. بنابراین حکومت باید هر چه فریاد دارد سر دشمنان بکشد؛ اما در عین حال بداند که اگر لطمهای به مردم معترض وارد شود؛ دودش مستقیم به چشم خودش میرود.
اگر همسایهای که با شما دشمن است فرزندتان را سپر بلای خودش بگرداند؛ شما در دشمنی با همسایه هر چه تیر دارید به فرزندتان نمیزنید. چون در هر حال شما ضرر میکنید و دشمن استفاده. سعی میکنید حساب فرزندتان را از حساب همسایه دشمن جدا کنید.
¢ اشکال دوم اینکه خود مطلق پندارهایی چون روزنامه کیهان و حسین شریعتمداری و امثال حسن عباسی و سعید قاسمی میان مایه، تمام هم و غمشان این بوده و هست که هرکس را که کمترین اختلاف سلیقه با اهالی قدرت دارد؛ چنان لجنمال کنند که دیگر امکان ورود به سیاست و قدرت برای هیچکس جز خودشان نباشد. کاری کردند که امثال دکتر پزشکیان آخرین نفراتی هستند که در مجلس و مناصب قدرت باقی ماندند که آنها هم به معنای کامل پاکسازی خواهند شد.
حاکمیت وقتی آلترناتیو منعطف نداشته باشد؛ یا باید بشکند یا شکسته شود و این بزرگترین اشتباه سالهای اخیر نظام بوده است. به اسم فتنه هر سلیقه غیر خود را چنان از صفحه روزگار محو کردند که در روزهای سخت مثل امروز، نمیدانند با چه کسی یا کسانی باید مذاکره کنند که با پادرمیانی آنان، غائله اغتشاش را ختم به خیر کنند.
در همه نظامهای دموکراتیک در دنیا دو حزب یا دو سلیقه و دو نظر وجود دارد که هر دو داخل حاکمیت است. زمانی شرایط جهانی نیاز به برخوردهای تند و سخت افزاری دارد. مثلا حزب جمهوریخواه حاکم میشود و زمانی که نیاز به انعطاف است؛ حزب دموکرات. مثال ما درباره آمریکاست. در حالیکه در همه نظامهای دموکراتیک این اصل صادق است.
اکنون حاکمیت میخواهد مذاکره کند. رئیس جمهور مصاحبه میکند و قول میدهد اعتراضها را بشنود. اما کو ساز و کار آن؟
با چه کسی صحبت کند که قول بدهد و قول بگیرد و مسائل مورد نظر معترضین را پیگیری کند؟ رهبر و بزرگتر و سرنخی میان معترضین وجود ندارد. ساز و کاری باقی نگذاشتهاند. قولی هم که آیتا… رئیسی به پدر و مادر مهسا میدهد؛ زمین میماند. بنابراین رئیس جمهور مصاحبه میکند اما حاکمان کف میدان، کار خودشان را انجام میدهند.
نهایت چه میشود؟ حکومت که با اعتراض و اعتصاب سقوط نمیکند. اینان که حرکتهای این روزها را با انقلاب 57 مقایسه میکنند؛ آنقدر بیسواد و بیمایه نیستند که ندانند این دو مقطع و حرکت از جهت رهبری و شرایط محیطی اساسا قابل مقایسه نیستند. اما وعده پیروزی میدهند تا هزینه را بالا ببرند و همه ساختار نظام درگیر برخوردهای میدانی روزمره بشود؛ تا آنان بتوانند امتیازات خود را از شرایط بگیرند.
¢ اشکال سوم اینکه برخلاف شعارهای اول انقلاب و اندیشه رهبران و ایدئولوگهای نظام، حاکمان، خود را واقعا نوکر مردم نمیدانند و آنان را هم ولینعمت خود نمیخوانند. همواره از موضع قدرت و حاکمیت با مردم صحبت میکنند. سخنان امام(ره) را که این روزها از قضا دوست و دشمن به آن استناد میکنند؛ گوش کنید. با چه خضوعی با مردم و از مردم سخن میگویند. اکنون متاسفانه کم کم حاکمیت از نیازش به رای مردم هم خود را اغناء کرده است. هیچ تلاشی نمیشود که حضور مردم در انتخاباتها گسترده شود. رهبری نظام هم که در انتخابات به تضییع حق یک نامزد اعتراض میکند؛ توجه نمیکنند. تازه طلبکار مردم هم هستند که رای اشتباه دادید!! و فلان قضیه بهمان شد!!
ببینیم این تفکر بعد از دو انتخاباتی که مردم در آن کمترین درصد حضور را در چهل سال اخیر داشتند؛ چه گلی به سر مملکت میزند. جایی نوشتم جوانان معترض امروز، همانهایی هستند که روز انتخابات، به نیامدنشان از موضع قدرت، بیاعتنایی شد.
¢ سخن آخر اینکه دست معترضین را بگیرید. با دستگیری، آشتی ملی صورت نمیپذیرد. حکومت به این مردم بیشتر از سلاح و موشک و حتی قدرت هستهای نیاز دارد. جمهوری اسلامی بدون مردم هیچ است.