برای نوشتن “سوناتِ ناتمام یک زندگیِ مشترک” از یک داستان واقعی وام گرفتهام
- شناسه خبر: 8843
- تاریخ و زمان ارسال: 23 بهمن 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
محمدرضا مقدم
اشاره
چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر امسال با موفقیت “نیما حسنبیگی” مستند ساز و نمایشنامهنویس قزوینی همراه بود. وی با نمایشنامه “سوناتِ ناتمام یک زندگیِ مشترک” موفق شد سیمرغ بلورین این دوره از جشنواره را در بخش نمایشنامهنویسی به خود اختصاص دهد. حسنبیگی در سالهای اخیر موفقیتهای متعددی را در جشنوارههای داخلی و خارجی کسب کرده است. به همین دلیل گپو گفتی با او داشتهایم که در ادامه از خاطر شما میگذرد.
ـ در ابتدا لطفا خودتان را برای مخاطبان معرفی کنید:
نیما حسنبیگی هستم؛ 24 اسفند 1361 در محله تهران قدیم قزوین متولد شدم.
کار هنری را از سال 1380 با داستاننویسی شروع کردم. از سال 1384 با حضور در کارگاههای نمایشنامهنویسی دکتر حمید امجد در موسسه فرهنگی هنری کارنامه به طور جدی و حرفهای به نمایشنامهنویسی پرداختم. در سال 1385 با وارد شدن به انجمن سینمای جوانان ایران به فیلمنامهنویسی و فیلمسازی روی آوردم. تا امروز شانزده فیلم تولید کردهام؛ نُه فیلم مستند و هفت فیلم کوتاه داستانی و یا تجربی. با فیلمهای «گوشوارههای ابریشمی»، «پُلهای پنهان» و «جنگ و صلح» در بیش از 30 جشنواره خارجی حضور داشتم و سه جایزه بینالمللی نیز کسب کردهام؛ جایزه بهترین فیلم مستند از فستیوال جهانی OTB در فلوریدا برای مستند “پُلهای پنهان” در سال 2022 کسب کردم. همچنین برنده جایزه بهترین فیلم مستند از نخستین جشنواره فیلم کوتاه رویابافها در بخارست رومانی برای مستند “گوشوارههای ابریشمی” در سال 2021، برنده جایزه مستند کوتاه در بخش “شناخت” در هفدهمین جشنواره جهانی فیلم “آکولاد” در کالیفرنیا برای مستند “گوشوارههای ابریشمی” در سال 2020 نیز شدهام.
ـ جدا از فیلمنامهنویسی در حوزه نوشتن کتاب هم فعالیت دارید؟
دو کتاب مستقل از اینجانب منتشر شده است؛ یکی با نام “فریدون مردِ میدون” که مجموعه داستان کوتاه است و دیگری “چکامه تاریخ” که نمایشنامه است. “فریدون مرد میدون” را انتشارات پایتخت در سال 1398 به چاپ رسانده و “چکامه تاریخ” را انتشارات هنرِ دفاع در سال 1401 منتشر کرده است. همچنین دو نمایشنامه در دو مجموعه نمایشی از اینجانب منتشر شده است؛ نمایشنامه “سردِ سُرخِ تبریز” توسط انتشارات ریتم در سال 1398 و نمایشنامه “نقلِ مُردگان” توسط انتشارات سه سهتار در سال 1401.
همچنین نویسنده فیلمنامه دو سریال کمدی تلویزیونی با نامهای “خان بابا و ارثیه فامیلی” به مناسبت نوروز 1397 و “خوش آمدید آقای عبید” به مناسبت نوروز 1399 بودم.
ـ لطفا کمی بیشتر در مورد فیلم مستند “گوشوارههای ابریشمی” توضیح دهید:
برای تولید دو فیلم مستند به نامهای “گوشوارههای ابریشمی” و “پُلهای پنهان” پیش از شروع پاندمی کرونا به چین سفر کردم. گوشوارههای ابریشمی مستندی درباره جاده ابریشم باستانی است که فصلِ مشترکهای باستانی و اساطیری دو تمدن کُهنِ ایران و چین را در امتدادِ جاده ابریشم واکاوی میکند. پُلهای پنهان به بررسی دو نمایشِ آیینی سنتی ایران و چین میپردازد که فُرم مشترک دارند؛ بخشیهای شمال خراسان و نمایش کُهن سوجو پینگتان در شرق چین.
ـ اگر اشتباه نکنم دو مستند هم در مورد اقبال آذر ساختهاید؛ در این مورد هم توضیح دهید:
طی سالهای 1391 تا 1393 دو فیلم مستند درباره ابوالحسنخان اقبال آذر تولید کردهام؛ اولی با نام “اقبالِ ایران” به تهیهکنندگی انجمن سینمای جوانان و دیگری با نام “وارثِ باربد” تهیه شده در شبکه استانی قزوین.
ـ در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
هم اکنون نیز در حال تولید مستندی درباره قربان خان شاهی ـ از خوانندگان هم عصر اقبال آذر و عارف قزوینی هستم. این فیلم تهیه شده در “مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی” است.
ـ در طول سالهای اخیر عملکرد موفقی در جشنوارهها داشتید؛ اگر موافقید در این مورد بیشتر برای مخاطبان توضیح دهید:
در سال 1387 برنده دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه از نهمین جشنواره منطقهای سینمای جوان در بوشهر برای فیلمنامه “خاتون” شدم. در سال 1388 مقام دوم را در دومین جشنواره فیلمنامهنویسی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای فیلمنامه “پنجرهای رو به کودکی” کسب کردم. در سال 1391 برگزیده بخش نمایشنامهنویسیِ سی و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر برای نمایشنامه “کلاغها مرگ میبارند” شدم. در سال 1392 جایزه اول فیلمنامه را در دومین جشنواره ملی فیلم “اشراق” برای فیلمنامه “انتهای سفر پروانهها” کسب کردم. در سال 1393 برنده جایزه سوم بخش نمایشنامهنویسی در هفدهمین جشنواره ملی تئاتر مقاومتِ خرمشهر برای نمایشنامه “ما برای میهنمان جنگیدیم” شدم. در سال 1398 جایزه دوم را در جشنواره ملی میرزا آقا تبریزی برای نمایشنامه “سرد سرخ تبریز” کسب کردم. و امسال در بخش نمایشنامهنویسی چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر برای نمایشنامه “سوناتِ ناتمام یک زندگیِ مشترک” برنده جایزه اول ـ تندیس جشنواره و دیپلم افتخار ـ شدم.
ـ به “سوناتِ ناتمام یک زندگیِ مشترک” بپردازیم؛ خوشبختانه این نمایشنامه در جشنواره فجر امسال موفق به دریافت سیمرغ شد. داستان این نمایشنامه واقعی است؟
نمایشنامه “سوناتِ ناتمام یک زندگیِ مشترک” داستان زندگی زناشوییِ زن و مردی را روایت میکند که هفت سال پس از ازدواج، از هم جدا میشوند. در نگارش این نمایشنامه از اتفاقات یک پرونده واقعیِ طلاق وام گرفته شده و تلاش شده با استفاده از فُرم و قراردادهای نمایشهای آیینی سنتی (همچون تعزیه و نقالی) فضای تئاتریِ مُدرن ساخته شود. کاراکترها همچون شبیه خوانانِ تعزیه، گاهی از قالب خود خارج میشوند و در مورد اتفاقاتِ نمایش گفتگو میکنند. این چنین به تماشاگر یادآوری میشود که این نمایش جنبه تحلیلی دارد و هدفِ نمایش، قهرمان سازی و احساسات گرایی نیست. از طرفی به دلیل استفاده از بعضی ویژگیهای تئاترِ مستند، میتوان این متن را نمایشنامهای پژوهشی نیز دانست؛ نمایشنامهای که یکی از دلایل ریشهای و پنهان طلاق در ایران را واکاوی میکند. در جشنواره تئاتر فجر امسال آثارِ بخشِ نمایشنامهنویسی مورد داوری دکتر شهرام زرگر، نصرا… قادری، حسین جعفری و ایوب آقاخانی قرار گرفت.
ـ در خاتمه از برنامههای آیندهتان بگویید:
از برنامههای آیندهام میتوانم به اجرای صحنهای نمایشنامه سوناتِ ناتمام یک زندگیِ مشترک، همچنین تولید مستندی درباره بخشی از تاریخِ بویینزهرا و تولید فیلمِ داستانیِ بلندی بر اساس یکی از کتابهای “اروین د. یالوم” اشاره کنم و همچنین کتابی درباره فیلمهای دیوید فینچر با ترجمه من و همسرم صبا کاظمی در دست چاپ است.