برابری
- شناسه خبر: 19553
- تاریخ و زمان ارسال: 7 شهریور 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
مهناز اسماعیلی ـ پژوهشگر اجتماعی و حقوقی
«برابری» از الهامبخشترین واژههای تاریخ بشری و بیگمان در کنار عدالت، یکی از آرمانهای دیرین انسان بوده؛ آرمانی که در ادیان آسمانی همواره بر آن تاکید شده است. اصل برابری پس از پایان قرون وسطی در اندیشههای سیاسی اهمیت بیشتری یافت و این امر پس از عصر روشنگری، یعنی سدهی هجدهم میلادی، با آثار کسانی چون «ژان ژاک رسو» و «امانوئل کانت» به اوج خود رسید. بدین مفهوم که به تدریج مرکز توجه انسانها از «موقعیت» و «نقش» افراد که ناشی از طبقه و نقش اجتماعی آنان بود به «موقعیت انسانی» افراد که ناشی از انسان بودن آنان بود، تغییر یافت. تا آن زمان، وقتی از موقعیت و نقش کسی سخن میرفت، در واقع به قدرت و امتیازات وی اشاره میشد که برای او موقعیتی نابرابر با دیگر افراد فراهم میکرد و فقط با ظهور اندیشه برابری و اعتقاد به موقعیت مساوی برای همه انسانها بوده که ایده حق در افق سیاست، حقوق و اخلاق پدیدار گردیده است. بنابراین اهمیت یافتن برابری در نهایت به معنای اهمیت یافتن مفهوم «حق» بوده است.
مفهوم برابری
تفاسیر و مفاهیم مختلف برابری به شرح ذیل است:
1ـ برابری آن است که هیچکس حق ندارد بیش از دیگری حق دخالت در ادارهی کشور را به خود اختصاص دهد، مگر این که نمایندگی داشته باشد.
2ـ رهایی افراد از استثمار، حق برابر آنها به منظور استفاده از نعمتهای مادی و معنوی موجود در جامعه مطابق کار انجام شده.
3ـ تمام مردم از امکانات مساوی استفاده کنند، یعنی از نظر حقوق با یکدیگر برابر باشند اعم از سیاه و سفید و ثروتمند و فقیر مشمول یک قانون باشند و امتیازی جز نیروی درک و فهم و لیاقت و دانش در میان نباشد.
بند اول: برابری در اسناد بینالمللی حقوق بشر
در مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر به تساوی حقوق مرد و زن تصریح شده است. همچنین در مواد مختلف به برابری تمام افراد بشری از لحاظ حیثیت و حقوق (ماده 3) و برخورداری کلیه افراد از تمام حقوق و آزادیهای اعلام شده در اعلامیه بدون هیچگونه تمایز به ویژه از حیث نژاد، رنگ، جنس، مذهب، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت دیگر تاکید شده است.
همچنین در ماده 7 اعلامیه حقوق بشر تصریح شده است: «همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض و بالسویه از حمایت قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد و بر علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید به طور مساوی از حمایت قانون بهرهمند شوند.»
بند دوم: برابری در میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی
به استناد بند 1 ماده 2 میثاق، کشورهای عضو، متعهد میشوند که حقوق شناخته شده در میثاق را بدون هیچگونه تمایز از قبیل نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی یا عقیده دیگر اصل و منشا ملی یا اجتماعی، ثروت، نسب یا سایر وضعیتها در خصوص افراد مقیم در قلمرو و تابع حاکمیتشان محترم شمرده و تضمین کنند. همچنین به استناد ماده 3 تامین تساوی حقوق زنان و مردان در استفاده از حقوق مدنی و سیاسی از جمله تعهدات کشورهاست و استناد بند 1 ماده 4 میثاق، اتخاذ هرگونه تدابیر، حتی در مواقع اضطراری نباید منجر به تبعیضی منحصرا بر اساس نژاد، رنگ، جنس، زبان، اصل و منشا مذهبی یا اجتماعی شود.
بند سوم: برابری در میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
بند 2 ماده دوم میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، کشورهای عضو را متعهد میسازد که در اعمال حقوق مذکور در میثاق، از اعمال هرگونه تبعیض از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی یا هرگونه عقیده دیگر اصل و منشا ملی یا اجتماعی، ثروت، نسب یا هر وضعیت دیگر خودداری کرده و حتی عدم اعمال تبعیض را نیز تضمین نمایند. همچنین در ماده 7 میثاق، کشورهای طرف میثاق را به رسمیت شناختن مزد منصفانه و اجرت مساوی برای کار با ارزش مساوی و تساوی فرصت و تساوی کامل در آموزش و پرورش برای همه افراد موظف کرده است.
انواع برابری:
الف) برابری حقوقی: یکی از نخستین باورها راجع به برابری که بر اندیشه سیاسی تاثیر دارد باوری است که میتوان از آن به عنوان «برابری بنیادین» نام برد و به این معناست که همه مردم به سبب برخورداری از گوهر انسانی با یکدیگر برابرند و در بند 14 اصل 3، اصل 19 و اصل 20 قانون اساسی جمهوی اسلامی ایران به اصل برابری افراد در مقابل قانون اشاره شده است. اصل 20 قانون اساسی بر برابری همه شهروندان مقابل قانون تاکید کرده و این حمایت را به تمامی حقوق شهروندان تعمیم داده است. بدیهی است به مدد این اصل مبنایی میتوان کلیه اصول منشعب از اصل برابری را واجد ارزش قانونی دانست.
ب) برابری فرصت: برابری فرصت، چیزی بیش از برابری حقوقی است. منظور این است که شرایط اجتماعی به گونهای باشد که هر شهروند، صرفنظر از طبقه یا خاستگاه و به فرض وجود استعدادها و اشتیاق و تلاش یکسان، باید از بخت یکسانی برای کسب موقعیت اجتماعی مطلوب برخوردار باشد. به عبارت دیگر دولت باید تمام موانع پیش روی شهروندان در برخورداری از فرصتها را برداشته و معیار و ملاک دسترسی به فرصتها، علاقه، اشتیاق و لیاقت افراد باشد. برابری فرصتها و امکان دسترسی کلیه شهروندان به مناصب و مقامات و مشاغل دولتی و برخورداری از مزایا و یا استفاده برابر از موقعیتهایی که توسط دولتها ارائه و ایجاد میشود حق همه شهروندان است.
ج) برابری نتیجه:
اندیشه برابری نتیجه، رادیکالترین و بحثبرانگیزترین برداشت از برابریطلبی است. در حالی که فرصتهای برابر، نیازمند برداشتن گامهای مهمی برای رسیدن به برابری بیشتر اجتماعی و اقتصادی است.
به عبارتی میتوان گفت برابری نتیجه مغایر اصل شایستهسالاری و اصل استفاده از نخبگان و شایستگان است، توجه به نتایج نه فرصتها، نظر را از آغاز زندگی به نتایج پایانی آن میکشاند. برابری نتیجه یعنی اینکه همه دوندگان گذشته از خط شروع و سرعتی میدوند، مسیر مسابقه را با هم به پایان برسانند. در حالی که نگاه جامعه امروز به برابری فرصتها، باید برای زدودن تبعیضها باشد. حمایتهای اجتماعی وقتی رضایت خاطر ایجاد میکند که افراد به استقلال اقتصادی و اجتماعی دست یافته باشند. البته باید نکته مهمی را مورد توجه قرار داد که در چنین برابری، افراد کمتوان و یا ناتوان را مد نظر داشت چراکه این افراد حتی با وجود حمایتها، باز هم از هرگونه مشارکت در امور اجتماعی ناتوان هستند.
¯¯¯
حال که سخن از برابری در سطح بینالمللی و ملی به میان آمد شاید برای بسیاری از افراد این سوال پیش آید که چرا برابری را نمیبینند و درکی از آن ندارند؟ چرا تا چشم عقل کار میکند نابرابری و تبعیض است که جولان میدهد؟ در سطح ملی نیز این سوال مشهود و کاملا قبل لمس است و مهمتر اینکه چرا متولیان قانون و مسئولین مسئول! به این نوع تبعیضات که در برابر قانون قرار دارد رسیدگی نمیکنند؟
برای مثال تبعیض در حقوقهای دریافتی افراد (البته جواب آن واضح است)، تبعیض در حق زن و مرد، تبعیض در نژاد، تبعیض فرهنگی، تبعیض طبقاتی همراه با افزایش فاصله طبقاتی که هر روز عمیقتر هم میشود، تبعیض در اقلیتهای قومی و مذهبی، تبعیض در زبان، تبعیض در مدنیت مانند شغل، درآمد، محل زندگی و همچنین واژهی جدید ژن برتر در ایران که چند سالی است متداول شده است، برای افرادی به کار میرود که با نفوذ در لایههای مختلف حکومتی و مسئولیتی، فرزندان و یا وابستگان خود را در جایگاههایی که شایستگی آن را ندارند مینشانند، و متاسفانه این نوع تبعیضها در جامعه ما به نام شایستگی و یکدستسازی و یا هر عنوان کذایی دیگر جاخوش کرده و قصد برچیده شدن را ندارد! به قول باور انسانی مبتنی بر عدم تبعیض: انسانها برابرند، اما چرا برخی برابرترند؟
منابع:
ـ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، 1368
ـ حمایت از اشخاص در نظام بینالملل حقوق بشر، 1389، نگار نباتی
ـ تبعیض روا در نظام حقوقی ایران، 1394، حمزه محمدی