بانوی پیشگام در هنر انتزاعی
- شناسه خبر: 9785
- تاریخ و زمان ارسال: 13 اسفند 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
تنظیم: محمدرضا مقدم
اشاره
«منیر شاهرودی فرمانفرمائیان» سال 1301 خورشیدی در شهر قزوین زاده شد. متاسفانه در زادگاهش نام و نشانی از او وجود ندارد. گرچه طبق وصیتش در قزوین به خاک سپرده شد ولی هنوز زندگی هنری او و آثار گرانبهایش در قزوین مغفول واقع شده. هنر فرمانفرمائیان از گالریها و موزههای ایران فراتر رفته و به مهمترین محافل هنری و گالریهای جهان راه یافت. با این همه هنوز هیچ کدام از آثارش در قزوین به معرض نمایش گذاشته نشده و حتی یادبود یا تندیسی از این هنرمند ملی در شهر دیده نمیشود. در نوشتار پیشرو کوشیدهایم قسمتیهایی از زندگی پربار این بانوی هنرمند را برای شما مخاطبان به رشته تحریر درآوریم.
ـ تحصیل در دانشگاه تهران و سفر به پاریس
منیر شاهرودی فرمانفرمائیان هشت ساله بود که به همراه پدرش که نماینده مجلس شده بود، به تهران آمد. سرگرمی پدر «طراحی فرش» و اداره یک «کارگاه قالیبافی» بود. منیر از بچگی به نقاشی گلها علاقهمند بود. سپس در دانشکده هنرهای زیبای تهران تحصیل کرد. در همین سالها یک تاریخ هنرنویس و باستانشناس آمریکایی توجه او را به خطوط و فرمهای پرلطف و خوشترکیب و ساده اشیای باستانی جلب کرد. به زودی تصمیم گرفت به پاریس برود که مرکز هنرهای آوانگارد در اوایل قرن بیستم بود، اما آشنایی با دوستانی از جمله منوچهر یکتایی نقاش و شاعر که بعدها با او ازدواج کرد، مسیر او را عوض کرد. در سال ۱۳۲۴ با قایق بخاری در جریان جنگ جهانی دوم عازم ایالات متحده شد و به مدت سه سال در مدرسه طراحی پارسونز در رشته تصویرسازی مُد (1946 ـ 1949) و دانشگاه کرنل (1948 ـ 1951) به تحصیل پرداخت.
در اواسط دهه 1330 به عنوان تصویرگر مُد برای نشریاتی چون تاون، کانتری، و گلامور طرح لباس میکشید و به عنوان گرافیست تجاری و طراح مُد برای فروشگاههای بزرگ کار میکرد. در همین زمان بود که اندی وارهول را ملاقات کرد. این دوستی ادامه یافت و بعدها، وارهول یکی از تابلوهای سیلک اسکرین مجموعه مرلین مونرو را به منیر هدیه کرد. منیر فرمانفرمائیان پس از جدایی از منوچهر یکتایی نقاش و شاعر معاصر، با ابوالبشر فرمانفرمائیان، دانشجوی حقوق دانشگاه کلمبیا ازدواج کرد و نام خانوادگی او را بهعنوان نام هنری خود برگزید. منیر فرمانفرماییان و یکتایی یک دختر به نام نیما یکتایی فرمانفرماییان دارند. منیر و ابوالبشر فرمانفرماییان هم دختری به نام زهرا دارند.
بعد از غیبتی 13 ساله، در 1336 به ایران بازگشت. برخی از آثار او در دوسالانه ونیز، 1958 به نمایش درآمد. یک نقاشی انتزاعی از او که در نخستین دوسالانه تهران در سال 1337 به تماشا درآمد، مدال طلا را برای او به ارمغان آورد. در دو دهه بعد از ازدواج، سفرهای متعددی به مناطق مختلف ایران کرد و در همین سفرها با فرهنگ و هنر بومی و سنتی ایران آشنا شد. این سفرها همچنین سبب شد او مجموعهای شامل بیش از 60 نقاشی قهوهخانهای، بیش از هزاران قطعه نقاشی پشت شیشه، انبوهی از جواهرات نقرهای ترکمنها، تعدادی در، قابهای پنجره و پانلهای دیواری نقاشیشده گردآوری کند.
ـ آیینه و هندسه؛ رسیدن به سبک شخصی
در چهارمین دوسالانه تهران در سال 1343، بار دیگر یک نقاشی انتزاعی از او به تماشا درآمد و با همان اثر در دوسالانه ونیز آن سال نیز شرکت کرد. سال بعد، در «نمایشگاه پاله دو کنگره» در مونت کارلو شرکت کرد و نمایشگاهی به همراه پرویز تناولی در «انجمن فرهنگی ایران و ایتالیا» برپاکرد. در سال 1345 در پنجمین دوسالانه تهران، یکی از نقاشیهای پشت شیشهاش (Reverse glass painting) به نمایش درآمد. در اواخر دهه 40 خورشیدی بود که منیر به سبک ویژه خودش رسید که ترکیب تکنیک قدیمی نقاشی پشت شیشه، آینهکاری، خاتمکاری و هندسه اسلامی و طراحی معمارانه بود. تا پیش از منیر کسی این نمونه کار را به عنوان اثر هنری مستقل ارائه نکرده بود. در این سالها منیر چند اثر آینهکاری برای اماکن عمومی ساخت که از آن جملهاند: «پانلهایی بزرگ برای هتل لاله»، «دو آینه بزرگ برای فرهنگسرای نیاوران»، «یک پانل اتاق خواب در کاخ نیاوران»، «یک مجسمه برای باغ موزه فرش» و آثاری برای خانههای خصوصی. انقلاب 1357 نقطه آغازین اقامت 26 ساله او در نیویورک را رقم زد.
پس از انقلاب، خانه و بسیاری از آثارش مصادره شد، ناگزیر بار دیگر راهی نیویورک شد و بار دیگر کارش را آنجا از سر گرفت. در سال 1383 (2004) با بازگشت دوباره به ایران استودیوی خویش را گشود و بر روی آثاری که در دهه 70 ارائه داده بود، متمرکز شد. برای نخستین بار پس از انقلاب، اثر حجمی از منیر فرمانفرمائیان با عنوان «آب روشنایی است» در «نمایشگاه باغ ایرانی» به نمایش درآمد. منیر فرمانفرمائیان تنها هنرمندی است که در 40 سال اخیر از ترکیب آینهکاری، اشکال هندسی، نقشمایهها و نقاشی پشت شیشه استفاده کرده تا آثار مدرن خود را خلق کند.
سبک متمایز او که در اواخر دهه 40 و دهه 50 شکل گرفت، از پیوندهای قوی و عمیق با کشورش و کارآموزی در نیویورک پدید آمدهاست. در سال 2015، فرمانفرمائیان نخستین هنرمند ایرانی شد که آثارش در یک نمایشگاه انفرادی در موزه گوگنهایم به نمایش درآمد. در 24 آذر 1396 تالار دائمی منیر فرمانفرمائیان در باغموزه نگارستان افتتاح شد. خانم فرمانفرماییان در سال 2015 به عنوان یکی از 100 زن هنرمند از نگاه بیبیسی معرفی شد.
منیر شاهرودی فرمانفرمائیان، در 31 فرودین ماه 1398 به دلیل کهولت سن در منزل شخصی خود به مرگ طبیعی درگذشت و طبق وصیتش در زادگاهش یعنی قزوین به خاک سپرده شد.
ـ دورههای هنری منیره فرمانفرمائیان
ـ1 تحصیلات خود را در رشته تصویرسازی مد در مدرسه عالی پارسونز نیویورک و پس از آن در دانشگاه کورنل به پایان برد. سالها به عنوان تصویرگر مد، برای مجلات برجسته آمریکا کار کرد و گرافیست و طراح ویترینهای فروشگاههای بزرگ شهر بود.
ـ2ـ در جوانی با فرانک استلا، ویلم دکونیگ، جکسن پولاک و اندی وارهول همکاری و رفت و آمد داشت.
ـ3ـ در سفری به شیراز مجذوب آینهکاری مسجد شاهچراغ شد و پس از آن طرحهای هندسی برگرفته از این آینهکاریها را به دست استادان آینهکاری سنتی ایرانی سپرد تا آثاری به وجود آید که در دهههای 60 و 70 میلادی، در دنیا یگانه بود.
ـ4 او در طول عمر هنری خود به فعالیتهای متنوعی پرداخته و مواد و رسانههای گوناگون را برای بیان هنری خود مورد استفاده قرار داده است. فرش و نقوش آن یکی از این ابزار است، اما فرمانفرمائیان فرش را در قالبی متفاوت از شکل سنتی و شناخته شده آن به کار برده است. در واقع بافندگی و پیوند خوردن تار و پودها وسیلهای هستند که نقوش هندسی مورد نظر هنرمند را این بار بر سطحی نرم و ظریف بازنمایی میکنند و آنها را با رنگهایی محدود روی زمینه سفید ابریشمی قرار دادهاند. اما در این میان نمونهای از فرش هم دیده میشود که خطوط منحنی، رها و در هم پیچیده آن یادآور نقاشیهای کاندینسکی است.
ـ 5 فعالیت فرمانفرمائیان در زمینه مد هم در این مجموعه نادیده گرفته نشده است. 4 قطعه جواهر که بر مخمل سبزی قرار گرفتهاند نشان دهنده همان رویکرد هنرمند به نقوش هندسی هستند که این بار به جای آینه کاری، با استفاده از طلا، یاقوت و زمرد به وجود آمدهاند تا هنر ایرانی را زینتبخش لباس کنند.
ـ شکلگیری شخصیت هنری فرمانفرمائیان
فرمانفرمائیان نه تنها یک چهره پیشگام در هنر ایران به حساب میآمد، بلکه او در مدلهای هنری فعلی ایران پیشرو است و بدون از بین بردن عناصر محلی، در صحنههای جهانی هم شرکت کرده است. آثار منیر فرمانفرماییان از این جهت جالب میرسند که با استفاده از آنها فرهنگ محلی خود را حذف نکرد و اتفاقا پیشرفت جهانی هم داشت. چشمانداز او خارقالعاده بود و همچنان مانند 50 سال پیش مهم است.
طبق نظر بسیاری از گالریداران و اهل هنر غربی، منیر فرمانفرماییان یکی از مهمترین هنرمندان نسل خود بود که مرکز دنیای هنر را ترک کرد و یک رویه جهانی را حفظ کرد. از این نظر، او الگویی برای هنرمندان قرن 21 بوده است. فرمانفرمائیان در طی شش دهه فعالیت حرفهای خود، کارهایش را در بین ایران و ایالات متحده انجام داده است.او طیف گستردهای از مواد و سبکها را آزمایش کرد، اما نقاشیهای منیر شاهرودی فرمانفرمائیان که بر روی شیشه کشیده شده بودند و موزاییکهای آینهای وی، از همه بیشتر مشهور هستند. این آثار متمایز پیرامون اصول هندسه اسلامی، همراه با ریتم انتزاعی مدرن غربی ساخته شدهاند و توسط معاصران نیویورکی، در دهه 1960 محبوبیت یافتند. منیر علاقه زیادی به ادغام هندسه نمادین با کیهان شناسی صوفی داشت، البته اما تاثیرات بسیار واضحی از هنرمند آمریکایی فرانک استلا را نیز در آثار او میبینم. فرمانفرمائیان در جریان دومین سفر استلا به تهران در سال 1353، با وی ملاقات کرد. این هنرمند مدتها درباره هندسه اشکال سنتی هنر اسلامی، کاوش کرده بود. همین قرار باعث دوستی مادامالعمر آنها شد و هر دو بر این باور بودند که هندسه بنیادی گریزناپذیر برای تولید هنری است. منیر الگوی کیهانی هندسه سنتی اسلامی و جهانی اکسپرسیونیسم مدرن به تصویر میگذارد و از طرفی، تکرار و پیشرفت در هنر معاصر در کارهای او مشهود هستند. طبق نظر اکثر صاحبنظران غربی، بازدید این هنرمند از مسجد ایرانی نقطه عطفی در عمل وی است و منجر به ادامه تحقیقات او در زمینههای بینهایت هندسه مقدس شد. آثار نقاشی منیر شاهرودی فرمانفرمائیان نور و شادی را منتقل میکنند. درواقع او در چشمانداز غربیِ فرو خورده، دیدگاه کاملا جدیدی را دربارهی انتزاع به عنوان شکلی زیباشناختی و داستانی به ارمغان آورد.
ـ نمایش آثار در موزههای ایران و جهان
در سال 1396، منیر فرمانفرمائیان بیش از 50 اثر از مجموعه خصوصی خود را به دانشگاه تهران اهدا کرد و در نتیجه موزه منیر در تهران، به عنوان اولین موزه هنرمندان انفرادی در ایران است که به یک زن اختصاص یافت. در سالهای اخیر موزههای خارجی زیادی به بررسی آثار هنری وی پرداختند و عمق هنرش را درک کردند. او حتی پیش از مرگش در 90 سالگی (در سال 1398)، همچنان پیشرفتهای زیادی در زمینه مجسمهسازی داشت و نقاشیهای بر روی کاغذ هم از خود برجای گذاشت.
در سال 1392 بود که آثار و نقاشیهای شیشهای منیر شاهرودی فرمانفرمائیان، در گالری دوحه به نمایش درآمد و کاتر مجسمهها و طرحهای منیر را به موزه هنرهای معاصر سرالوس در پورتو، پرتغال آورد. منیر نیز از او تشکر کرد و گفت که او اولین نفری بود که متوجه شد نقاشیهای من با انواع دیگر فرق دارند و باید به آنها توجه ویژهای شود. اما این آثار فقط یک طرح سه بعدی نبودند بلکه در نوع خود به عنوان ترکیبات انتزاعی محسوب میشوند.
وی این کار را از دهه 1350 میلادی شروع کرد و به نقش برجستهها و مجسمههای آینهکاری شده، بعد سوم اضافه کرد. از او به عنوان یک شخصیت پرکار و میان رشتهای یاد میکنند که آثار خود را به سادگی با عنوان “منیر” امضا میکرد. بازدیدکنندگان وقتی از آثار او دیدن میکنند، جذب شکوه زیباییشناسی و ثروتهای به نمایش درآمده میشوند. منیر شاهرودی فرمانفرمائیان، هم یک هنرمند انتزاعی پیشگام بود و هم به عنوان یک زن ـ مشهورترین و شاید تنها هنرمند معاصر بود که آینهکاری میکرد.
بیشتر آثار و آینهکاریهای منیر فرمانفرمائیان که در موزه سرالوس به نمایش گذاشته شدند، از مجموعه شخصی وی بودند و قبل از آن در انظار عمومی نشان داده نشده بودند. پس از انقلاب و بازگشت به نیویورک، وی حدود یک دهه از استودیوی شخصی خود در تهران دور بود و البته برخی از آثارش هم از بین رفتند. در سال 1383 منیر فرمانفرماییان کارگاه اختصاصی خود در تهران را بازگشایی کرد و در کنار صنعتگران آموزش دیده، به ساخت هنرهای تزئینی ایرانی، مثل آینهکاری و خاتمکاری پرداخت. در دهه 1350، زمانی که افراد زیادی تمایلی به گرفتن سفارش از یک زن را نداشتند، منیر خودش آثار زیادی را به وجود آورد که در آتیله او باقی ماندند.
برخی از نقاشیهای او، با کیفیت بسیار خوبشان، حکایت از این دارند که زیر نظر استاد میلتون اوری، نقاش مدرنیست آمریکایی، آموزش دیده است. در جدیدترین نقاشیهای منیر شاهرودی، گلبرگها و شکوفههای ظریف شروع به خزش کرده و در شش ضلعیهای معروف او گل میسازند و دارای نیم دایرههای موجدار هستند. این نقش و نگارها بازگشت به عناصر نرمتری را نشان میدهند که از اوایل کار هنری او برداشته شدهاند. جایی که او نقوش گل، تصاویر فروشگاههای بزرگ و چاپهای یکنواخت خلق کرد و تلاشی که باعث شد او در دوسالانه ونیز 1337، مدال کسب کند.
ـ هندسی رکن اصلی آثار منیره فرمانفرمائیان
کارهای منیر شاهرودی فرمانفرمائیان، از روح آثار استادان قدیمی سرچشمه میگیرند، مثلا کارگاه او در تهران، استودیوهای نقاشان قرن هفدهم اروپایی را به یاد میآورد. اما همچنین رنگ و بویی از کتابخانه فارسی هم داشت. طراحیهای منیر روی کاغذ به منسوجات، نقاشی، مجسمهسازی و طراحی داخلی اختصاص داشتند. اما همان طور که گفتیم، اوج هنر او را میتواند در آینهکاریها و نقاشیهای روی شیشهاش دید. کارها و طراحیهای منیر فرمانفرماییان، میراث و صنایع دستی سنتی ایران به حساب میآیند. صنایعی که به ویژه تزئینات معماری را با فلسفههای مینیمالیسم و انتزاع غربی تلفیق میکند و این فلسفهها دقیقا مربوط به عناصری است که دوستان و معاصرانش مانند فرانک استلا و رابرت موریس در کارهایشان به کار بردهاند. انتزاع هندسی و مبتنی بر الگو، برای هزاران سال در هنر اسلامی ظاهر شده است. زیباییشناسی شبیه به این الگوها نیز، در دهه 1960 در هنر غربی رونق گرفت. زیرا مینیمالیسمِ هندسی، مشابه با تغییرات فیزیکی اکسپرسیونیسم انتزاعی به یک جنبش هنری محبوب تبدیل شد.
مختصات مجسمههای منیر شاهرودی فرمانفرمائیان به آنها این امکان را میدهد تا در فضای بینهایت که او تصور میکند، جمع شوند. چند سال قبل، مستند عباس کیارستمی در مورد منیر فرمانفرماییان، در انستیتوی هنرهای معاصر لندن به نمایش درآمد. در این فیلم شش عنصر از سری قابل تطبیق او (گروه 8) از سال 1389، را نشان میدهد که چطور این عناصر تقسیم شدهاند و دوباره به تعداد بیشماری از ترکیبات کالیدوسکوپی متصل میشوند.
البته در این فیلم دربارهی زندگینامه منیر فرمانفرماییان نیز صحبت شده است. اگرچه کارهایش با سبک جهانی مینیمالیسم دهه شصت سازگار بودند، اما مجسمههای آینهای او نه تنها بُعد را نشان میدهند، بلکه کیفیت بینظیر و منحصر به فردی را نیز به نمایش میگذارند. این ایده از تماشای بازیِ تغییر رنگ، که در فضای داخلی شیشهای مسجد شاه میدید، ایجاد شد.
خود این هنرمند، در مستند کیارستمی توضیح میدهد که آثار او در سال (1392ـ1390)، چند وجهی هستند به طوری که گویی هر کدام از رنگها حرکت میکنند. درواقع هر بار که بازدید کننده در سطح اثر مینگرد، تجربهاش تغییر میکند و چیزی جدید را میبیند. مربع متحرک و چرخان (1393)، نوعی حرکت را نشان میدهد. جایی که چهار گوشهایِ چرخشی روی هم قرار گرفتهاند و سطح آنها با پراکندگی قطعات آینهای، به یک روکش از فولاد صیقلی کاهش مییابد.
ـ به دنبال نمادگرایی معنوی
با بررسی آثار و مجسمههای آینهای منیر فرمانفرمائیان، به این نتیجه میرسیم که او اغلب به دنبال نمادگرایی معنوی بوده است. این فقط به دلیل ارتباط وی با صنایع دستی نیست. بلکه معماری مذهبی در طاقچههای مقرنسی، یا طراحی چادر عشایری هم در درک دید او تاثیرگذار بودهاند. مبانی ریاضی تکرار نوعی ارتباط با صوفی را در آثار وی نشان میدهند. اما این هنرمند در مستند ذکر شده، این ادعا را رد میکند و انگیزههای خود را کاملا سکولار و فرمگرایانه معرفی میکند. او میگوید هیچ تلاشی نکرده تا نامحدود بودن را به تصویر بکشد و این اثر فقط شش ضلعی و خطی است و هیچ فلسفهای در پشت آن نیست.
روش کار وی همزمان بصری و محاسبه شده است. در تصویری از منیر فرمانفرماییان در کارگاه خودش دیده میشود که وی خطکش را بر روی یک ورق کاغذ میچرخاند و یک مداد را برای سایه زدن در شبکه لوزیها در دست میگیرد. یک پژواک حرکتی در نقاشی وی وجود دارد که با مجسمهسازیهایش در تضاد است. در نقاشیهای او، نیم دایرههای خط خورده مانند آبنبات روی قابهای هندسی پراکنده شدهاند. در شبکههای مثلث، مستطیل و شش ضلعی، منیر خرده شیشههای آینهای را وارد کرده است؛ در حالی که هنوز هم از واژگان هنری و اصول ترکیببندی خود استفاده کرده و روی محیطهای مختلف کار میکند.
در یکی دیگر از آثار شاهرودی فرمانفرمائیان، نمونهای از دید هندسیاش را در یک زمینه داخلی میبینم. این اثر شامل دو درب شیشهای مات میشود که وی در ابتدا برای آپارتمان خود در نیویورک، دهه 1980 طراحی کرد. آنها به عنوان درگاهی درخشان، از طریق اشکال بهم پیوستهای که در سطح نیمه شفاف آنها پراکنده شده است، نور خاکستری را به دیوارههای اطراف پرتاب میکنند. در هر دو مورد، هنر هندسی ارتباطی با تفکر علمی و ریاضیاتی دارد. این مساله از قرن نهم و در زمان عمر خیام بوده تا هندسه مدرن را دربرمیگیرد.
طرحهای همیشه بدون عنوان منیر فرمانفرماییان، زمینه تجربی بیشتری را برای او فراهم کردند که در حراج تهران هم به نمایش و فروش نیز گذاشته شدند و جزو آثار برتر این حراج بودند. او از خط زیبا و خوشنویسی استفاده میکرد تا نقوشی که نمیشود به شکل مجسمه بسازد را روی یک کاغذ بکشد. طبق نظر بسیاری از اهالی هنر، این نقاشیها طوفان مغزی بالقوه برای کارهای بزرگ بودند.
بافتهای موجود در کارهای او روی کاغذ، فرصتهای بینهایت و تمرین او را برای خلق آثار نهایی نشان میدهند. نقاشی شیشهای معکوس بدون عنوان از سال 1387، یکی از این نمونههاست. این اثر از یک سری آینههای مثلثی شکلِ تکرار شده در ریتم هندسی، تشکیل شده است که نور را از هر جهت منعکس میکند. ناصر خدیوی، توضیح میدهد که فرم آن، از بالهای بزرگ فروهر که به عنوان نماد زرتشتیان، الهام گرفته شده است.
ـ مهمترین جنبههای هنری فرمانفرمائیان
مهمترین جنبه هنری او آینهکاری بود. با خلق آثاری بدیع، این هنر را به اوج رساند. در نیویورک به عوض هنرمندان تثبیت شده به جوانترهایی نزدیک شد که منتقد اکسپرسیونیسم انتراعی بودند و خودشان به زودی بزرگترین جنبشهای هنری آینده را بنیان میگذاشتند. مسئله اصلی برای این هنرمندان این بود که هنر قرار نیست فقط بیان احساسات هنرمند باشد بعضی از شاخصترین دوستان او در این دوران هر کدام هنرشان را به چیزی خارج از احساسات ذهنی هنرمند مربوط میکردند، اندی وارهول به منطق تولید تصویر توسط ماشین توجه داشت، فرانک استلا و رابرت موریس به رابطه فرم و فضا و منیر شاهرودی فرمانفرمائیان به منطق ریاضیاتی فرمهای هندسی. سال 1394 نمایشگاه بزرگی از آثار او در موزه مشهور “گوگنهایم” نیویورک برگزار شد.
وی نخستین هنرمند ایرانی بود که در این موزه آثارش را به نمایش گذاشت. در موزههایی چون “متروپولیتن” و “هنر مدرن” نیز نمایشگاههایی برپا کرده بود. سال 1396، 51 اثر خود را وقف دانشگاه تهران کرد؛ در تالاری در باغ نگارستان تهران میتوان آنها را به تماشا نشست.
فرمانفرمائیان گرانترین هنرمند حراج تهران بود و آثارش در این حراج بسیار پرفروش بودند. ازجمله یکی از آنها به قیمت چهار میلیارد تومان به فروش رسید.
ـ آثارِ منیر فرمانفرماییان در کتابها
تا امروز چهار کتاب فارسی البته ترجمه شده درباره این هنرمند منتشر شده است: درد دلها (نشر نظر 1385)، گزیده آثار منیر شاهرودی فرمانفرماییان: 1387 ـ 1357 (نشر نظر 1387)، بانوی آینهها: خاطرات (نشر مروارید 1389) و کتابِ حاضر با عنوان منیر شاهرودی فرانفرماییان: آثار روی کاغذ که بهتازگی توسط نشر نظر منتشر شده است. این کتاب ترجمهای است از Monir Shahroudy Farmanfarmaian: Works on Paper که با همکاری مشترک انتشارات کونیگ (koenig books) در نیویورک و بنیاد لوما (Luma Foundation) در زوریخ، در سال 2015 منتشر شد. برگردان فارسی آن، کار ارکیده درودی، موسس و مدیر گالری اُ است.
اما کتاب دیگری هم وجود دارد که هنوز به فارسی ترجمه نشده و ازجمله نویسندگان آن نادر اردلان معمار شهیر ایرانی، استاد دانشگاه هاروارد است؛
Monir Shahroudy Farmanfarmaian: Cosmic Geometry (Damiani/Third Line, 2011)
کتاب منیر… : آثار روی کاغذ با 52 تصویر رنگی از طراحیها و ترسیمهای هنرمند، دربرگیرنده گفتوگویی است میان سه هنرمند و هنرشناس برجسته حوزه هنرهای فیگوراتیو با منیر: هانس اولریش اُبریست (Hans Ulrich Obrist) کیوریتور و گالریدار سوئیسی، اتل عدنان، شاعر و نقاش لبنانی و فرانک استلا (Frank Stella)، نقاش و مجسمهساز حالا 85 ساله آمریکایی.
ایده کتاب برای هانس اُبریست است که در ایران او را با کتاب شیوههای هنرگردانی (حرفه هنرمند 1396) میشناسیم؛ کتابی درباره قواعد کیورتوری برای گالریداران. اُبریست منتقد، تاریخنگار و گالریدارِ 53 ساله فعّال در لندن است که به ویژه «پروژۀ مصاحبهها»ی او شهرت دارد. بهگفته خودش پس از مطالعه دو کتاب مصاحبه با فرانسیس بیکن و مارسل دوشان ـ که اتفاقا اولی به فارسی هم ترجمه شده است؛ نشر نظر 1387 ـ به این کار علاقهمند شده و تاکنون 2000 ساعت گفتوگوی ضبط شده با هنرمندان مختلف دارد. انتشار این مصاحبهها را از سال 1996 آغاز کرده و کتاب حاضر نیز در امتداد همان پروژه است.
بخشهایی از کتاب، گفتههای هریک از این سه هنرمند درباره آثار فرمانفرمائیان است.
ـ اُبرست: «انسانها با گفتوگو تغییر میکنند و از آن روز که منیر سرگذشت شگفتانگیز خود را در طول آشناییمان بازگو کرده است من نیز کاملا تغییر کردهام. منیر در اعتراض علیه فراموشی بسیار فعّال است. آثار او، حافظه را که مانند خودِ هنرمند چندبعدی است، به فعالیت وامیدارد. او الگوی هنرمندان سده بیستویکم است.»
ـ اتل عدنان: «من به اشکال هندسی اسرارآمیز آثار شما بسیار علاقه دارم؛ چون فقط اشکال ساده هندسی نیستند. شما اغلب با فرمهای پیچیده، مانند پنجضلعی، کار میکنید که هرکدام جنبه متفاوتی از جهانشناسی اسلامی را در برمیگیرد.»
ـ فرانک استلا: «رابطه منیر با معماری برای من بسیار جالب است. تجّلییافتن واقعی هندسه اسلامی در گرو استفاده از آن در سطوح معماری است. اما منیر آن را از دیوار جدا کرده و اساساً به سطح خاص خودش تبدیل کرده است. دیگر روی دیوار نیست، به شکل اثری هنری برگشته است. بنابراین، او هندسهای را که اساساً به معماری وابسته بوده به سطحی مستقل تبدیل کرده است.»
فصلی مجزا از کتاب به ماجرای خواندنی آشنایی هنرمند با فرانک استلا در آتلیه او در نیویورک میپردازد و در کل کتاب در فصولی کوتاه با عناوینی چون «آغاز: طبیعت و مد»، «تمرین ذهنی»، «اشکال هندسی عرفانی»، «طراحیهای شخصی»، «تقاطع مسیرها: آشنایی با فرانک استلا» و «تنوع بیپایان» تدوین شدهاست.
در چاپ نخست کتاب منیر شاهرودی فرمانفرماییان، آثار او روی کاغذ در 96 صفحه تمام گلاسه رنگی، قطع وزیری، مشتترکاً توسط نشر نظر و نشر اروک، تابستان 1400 منتشر شده است. تیراژ کتاب 1200 نسخه و بهای آن 75 هزار تومان است. عکسهای کتاب از هنرمند در آتلیهاش، کارِ بهمن کیارستمی است.
منابع:
خبرنامه پروانه، دی 1399
منصور حسامى، جمال عربزاده، الهه پنجهباشى ـ مطالعه تطبیقى نظریه لوسى لیپارد با آثارآینه کارى منیر شاهرودى فرمانفرماییان؛ (هنرآنلاین 1397)
ـ هنرمندان معاصر ایران، نوشته رز عیسی، ترجمه گلرخ برومندی، دوهفته نامه تندیس، شماره 169، تهران 1388
(احساس آبشاری را دارم که از بالای کوه سرازیر میشود)، ایلنا، 9 آذر 1393