باشد که موقع رفتن «جمعی به تو گریان و تو باشی خندان…»

صادق افشار

تاریخ نشان داده است عمدتا مدیرانی که تا کنون در قزوین بر مسند ریاست قرار گرفته‌اند تنها وضع موجود را مدیریت کرده و توفیق چندانی نصیب استان نشده است، این در حالی است که عقب‌افتادگی‌های قزوین به حدی است که این نوع مدیریت‌ها جوابگو نیست، کما اینکه در سال‌های گذشته تغییر محسوسی در حوزه‌های عمرانی و اشتغالزایی شاهد نبودیم. متاسفانه بعضا مسئولان تصور می‌کنند تنها با گشاده‌رویی برخورد کردن و جلب رضایت معدودی از طیف فکری حاکم را برآورده کردن مشکلات جامعه حل خواهد شد، اما باید گفت مطالبات مردم با منافع طیفی خاص تفاوت دارد. درد قزوین این نیست که مدیر بومی در راس آن باشد یا غیر بومی. درد قزوین، فقر فهم عمیق از مشکلات عدیده و لاینحل قزوین است. مشکلاتی که متاسفانه در چرخ دنده‌های جدال قدرت در قزوین ببن جناح‌ها در حال نابودی است.

مدیریت اخلاقی در قزوین چه رهاوردی برای مردم دارد؟ چند واحد تولیدی ایجاد و یا سرپا مانده‌اند؟ وضعیت اشتغال و سرمایه‌گذاری در سطح استان قزوین را ملاحظه کنید. اگر مدیران اجرایی فعلی خود به عنوان ناظر و منتقد عملکرد دولت در استان بودند چنین وضعیتی برای آنها قابل قبول بود!

شلاق‌های بی‌تدبیری و ناکارآمدی پیکر قزوین را نحیف و رنجور کرده است. این انبوه مشکلات و مطالبات عزم و اراده‌ای مضاعف و فراتر از یک طیف و جناحی خاص را می‌طلبد. اشتباه است اگر تصور شود که تک‌صدایی و تک‌محوری قادر است قزوین را از این بن‌بست نجات بدهد. آبادانی قزوین در حوزه‌های مختلف اراده‌ای به اندازه مشکلات خودش می‌طلبد، نابسامانی گذشته آزمونی از این تک‌روی بوده است که یک طیف از جناحی خاص نتوانست به مشکلات فائق آید.

حال قزوین با انتخاب محمد نوذری به عنوان دوازدهمین استاندار در آستانه یک شروع تازه قرار گرفته است.

برون رفت قزوین از بن‌بست‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی از عهده یک جناح برنمی‌آید!

مدیریت عالی استان خاص از هر طیفی و قومی باید فهم عمیقی از مسائل و مشکلات داشته باشد و ظرفیت‌های نهفته توسعه استان را بشناسد و آمایشی از اولویت‌های آن را مدنظر قرار بدهد.

صنایع قزوین سال‌هاست که دچار رکود سنگین گردیده است و تمامی شرکت‌ها را به تعطیلی کشانده است؛ در این میان دولت‌ها که می‌بایست روحیه تولید را تقویت کنند متاسفانه اراده‌ای برای احیای تولید در آنها وجود ندارد و عمده‌ترین وظیفه مدیر جدید استان باید احیای این رویه زیربنایی باشد تا استان را بر اساس واقعیت‌های موجود مدیریت کند و از مدیریت مجازی پرهیز کند و گوش خود را تنها به تاریکخانه مجازی مرتبط به سازمان دولت ندهد و رسانه‌های منصف را از خود دور نکند.

ضمن آرزوی توفیق برای استاندار جدید امیدواریم که تا هرچند وقت که در این استان خدمت می‌کند دربست در اختیار استان باشند و با بهره‌گیری از نیروهای کارآمد گامی در جهت پویایی و بالندگی استان بردارد.

باشد که در موقع رفتن «جمعی به تو گریان و تو باشی خندان».