بازنشر یک مصاحبهی قدیمی به بهانهی درگذشت پهلوان خلیلی عقاب
- شناسه خبر: 11854
- تاریخ و زمان ارسال: 10 اردیبهشت 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
نگهداری آرشیو یکی از دشوارترین کارها در هر مجموعهای است. اشغال فضا، نگهداری و مراقبت از صدها هزار برگ روزنامه کار راحتی نیست. نگرانی از سالم ماندن آنها و همچنین صرف هزینههای مختلف سالانه برای حفظ آرشیو که خود میتواند موضوع یک گزارش باشد همه و همه از سختیهای آرشیوداری است. در کنار همه این سختیها، وقتی دانشجویی برای پژوهش و تحقیق پایاننامه خود به دفتر روزنامه مراجعه میکند و حتی پژوهشگر و محققی از راه دور یا از استان دیگری به قزوین میآید تا تاریخ 40 ساله قزوین را در آرشیو ولایت بیابد، خستگی از تن ما درمیآید. وقتی هنرمند، ورزشکار یا سیاستمداری از دنیا میرود معمولا مراجعه به دفتر بیشتر میشود تا مصاحبه یا گزارش مختص به آن اشخاص را بازنشر کنند یا حتی خانوادهشان تقاضا دارند که روزنامه را به عنوان یادگاری نگهدارند. آخرین مصاحبه قدیمی که از آرشیو ولایت بازنشر شد بعد از فوت عباس معروفی نویسنده فقید رمان معروف «سمفونی مردگان» بود که قریب به 30 سال پیش توسط حسن آقای لطفی انجام شده بود. چند روز پیش که خبر فوت «پهلوان خلیل عقاب» به سرعت در فضای مجازی دست به دست میشد یاد مصاحبه همکار سالهای نه چندان دورمان با پهلوان افتادیم. سال 91 بود، پهلوان و آرتیست فقید، خلیل عقاب جهت اجرای سیرک به قزوین آمده بود و محمد رستمی از این فرصت استفاده کرد و مصاحبه جالب و خواندنی با وی انجام داد که بازنشر آن بعد از 11 سال خالی از لطف نیست. بازنشر این مصاحبه را به روح خلیل عقاب تقدیم میکنیم؛ به او که تنها و عاشقانه پرچم سیرک ایران را در صحنههای بینالمللی برافراشته نگه داشت.
¢ محمدرضا مقدم
پهلوان خلیل عقاب در گفتوگو با روزنامه ولایت قزوین:
اولین شخصی بودم که سیرک را به ایران آوردم
¢ محمد رستمی
برای تنظیم وقت گفتوگو با پهلوان خلیل طریقت پیما معروف به خلیل عقاب به کانکس محل سکونتش رفتم. یکی از بستگان ایشان گفت که پهلوان در حال قرائت نماز هستند و نماز و ورزش دو موضوعی است که هیچگاه در زندگی وی ترک نمیشود. پس از مدتی پهلوان را ملاقات کردم. در نگاه اول چهرهی دوست داشتنی وی با ته لهجهی شیرازی و دو ردیف دندان محکم نظر بیننده را جلب میکرد. این دندانها یکی از رکوردهای عجیب را برجا گذاشتهاند و آن بلند کردن 450 کیلوگرم وزنهی آهنی است.
با عرض سلام، پهلوان لطفا بفرمایید متولد چه سالی هستید و این کار را چطور آغاز کردید؟
سلام عرض میکنم خدمت هموطنان عزیزم در ایران و در گوشه و کنار دنیا من متولد 1/1/1303 هستم. چون علاقهی مفرطی به ورزش داشتم اول با ورزش باستانی شروع کردم و به قدری به این ورزش علاقه داشتم که با بچههای محل خودمان یک زورخانه تاسیس کردیم و بعدها هم در باشگاه پولاد آبادان فعالیت داشتم و بعدها آقای احمد تمامی که اهل شیراز بود و خدا رحمتش کند بانی یک زورخانه در خرمشهر شد و من یک شب در میان این دو زورخانه را اداره میکردم. به وزنهبرداری هم خیلی علاقه داشتم و کمکم داشتم در این رشته پیشرفت میکردم که یک حادثه برایم اتفاق افتاد و پای راستم دچار شکستگی شد و نتوانستم بهطور جدی این رشته را دنبال کنم. چون در ورزش وزنهبرداری پاها باید قوی باشد ولی دست از تلاش برنداشتم و به نمایشهای پهلوانی روی آوردم.
چطور به دنیای سینما وارد شدید؟
قبل از اینکه به اروپا بروم؛ توسط یکی از آشناها به عرصهی سینما وارد شدم و 12 سال در فیلمهای سینمایی که کارگردانهای مطرحی داشتند نقش داشتم و در طول این مدت در 7 فیلم شرکت کردم «شکوفههای امید»، «مرد صحرا»، «گناه زیبایی»، «پهلوان بابا»، «غول بیابانی»، «کوه زاد» و آخرین آنها «مردان خشن» بود که با مرحوم فردین، جمشید مشایخی و مرحوم ارحام صدر بازی کردم و در همین فیلم بود که تیرآهن را دور گردنم خم کردم. بعد از این مدت راهی خارج شدم و از سینما کنارهگیری کردم. بعدها با معرفی 3 آژانس انگلیسی، ایتالیایی و فرانسوی که با آنها همکاری میکردم در 38 کشور جهان برنامه اجرا کردیم. من در 45 سالگی ازدواج کردم و 20 سال در کاروان زندگی کردیم و پسرم در سیرک انگلستان متولد شد. به خاطر همین به 5 زبان دنیا صحبت میکند. خودم هم 4 زبان بلدم.
شما در سن 50 سالگی با سیرک جری کاتل همکاری میکردید و گویا در همین زمان موفق به بلند کردن سنگینترین فیل بلند شده توسط انسان شدید که در کتاب رکوردهای گینس سال 2009 ثبت شده لطفا در این مورد توضیح دهید:
بعد از شکستگی پای راستم. دشمنان شایع کردند که پهلوان دیگر از رده خارج شده و من مصممتر شدم و به خودم گفتم باید این قدر این پای آسب دیده را قوی کنم تا از پای سالمم هم بهتر شود. بعد از سالها که من آرتیست بینالمللی شدم از انگلستان دعوت شدم تا با سیرک همکاری کنم ولی تمریناتش را از سالها قبل شروع کرده بودم. ابتدا که در انگلستان بودم 10 نفر را بلند میکردم.
یک روز بعد از این که 10 نفر را بلند کردم از مجری درخواست کردم یک نفر دیگر اضافه شود و مجری این موضوع را اعلام کرد ولی از تماشاچیان کسی داوطلب نشد. من اریک را که یکی از کارکنان سیرک بود و حدود 160 کیلو وزن داشت صدا کردم. او با تعجب گفت من خیلی سنگین هستم ولی بالاخره او را به زور در میان آن 10 نفر جا دادیم و من همهی این یازده نفر را بلند کردم. بعد از این برنامه یکی از کارکنان سیرک که مسئول فیلها بود گفت ما 5 فیل در سیرک داریم که یکی از آنها که ربکا نام دارد نسبت به بقیه سبکتر است و به نظر من تو میتوانی آن را بلند کنی و قرار شد که این موضوع را امتحان کنیم. من به راحتی ربکا را با یک فوت از زمین بلند کردم و همهی کارکنان سیرک هیجانزده شدند و یکبار دیگر هم در حضور صاحب سیرک اینکار را تکرار کردم و فردای آن روز پلاکارد زدند و من از سال 1973 به مدت بیشتر از 4 سال هر روز بدون وقفه و تعطیلی روزی 2 بار این فیل را بلند میکردم. در طول این مدت وزن فیل نزدیک به دو برابر شد ولی بر اثر تمرین زیاد برای من محسوس نبود. من در سال 1973 این کار را انجام میدادم و آن موقع در گینس ثبت نشده بود بعدها بازرسان گینس شنیده بودند که فردی در سیرک جری کاتر فیل بلند میکند و جستجوی زیادی انجام دادند و سیرک را پیدا میکنند. ثبت این رکورد سالها بعد اتفاق افتاد.
من ایران بودم و اصلا نمیدانستم که گینس کنجکاوی کرده و رکورد مرا پیدا کرده است و تقریبا دو سال پیش کتاب آن به دست من رسید.
بالاخره بدون اینکه خودم خبر داشته باشم رکورد من ثبت شد. بعدها که کتاب به دست من رسید و من تماس گرفتم، گفتند که ما خیلی دنبال شما گشتیم و نفرات ما خیلی جستوجو کردند و حتی برای عکس به مدیر سیرک مراجعه کردیم و گفتند که ما نداریم ولی چون در تلویزیون انگلیس پخش شده میتوانید از آنجا بگیرید. نهایتا بدون عکس چاپ شد. ولی قرار شده با رکوردهای دیگری که دارم مثل بلند کردن وزنهی 450 کیلویی با دندان، در شمارهی بعد با عکس مجددا چاپ شود.
چطور شد که دوباره به ایران برگشتید؟
در 2 سال آخر حضورم با ایتالیاییها یک سیرک مشترک تشکیل دادم. بعد توسط دولت وقت از من دعوت شد تا این سیرک را به ایران بیاورم. سال 1370 سیرک را به ایران آوردیم و شهرداری منطقهی 15 در سهراهی افسریه به ما جا داد. اولین ایرانی که سیرک را به ایران آورد من بودم.
یکی از راههای تفریح مردم سیرک است. شما که سالها در سیرک فعالیت میکنید برای تفریح چه کارهایی انجام میدهید؟
تفریح من ورزش است. من از 12 سالگی ورزش را شروع کردم و هنوز هم با همان وزنههای قدیمی ورزش میکنم البته سبکتر. چون دکترها گفتند به قلبت فشار نیاور.
آیا فعالیتهای بدنی سنگینی که در طی این مدت انجام دادهاید برای شما عوارضی هم داشته است؟
بله بر اثر فشار بیش از حدی که بلند کردن فیل به پاهای من وارد کرد مجبور شدم تا هر دو پایم را به فاصلهی 10 سال جراحی کنم و بعد از آن هم دکترها مرا از فعالیت سنگین منع کردند.
انگلستان که بودم پروفسورها و دکترهای دانشگاهها از دندانها و فک من خیلی عکسبرداری، فیلمبرداری و آزمایش کردند و معتقد بودند که فک من بسیار قوی است و گرنه بر اثر فشار این مقدار وزنه دندانهای فرد عادی خرد میشود.
آیا این ویژگیهای استثنایی در خانوادهی شما سابقه داشته است؟
پدرم فرد تنومندی نبود ولی تیرانداز و چابکسوار ماهری بود. این ویژگی در خون انسان است و باید پرورش پیدا کند. کار کردیم، زحمت کشیدیم.
آیا در زمینهی آموزش هم فعالیت میکنید؟
تعداد افراد علاقمند به این حرفه زیاد است که برای آموزش به ما مراجعه میکنند منتهی به علت ثابت نبودن مکان سیرک امکانپذیر نیست. چون ما کمتر از دو ماه در هر استان برنامه داریم و بعد جابهجا میشویم.
در حالی که اگر مکان ثابت داشته باشیم توانایی آموزش هنرمندان بینالمللی را داریم و حتی میتوانیم از آموزش هنرمندان خارجی سیرک در مواقعی که اجرا ندارند بهرهمند شویم همان طوری که به دو نفر از ایرانیها آموزش دادیم و در حال حاضر در سیرکهای خارج فعالیت میکنند. اینها پول سازند و حقوقهای خوبی هم دریافت میکنند و میتوانند ارز وارد مملکت کنند. در همین سیرک ما هنرمند خارجی داریم که شبی 500 دلار حقوق میگیرد. این برنامهها علاقمندان زیادی دارد و جذابیت آن از سینما بیشتر است چون برنامهها بهصورت زنده اجرا میشود.
از زندگی خودتان راضی هستید؟
الحمدا… با این سن و سال سالم هستم و ورزش میکنم. کار فرهنگی هم دارم و مردم را خوشحال میکنم و عوضش را هم از خدا میگیرم. ولی امیدوارم مسئولان مربوطه هم یک فکری به حال خلیل عقاب 88 ساله که هنوز در تقلاست و این کار را انجام میدهد کنند. نه برای من بلکه برای مردم، توقع من این است در گامی که برای فرهنگ سیرک برداشتم کمک حالم باشند. ما نباید در این زمینه از کشورهای دیگر عقب افتاده بمانیم. این کار مکان ثابت میخواهد که ما در حال حاضر نداریم. چون جمعیت تهران به تنهایی به اندازهی جمعیت چندین استان است. اول از اینجا شروع کنیم و اگر شهرداری ساخت این بنا را عهدهدار شود هم استفادهی مادی دارد و هم معنوی. من در زمان آقای کرباسچی سیرک را به ایران آوردم و همان موقع هم پیشنهاد کردم مکان دائمی برای سیرک در تهران در نظر گرفته شود.
تمام کشورهای مشترکالمنافع حتی کشورهای با جمعیت کم یک مکان دائمی برای سیرک دارند. تا حالا هیچ کمکی به من نشده و من تمام زندگیم و حتی همسرم را در این راه از دست دادم و ایشان وقتی به اتفاق پسرم برای هماهنگی کارهای سیرک به اصفهان رفته بودند در مسیر برگشت با یک بونکر سیمان تصادف کردند و برحمت خدا رفتند.
ضمن تشکر و قدردانی از حضور شما در قزوین؛ صحبتهای پایانی شما را میشنویم:
ما به عشق و علاقهای که داشتیم در خارج برای کشورمان افتخار کسب کردیم و الحمدا… خوشحالم که توانستم برای کشورم این کارها را انجام دهم ولی خوب گلهای که دارم این است که در قبال زحمتهایی که در طول عمرم کشیدم هیچ کمکی به من نشد و مرا فراموش کردند. من هنوز اجارهنشین هستم کسی که رکورددار جهانی گینس میباشد، هنوز اجارهنشین است. چون تمام درآمد خودم را خرج سیرک کردم. سیرک ما همتراز سیرکهای خارجی است و در خاورمیانه چنین سیرکی وجود ندارد.
اگر دولت یک جایی برای این کار بهصورت ثابت در نظر بگیرد من حاضرم متولیگری و تهیهی برنامههای آن را بر عهده بگیرم.
***ضمن آرزوی سلامتی برای این هنرمند ارزندهی کشورمان پیشنهاد میشود با توجه به اینکه پهلوان خلیل عقاب از پیشکسوتان ورزش زورخانهای ایران محسوب شده و رکوردهای جهانی هم به ثبت رساندهاند هیات پهلوانی و زورخانهای استان قزوین فرصت حضور وی را مغتنم شمرده و به رسم مرام پهلوانی مراسم بزرگداشتی برایشان برگزار نماید.