باختیم، چون همه جوره بد بودیم
- شناسه خبر: 4949
- تاریخ و زمان ارسال: 2 آذر 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
محمد بهرامی
تیم ملی فوتبال ایران نخستین بازی خود در آوردگاه جام جهانی را با شکست سنگین برابر انگلیس پشت سر گذاشت. تیمی که پیش از آغاز این ماراتن فوتبالی، بسیاری از فوتبال دوستان از تساویاش برابر ایران سخن میگفتند اما واقعیت چیز دیگری بود. تیم کشورمان پیش از اعزام به قطر گرفتار حاشیههایی شد که اگر بگوییم روی روحیه بازیکنان تاثیر گذاشته بود، بیراه نگفتهایم. شاید همین حواشی باعث شد ملیپوشان کمی از لحاظ روحی، بهم بریزند. اما واقعیت این است که ما هرگز شانس امتیازگیری از انگلیس را نداشتیم.
لیگ فوتبال این کشور یکی از پیشرفتهترین و بهترین لیگهای فوتبال دنیا است که بازیکنان بزرگی در آن بازی کرده و میکنند. به نوعی میتوان گفت که آرزوی هر بازیکنی است که بتواند در این لیگ بازی کند. وجود مربیان بزرگی همچون گواردیولا، کونته، یورگن کلوپ، توماس توخل، میکل آرتتا، دانیل فارکه، دین اسمیت، رافا بنیتس، فرانک لمپارد، دیوید مویس، رالف رانگنیک، استیون جرارد، کلودیو رانیری و غیره، اعتبار خاصی به لیگ این کشور بخشیده است. حضور این مربیان در لیگ جزیره، نشان از جایگاه فوتبال انگلیس در فوتبال دنیا دارد که هر کسی را مجاب میکند در لیگ این کشور شاغل شود .
تیم ملی انگلیس به لطف داشتن این لیگ پویا و پر بازیکن، یکی از پر بازیکنترین تیمهای ملی دنیا است به نحوی که آنها همزمان میتوانند دو تیم ملی قدرتمند در یک سطح داشته باشند. آنها با همین تیم توانستند نایب قهرمان یورو 2020 شوند. آنها در فینال این رقابتها با بدشانسی مغلوب ایتالیا شدند و جام قهرمانی را از دست دادند وگرنه شاگردان ساوت گیت، بازیهای درخور توجهی از خود به نمایش گذاشته بودند. همه هواداران واقع بین فوتبال، از قبل هم میدانستند که ایران برابر سه شیرها، شانسی برای پیروزی ندارد اما شاید بدبینترین هوادار هم گمان نمیکرد که ایران 6 گل از انگلیس دریافت کند.
شکست ایران برابر انگلیس دلایل زیادی داشت که حواشی قبل از اعزام تیم ملی به قطر یکی از این دلایل بود. دلیل دوم که اتفاقا دلیل کم اهمیتی هم نیست، بازی تدافعی برابر این تیم بود. مربیان فوتبال یک اصطلاحی دارند که میگویند بازی دفاعی برابر تیمهای هجومی نوعی خودکشی است، خصوصا وقتی ابزار مناسب دفاعی را بیرون بگذاری و از چند هافبک دفاعی به صورت همزمان استفاده کنی. واقعیت این است که روزبه چشمی اصلا شب خوبی را پشت سر نگذاشت و یکی از پاشنه آشیلهای اساسی تیم ملی بود که در دریافت چند گل، تاثیر مستقیم داشت.
بنا بر آنچه از کیروش در سالیان حضورش روی نیمکت تیم ملی سراغ داریم، او در دیدارهای بزرگ مقابل تیمهایی که مهرههای با تجربه و مطرح زیادی دارند، با تفکرات دفاعی و با استفاده از سیستم دفاع ـ ضد حمله بازی میکند. کیروش در این شیوه بازی تبحر دارد و توانست ستاره بزرگی مثل مسی را هم تا ثانیههای پایانی بازی مهار کند ولی چه شد که مقابل انگلیس و خط حمله زهردارش آنقدر زود دست تسلیم بالا برد؟ مورد اول چینش اشتباه ترکیب اولیه تیمش بود. مجید حسینی، مرتضی پور علی گنجی و روزبه چشمه سه مدافع میانی انتخاب شده از سوی کیروش بودند. مورد اول این است که در چند سال اخیر شاهد حضور کنعانی زادگان و شجاع خلیلزاده در مرکز خط دفاعی تیم ملی بودیم. این دو نفر در پرسپولیس و سپس در الاهلی قطر هم تیمی هستند و از سوی اسکوچیچ هم به عنوان مدافعان میانی ثابت تیم ملی استفاده میشدند و هماهنگی خوبی با هم دارند. حتی کیروش در ابتدای حضورش در ایران هم دست به این چینش نزد و در دیدارهای تدارکاتی از جمله بازی با اروگوئه از این دو نفر استفاده کرد و آزمون موفقی مقابل خط حمله با تجربه و نامدار حریف داشتند و فرصت چندانی به حریف ندادند. از سوی دیگر استفاده از زوج پورعلی گنجی و حسینی که مدتی است کنار هم بازی نکردهاند با استفاده از روزبه چشمی در مرکز خط دفاع این ضعف را تکمیل کرد. چشمی مدافع تخصصی نیست و پست اصلی او هافبک دفاعی است. وی در ابتدای فصل هم برای استقلال در خط دفاع به میدان رفت و عملکردش به قدری ضعیف بود که ساپینتو او را به خط هافبک انتقال داد و از تواناییهایش در این پست بهره برد. چنین چینش اشتباهی در خط دفاع مقابل خط حمله زهردار انگلیس خودکشی بود.
مصدومیت بیرانوند یک حادثه بود و نمیشد آن را پیش بینی کرد. این را پای بدشانسی تیم ملی در گام نخست میگذاریم ولی برنامه کیروش که چهار گلر با خودش به قطر برده برای جانشینی او در این مواقع چه بود؟ واقعاً حسین حسینی بهترین جانشین برای بیرانوند بود؟ تیم ملی در فهرست خودش امیر عابدزاده و پیام نیازمند را در اختیار دارد که با خود به قطر برده است و هر دو گلر تجربه بینالمللی بیشتری از حسینی دارند و میتوانستند با روحیه و اعتماد به نفس بالاتری در قفس توری تیم ملی قرار بگیرند. حسینی گلر خوبی است ولی جام جهانی و یکی از سنگینترین بازیهای تاریخ فوتبال ایران موقع خوبی نیست برای اینکه کسی تجربه بینالمللی پیدا کند.
در کنار 5 مدافع، کیروش سه هافبک با خصوصیات تدافعی در خط میانی به کار گرفت. نوراللهی، کریمی و حاج صفی نفراتی بودند که در این بازی حضور داشتند و نتوانستند کار خاصی هم برای تیم از پیش ببرند. دفاع مطلق در یک بازی به معنی بازی دادن به تمام عناصر دفاعی در قابل یک ترکیب نیست چرا که هر پست یک شرح وظایفی دارد که اگر نتوانید به خوبی آن را انجام دهید عملاً با یار کمتر وارد زمین شدهاید. تعویضهای کیروش و برگشتن ورق بازی نشان از چینش اشتباه اولیه او دارد که اگر اتفاق نمیافتاد ممکن بود ما با نتیجه دیگری از زمین خارج شویم.
گلایه از شرایط و مشکلات کار هر سرمربی دیگری هم میتوانست باشد و باید به این توجه کرد که ما چرا چند ماه مانده به جام جهانی کیروش را به ایران آوردیم؟ چرا سرمربی صعود کننده به جام جهانی را برکنار کردیم و هدفمان از این کار چه بود و حالا باید پرسید اگر با هدایت اسکوچیچ یا یک گزینه دیگر روی نیمکت این شکست سنگین حاصل میشد چه قضاوتی از او و عملکردش داشتیم؟ به هر حال امیدواریم کادرفنی هرچه زودتر از اشتباهاتش درس بگیرد و فکری برای دو بازی بعدی بکند تا با نتایج خوبی جام را به پایان برسانیم.