این پایان راه پرسپولیس نیست!

غروب آرام و سنگین، به سکوها یله داده بود. آسمان از فرط اندوه، سرخپوش شده بود.آن سوتر سردار دورسون، با چشمانی که هنوز ردّ خستگی نود دقیقه جنگیدن را حمل می کرد، زیر نور کم‌فروغِ چراغ‌های ورزشگاه ایستاده بود و به دوردست خیره شده بود. انگار می‌خواست سنگینی شکست را از دوش دوآتشه‌ها بردارد. در میان همه خستگی‌ها، یک تصویر در ذهنش می‌سوخت: چهره اشک‌آلودِ «ایمن»، پسر کوچکش که با امید به ورزشگاه آمده بود تا شادیِ پیروزیِ پدرش را ببیند. اما تقدیر، قصه دیگری نوشته بود. اشک‌های او، دنیای دورسون را برای لحظاتی متلاشی کرد. اینگونه شد که میانِ سکوتِ شکست و هیاهوی انتظار، صدای سردار دورسون را شنیدیم.

n در کرمان همای سعادت بر شانه‌هایتان نشست، اما تو همچنان سگرمه‌هایت درهم بود!

اعصابم خرد بود چون در نیمه اول سه گل زدیم و می‌توانستیم در نیمه دوم جشنواره گل راه بیندازیم، اما عطش تیم به یکباره فروکش کرد و ما در ادامه بازی نمایش خوبی نداشتیم. به هر ترتیب سه امتیاز مهم گرفتیم و برای نایب قهرمانی خیز بلندی برداشتیم.

n فکر می‌کنی بتوانید از نصف جهانی‌ها سبقت بگیرید؟

خیلی سخت است، اما پرسپولیس برای کسب سهمیه چاره‌ای جز این ندارد. بازی گذشته ما مقابل سپاهان در ده دقیقه اول باختیم و شکست تلخی در آزادی خوردیم. همه امیدمان این است در دو بازی آخر فصل پیروز شویم و ورق‌ها را برگردانیم.

n چرا چند هفته‌ای دروازه‌ها به روی تو بسته شده بود؟

اگر دقت کرده باشید، من اخیرا کمتر در موقعیت گلزنی قرار گرفته‌ام. مثلا در بازی با سپاهان، مجبور بودم مدام از باکس حمله به عقب برگردم و برای توپ بجنگم. اما مطمئن باشید اگر فرصت پیش بیاید، شانسی به حریفان نمی‌دهم و باز هم گل می‌زنم. یادتان باشد هر بازیکنی روز خوب و بد دارد.

n پرسپولیس این فصل آنگونه که انتظار می‌رفت خوب پیش نرفت. فکر می‌کنی چرا نتوانستید برای قهرمانی بجنگید؟

شما بازی سپاهان را دیدید؟ دو گل اول همه چیز را خراب کرد و شیرازه تیم در عرض چند دقیقه از هم پاشید. گاهی اتفاقات آنقدر سریع می‌افتد که نمی‌توانی واکنش نشان دهی. بعضی روزها واقعا تقدیر با تو همراه نیست و هر چه شلیک می‌کنی به در بسته اصابت می‌کند.

n حالا بانوان هم همپای مردان برای پرسپولیس هورا می‌کشند و این برای فوتبال ایران اتفاق تازه‌ای است. قبول داری؟

بله همینطور است، حضور بانوان بر گرمای فوتبال می‌افزاید و فضای ورزشگاه‌ها را تلطیف می‌کند. درباره بانوان هوادار پرسپولیس من به سهم خودم شرمنده‌ام که نتوانستیم انتظارات را محقق کنیم. باور کنید این هواداران سزاوار بهترین‌ها هستند. همین جا قول می‌دهم در بازی‌های باقیمانده همه تلاشمان را بکنیم و فصل بعد را قوی‌تر شروع کنیم.

n پسر کوچکت «ایمِن» چطور روزهای ناکامی آتش قرمز را تاب می‌آورد؟

ایمن تمام بازی‌ها را از نزدیک تماشا می‌کند و یک پرسپولیسی دوآتشه است. وقتی در تهران نتیجه را به سپاهان واگذار کردیم فرزندم حسابی اشک ریخت. رک می‌گویم دیدن گریه پسرم به خاطر باخت تیمم سخت‌ترین و تلخ‌ترین لحظه‌ای بود که تجربه کردم!

n با همه این تفاسیر فکر می‌کنی کارتال بتواند اوضاع را عوض کند؟

-کارتال مربی بزرگی است. او در ترکیه و اروپا سابقه درخشانی دارد و شرایط سخت‌تر از این را هم تجربه کرده. اگر به او زمان بدهند و تیم را مطابق سبک او بسازند، قطعا در افق‌های پیش رو نتایج خوبی خواهیم گرفت.این پایان راه پرسپولیس نیست و فوتبال ادامه دارد.

n راستی از زندگی در تهران راضی هستی؟

تهران مرا یاد استانبول می‌اندازد. مردم اینجا فوق‌العاده مهربان هستند. هرجا می‌روم با محبت از من استقبال می‌کنند. ایران واقعا کشور خاصی است و فرهنگ آن قرابت زیادی با فرهنگ مردمان سرزمینم دارد.

n مقصد نهایی سردار دورسون کجاست؟

همیشه سعی کردم هر کاری را به بهترین شکل به سرانجام برسانم. امیدوارم در پرسپولیس مثمر ثمر باشم و بتوانم با پیراهن قرمز تیم محبوب فوتبال ایران را به جایگاه واقعی‌اش برسانم.