«امید» نخستین مدرسه نوین قزوین
- شناسه خبر: 6249
- تاریخ و زمان ارسال: 26 آذر 1401 ساعت 08:00
- بازدید : 93

انسیه بخارایی
اشاره
بخشی گسترده از جریان نوخواهی در زمینه آموزشوپرورش ایران نهتنها در اندیشه نوخواهانه ایرانیان، بلکه همتراز و همراه با آن در آیین دیرینه نیکوکاری مردمان این سرزمین یعنی آیین وقف ریشه داشته است. کمتر شهری را در ایران میتوان نشان گرفت که در آن نشانههایی از پیوند میان آموزش و وقف وجود نداشته باشد. تبریز و قزوین که روزگاری پایتختهای دودمان صفوی به شمار میآمدند، نهادهایی آموزشی برآمده از دل تاریخ دارند که با آیین نیکوی وقف پیوند یافتهاند.
ـ «امید» نخستین مدرسه نوین قزوین
قزوین یکی از شهرهایی به شمار میآید که آغاز پیدایش نهادهای نوین آموزشی در آن با آیین وقف پیوند یافته، مدرسه امید، دستاورد این پیوند نیکو بوده است.
شماری از رجال و مشاهیر قزوین، پایتخت حکومت صفوی به روزگار شاه تهماسب، در سال 1283 خورشیدی راهی نو در مسیر آموزش برای کودکان و نوجوانان این شهر گشودند. آنان که همه از اعضای انجمن معارف قزوین به شمار میآمدند، با بنیانگذاری مدرسههای نوین، بستری فراهم آوردند تا دانشهای نوین به فرزندان خانوادهها آموزش داده شود. مدرسه «امید» اما در این میانه یگانه بود؛ نهتنها نخستین مدرسه و دبستان نوین در قزوین به شمار میآمد که با پیوند خوردن با آیین دیرینه وقف، شرایطی پدید میآورد که کودکان خانوادههای نیازمند بتوانند در آنجا دانشهای زمانه را فرابگیرند. پایه شکلگیری مدرسه امید به اندیشه مترقی میرزاصالحخان کلانتر باغمیشه تبریزی، نامبردار به آصفالدوله یا وزیر اکرم، حکمران ترقیخواه و نیکنام شهر در روزگار قاجار بازمیگردد؛ آنجا که با یاری اعضای انجمن معارف کوشید زمینههای پیدایش چنین مدرسههایی را فراهم آورد. انجمن معارف نیز پیشتر به کوشش این حاکم نوخواه شکل گرفته بود. آصفالدوله به سال 1279 خورشیدی به حکومت قزوین رسید. او نامی نیک بر این پهنه از ایران بر جای نهاده است. کوششهای وی بهویژه در زمینههای آبادانی، بهداشت و سلامت همگانی و نظم و امنیت شهر بر برگهای تاریخ قزوین ثبت شده است.
ـ نقش ثروتمندان نیک نام و انجمن معارف در تاسیس مدرسه امید
هنگامی که زمزمههای شکلگیری نخستین مدرسه به شیوهنوین در قزوین برخاست، باقرخان سعدالسلطنه از زمینهای خود، زمینی را که کنار سردر عالیقاپو بود و بهعنوان رختشویخانه کاربرد داشت، به انجمن معارف وقف کرد و بنای مدرسه امید بدینترتیب آغاز شد. باقرخان، حاکم پیشین قزوین بود که نقشی چشمگیر در ساخت و وقف مدرسه داشت. او سفارش کرد زمین مدرسه تا ابد برای آن کار اختصاص داشته باشد تا کسی نتواند از آن بهرهای دیگر گیرد. پارهای از ثروتمندان نیکنام قزوین به همراه اعضای انجمن معارف هزینههای ساخت مدرسه را برآوردند. یک معمار کارکشته به نام حسین معمارباشی، ساختمان مدرسه را در زمین وقفی بنا کرد. بنیانگذاران مدرسه امید، پس از پایان کار ساختمان و وقف آن، قاضی ارداقی را به مدیریت و برادرش میرزا علیاکبر ارداقی قزوینی را که یکی از آزادیخواهان پرآوازه قزوین بود به نظامت آن گماشتند. میرزا علیاکبر ارداقی قزوینی از شخصیتهای مبارز و انقلابی دوره مشروطه به شمار میآمد. او و برادرش به گزینش اعضای انجمن معارف، مدیریت مدرسه وقفی امید را برعهده گرفتند تا نسلی نو در این بخش از سرزمین ایران در سایهسار روش و اندیشه مترقیشان پرورش یابد.
ـ تدریس نوین در مدرسه امید قزوین
مدرسه امید در خیابان سپه قزوین، در کنار سردر عالیقاپو جای گرفته است. این مدرسه تاریخی که بر پایه آیین دیرینه نیکوکاری ایرانی شکل گرفته بود، سلسلهجنبان آموزشهای نوین در قزوین بود. دانشآموزانی که در آن پرورش مییافتند، براساس آموزههای نوین علمی مهیا میشدند تا در تاریخ جدید این سرزمین نقشهایی سازنده برعهده گیرند. مدرسه امید که در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده، اکنون بهعنوان مرکز اسناد و کتابخانه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان قزوین فعالیت دارد و روزگاری را به یاد میآورد که ثروتمندان نیکوکار ایرانی، بخشی مهم از رسالت اجتماعی خویش را در ایجاد نهادهای فرهنگی در زمینه گسترش معارف و دانشهای نوین میدیدند.
ـ «سالار اکرم» ایده پرداز تاسیس مدرسه امید
میرزا صالحخان باغمیشهای ملقب به «سالار اکرم» یا آصفالدوله حکمرانی مناطقی همچون تهران، قزوین و گیلان را برعهده داشتهاست. او در سال 1279 شمسی به حکومت قزوین منصوب شد و در این دوران در زمینه آبادانی، بهداشت و امنیت شهر تلاش نمود و ایده افتتاح این مدرسه از وی بود که با تأسیس انجمنی به نام «انجمن معارف» باقرخان سعدالسلطنه زمینی را در جنب سر در عالیقاپو قرار داشت و در آن زمان رختشویخانه بود به انجمن وقف نمود و ساخت و ساز بنای مدرسه با کمکهای مالی حاج محمد حسن شاهرودی، حاجی صدرالاسلام، امیر محترم، میرزا تقی میرالمولی، آسید حسین رفیعی، مجدالاسلام، حاج میرزا اکبر شیخ الاسلامی، امیر انتصار و میرزا صالح خان باغمیشهای آغاز شد و حسین معمار باشی در محل رختشویخانه شش اتاق، یک کریدور و سه دستشویی بنا کرد و جهت اثبات وقفی بودن بنای مدرسه و حتی زمین آن، سنگی به طول 150 گره و به عرض 70 گره تعبیه کرد که در ابیات پایانی شعری که بر آن حک شده بود به وقفی بودن بنا اشاره مینمود.
در مندرجات روزنامه تربیت که در همان دوران انتشار مییافته، آمده است : “…اجزای مدرسه عبارت است از یک نفر مدیر و یک نفر ناظم و یک نفر معلم ابتدایی و یک نفر معلم فارسی که معلم ریاضی هم هست و یک نفر معلم عربی و یک نفر معلم فرانسه و یک نفر مشّاق برای سرمشق و تعلیم خط و یک نفر قهوه چی که آبدار هم هست و یک نفر سرایدار که فراش هم هست… . این مدرسه دارای سی نفر شاگرد مجانی است که تمام فقیر و یتیم اند و سی نفر شاگرد ماهیانهبده هم قبول خواهد شد، چنانچه تا کنون سه نفر آمده و قبول شدهاند”.
در گذشته دانشآموزان مدرسهی امید لباس متحدالشکل میپوشیدند و کلاهی با نشان مدرسهی امید قزوین بر سر میگذاشتند که باعث میشد تا در ظاهر شبیه به هم باشند و نظم دقیقی به وجود آید. آنها 3 ساعت در صبح و 2 ساعت در بعدازظهر، در مدرسه حضور داشتند و آموزش میدیدند. برنامهی کلاسی آنها به گونهای تنظیم شده بود که خستگی کمی برای دانشآموزان ایجاد میکرد. همچنین شبها کلاسهای اختصاصی برای سالمندان برگزار میشد که دروس اولیه را به آنها میآموخت.
ـ قاضی ارداقی از پیشگامان آموزش نوین در ایران
قاضی ارداقی اولین مدیر مدرسه امید بود که در جریان مشروطه و به توپ بستن مجلس کشته شد. ملا علی، معروف به قاضی ارداقی و مشهور به «حاج آقا»، روحانی شیعه ایرانی، از پیشگامان آموزش نوین در ایران و از کشتهشدگان جنبش مشروطه ایران بود. او فرزند ملا تقی بود و در روستای ارداق قزوین به دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایی به جامه روحانیت درآمد و بعد از قضات معتبر عدلیه شد.
او در جریان نخستین انتخابات قزوین برای مجلس شورای ملی نقش فعالی داشت و شبنامههای ژلاتینی انتشار میداد و در اجتماعات شرکت میکرد. پس از صدور فرمان مشروطه به تهران رفت. در جریان درگیری مشروطهخواهان با محمد علی شاه، در کنار جهانگیرخان صوراسرافیل، سیدجمال واعظ و ملکالمتکلمین قرار گرفت.
ـ چگونگی مرگ وی
در دوره استبداد صغیر وی به همراه عده زیادی از آزادیخواهان و وکلای مجلس برای دفاع از مشروطه و مجلس در ساختمان مجلس تجمع کرده بودند. پس از آنکه مجلس توسط محمدعلی شاه به توپ بسته شد، جمعی از آزادیخواهان دستگیر و در غل و زنجیر روانه باغشاه شدند، وی در زمره دستگیرشدگان بود. قاضی صدای گرم و گیرایی داشت و شبی در حبس این شعر را می خواند:
تاکه غیرتِ مردی، شد ز خلق ایرانی
مُلک ملت ایران رفت رو به ویرانی
اولین جهانگیران، خسروان ما بودند
از کیانیان یکسر تا گروه ساسانی
صیت سطوت ایران بود در جهان معروف
خواندهای اگر تاریخ، صدق قول من دانی
حال بشنو احوالش باخبر شو از حالش
بین چگونه افتاده روی در پریشانی
والیان والاجاه، چاکران دولت خواه
خلق مملکت رانند، جای مملکت رانی
وا محمدا زین خلق، وا شریعتا زین قوم
کافران بما گویند، داد از این مسلمانی
دو روز بعد از آن شب او را با استریکنین مسموم کردند و با تشنج و زجر در زنجیر درگذشت. وی پس از جهانگیرخان صوراسرافیل و ملکالمتکلمین سومین فردی است که در سال 1287 هجری شمسی در ماجرای باغشاه بعد از شکنجه کشته شد.
پس از قاضی ارداقی مدیریت مدرسه را “مجدالکتاب شالی” بر عهده می گیرد. افراد خاندان مجد از سرشناسان شهر و در خطاطی هنرمند بودند. پس از وی مدیریت مدرسه را آقا میرزا مسعود امینی و سپس آقا میرزا محمود امینی از افراد با نام خاندان امینی عهدهدار میگردند و سپس مدیریت آنجا به مرحوم غلامرضا شمس که از سال 1326 قمری جزء معلمان مدرسه بود سپرده شد و وی تا پس از جنگ جهانی دوم (شهریور 1320 شمسی) این سمت را عهده دار بود. مرحوم شمس مدیری لایق و از همدرسان کمال الملک و علامه میرزا محمدخان قزوینی بود.
منابع:
ـ1ـ دانشنامه تاریخ معماری و شهرسازی ایرانشهر
ـ2ـ تاریخچه فرهنگ و مدارس سرزمین قزوین بر مبنای تعلیمات نوین ـ به اهتمام محمد دبیر سیاقی ـ ابراهیم سیدمحمد صفاری