المپیاد شیمی هیچ انتهایی ندارد
- شناسه خبر: 19227
- تاریخ و زمان ارسال: 4 شهریور 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
محمدرضا مقدم
مقدمه
این نام را به خاطر بسپارید. «زهرا تهمتنی» متولد 1383 در قزوین؛ فرزند ایران.
همه ما میدانیم که «نخبگان زاده نمیشوند بلکه ساخته میشوند.» این جمله را میتوان مصداق زندگی تمامی نخبگان، مخترعان، دانشمندان و افراد تاثیرگذار در دنیا دانست. خوشبختانه کشور ما در طول تاریخ افراد مهمی را به دنیا معرفی کرده است؛ از ابنسینا و فارابی گرفته تا مریم میرزاخانی و بسیاری دیگر. در میان همه این بزرگان، افرادی هستند که در اوج جوانی و یا نوجوانی ظهور میکنند و با تلاش و همت خود سبب اعتلای دانش میشوند. با این تعاریف، قطعا زهرا تهمتنی را میتوان در زمره یکی از این افراد دانست. زهرا گرچه در ابتدای راه قرار دارد ولی در همین آغاز کار چشم جهانیان را به سمت خود خیره کرده است. کسب مدال طلای شیمی در المپیاد دانشآموزی افتخاری است که سالها در انتظار آن بودیم. از آخرین باری که یک دختر ایرانی توانست مدال المپیاد به دست بیاورد سالها گذشته و این زهرا بود که توانست بعد از 18 سال، با کسب مدال طلا، افتخار بزرگی را برای کشورمان رقم بزند. افتخارات زهرا تنها به کسب مدال ختم نمیشود او در المپیاد شیمی که در کشور سوئیس برگزار شد توانست به عنوان سه دختر برتر دنیا معرفی شود و بر قله افتخار بایستد. در کنار همه این موفقیتها، با مهربانی و فروتنی میگوید، خانواده مهمترین نقش را در موفقیت من داشتند و قطعا شنیدن این جمله برای هر پدر و مادری به معنای اوج سعادت است.
هفته گذشته او را به مصاحبه دعوت کردم. به همراه خانم شیما کبیری که معرف حضور او به بنده بودند به دفتر روزنامه ولایت آمدند. شرح این گفتوگو در ادامه از خاطر شما میگذرد.
اگر موافقید در ابتدا شیمی را به صورت ساده برای مخاطبان معرفی کنید.
تعریف رشته شیمی در چند جمله نمیگنجد؛ چون خیلی گسترده است ولی به صورت خیلی ساده میتوان گفت شیمی پلی است بین همه علوم. همانطور که میگویند ریاضی مادر همه علوم است و ابتدا باید ریاضی را بیاموزیم تا بتوانیم از علوم دیگر استفاده کنیم؛ باید معادلات ریاضی را بلد باشیم تا از آنها در فیزیک استفاده کنیم. شیمی هم به همین صورت است، پلی است بین ریاضی، فیزیک و زیست. در واقع کسی که بخواهد زیست بخواند باید شیمی بلد باشد.
علاقه شما به رشته شیمی از کجا شروع شد؟
من به رشتههای علوم پایه علاقه خاصی دارم. ریاضی، زیست، شیمی و فیزیک از جمله مباحث و دروس مورد علاقهام هستند. قبل از این که وارد المپیاد شیمی شوم، دو سال برای المپیاد ریاضی تلاش کردم که موفقیتهایی هم در این زمینه به دست آوردم. به مقطع انتخاب رشته دبیرستان که رسیدم و چون به رشتههای تجربی علاقهمند بودم و هدفم این بود که در رشته پزشکی تحصیل کنم، باید بین المپیاد زیست و شیمی یکی را انتخاب میکردم و ترجیح من شیمی بود.
حضور در المپیاد دشواریهای زیادی دارد؛ از این بابت نگران نبودید؟
چالش المپیاد و همچنین رقابت برای من جذاب است. این که یک درس را باید عمیق بخوانی و آموختن علم به معنای واقعی برای من شیرین است و به همین دلایل سختیهای کار برایم جذاب و مطلوب بود.
علاقه به شیمی نیازمند یک ذهن پرسشگر است؟
بله. مخاطب شیمی باید به دنبال پرسش باشد که لازمهاش ذهن کنکاشگر است.
با توجه به اینکه رشته پزشکی را برای تحصیل در دانشگاه انتخاب کردید آیا قرابتی بین شیمی و پزشکی وجود دارد؟
شیمی در رشته پزشکی خیلی میتواند به من کمک کند. در بحث تحقیقاتی که لازم دارم و باید انجام بدهم میتواند مسیر را برایم هموارتر کند و همچنین سبب شود تا عمیقتر مطالعه کنم.
به موضوع حضور شما در المپیاد بپردازیم؛ استارت این موضوع از چه زمانی زده شد؟
اگر دانشآموزی قصد حضور در المپیاد را داشته باشد باید از سال 8 یا 9 تحصیلی مسیرش را آغاز کند؛ من از سال نهم بود که شروع کردم. انتخاب حضور در المپیاد کاملا آزاد است و هر دانشآموزی میتواند شرکت کند. ولی ورود به المپیاد، نیازمند یکسری شروط است. شروع راه المپیاد تا رسیدن به مرحله جهانی، شامل پنج مرحله است. مرحله اول که در بهمن ماه سال یازدهم تحصیلی شروع میشود حدود 30 هزار نفر شرکتکننده دارد که حدود هزارنفر به مرحله بعد راه پیدا میکنند. مرحله بعد در اردیبهشت سال یازدهم است که از هزار نفر، چهل نفر به مرحله چهل میروند که در تابستان سال یازدهم برگزار میشود. در این مرحله، یکسری مباحث را آموزش میدهند و در پایان از ما آزمون میگیرند. آزمونهای شیمی در دو نوبت نظری و عملی برگزار میشود. نمرات آزمونها با هم جمع شده و هشت نفر اول مدال طلا و 16 نفر بعدی مدال نقره و 16 نفر بعدی مدال برنز کشوری را به دست میآورند. دارندگان مدال طلا از کنکور معاف میشوند و به دلخواه خود میتوانند وارد هر دانشگاهی بشوند.
مرحله بعدی، انتخاب تیم ملی است که نفرات برگزیده به عنوان تیم جمهوری اسلامی ایران معرفی و عازم مسابقات میشوند. در همین مرحله هم سه ماه کلاس برای ما برگزار شد که شامل دروس تئوری و عملی بود. در این مدت چند مرحله آزمون داریم؛ چهار نفر اول به عنوان تیم جمهوری اسلامی ایران برای مسابقات اعزام میشوند. بعد از انتخاب تیم، حدود سه ماه دوره داشتیم که مباحث مخصوص جهانی و تمرکز بر مسائل، آموزش داده شد. در این مرحله، مباحث آزمایشگاهی بیشتر میشود تا به مسابقات اعزام شویم. کل پروسه 4 سال و دوماه طول کشید.
منابع مورد مطالعه المپیاد در چه سطحی است؟
منابعی که باید بخوانیم در سطح دکتری است. گاهی نیاز است که مقالههای به زبان اصلی و در سطح فوق دکتری را مطالعه کنیم.
روزی چند ساعت مطالعه میکردید؟
از همان ابتدای کار، حداقل 10 ساعت در روز فقط شیمی میخواندم و سال یازدهم که جدیت موضوع خیلی بیشتر شد به روزی 12 ساعت هم میرسید.
در طول این مدت که بیش از 4 سال طول کشید آیا شرایطی پیشآمد که دلسرد شوید؟
بله فکر میکنم نمودار زندگی ما سینوسیست و همیشه بالا و پایین دارد. مهم این است که وقتی دلسرد شدی، باز هم ادامه دهی چون همین زمانهاست که فرق بین آدمهای موفق و بقیه مشخص میشود.
در تیم ملی چطور؛ آیا تنها دختر حاضر در تیم ایران بودید؟
بله. یک اتفاق خیلی خوبی که افتاد این بود که من توانستم بعد از 7 سال تنها دختری باشم که در رشته شیمی به تیم ملی راه یافتم و امیدوارم در دورههای بعد دختران کشورم حضور پررنگی در المپیاد داشته باشند. به مسابقات جهانی که رفتیم؛ اتفاق بهتری رخ داد و من موفق شدم بعد از 18 سال به عنوان یک دختر ایرانی مدال طلای المپیاد را در رشته شیمی کسب کنم. یک اتفاق خیلیخیلی خوبی که افتاد، این بود که من توانستم جزو سه دختر برتر دنیا انتخاب شوم. یک دختر از کشور ژاپن مدال طلا و دختر دیگر از کشور ازبکستان مدال نقره به دست آورد.
آیا امکاناتی که در اختیار داشتید، راضیکننده بود؟
تا مرحله کشوری که مدال طلا بگیریم همه چیز پای خودمان بود و باید تهیه میکردیم. حتی اگر میخواستیم در کلاسهای آموزشی شرکت کنیم باید خودمان دنبال استاد میرفتیم. وارد مرحله تابستانی که شدیم یکسری کلاس برایمان گذاشتند، ولی در این حد نبود که آمادگی کامل به دست بیاوریم و باید خودمان بیشتر میخواندیم. المپیاد به گستردگی رشته شیمی است و شیمی هم هیچ انتهایی ندارد. در مرحله انتخابی تیم ملی، برایمان کلاس گذاشتند، تقریبا کافی بود ولی در کنارش قطعا باید خودمان هم به مطالعه میپرداختیم.
چه افرادی به شما تدریس میکردند؟
مدرسهای ما مدالآوران سالهای پیش بودند. در مرحله 40 و بالاتر، علاوه بر آنها، استادان دانشگاه که خودشان نیز مدالآوران سالهای پیش بودند و همچنین استادان دانشگاههای تهران و شریف.
از بازگشت به کشور بگویید؛ با استقبال گرم مواجه شدید؟
وقتی برگشتیم مورد استقبال گرم خانواده و دوستان قرار گرفتیم. سرود ملی نواخته شد؛ مسئولین کشوری از جمله مسئول سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، مسئول باشگاه دانشپژوهان جوان و … به استقبالمان آمدند. از طرف صدا و سیمای کشور با ما مصاحبه کردند. در قزوین هم به تازگی جلسهای با حضور استاندار داشتیم.
دیدگاه یک نخبه به مسائل مالی چگونه است؟
در کل، المپیاد مسیری است که نباید خیلی انتظار مالی از آن داشت. بیشتر بُعد معنوی مسئله برای علاقهمندان آن مهم است. المپیاد شما را در جایگاه جهانی قرار میدهد. المپیاد دیدگاه جهانی به ما میدهد و سبب میشود خیلی زودتر با فضای دانشگاهی آشنا شویم؛ چون مباحثی که میخوانیم دانشگاهی است و عمق بیشتری از مباحث کنکور و دبیرستان دارد و همین موضوع سبب میشود که ذهنیت مناسب و ایدهآلی نسبت به علم و دانش داشته باشیم.
دغدغه شما به عنوان یک نخبه چیست؟
اگر شرایط و امکانات و رفاه بیشتری برای نخبگان و همچنین همه مردم فراهم باشد میتوانیم انرژی و تمرکزمان را روی مسائل مهمتر بگذاریم.
برای تحصیل در خارج از ایران پیشنهادی دارید؟
یکی از دستاوردهای المپیاد جهانی این است که بچههای مستعد دانشگاهها شناخته میشوند تا راحتتر جذب دانشگاههای معتبر جهان شوند. اگر درخواست تحصیل در دانشگاههای معتبری مثل امآیتی داشته باشم، پذیرفته میشود ولی فعلا هدفم تحصیل در رشته پزشکی است.
به نظر شما کشور ما در پروسه آمادهسازی نخبگان دارای ضعف است؟
بله. متاسفانه ما در بخش امکانات با ضعف مواجه هستیم. حتی در دوره آمادگی جهانی المپیاد، در بخش امکانات آزمایشگاهی ضعف داریم و اصلا بعضی از امکانات را نداریم. بعضی از مواد آزمایشگاهی را نداشتیم که واکنش آنها را ارزیابی کنیم و مجبور بودیم بعضی از مواد را جایگرین کنیم تا واکنشی شبیه به آن را به دست بیاوریم. یا گاهی مواقع مجبور بودیم بعضی از مواد را خودمان بسازیم که متاسفانه گاهی اوقات نتیجه مطلوبی بهدست نمیآمد یا با اتلاف وقت مواجه میشدیم. در نظر بگیرید ما با این امکانات باید با بهترینهای دنیا که امکاناتی فراتر از تصور ما دارند رقابت کنیم. کشور عربستان تا ۱۰ سال پیش اصلا مدال جهانی نداشت ولی در همین دوره موفق شد مدالهای خوبی کسب کند. آنها سرمایهگذاریهای خیلی خوبی در بخش نخبگان و به ویژه در بخش آزمایشگاهی انجام دادهاند. بچههای ایران استعداد شگرفی دارند و اگر امکانات داشته باشیم قطعا عملکرد بهتری خواهیم داشت.
ولی با همین امکانات هم عملکرد خیلی خوبی داشتید؛ اینطور نیست؟
اگر امکانات بیشتر باشد قطعا بچهها سختیهای کمتری متحمل میشوند و نتیجه بهتری به دست میآوریم. ما امسال رتبه 4 جهانی را به دست آوردیم و کشورهای چین، سنگاپور و ویتنام چهار مدال طلا به دست آوردند و رتبه اول مشترک را کسب کردند و ایران با سه مدال طلا و یک نقره رتبه چهارم را به دست آورد. در نظر بگیرید آنها بچهها را در مدرسه تخصصی شیمی تعلیم میدهند؛ در صورتی که ما حتی در کل کشور یک مدرسه تخصصی شیمی نداریم. خیلی از کشورها مدارس المپیاد دارند و دانشآموزان، کل پروسه آمادگی را در همین مدارس طی میکنند ولی ما فعلا این امکانات را نداریم.
زندگی یک نخبه چه تفاوتی با آدمهای دیگر دارد؟
قبل از کسب مدال فکر میکردم تفاوتهایی وجود دارد ولی الان این حس را ندارم. من برای رسیدن به مدال طلا، ۴ سال و دو ماه تلاش کردم. از خیلی چیزها گذشتم. من هم دوست داشتم مثل دیگر بچهها باشگاه بروم، ورزش کنم و یا تفریح؛ ولی ترجیح من المپیاد بود و آنقدر برایم جذاب و با ارزش بود که از همه اینها چشمپوشی کردم. روز اختتامیه زمانی که اسم من به عنوان برنده مدال طلا اعلام شد، تمامی این ۴ سال مثل یک فیلم از جلوی چشمانم گذشت. یاد تمام سختیهایی که کشیدم افتادم و در نهایت خوشحال بودم و احساس رضایت داشتم.
از برنامههای بعدیتان در آینده بگویید.
باید امتحانات نهایی را پشت سر بگذارم. چون عضو تیم ملی بودم و به دلیل اینکه زمان را از دست ندهم قرار شد که امتحانات نهایی خرداد ماه را در شهریور بگذرانم. از اول مهرماه در دانشگاه تهران و در رشته پزشکی مشغول به تحصیل میشوم.
چه پیشنهادی برای همسن و سالان خودتان دارید؟
متاسفانه در مدارس ما خیلی به استعدادیابی بها داده نمیشود. ممکن است یک دانشآموز استعداد هنری داشته باشد یا ورزشی و یا علمی. اگر استعدادها شناسایی شوند قطعا کشور ما آینده روشنتری خواهد داشت. من به همه هم سنوسالان خودم پیشنهاد میکنم که در ابتدا استعداد خودشان را کشف کنند و به دنبال شکوفایی آن باشند. استعداد، علاقه و تلاش، آنها را به مقصدنهایی و پیروزی میرساند. اگر نتایج دور قبل را بررسی کنید متوجه میشوید دخترها حضور کمرنگتری در المپیاد داشتهاند. من از همه دختران سرزمینم میخواهم که خودشان را باور کنند. فرصتها را از دست ندهند و با اعتماد بهنفس به مسیر و هدفشان ادامه دهند.
ضمن تشکر از همراهی شما، در پایان اگر صحبت هست بفرمایید.
خانواده بزرگترین نقش را در موفقیت من داشت؛ از پدر و مادرم ممنونم.