افزایش عوارض آزادراهی کمکی به کاهش آلودگی هوا نمیکند
- شناسه خبر: 48371
- تاریخ و زمان ارسال: 10 آذر 1403 ساعت 07:30
- بازدید :

نفیسه کلهر
اشاره:
«مهدی خطیبی» یکی از بنیانگذاران «سهشنبههای بدون خودرو» در قزوین است. وی مدیر انجمن دوستداران دوچرخه است که برنامههای زیادی را با این گروه به اجرا در آورده است. انجمن دوستداران دوچرخه در قزوین که با هدف کاهش آلایندگی خودروها از طریق افزایش استفاده از حمل و نقل پاک فعالیت میکند، تعداد زیادی از علاقمندان را به خود جذب کرده و هر روز نیز به شمار این گروه افزوده میشود.
در این مطلب به بهانه قوانین جدید افزایش نرخ آزادراهها و تاثیر یا عدم تاثیر آن بر آلودگی هوا با مهدی خطیبی به گفتوگو نشستیم.
ـ در ابتدا بفرمایید با توجه به معضل افزایش آلودگی هوا در قزوین به نظر شما عامل اصلی در مورد این مساله چیست؟
چند سالی است که در قزوین آلودگی هوا تشدید شده و روز به روز نیز زیادتر میشود و در شهرهایی مثل آبیک یا قزوین آلودگی شدیدتر است. این آلودگی علل مختلفی دارد ولی از آنجایی که ما به دنبال حمل و نقل پاک مثل دوچرخه و حمل و نقل عمومی هستیم، من در این باره بیشتر اطلاعات کسب کردم و به این نتیجه رسیدم که یکی از مبانی های آلودگی هوای شهرهای ما مثل تهران یا خیلی شهرهای بزرگ، بیشتر سوخت است؛ به خصوص سوخت ماشینها.
مثلا ماشینهایی هم که در جا کار میکنند، بنزین میسوزانند. در حالی که هیچ رفت و آمدی هم صورت نمیگیرد؛ بیشتر در ترافیک آلودگی ایجاد میشود که یکی از دلایل آلودگی هوا است و ما الان سالانه بیش از یک میلیون خودرو تولید میکنیم که نقش مهمی در آلایندگی دارند.
ـ کارخانههای خودروسازی ساخت اتومبیل در سراسر دنیا اتومبیل تولید میکنند، چطور این مساله بیشتر در کشور ما باعث آلودگی هوا شده است؟
ببینید در سالهای ۲۰۱۶ ایران یک میلیون و ۷۴ هزار ماشین تولید میکرد و رتبه هفدهم جهان را دارا بود و ترکیه در آن زمان از ما عقبتر بود، ولی الان تولیدات خودروی ایران به یک میلیون و ۳۰۰ـ۴۰۰ هزار ماشین در سال رسیده و این در حالی است که کشورهای خارجی پیشرفته وقتی ماشین تولید میکنند، سعیشان بر این است که از لحاظ فنی هم خودروهایشان را ارتقا دهند، یعنی ماشینهای با مصرف بنزین کمتر تولید میشود و ماشینهای قدیمی را از رده خارج میکنند که متاسفانه اینجا ماشینها از رده خارج نمیشوند.
مثلاً پیکان هنوز در رفت و آمدهای شهری ما وجود دارد و از رده خارج نکردن ماشینهای مستهلک و تولید زیاد ماشین باعث میشود که تعداد ماشینهای شهر، روز به روز زیادتر شود. مثلاً سر چهارراههای قزوین یا شبکههای معابر قزوین ما ترافیک نداشتیم، ولی حالا هر روز شاهد ترافیک بیشتری هستیم.
ـ ترافیک جدا از آلایندگی چه مضرات دیگری برای شهر و شهروندان دارد؟
ترافیک بیشتر باعث میشود تا شهرداری مجبور شود شبکهها را گسترش دهد؛ پل، روگذر و زیرگذر احداث کند و هزینههای آنچنانی بپردازد، هرچند که با احداث این همه پل در قزوین که یک شهر با مقیاس نسبتا کوچک است، باز هم مشکل ترافیک حل نشده است، همانطور که در تهران هم شاهد این قضیه هستیم که با افزایش تعداد بزرگراه و حتی دو طبقه کردن اتوبان صدر و راهکارهای دیگر ولی همچنان ترافیک یک معضل اساسی به حساب میرود!
ـ با این حساب توصیه شما چیست؟
خب مسلما با توجه به اینکه عامل اصلی ترافیک خودروها هستند، ما برای حل این مشکل باید در مرحله اول استفاده از ماشین را کم کنیم.
ممکن است کشورهای دیگر همینقدر ماشین داشته باشند، ولی استفاده از ماشین آنقدر که در ایران مرسوم است در کشورهای پیشرفته نیست. در واقع ما تمام کارهایمان را با اتومبیل شخصی انجام میدهیم که یکی از دلایل آن به نظر من ارزان بودن بنزین است، البته نه اینکه ارزان بودن بد است، خب بنزینی که داریم باید به قیمت مناسب به دست مردم ما برسد؛ اما همین قیمت مناسب باعث شده که یک تعارض منافع به وجود بیاید، یعنی کسی که ماشین دارد یک رقم بالایی یارانه برای سوخت دریافت میکند، ولی کسی که ماشین ندارد یا از ماشین شخصی زیاد استفاده نمیکند، اصلا این یارانه دولتی شامل او نمیشود.
ـ چطور تخصیص این یارانه میتواند نزدیکتر به تحقق عدالت اجتماعی صورت بگیرد؟
بگذارید اینطور توضیح بدهم که به نقل از جراید، در روزهای گذشته مصرف بنزین در کشور ما آنقدر زیاد شد که دولت مجبور به خرید بنزین گردید. یعنی بنزینی که دولت به قیمت لیتری ۱۵۰۰ تومان در اختیار ما میگذارد، در مراحل تولید برای دولت به مبلغ لیتری ۸ هزار تومان تمام میشود. از طرفی قیمت بنزینی که دولت میخرد لیتری ۳۸ هزار تومان است.
با یک حساب ساده یعنی کسی که یک خودرو دارد و در ماه 100 لیتر بنزین مصرف میکند که 60 لیتر آن به قیمت بنزین ۱۵۰۰ تومانی و 40 لیتر دیگر به قیمت ۳۰۰۰ تومان است، حدود 210 هزار تومان برای بنزین هزینه میکند. خب اگر این ۱۰۰ لیتر را دولت خریده باشد، یعنی ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان برای آن پرداخته است. پس دولت اینجا ۳ میلیون و 590 هزار تومان به من به عنوان آلوده کننده و مصرف کننده بنزین یارانه میدهد.
این میزان یارانه در شرایطی است که کسی فقط از ۱۰۰ لیتر بنزین استفاده کند در حالی که میدانیم بسیاری افراد بیشتر از این مقدار در ماه مصرف میکنند و خب این در حالی است که کسی که اصلاً اتومبیل ندارد و بنزین مصرف نمیکند چنین یارانهای دریافت نمیکند، یعنی افرادی در خانواده که از اتومبیلشان استفاده نمیکنند یا وسع خرید اتومبیل را ندارند و یا کسانی که در مناطق روستایی زندگی میکنند و اتومبیل استفاده زیادی برایشان ندارد از این یارانه بیبهره هستند از این منظر نگاه دولت باید عوض شود و نگاهش از مصرف کننده و ماشین محوری به انسان محوری برگردد.
ـ این نگاه ماشینمحوری دیگر در کجا نمود دارد؟
یکی از بحثهای دیگر ماشینمحوری همین گران شدن عوارض تردد ماشین در شبکههای برونشهری است. مثلاً به عوارض قزوین به رشت یا قزوین به زنجان رقم زیادی اضافه شده که خب این اضافه کردن هم یکی از موضوعات به نظر من فکر نشده و غلط است یعنی مبنا را بر ماشین در نظر گرفتهاند، وقتی که یک ماشین از یک شهر به یک شهر دیگر میرود چون عوارض ارزان است و قیمت بنزین هم ارزان، خیلی افراد به جای اینکه سوار اتوبوس شوند و از حمل و نقل عمومی استفاده کنند، با خودرو شخصی و اکثراً هم تک سرنشین یا دو سرنشین جابهجا میشوند.
این مساله را وقتی در یک مقیاس آماری در نظر بگیریم، میفهمیم که خیلی ضربه میزند، مثلا الان کشورهای پیشرفته به این نتیجه رسیدند که عوارض بین شهری بر اساس افراد در نظر گرفته شود و نه بر اساس خودرو.
این تصمیمگیری هم به نظر نمیرسد برای قیمت بنزین یا استهلاک ماشین بوده باشد، بلکه به خاطر آلودگی هوا این مبنا در نظر گرفته شده؛ و اینطور هست که مثلاً فرض کنید در یکی از شهرهای آمریکا اگر کسی بخواهد در اتوبان عبور و مرور بکند اگر فرضا عوارض مسیر ۵ دلار باشد، خودروی تکسرنشین باید ۵ دلار به عنوان عوارض بپردازد اما اگر خودرو دارای دو سرنشین باشد این مبلغ یک دلار کمتر میشود و اگر خودرو سه سرنشین داشته باشد ۳ دلار و برای چهار سرنشین میشود ۲ دلار و اگر ۵ سرنشین باشد، خودرو تقریبا معاف از پرداخت عوارض میشود و این یعنی تشویق کردن به این موضوع که اگر یک ماشین پر به جای پنج ماشین تکسرنشین از یک شهر به یه شهر دیگر برود، نتایج خوبی دارد؛ از این قبیل که استهلاک ماشینها کم و سود خانوار بیشتر میشود، آلودگی هوا و استهلاک زیرساختهای اتوبانهای شهری و بینشهری نیز کم خواهد شد.
ما به راحتی میتوانستیم این معیار را برای عوارض شهرهایمان در نظر بگیریم و با توجه به پیشرفت نرمافزاری توسط دوربینها تشخیص تعداد سرنشینان هم به راحتی امکانپذیر بود.
ـ شما قبلا انتقاداتی هم به عوارض شهرداریها برای خودروها داشتید، لطفا در این مورد هم توضیح دهید.
بله از طرف دیگر عوارض سالیانه شهرداریها است که مثلا برای ماشین گرانقیمت و ارزانقیمت متفاوت است و این هم به نظر من بیمعنی است، چرا که به نظر من گرانقیمت یا ارزانقیمت یک معیار ظاهری است، در صورتی که عوارضات اگر بخواهد واقعی باشد این است که این ماشین چه صدماتی در طول یک سال گذشته به شهر زده است و مهمترینش هم عوارض آلودگی است که این ماشین ایجاد کرده و خب به غیر از آلودگی این خودرو با ترددش به زیرساختهای شهری، آسفالت، خیابانکشیها نیز آسیبزده که در ماشینهای مختلف متفاوت است و باید برای دریافت سالیانه در نظر گرفته شود، همینطور بحثهای دارویی لازم است دیده شوند که یک خودرو با میزان تردد بیشتر در شهر برای مردم مشکل احتمال تصادفات و آلودگیها و مشکلات تنفسی را ایجاد کرده که درمانش به مباحث دارویی مربوط میشود.
تمام این موارد با سنجش کیلومترشمار خودرو قابل تعیین است، بدیهیست که وقتی یک اتومبیل در پارکینگ خانه نگهداری میشود و در سال فقط ۱۰ کیلومتر مسیر طی میکند در مقایسه با اتومبیلی که هزار کیلومتر در سال طی میکند یعنی به اندازه ۹۹۰ کیلومتر بیشتر شهر را آلوده نموده، به همان نسبت هم آسفالتها را بیشتر مستهلک میکند، و آلایندگی بیشتری هم دارد. مشخص است که باید عوارض بیشتری پرداخت کند، نه اینکه فقط داشتن اتومبیل ملاک پرداخت عوارض باشد.
به نظر من ما باید به سمت یک سیستم هوشمندتر پیش برویم، نه یک سیستم تکراری که هر ساله فقط قیمتها را زیاد کنیم.
ـ چه عوامل دیگری باعث افزایش آلودگی شهرهای ما هستند؟
ببینید این بحثی بود که من در مورد آلودگی هوا کردم، یکی دیگر از دلایل بیشتر شدن آلودگی شهرهایی مثل آبیک یا به خصوص قزوین وجود همین اتوبانهایی است که در شمال قزوین واقع شده و در روزهای تعطیل و اواخر هفته ترافیک بسیار زیادی را در این اتوبان شاهدیم که گاهی ترافیک باعث کُند شدن حرکت در نزدیکی دانشگاه آزاد میشود.
مساله مهم این است که از آنجاییکه این اتوبان در شمال شهر قزوین واقع شده، متاسفانه درست در مسیر باد مه قزوین قرار گرفته و این باد مستقیماً دود اتوبانی که ماشینها آنجا ایستادهاند یا تردد میکنند را به داخل شهر میآورد؛ اینها بحثهایی است که از نظر زیست محیطی به آن توجهی نشده، الان در جامعه ما متاسفانه کمتر کار کارشناسی انجام میشود.
ـ اغلب مسبب آلودگی هوا را مازوتسوزی نیروگاه میدانند نظر شما در این مورد چیست؟
ساخت نیروگاه فکر میکنم در دهه ۷۰ صورت گرفت. الان بیش از ۳۰ سال گذشته، چطور در این سالها اصلاً اسمی از نیروگاه نبود و حالا نیروگاه مطرح شده! به نظر من این آدرس غلط دادن است، باید حتما کارشناسان ما روی این موضوع کار کنند که دلیل اصلی آلودگی هوا چیست؟ سوختهای خانگی ما چطور است؟ هر روز آپارتمانها و مجموعههای سکونتی زیادتر میشوند و گرمای منازل با سوختهایی تامین میشود که مناسب نیست.
مساله مهم این است که افرایش عوارضات در حال حاضر هیچ کمکی به کاهش آلودگی هوا نمیکند.
ـ مالیاتها چطور میتوانند به کاهش آلایندگی خودروها کمک کند؟
به نظر من علاوه بر اینکه لازم است عوارض اتومبیلها را در سال بر اساس کیلومترشان زیاد کنند، باید بر اساس سال تولیدشان هم عوارض بیشتر شود، چون اتومبیلها به مرور از رده خارج شده و آلایندگیشان بیشتر میشود. همانطور که در کشورهای پیشرفته، ماشین تا ۵ سال یک مالیات ثابت دارد بعد از ۵ سال هر سال به میزان مالیات اضافه میشود. مثلاً من در اروپا دیدم بعضی اتومبیلها آنقدر مالیاتشان زیاد است که صاحبشان آن را کنار خیابان رها میکند یا مثلا هزینه مالیات نقل و انتقال ماشینی که فرضا ۲۰ سال در لندن کار کرده، آنقدر زیاد است که از قیمت ماشین بیشتر است و صاحب ماشین ترجیح میدهد ماشینش را رها کند تا آن را بفروشد.
به نظر من این روش خیلی منطقیتر است، مثلا الان پیکان در شهر ما خرید و فروش میشود، خب جدا از بحث آلایندگی، مصرف بنزین پیکان ۱۴ یا ۱۶ لیتر در هر صد کیلومتر است؛ در حالی که مصرف ماشینهای جدید ۵ تا ۶ لیتر در همین مسافت است؛ از طرفی دیگر بنزین ما از آب هم ارزانتر است و باعث میشود برای مصرف کننده مهم نباشد که مصرف سوخت اتومبیلش بالا است یا پایین.
خب همه اینها نشان میدهد که ما نیاز به دید کارشناسی در مورد افزایش قیمتها داریم و در این صورت است که افزایش قیمت خودش به پاکی محیط زیست ما کمک میکند.
ـ راهکار شما برای کاهش آلایندگی خودروها چیست؟
به نظر من انرژی نفت و گاز و بنزین ما هم یک روز تمام میشود ولی اگر ما به جای اینکه نفت را صادر کنیم و بفروشیم و آن مبلغ را بیاییم برای دوچرخهسواری هزینه کنیم و دوچرخه را همگانی کنیم به راحتی میتوانیم صرفهجویی عظیم انرژی داشته باشیم.
جالب است که مثلا دوچرخه قبلا در کشور و شهر ما رایج بودن و اما امروز به آن اهمیت زیادی نمیدهیم؛ در حالی که کشورهای توسعه یافته به این نتیجه رسیدهاند که برای جلوگیری از این مشکلات باید به حمل و نقل پاک و حمل نقل عمومی رجوع کرد. هر چند حمل و نقل عمومی مثل تراموا یا مترو هم میتواند آلایندگی داشته باشد، اما حمل و نقل با دوچرخه یا اسکیت یا وسایلی به این شکل هیچ نوع آلایندگی ندارد.
از طرفی شهر ما از نظر توپوگرافی برای حمل و نقل عمومی در شرایط خیلی خوبی قرار دارد، در بیشتر نقاط شیب ملایمی دارد و استفاده از دوچرخههای همگانی و تشویق ایجاد کارخانههای دوچرخهسازی با قیمت ارزان و در اختیار قرار دادن دوچرخه برای مردم در ایستگاههای مختلف که الان در تمام دنیا تقریبا مرسوم است، باعث مصرف سوخت کمتر و ایجاد هوای پاکتر میشود.
ـ برای کاهش آلایندگی سوختهای خانگی چه پیشنهادی دارید؟
در مورد مصارف سوخت خانگی، یکی از مهمترین چیزهایی که این روزها مطرح میشود که میتواند جایگزین مناسبی برای برق باشد، انرژی خورشیدی است. خورشید در کشور ما تابندگی بالایی دارد و روزهای ابری ما حتی در زمستان هم خیلی کم است. در نتیجه ما یک انرژی لایزال خدادادی به اسم خورشید داریم ولی اصلا از آن استفاده نمیکنیم! الان پشتبامهای ما همه خالی و آماده هستند که پنلهای خورشیدی روی آن نصب شود و با این کار میتوانیم با قطع برق از اینها استفاده کنیم که دولت میتواند گام موثری در این زمینه بردارد.
فقط چند پنل خورشیدی روی سقف هر خانه هم میتواند برق و گرمایش و آب گرم آن خانه را تامین کند، همانطور که معدود خانههایی که در شهر قزوین این کار را کردهاند و نتایج خوبی به دست آوردهاند.
ـ با تشکر از شما سخن آخرتان با مخاطبان چیست؟
به نظر من کشور ما بسیار ثروتمند است، ولی ما قدر ثروتهایمان را نمیدانیم و در مورد داشتههایمان فکر نمیکنیم و با تخریب بافت تاریخی، طبیعت و میراثمان این ثروت را حیف و میل میکنیم؛ در حالی که میتوانیم به نحو بهتری از داشتههایمان به خصوص میراث باقی مانده و معادن استفاده کرده و برای آیندگان نیز آن را نگهداری کنیم.