اعتیاد، بلای خانمان سوز
- شناسه خبر: 10186
- تاریخ و زمان ارسال: 21 اسفند 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
رومینا اسماعیلیپور
ساعت از 10 و نیم شب گذشته بود.
هرچه با او تماس میگرفتیم تلفن را جواب نمیداد. نمیدانستیم کجا دنبالش بگردیم. نزدیک 12 شب شد که به خانه برگشت. گیج بود و هیچ تسلطی روی حرکات و راه رفتنش نداشت. چشمهایش به زور باز میشد و آب دهانش از دو طرف دهانش روی پیراهنش میریخت.
“گفتم بچهام را از دست دادم، معتاد شد.”
فردا که حالش کمی بهتر شد برایم تعریف کرد که دیروز بعد ظهر قبل از اینکه از منزل خارج شود قرص خواب مصرف کرده و شب هم داخل پارک گل کشیده.
اینها بخشی از صحبتهای مادر مسعود نوجوان 15 سالهای است که به تازگی به مصرف مواد مخدر روی آورده. وقتی با مسعود صحبت میکنم در طول گفتوگو آرام است. سوالهایم را با جوابهای بله یا نه و یک کلمهای جواب میدهد و حتی اکثر اوقات پاسخ بسیاری از سوالها را نمیداند. پس از کمی کلنجار رفتن برای صحبت میگوید: زندگی کوتاهتر از آن است که لذتی نبریم. ترجیح میدهم با لذت از دنیا بروم! از او میپرسم لذت را در چه چیزی میبیند؟ درس، کلاس، خانواده و جمع دوستان به تنهایی برای او لذتبخش نیستند؟ که مادرش قبل از او جواب میدهد: دوستهایش او را به همین راه کشاندند. بچهای که تا چند ماه پیش برای همه چیز اشتیاق بیحد و حصری داشت الان نسبت به هیچ چیزی عکسالعمل نشان نمیدهد. به مسعود نگاه میکنم که در طول صحبتهای مادرش از جا بلند شده و کمی دورتر سیگار آتش میزند.
حسام مرد 45 سالهای که از 16 سالگی مصرف مواد را با تزریق هروئین شروع کرده است برایم تعریف میکند: در خانوادهی ما سابقهی اعتیاد وجود داشت. داییها، عموها… اولین بار عمویم برایم تزریق را انجام داد! حتی کارم همان بار اول به تشنج رسید. طبیعتا باید از عمویم متنفر میشدم و از مسیری که برایم ساخته بود برمیگشتم اما نتوانستم…
بعضیها ژن یک کاری دارن و من بعد از اینکه هروئین وارد رگهایم شد متوجه شدم که ژن مصرف مواد را دارم. بعد از آن زندگی نکردم. برای اینکه پول موادم را جور کنم به هر کاری که فکرش را کنید دست زدم. حتی از مادر و خواهر و برادر خودم هم دزدی میکردم. اگر بگویم نصف عمرم را زندان بودم دروغ نگفتم.
کارم کشیده شده بود به دزدی از مسجدها، خالی کردن انباریها، جمع کردن ضایعات از سطلها…
مدتی هم کارتن خواب شدم. آن زمان کراک مصرف میکردم. از جای سرنگهایی که مصرف کرده بودم کرم و عفونت بیرون میزد. هیچ کس من را نمیخواست، حق هم داشتند اگر داخل منزلشان راهم میدادند یک شبه زندگی شان را خالی میکردم. نزدیک 30 سال است که اعتیاد دارم و 10 بار هم ترک کردم. اما زور مواد از من بیشتر بود. از طرفی، کاری هم نبود که انجام دهم چون مجرم سابقهدار هستم؛ خب مسلما کسی به من کار نمیدهد. برای فرار از همهی این بدبختیها به مواد پناه میبرم.
سرهنگ فرهاد علیبیگی، رئیس مبارزه با مواد مخدر استان قزوین با ذکر نزدیک شدن به ایام عید نوروز گریزی به تعداد زیادی از سارقین بازداشتی که به دلیل اعتیاد دست به سرقت زدهاند میگوید: در حال حاضر تمام عزم خودمان را جمع کردیم و به مردم قول میدهیم که حداکثر تلاش خود را نه تنها در سطح استان بلکه در سطح کشور برای جمعآوری معتادان انجام دهیم، چراکه 50 الی 60 درصد از سارقین خرد جزو همین مصرفکنندگان مواد مخدر هستند. همچنین تلاش داریم که تمامی معتادان متجاهر را برای عید نوروز در کمپهای اجباری جمعآوری کنیم.
علیبیگی با تصریح بر این که قزوین سالیان سال فاقد کمپ اجباری بوده است، ادامه میدهد: در حال حاضر با توجه به تلاشهای سردار فرماندهی و همچنین استاندار قزوین مجوز کمپهای ماده 16 یعنی “کمپهای اجباری” اخذ شده است؛ جمعآوری معتادان با سرعت بیشتری را در سطح استان قزوین نوید میدهد.
ـ دستگیری روزانه خردهفروشان، در دستور کار
علیبیگی میگوید: در بحث خردهفروشان بعد از اینکه دستورات سردار فرماندهی ابلاغ شد اقدامات گستردهای در این راستا صورت گرفت. از جمله اینکه روزانه با دستگیری چندین خردهفروش مواجه شدیم. حتی چند شب پیش یکی از خردهفروشان را با 800 گرم مواد مخدر از نوع هروئین در حین فروش مواد دستگیر کردیم. همچنین لازم به ذکر است که 60 درصد جرایم استان قزوین در مرکز استان اتفاق میافتد. در نتیجه تعداد معتادان و خرده فروشان در آبیک، البرز، زیبا شهر و سایر مناطق کمتر از شهر قزوین است. به همین خاطر جرایم اتفاق افتاده در شهر قزوین به تبع آن نسبت به مناطق دیگر افزایش پیدا میکند.
ـ نگاهی به آمار بازداشت شدگان جرایم مواد مخدر
علیبیگی با اشاره به تاثیر حضور سردار فرماندهی در این زمینه میگوید: حدود 90 کیلوگرم اقلام مواد مخدر از تاریخ ۱۹/۱۱/۱۴۰۱ کشف و ضبط شدند. در این فاصله نیز 283 نفر خرده فروش و از ابتدای سال تا به حال حدود 3183 کیلوگرم انواع مواد مخدر کشف شده است. اما به طورکلی 3983 نفر دستگیری در طول سال جاری اتفاق افتاده است که از این بین، ما با توزیعکنندگان، قاچاقچیان، خردهفروشان، مصرفکنندگان و نگهدارندگان مواجه شدهایم. جمعآوری 1716 نفر معتاد در استان قزوین در طی تنها 11 ماه اخیر و در این مدت کوتاه کار راحتی نیست. هم چنین 2051 طرح برای برخورد با خردهفروشان و توزیعکنندگان مواد نیز پیش بینی و اجرا شده است. قابل ذکر است که بالغ بر 1000 تن مواد مخدر در سال گذشته در کل کشور کشف شد که در سال جاری به کمتر از 500 تن، به دلیل مقابلهی مناسب نیروی مبارزه با مواد مخدر رسیده است.
ـ جای خالی قوانین در رسیدگی به جرایم مواد مخدر
علیبیگی با تاکید بر همکاری سایر دستگاهها از جمله علوم پزشکی، شورای هماهنگی و بهزیستی برای ایجاد زمینه مناسب جهت جمعآوری معتادان ادامه میدهد: هرچند که ما در این راستا با خلأهای قانونی بسیاری مواجه شدهایم اما سیستم قضایی استان قزوین به ریاست آقای شعبانی، همکاری و حمایت بسیاری را اعمال کردند. گاهی در بین مردم این تصور ایجاد میشود که قاضی، قاچاقچی و توزیعکننده را بهراحتی رها میکند و یا حکم کمی برای او صادر میکند. در حالی که اشکال از خلأهای قانونی است و سیستم قضایی تنها در همین حد میتواند اقدام کند. به عنوان مثال در حال حاضر هنوز مجازات قانونی مشخصی برای ماریجوانا (گل) مشخص نشده است.
ـ فعالیتهای فرااستانی نیروی مبارزه با مواد مخدر استان قزوین
علیبیگی با اشاره به عدم فعالیت باندهای بزرگ مواد مخدر و قرار نگرفتن قزوین در مسیر ترانزیت به فعالیتهای فرا استانی نیروی انتظامی و مبارزه با مواد مخدر استان قزوین اشاره کرده و میگوید: ما اصلاً اجازه نمیدهیم که گستره فعالیت قاچاقچیان به داخل استان برسد و تنها خرده مواد وارد شهر میشود. اما از جمله راهکارهای پیشبینیشده برای کنترل حجم مواد مخدر میتوان به 1ـ راهاندازی گشت محور کنترل نامحسوس در ورودی و خروجیهای استان، 2ـ گشتهای محسوس، 3ـ برخورد قاطع با خردهفروشان، 4ـ جمعآوری معتادان 5ـ همسو سازی سایر دستگاهها با نیروی انتظامی اشاره کرد.
ـ اعتیاد چیست؟
دکتر مهران برزگر روانشناس و مددکار اجتماعی زندان و عضو انجمن روانشناسی استان قزوین در تعریف اعتیاد میگوید: در زمان گذشته از اعتیاد بهعنوان وابستگی نسبت به انجام کار، مواد یا دارو یاد میشد که در اثر مصرف این دارو و مواد تحمل دارویی برای فرد به وجود میآمد. در نتیجه فرد مجبور به مصرف دوز بالاترمواد میشد. یعنی معتاد را کسی میدانستند که اگر مواد به او نمیرسید هر لحظه امکان واکنشهای شدید از جانب او وجود داشت. اما درک ماهیت اعتیاد مقولهای پیچیده است و بایستی یکسری عناصر و معیارهایی در فرد پدیدار شود تا ما بتوانیم او را معتاد تلقی کنیم. این عناصر شامل 1ـ عدم کنترل بر روی مصرف مواد، 2ـ فرد علیرغم عوارض ماده و یا رفتار، آن را انجام میدهد آن هم در صورتیکه اطلاع از آسیبزننده بودن عمل و مواد مصرفی دارد اما به هرحال آن را انجام میدهد.3ـ وسوسه و هوس، 4ـ مصرف وابسته به نشانه. مثلاً فرد از جایی رد میشود و یا در مکانی قرار میگیرد و آلارم مصرف مواد او به صدا میآید، 5ـ اجبار وسواس که برای کاهش استرس و ایجاد آرامش است البته نیازی به جمع شدن تمامی این موارد در فرد مصرفکننده نیست بلکه حتی ممکن است که تنها یک مقوله از آن برای فرد مطرح شود و باز هم اگر این عناصر در زندگی شخص زیانبار باشد میتوانیم او را معتاد تلقی کنیم.
ـ عدم درمان ریشهای در کمپهای ترک اعتیاد
وقتی از اعتیاد صحبت میشود باید دو موضوع را از هم تفکیک کنیم 1ـ هسته اصلی، یعنی همان مواردی که ذکر شد و در درمان نقش اصلی را دارد. 2ـ آثار مستقیم علائم جسمی و روانی مواد مثل: بیقراری، هذیان، کم اشتهایی، مشکل خواب و پرخاشگری که برطرف کردن آن در درمان نقش چندانی ندارد. به صورتی که فرد بدون مداخلهی دارویی اگر مصرف مواد را قطع کند این قبیل مشکلات نیز برطرف میشود. یکی از مشکلات کمپهای ترک اعتیاد تمرکز بر روی آثار مستقیم مصرف مواد و تلاش برای از بین بردن آثار مستقیم مصرف مواد مخدر است. که البته به دلیل حجم زیاد معتادان فرصتی برای رواندرمانی در کمپها پیدا نمیشود.
چرا مواد؟
برزگر دربارهی انگیزههای سوق دهنده به سمت مصرف مواد توضیح میدهد: 1ـ اگر بچه در خانوادهای بزرگ شود که شاهد اختلاف بین پدر و مادر و فقر باشد ممکن است با اختلالات فردی، اجتماعی و افسردگی مواجه شود. در نتیجه این امکان وجود دارد که در سنین نوجوانی به مصرف مواد مخدر گرایش پیدا کنند. 2ـ دیدگاه خود درمانی، یعنی مصرف مواد برای کاهش استرس و آرامش پیدا کردن. 3ـ برطرف کردن حس حقارت و احساس بزرگسالی کردن.
این مسائل بیشتر مربوط به دوران نوجوانی میشود اما در سنین بزرگسالی علتهایی از جمله داشتن حس بد موجب گرایش به مصرف مواد میشود. در اینجا ما اصلی را داریم که هر آنچه که حال شما را سریعاً خوب میکند احتمال اعتیاد به آن افزایش مییابد. در چنین مواردی به علت اینکه مواد مخدر این حسهای بد را درون فرد محبوس و سرکوب میکند منجر به اعتیاد و وابستگی میشود این در حالی ست که با صحبت کردن مشکل آن شخص به صورت ریشهای برطرف میشود .
ـ کاهش سن مصرف مواد مخدر
رنج سنی مصرفکنندگان طبق تجربهای که بنده در کلینیک داشتم بین 18 تا 35 الی 40 سال است. در قشر پایینتر نیز، تمایل بیشتر به سمت گل و مواد صنعتی است. اما بهصورت کلی تمایل مصرفکنندگان به سمت تریاک و مشتقات آن است.
ـ اقتصادی که مردم را به مصرف مواد سوق میدهد
برزگر با تاکید بر تاثیرگذاری وضعیت اقتصادی بر مصرف مواد مخدر ادامه میدهد: قطعا کسانی که وضعیت مالی خوبی دارند مواد مرغوبتری مصرف میکنند. مثل کوکائین… اما در عمل، بیشتر مراجعهکنندگان ما از قشر ضعیف جامعه هستند. علت آن هم به میزان شادکامی و امید به زندگی در بین مردم برمیگردد یعنی هرچه این موارد کاهش پیدا کند در مقابل آمار اعتیاد افزایش مییابد.
افرادی که اعتیاد دارند بیشتر در مناطق جنوب شهر مثل هادیآباد، نواب و راهآهن زندگی میکنند چرا که کسی که وضعیت اقتصادی مناسبی دارد به تبع، امکانات تفریحی و شغلی بیشتری برایش مهیا میشود و امکان لغزیدن آن به سمت مصرف مواد کاهش پیدا میکند. همچنین طبق تحقیقات هر چه میزان تحصیلات افزایش پیدا کند میزان مصرف مواد کاهش مییابد. هرچه اقتصاد و فرهنگ وضعیت بهتری داشته باشد آمار اعتیاد کمتر میشود.
ـ خانوادها گرفتار در دام اعتیاد
حمید نبیزاده جامعهشناس و تحلیلگر مسائل اجتماعی دربارهی آثار سومصرف مواد مخدر میگوید: اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر پیامدها و اثرات منفی متعددی هم برای فرد و هم برای محیط پیرامون اعم از خانواده، دوستان و هر نهاد اجتماعی که فرد معتاد در آن شراکت دارد به دنبال خواهد داشت. در بُعد فردی علاوه بر آسیبهای بلندمدت جسمی و روحی، اعتیاد میتواند زمینهساز وخیم شدن وضعیت مالی فرد شود و به دنبال آن موجب ارتکاب جرایمی از قبیل دزدی و تکدیگری و …. برای تامین هزینههای اعتیاد میگردد. به عبارتی روی آوردن به اعتیاد نه تنها مشکلات قبلی فرد را برطرف نمیکند، بلکه تمام روزنههای امید برای بهبود شرایط را نیز از بین میبرد و ممکن است باعث فروپاشی کامل زندگی شخصی فرد معتاد شود.
در بُعد اجتماعی نیز اعتیاد عواقب و پیامدهای ناگواری به دنبال خواهد داشت که بیشترین تاثیر آن بر روی خانواده فرد معتاد است. والدینی که شاهد اعتیاد فرزند خود هستند و برای کنترل رفتار او، ترک دادن و سر و سامان دادن به آیندهی چنین فرزندی دچار رنجها و مصیبتهای بیپایان میشوند. زوجهایی که بخاطر اعتیاد همسر دچار مشکلات زناشویی میشوند و تصمیم به جدایی میگیرند؛ و البته فرزندانی که به خاطر اعتیاد والدین خود همواره و در هر محیطی احساس سرافکندگی و شرمساری میکنند و در محیط خانواده باید با تنشهای مختلفی دست و پنجه نرم کنند. در بُعد کلان نیز اعتیاد میتواند موجب از بین رفتن بخشی از سرمایههای انسانی یک جامعه شود و با گسترش اعتیاد قطعا میزان ارتکاب جرم و جنایتهای مرتبط با این حوزه نیز در جامعه به شدت افزایش مییابد.
ـ فرهنگسازی یا عادیسازی؟
طی سالهای اخیر یک تلاش همگانی از طریق نهادها و رسانههای جمعی برای تغییر برچسب اجتماعی افراد معتاد شکل گرفت تا اعتیاد را نه به عنوان یک جرم، بلکه نوعی بیماری قلمداد کنیم که مستلزم اقدامات درمانی است. به نظر میآید این تلاشها تاثیر چندانی بر وجهه اجتماعی افراد معتاد در جامعه نداشته است و همچنان اعتیاد پدیدهای مذموم و ناپسند در بطن جامعه به شمار میرود و فرد معتاد و خانواده و اطرافیان او همان میزان از سرافکندگی و جایگاه متزلزل اجتماعی را احساس میکنند، اما به نظر میآید این تلاشها منجر به این شده است که افراد مستعد ابتلا به اعتیاد برای روی آوردن به مصرف مواد مخدر با چالشهای ذهنی کمتری مواجه باشند و راحتتر از قبل به سمت مصرف مواد مخدر روی بیاورند؛ با این توجیه که کاری خلاف قانون انجام نمیدهند و صرفا در حال ابتلا به نوعی بیماری هستند که عواقب و پیگردی به دنبال ندارد و چه بسا همچون سایر بیماریها قابل درمان هم باشد!!