اعتماد مردم به حاکمیت با اصلاح ضعفها ترمیم میشود
- شناسه خبر: 22671
- تاریخ و زمان ارسال: 30 مهر 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
میان حاکمیت و مردم فاصله افتاده است
مریم بهبهانی فر
مقدمه:
«متاسفانه در کشور میان مردم و حاکمیت فاصله زیادی روی داده؛ البته ایجاد این شکاف تاحدودی طبیعی است. اعتمادسازی این است که حاکمیت به اصلاح ضعفها بپردازد تا رابطه میان مردم و حاکمیت ترمیم شود. در این راستا تشکیل یک مجلس قوی، دلسوز و مطابق با سلیقه مردم میتواند کارساز باشد.»
اینها برشی از سخنان «سیدعلی شهروزی» کنشگر سیاسی قزوینی و متولد 1340 در شهرستان بوئینزهرا است. او دکترای پزشکی عمومی دارد و غیر از تحصیلات دانشگاهی در رشتههای حقوق، مترجمی و ادبیات نمایشی، دارای درجه فوق لیسانس در رشتههای حقوق خصوصی و مدیریت دولتی است.
شهروزی در حال حاضر دانشجوی دکترای حقوق بینالملل عمومی میباشد. او اکنون علاوه بر اینکه پزشک است؛ وکیل پایه یک دادگستری و استاد دانشگاههای استان میباشد؛ از سوابق اجتماعی این فعال سیاسی نیز میتوان به دو دوره عضویت ایشان در شورای اسلامی شهر قزوین، صاحب امتیاز و مدیرمسئولی نشریه « نامه قزوین» اشاره کرد.
دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری که اسفندماه امسال برگزار میشوند؛ فرصتی رقم زد تا با این چهره سیاسی و اجتماعی استان به گفتوگو بنشینیم و دیدگاههای او را در زمینه چگونگی برگزاری انتخاباتی با مشارکت پررنگ آحاد مردم بشنویم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
n نگرش شما درباره مشارکت مردم در انتخابات خبرگان رهبری چیست؟
با وجود آنکه مجلس خبرگان رهبری از نهادهای مهم کشور محسوب میشود و در شرایطی اعضای این مجلس نقش مهمی در تعیین سرنوشت جامعه پیدا میکنند؛ اما به طور معمول مشارکت در این انتخابات اندک است و ثبتنام نامزدها برای انتخابات خبرگان محدود به فقها میباشد که ایکاش این مجلس از تمامی خبرگان کشور در رشتههای مختلف علمی، هنری، مذهبی، فرهنگی، اقتصادی و تشکیل میشد. این مجلس علاوه بر تغییر ترکیب فقاهتی و تبدیل به ترکیبی جامعتر و کاملتر، نیازمند تغییر و اصلاح قانون نیز هست؛ همانگونه که بسیاری از قوانین کشور به دلیل گذشت زمان، نیازمند تغییر هستند. البته تعبیه امکان تغییر در قانون از نقاط قوت قانوننویسی است.
n پس معتقد هستید قوانین مربوط به انتخابات مجلس خبرگان باید تغییر کند؟
بله، هرچند نگارش و اجرای قانون سخت است و گاهی نیز میتواند موجب تزلزل و تضعیف نهادهای سیاسی و اجتماعی شود؛ اما تغییرات لازمهی جامعه بشری است و با توجه به ضرورت بهرهگیری از ظرفیت سایر نخبگان در تصمیمگیریهای کشور، نیاز هست درباره ترکیب نامزدان این مجلس تغییراتی در راستای جامعیت و کمال روی دهد؛ در این صورت مشارکت و حساسیت مردم نسبت به این مجلس نیز بیشتر خواهد شد.
n نظرتان درباره مشارکت مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی چیست؛ آیا انگیزه مردم برای مشارکت در این دوره مردم کمتر خواهد بود؟
در تمامی دنیا، مجلس متکی به آراء مردم است و هرچه میزان مشارکت در انتخابات آن بیشتر باشد؛ مجلس از استحکام بیشتری برخوردار خواهد شد. یکی از روشهای ترغیب مردم به حضور در انتخابات این است که مردم بتوانند مطالبات و سلیقههای خود را در نامزدهای انتخاباتی مشاهده کنند. در این راستا تا جای ممکن باید دایره ردصلاحیتها کوچکتر شود و اینگونه نباشد که قانونگذار انتخابات را برای عده اندکی بخواهد و یا انتخاب شدن و انتخاب کردن را محدود کند.
اینکه قانونگذار فردی را از کاندیدا شدن محروم کند و اجازه دفاع به او ندهد، خلاف اصول حقوقی و قضایی متعارف و پذیرفته شده است؛ چراکه داوطلب نمایندگی را بدون محاکمه و رعایت اصول محاکمات از یک حق اجتماعی محروم میکند. این محدودیتها هم درحالی است که مشارکت در انتخابات از نگاه بسیاری از افراد، یک تکلیف و مسئولیت میباشد. بسیاری از کاندیداها بدون نگاه به منفعت فردی به این حوزه وارد میشوند که این خود مشوق برخی آرمانهای سیاسی و اجتماعی و مذهبی است.
به هر حال من متعلق به نسلی هستم که یک انقلاب مذهبی و یک جنگ بزرگ را تجربه کرد. من هم مانند بسیاری از همنسلانم در پایان راه هستم. جهان امروز و دنیای فردا از اندیشه و عمل ما بسیار جلوتر است.
n به نظر شما چگونه میتوان مردم را به حضور در پای صندوقهای رای فرا خواند؟
حاکمیت هرگز بی نیاز از مردم نیست؛ تنها دیکتاتورها خود را بینیاز از مردم میدانند. با توجه به اینکه مجلس با حضور مردم تشکیل و تقویت میشود. دولت و حاکمیت به حسب قانون و شرع باید به تقویت مردمسالاری اهتمام کنند. ریشه قانونی و فقهی وکالت هم بر انتخاب آزاد وکیل و موکل متکی است. اکنون بر اولیای امور فرض است که موانع دلسردی مردم را رفع کنند و به انحاء ممکن به افزایش مشارکت مردم اهتمام نمایند.
n این سیاست را چگونه میتوان محقق کرد؟
من اعتقاد دارم در این راستا افرادی که در هیاتهای نظارت و اجرایی انتخابات نقش دارند باید برای ترغیب مردم به مشارکت تلاش بیشتری کنند؛ البته سایر مسئولان اجرایی ملی و مدیران عالی هم باید به این نتیجه برسند که ردصلاحیتهای نامزدها را کاهش دهند؛ هیاتهای نظارت و اجرایی انتخابات باید توجه داشته باشند که کار نمایندگی مجلس، تخصصی است و نیاز هست افرادی که به عنوان نماینده مردم به این پارلمان وارد میشوند از دانش، تجربه و اعتماد عمومی کافی برخوردار باشند. در شرایط فعلی هم مردم باید بتوانند سلیقههای خود را در کاندیداها ببینند تا به مشارکت ترغیب شوند.
n به عنوان یک کنشگر اجتماعی به نظر شما، مردم در انتخابات پیش روی مشارکت خواهند کرد؟
من معتقد هستم که شرایط سیاسی ایران پیچیده است؛ رفتار جمعی ما ایرانیان هم خیلی وقتها غیرقابل پیش بینی است. به هر حال در یک انتخابات سالم هر سه وضع ممکن از عدم استقبال تا مشارکت معمولی و بالا قابل پیشبینی میباشد. ممکن است میزان نارضایتی در طبقه متوسط و دهکهای پایین جامعه تفاوتهایی را نشان دهد. جامعهشناسهای ایرانی و تحلیلگرهای سیاسی تحلیلهای خوبی ارائه کردهاند. اکنون بسیاری از منتقدان حاکمیت، مطرح میکنند که مردم پای صندوقهای رای حضور پیدا نخواهند کرد در مقابل آنها، افراطگرایان راستی و افراد نزدیک به حاکمیت معتقد هستند که انتخابات با مشارکت بالای مردم برگزار خواهد شد. البته دوام و ثبات حکومت تنها به رای مردم نیست و ثبات سیاسی «مولتی فاکتویال» است و نباید همه موضوعات را به درصد مشارکت مردم در انتخابات گره زد؛ به گمان من هنوز بهترین راه تغییرات از راه صندوق رای است.
n چه باید کرد تا مردم در انتخابات حضور پیدا کنند؟
باید انتخابات رقابتیتر و آزادتر باشد؛ خوشبختانه سابقه تقنینی و پارلمانی در ایران قدیمی است. شاید میدانید که در مجالس اول در اوایل مشروطیت که کارهای بزرگی هم انجام دادند برخی از نمایندگان با کمتر از ۱۰۰ رای، سکاندار صندلیهای پارلمان شدهاند؛ البته در همان زمان هم ضرورت حضور جامع و کامل مردم احساس میشده است و آنهایی که به مشروعیت رای و مردمسالاری اعتقاد داشتند؛ تلاش میکردند که حضور مردم زیاد شود.
ایران خوشبختانه یکصد و 17 سال است که دارای مجلس میباشد و تنها یکسال در زمان محمدعلی شاه قاجار، که مجلس را به توپ بست، کشور فاقد مجلس بوده است. با این سابقه دیگر نباید اجازه میدادیم تا شرایط به اینجا برسد که امروز هم به دنبال ترغیب مردم به حضور در پای صندوقهای رای باشیم.
چنانچه پس از انقلاب اسلامی و پیش از آن به هر انتخاباتی که برگزار شده است نگاه تحلیلگرایانه داشته باشیم به وضوح خواهیم دید در هر انتخاباتی که کثرت کاندیداها وجود داشته است در آن انتخابات، آراء مردم تضارب یافته است و مردم حضور بیشتری پیدا کردهاند و انتخاباتی رقابتی و پرشور داشتهایم.
n با توجه به اینکه شما معتقد هستید با کثرت کاندیداها میتوان انتخاباتی با حضور حداکثری مردم برگزار کرد؛ چگونه میتوان کثرت کاندیداهای انتخاباتی را محقق کرد؟
با وضع قوانین مناسب و رفع موانع برای حضور مردم میتوان، سنت رای دهی و مراجعه به آراء عمومی را نهادینه کرد. باید مقرراتی وضع شود تا انتخابات به نفع حضور حداکثری مردم قانونمدار شود و با نگاه وسیعتری به آن توجه شود؛ به عنوان معلم حقوق که در سالهای پایانی زندگیام هستم اجازه میخواهم آرزو کنم روزی برسد که همه افراد بتوانند کاندیدا شوند و یا کاندیداهای خود را انتخاب کنند. تنها راه مشارکت مردم در انتخابات، تسهیلگری برای کاندیدا شدن افراد و آزادی رای و صیانت از آراء عمومی است.
n برخی سیاسیون معتقد هستند؛ امروز میان مردم و حاکمیت فاصله وجود دارد؛ تحلیل شما از این موضوع چیست؟
در بسیاری از کشورها، میان مردم و حاکمیت فاصله وجود دارد که بخشی از آن طبیعی و پذیرفته شده است؛ البته این فاصله در کشورهای دموکراتیک و مردمسالار کمتر است. در کشورهایی که بدون مجلس واقعی و با مجالس ساختگی هستند فاصله زیادی میان مردم با حاکمیت وجود دارد. علت دور شدن مردم از حکومت هم دلایل مختلفی دارد؛ برای مثال اگر نیازهای رفاهی مردم توسط حاکمیت برطرف شود در مقابل مردم هم خشنود میشوند و به سمت حاکمیت گرایش پیدا میکنند؛ اما چنانچه دولت یا حاکمیت نتوانند مطالبات مردم را تامین کنند مردم بیشتر از آنها فاصله میگیرند و مخالفت و بیتفاوتی مردم نسبت به حاکمیت بیشتر میشود. بنابراین تاکید من بر این است که اگر حاکمیت بیشتر به مطالبات مردم توجه کند بدون شک فاصله ایجاد شده میان مردم و دولت به آسانی ترمیم میشود.
حاکمیت در کلان و دولت در اجرا باید نیازسنجی اجتماعی کنند و متعاقب آن بر اساس وظایف ذاتی که بر عهده حکومت است، به مردم خدمت ارائه کنند.
n به عنوان یک فرد آگاه به مسایل سیاسی و مدنی به نظر شما با توجه به اینکه تا برگزاری انتخابات زمان اندکی باقی مانده است میتوان فاصله ایجاد شده میان مردم و حاکمیت را ترمیم کرد؟
به طور حتم اگر اراده لازم برای مشارکت بالای مردم باشد میتوان شرایط را بهتر کرد؛ اما یادتان نرود که ایران جامعه موزاییکی دارد که تا الیت جامعه هم کشیده شده است. در مقابل تفکر مردمسالاری افرادی هم هستند که هیچ اعتقادی به رای، مجلس و امثال آن ندارند. حرف من این است که بهترین محل تضارب این عقاید متخالف در پای صندوقهای رای است. مابقی روشهای غیردموکراتیک را به صلاح کشور و ملت نمیدانم. هر چه انتخابات رقابتیتر باشد و حاکمیت به مردم اطمینان دهد که آراء مردم سرنوشت آنها را تعیین میکند و امکان هیچگونه تقلب و اعمال نفوذی در انتخابات نیست و حاکمیت به سمت تشکیل مجلسی گام برمیدارد که برآمده از نگاه و رای مردم باشد؛ مردم هم با اطمینان در انتخابات مشارکت خواهند کرد.
n دولت در جلب رضایت مردم چه وظایفی دارد؟
دولت باید به سمت کوچکسازی گام بردارد و از کارهای تصدیگری فاصله بگیرد و تصدیگریها را به مردم و بخش خصوصی واگذارد. تنها کارهای نظارتی، برقراری روابط خارجی و توجه به امنیت باید در اختیار حاکمیت باشد.
دولت باید مردم را باور کند و از تمرکزگرایی فاصله بگیرد به گونهای که همه شهرستانها یا استانها بتوانند تصمیمگیرنده باشند. اکنون تمام مسایل حاکمیتی در مرکز تصمیمگیری میشود که این روش غلطی است و باید تغییر کند. مرکزگرایی خلاف توسعه و روشهای کشورداری جدید است.
دولت باید با بهرهگیری از افراد نخبه به امور حاکمیتی بپردازد. دولت باید وظیفه خود را بر نظارت قرار دهد تا شرایط اجتماعی عادلانه باشد و فرصت فساد ایجاد نشود. عدالت اجتماعی باید برای همگان فراهم باشد و اینگونه نباشد که عدهای از مردم زیر خط فقر و عدهای دیگر در سطوح اقتصادی بالا قرار گیرند. این اختلاف طبقاتی مسالهساز است.
n به نظر شما پرداخت یارانهها در تقویت سبدهای اقتصادی خانوارها اثرگذار هستند؟
من مخالف پرداخت یارانه به مردم هستم؛ دولت باید از مردم مالیات دریافت کند و از آن طریق برای کشور درآمدزایی داشته باشد. این روش غلطی است که درآمد حاصل از نفت در میان مردم توزیع شود. سابقه تمدنی و تاریخی ایران از لحاظ فرهنگی، علمی، منابع زیرزمینی و به ویژه نیروی انسانی که مهمترین منبع توسعه است در دنیا کمنظیر میباشد و اکنون میبینیم کشور ما به جای آنکه به سوی بهبود و توسعه برود، سرعت پیشرفت و رفاه عمومی در آن کم است و این به نارضایتیهای مردم دامن میزند. امروز سرعت دانش و تکنولوژی رو به رشد است و جهان متحول شده و شیوههای حاکمیتی تغییر کرده است؛ در چنین شرایطی لازم است حاکمان ما از روشهای جدید حاکمیتی استفاده کنند و در جهت توسعه ملی و رفاه همگانی گام بردارند.
n آیا میتوان اعتماد مردم به حاکمیت را ترمیم کرد؟
حاکمیت باید تغییر را بپذیرد و قبول کند تغییر جزء ذات جهان است. من اعتقاد دارم حاکمیت باید تلاش کند تا با بهرهگیری از روشهای صحیح کشورداری، اطمینان مردم را کسب کند و این هم تنها با راستگویی و راست کرداری ممکن است؛ اگر حاکمیت به مردم توجه کند و اعتماد مردم را جلب کند؛ شکافهای موجود در جامعه به تدریج برطرف میشود. اگر حاکمیت به اقبال عمومی اهمیت دهد هرچند که جلب رضایت مردم سخت است باز هم به نتایج خوبی خواهد رسید. از نظر من حاکمیت باید به گونهای رفتار کند که تبعیضهای اجتماعی حذف شود در این صورت اعتماد مردم به حاکمیت تا حد قابل توجهی ترمیم خواهد شد.
ما برای تغییر و اصلاح، رفع تبعیضهای دینی، نژادی، جنسیتی و مواردی از این دست کارهای زیادی باید انجام دهیم. قرنهای زیادی است که حقوق زنان و کودکان و پیران در ایران مورد توجه لازم قرار نمیگیرد. باید حقوق آحاد مردم و به ویژه اقلیتهای مختلف جنسیتی، دینی، زبانی رعایت شود. این قشرها عضوی از جامعه هستند و نباید اکثریت، حقوق اقلیت را نادیده بگیرد. اکنون روشهای مختلف آماری وجود دارد و میتوانیم لحظه به لحظه میزان رضایت مردم را سنجش و نگرانیها و رضایتهای مردم را نسبت به موضوعات و افراد شناسایی و رصد کنیم. لجبازی با مردم به صلاح هیچ فردی نیست. باید متناسب با سلیقه و افکار مردم حرکت شود و شیوههای حکومتی را تغییر داد و به گونهای رفتار شود تا نیازهای مردم برآورده شود.
n به عنوان یک کنشگر سیاسی چه پیشنهادی دارید تا سلایق مختلف بتوانند در عرصه انتخابات نقشآفرینی کنند؟
قوانین و آییننامهها باید به نفع خواست مردم و توسعه همه جانبه تغییر کند و لازم است مقررات و قانون را در این زمینه جدید کرد؛ شورای نگهبان باید با وسعت نظر راه را برای همه نیروهای سیاسی کشور و به نفع توفیق حاکمیت باز کند؛ متاسفانه شاهد هستیم حاکمیت بخشی از نیروی کاردان را از چرخه مدیریت و نمایندگی محروم میکند؛ اینها ظلم به ملت، تاریخ و آینده کشور است.
فردی که به مجلس میرود باید کارایی داشته باشد؛ ما شاهد هستیم برخی از افرادی که میتوانند برای کشور اثربخش باشند اغلب ردصلاحیت میشوند.
اگر در مجلس نیروهای آشنا به قانوننویسی حضور داشته باشند دیگر شاهد تصویب قوانین غیرضروری نخواهیم بود. مجلس تنها در صورت ورود افراد متخصص و مجرب میتواند شاهد تصویب قوانین راهگشایی باشد که در ایجاد نظم و ساماندهی جامعه اثربخش واقع شوند. بدون شک قانونی که توسط مقننین متخصص و با تجربه تصویب شود ضمانت اجرایی قویتری خواهد داشت.
n چگونه میتوان مجلسی کارآمد تشکیل داد؟
در یک حاکمیت صحیح باید آراء مردم لحاظ شود و اکثریت در جامعه نقشآفرینی داشته باشند و به حقوق سایر اقلیتهای یک جامعه توجه شود. پایداری یک حکومت به آراء مردم است که آن نیز تنها از طریق صندوقهای انتخاباتی تعیین میشود.
برای جلوگیری از فقر و بیعدالتی، ایجاد رفاه، آرامش و حفظ حقوق عامه باید از روشهای دموکراسی استفاده شود و ما باید از روشهای مناسبی استفاده کنیم تا مردم بتوانند نمایندگان واقعی خود را انتخاب کنند. اگر حاکمیت، انتخابات را به مشارکت افراد اندکی از جامعه محدود کند نمیتوانیم یک مجلس تخصصی و کارآمد داشته باشیم .
n آیا ردصلاحیتهایی که در چند انتخابات گذشته روی داده در مشارکت مردم در انتخابات تاثیری داشته است؟
بله، در انتخابات مردم باید فرصت انتخاب داشته باشند؛ حاکمیت باید شرایط را به گونهای مهیا کند تا آحاد مردم بتوانند در فضای باز رقابتی نماینده مورد نظر و مطابق با سلیقههای خود را انتخاب کنند. اگر انتخابات رقابتی باشد مجریان برگزاری انتخابات هم بیشتر میتوانند مردم را به حضور در پای صندوق رای تشویق کنند. در این صورت دولت و مردم نیز از وجود نمایندگان قوی و ورزیده در مجلس برخوردار میشوند.
همه آحاد مردم باید بتوانند در جامعه و تعیین سرنوشت خود ایفای نقش کنند تنها در این صورت میتوان جامعهای پویا و کارآمد داشته باشیم. امروز اگر افراد متخصص، تجربه و توان خود را در اختیار کشور و وطن خود قرار ندهند جامعه پیشرفت کافی نخواهد کرد.
n دیدگاه شما درباره اجماع جریانهای سیاسی چیست؟
احزاب سیاسی در ایران توسعه کافی نیافتهاند؛ یکی از حوزههایی که کشور ما شاید هیچ توسعهای در آن زمینه نداشته است، همین بهرهگیری از احزاب سیاسی است؛ متاسفانه در کشور ما، احزاب سیاسی تنها به هنگام انتخابات برای جانبداری از نامزدهای خود فعال میشوند در حالی که با میانداری احزاب باید فضای سیاسی با نقد همراه باشد و باید به همه دیدگاههای سیاسی و همه مردم فرصت داده شود تا بتوانند مشارکت کنند.
همه مردم با هر دیدگاهی حق انتقاد دارند؛ در بیشتر کشورهای پیشرفته انتخابات تنها با مشارکت ۲ یا حداکثر چند حزب برگزار میشود؛ اما در ایران صدها حزب و گروه سیاسی مختلف مجوز دریافت میکنند تا در انتخابات ایفای نقش داشته باشند در حالی که میتوان این احزاب را مثلا به سه گروه راست، چپ و میانهرو تبدیل کرد و با مشارکت سه جریان اصلی به فعالیت سیاسی پرداخت.
n جریانهای سیاسی در هنگام برگزاری انتخابات چگونه باید ایفای نقش کنند؟
فعالیت سیاسی لازمه حیات احزاب و علت وجودی آنها است. خرد سیاسی هم مخالف این است که گروههای سیاسی از یک جریان فکری با یکدیگر همگرایی نداشته باشند؛ عدم اجماع در یک جریان سیاسی مخالف با نظریات و نگرشهای جدید سیاسی میباشد و موجب شکست آن جریان در انتخابات میشود.
n در قزوین چه طور؛ آیا میان گروههای سیاسی همسو، همگرایی لازم دیده میشود؟
قزوین یک شهر سیاسی است و در آن انباشت نیروها و گروههای سیاسی وجود دارد و نیاز است که در آن اجماع صورت گیرد. اصول سیاسی تاکید دارد که یک جریان سیاسی به سمت همگرایی با نیروهای هم سوی خود گام بردارد و گروههای سیاسی همسو با یکدیگر اجماع و اتحاد داشته باشند هرچند که به صورت موقت باشد؛ چراکه این انسجام و وحدت میتواند در پیروزی آن جریان در انتخابات بسیار اثربخش شود.
سیاستورزی و فعالیتهای سیاسی برای بهبود جامعه است؛ اما برخی افراد برای دستیابی به قدرت در فعالیتهای سیاسی وارد میشوند که اینها باید مورد توجه افکار عمومی قرار گیرد.
افکار یک فعال سیاسی باید مرمگرایانه و به نفع جامعه باشد در غیر این صورت چنانچه یک فرد سیاسی در منصبی قرار گیرد نمیتواند اقدام مثبتی برای جامعه داشته باشد.
n راه عبور از این چالشها را در چه میدانید؟
راه عبور از چالش و تنگناهای موجود این است که همفکری ملی و وحدت ملی در جامعه روی دهد و از ظرفیت تمامی افراد متخصص و نیز از تجربه و فکر آحاد جامعه از هر جریان سیاسی استفاده شود؛ نباید به دنبال اکثریتگرایی به ضرر اقلیتها در جامعه بود باید حقوق تمامی مردم رعایت شود در این صورت جامعه به سمت بهبود پیش میرود؛ حقانیت جهان به این است که به سمت جلو برود که این نیز با دوری از روشهای منسوخ، همگرایی سیاسی و برگزاری انتخابات است.
n مسایل سال گذشته میتواند بر مشارکت مردم در انتخابات پیشرو اثرگذار باشد؟
به طور حتم آن چالش روی داده میتواند موجب کاهش اعتماد عمومی شود. در حال حاضر باید اختلاف میان مردم و حاکمیت پذیرفته شود؛ من اعتقاد دارم وقتی اشتباهی روی میدهد راه آن عذرخواهی است؛ حاکمیت میتوانست درباره مسایل سال گذشته از مردم عذرخواهی و نقاط ضعف را ترمیم کند این عذرخواهی دلیل ضعف نیست. هیچ حکومتی هم بدون اشکال و ایراد نیست. مردم و حکومت نباید با یکدیگر لجبازی کنند؛ نباید به سمت قهر سیاسی رفت؛ چرا که این روش آسیبرسان است. حاکمیت باید مطالبات مردم را بشنود و در جهت احقاق آنها گام بردارد.
نماینده موفق آن است که دیدگاههای مردم را بشنود و در مجلس برای تحقق آن تلاش کند. مردم وقتی ببینند نماینده پیگیر مطالبات آنها میباشد اعتمادشان به او تقویت میشود.
ساخت جاده یا انجام فعالیتهای عمرانی که اغلب نمایندگان دربارهی آن وعده میدهند در حوزه اختیارات یک نماینده نیست و از اختیارات مجلس است. اقدامات عمرانی با بودجه عمومی کشور صورت میگیرد؛ مردم باید آگاه باشند که این خدمات را عملکرد یک نماینده ندانند.
n اعتماد میان مردم و حاکمیت را چگونه میتوان تقویت کرد؟
متاسفانه در کشور میان مردم و حاکمیت فاصله ایجاد شده است. اعتمادسازی این است که حاکمیت به اصلاح ضعفها بپردازد تا رابطه میان مردم و حاکمیت ترمیم شود. در این راستا تشکیل یک مجلس قوی و مطابق با سلیقه مردم میتواند یک راهکار برای ترمیم اعتماد مردم به حاکمیت باشد.
n آیا مشکلات معیشتی، تنگناهای اقتصادی، بالا بودن آسیبهای اجتماعی میتواند در عدم مشارکت مردم در انتخابات اثرگذار باشند؟
حتما. رضایت مردم یک شرط است. کیفیت و کمیت حکومتگری در دنیای جدید به رضایت مردم وابسته است. اقتدار و ماندگاری حکومت هم به اقبال و رضایت مردم بستگی دارد. ما اولین و تنها حکومت در تاریخ نیستیم. تجارب سایر ملل و حکومتها به طور حتم به کار ما میآید. تصور جامعه بدون حکومت محال است. وجود حکومت راه ناگزیر ادامه زندگی و حیات جوامع است. هر چه در بکارگیری شیوههای جدید توفیق پیدا کنیم آینده خود را بهتر رقم خواهیم زد.
حیات جامعه همانند حیات افراد، ولی به تناسب آحاد جامعه پیچیدهتر است. همان طور که ما برای ادامه حیات نیازمند برنامهریزی و مدیریت فردی هستیم جامعه نیز به برنامه و مدیریت نیاز دارد. من جامعه شناس نیستم؛ ولی گمان میکنم صیانت از نفس در افراد در جامعه نیز وجود دارد. جنس حیات فردی و جمعی توسعهگرا و آیندهنگر است. عقب گرد، خودکشی در فرد و اجتماع، استثناء و ناشی از بحران و بیماری است. تعبیر قرآن در این باره چنین است: «کل شی هالک الا وجهه»