از کودکی در جستجوی حقیقت بودم
- شناسه خبر: 51505
- تاریخ و زمان ارسال: 26 دی 1403 ساعت 12:53
- بازدید :

روحهای بزرگ، جامعه را میسازند
مرضیه قنبری
«مهسا الویری» بانوی عکاس قزوینی است که چندی پیش و قبل از سقوط دولت در سوریه حضور داشته و بخشی از رخدادهای مربوط به آوارگان لبنانی در این کشور را با ابزار تصویر و عکس، روایت میکند.
چند روزی است که نمایشگاهی با عنوان «بشارت یحیی» توسط این بانوی عکاس در نگارخانه مهر حوزه هنری برپا شده است.
در این نمایشگاه که تا پنجم بهمنماه برپاست این عکاس هنرمند به روایت آن چه دیده است میپردازد.
وی در گفتوگو با ولایت از آوارگان لبنان و مردم سوریه گفته و اینکه چرا تصمیم گرفت تا خطر این سفر را به جان بخرد و در آن روزهای پرتلاطم در این مسیر قرار گیرد.
خانم الویری عزیز به عنوان سوال اول بفرمایید چند سال دارید و در چه رشتهای تحصیل کردهاید؟
بنده متولد سال ۷۳ و دارای مدرک کارشناسی ارشد طراحی شهری و مهندس شهرسازی هستم.
چه شد که به عکاسی روی آوردید؟
از کودکی علاقمند به هنر و بهخصوص هنر عکاسی و نویسندگی بودم. به صورت تخصصی از سال ۹۶ شروع به عکاسی کردم. به همین خاطر در کارگاههای عکاسی که در حوزه هنری تشکیل میشد، شرکت کردم و همین امر نقطهی عطف و شروع زندگی من با دوربین بود.
در خصوص نمایشگاه «بشارت یحیی» برایمان بگویید.
نمایشگاه «بشارت یحیی» حاصل یک پرسش است.
در پی شهادت یحیی سنوار و تاثیراتی که بر من گذاشت، این سوال برایم مطرح شد که چگونه یحیی سنوارها در جنگ و در این وضعیت نابسامان تربیت میشوند؟ تا جایی که این انسان بزرگ، مرگ را به سخره میگیرد.
با همین پرسش قصد سفر به جنگ کردم و به سوریه و لبنان رفتم.
در حقیقت این نمایشگاه حاصل و جواب این پرسش است.
در این نمایشگاه در قالب ۱۷ روایت عکس صوتی، متن و ویدیو. روایتها به قلم خودم و در مصاحبه با آوارگان لبنانی (نازحین لبنانی) تهیه و با صدای این جانب در فضای نمایشگاه پخش میشود.
نمایشگاه مخاطب نوجوان دارد و در کنار تماشای تصاویر عکاس حضور دارد و به روایتگری بیشتری میپردازد.
چه شد که به فکر افتادید تا به سوریه سفر کنید و بخشی از وقایع آن را با هنر خود در این سفر به تصویر بکشید؟
من از کودکی در جستوجوی حقیقت بودم؛ یعنی درست از زمانی که معنا و مفهوم ظالم و مظلوم، حق و حقدار را فهمیدم دوست داشتم که برای مردم مظلومی که مورد ظلم واقع میشوند کاری کنم. همیشه از بزرگان میپرسیدم من باید چکار کنم؟
در کنار این معنا، هنر در من رشد میکرد. عکاسی و نویسندگی را از همان ابتدا دوست داشتم و دنبال میکردم؛ تا اینکه در سال گذشته و اتفاقات هفت اکتبر این دغدغه همیشگی، من را مصمم به رفتن کرده و به خود گفتم که باید هر طور شده خودم را به آنجا برسانم.
آیا این اولین سفر شما برای به تصویر کشیدن وقایع بوده یا قبلا هم سفری داشتهاید؟
خیر این اولین سفر من برای عکاسی نبود. در مسیر هنر عکاسی، سفرهای زیادی داشتم؛ مثلا به مناطق محروم سیستان و بلوچستان و روستاهای دورافتادهای که کمتر کسی به آنجا سر میزند، رفتم. من در سفرهای دیگری هم عکاسی کردهام و به عنوان رسانهی اربعین در مسیر نجف تا کربلا دو سال حضور داشتم.
در طول این سفر در کدام مناطق از سوریه حضور داشتید؟
ما در چندین منطقه متعلق به آوارگان لبنانی حضور داشتیم و با آنها ملاقات کردیم. یکی از این مناطق، منطقه ملیحه بود که یک بانوی خیر شیعهی سوری، یک ساختمان ۲۰ واحدی را در اختیار مردم لبنان قرار داده بود و یا زمینها و خانههای اطراف دمشق که مردم لبنان از سوریها اجازه کرده بودند.
با مشکلی هم در طی حضورتان در این منطقه مواجه شدید؟
خیر. مشکلی نداشتیم؛ مردم سوریه و بهخصوص شیعیان سوری به ایرانیها احترام ویژهای میگذاشتند.
چه مدت در این منطقه حضور داشتید؟
تقریبا دو هفته در این منطقه بودیم.
از رخدادها و اتفاقاتی که در این مدت با آن مواجه شدید؛ بگویید.
در منطقه زینبیه و در مدتی که ما در سوریه بودیم، چندین بار موشکهای صهیونیستی مردم سوریه را مورد هدف قرار دادند.
فیلم و روایت این اتفاق را در فضای مجازی هم منتشر کردم. در پنجاه متری محلی که حضور داشتیم به یک ساختمان مسکونی موشک زدند. قبل از اینکه انفجار صورت بگیرد صدای بلندی در آسمان پیچید. من به یکی از دوستان سوریام گفتم موشکه موشکه! که ناگهان چهار دفعه انفجار صورت گرفت.
دو منطقه را زده بودند و آن منطقه که نزدیکتر به ما بود ۲۱ نفر شهید شدند.
یک خانواده به صورت کامل با فرزندانشان نیز از شهیدان این ترور بودند.
شرایط سوریه را در مدتی که در آنجا حضور داشتید، چطور دیدید؟
شرایط سوریه نباید کسی را ناامید کند. متاسفانه دشمن از ما بیشتر مطالعه دارد و به روایات و منابع ما بیشتر واقف است. بنابراین همیشه سعی دارد تا با تولید اخبار و رویدادهای اشتباهی و دروغی ذهن مخاطب را مسموم کند.
اما در همهی این اتفاقات مظلومیت شیعیان همیشه بیش از پیش نمایان میشود.
به نظر شما یک عکاس چه رسالتی بر عهده دارد؟
اجازه بدهید اینطور جواب بدهم، رسالت هر شخص در حال حاضر و در جریانات پیشرو بالا بردن سطح آگاهی و دانش خود و تبیین مسائل برای مردم و جامعه بشری است.
بنابراین یک عکاس هم باید در همین راستا عمل کند.
به نظر من فرم و تکنیک عکاسی، لازم است ولی کافی نیست. عکاس باید بداند که چه چیز را میخواهد به مردم نشان دهد و هنر اوست که مسائل را با عکس روشن کند.
اگر حرفی با مخاطبان ما دارید؛ بفرمایید.
آرزوهایتان را بزرگ کنید. وقتی از کودکان و نوجوانان جبههی مقاومت آرزوهایشان را میپرسیدم پی به روح بزرگشان میبردم. روحهای بزرگ، جامعه را میسازد. رشد و پیشرفت در خودسازی و روحهای بزرگ است. آوارگان لبنانی از سطح بالای رفاه اجتماعی برخوردار بودند و این حاصل تلاش و همت خودشان است. اگر فکر کردیم که با کمکهای مالی ما به اینجا رسیدهاند باید بگویم؛ خیر. آنها با رشد معنوی و مادی خود و مردمشان، جامعهی لبنان را از نابودی نجات دادهاند.