«ارکستر موازی» با دغدغه اجرای موسیقی هنری تشکیل شده است
- شناسه خبر: 21570
- تاریخ و زمان ارسال: 15 مهر 1402 ساعت 08:00
- بازدید :
آموزش و اجرا دو رکن اصلی موسیقی است. خوشبختانه در سالهای اخیر و به ویژه با ورود نسل جدید نوازندگان تحصیلکرده به فضای آموزش موسیقی قزوین، دیگر نیاز نیست هنرجویان برای آموزش رهسپار تهران و یا شهرهای دیگر شوند. اما متاسفانه نگاه تفننی به آموزش توسط برخی از مدرسان سبب آسیبهای جدی به هنرجویان و فضای آموزشی شده است. بدیهی است که تدریس موسیقی نیز مانند دیگر علوم نیازمند طی کردن تحصیلات آکادمیک و یا دورههای خاص است. مشکل فوق در آموزش ساز گیتار پررنگتر است و هنوز بسیاری از هنرجویان و حتی مدرسان، برداشت و درک صحیحی از این ساز ندارند و به دنبال این هستند تا با آموزش چند آکورد ساده و چند ترانه، تبدیل به سلبریتی شوند و به قولی اجرا در استیج با حضور چند هزار تماشاچی را تجربه کنند.
از «آرش حیدری» دعوت کردم تا گپ و گفتی در این مورد داشته باشیم. حیدری یکی از جدیترین مدرسان گیتار فلامنکو و کلاسیک است و بیش از 15 سال است خارج از هرگونه هیاهو به تدریس موسیقی مشغول میباشد. دغدغههای جالب و باارزشی دارد که یکی از آنها تاسیس «ارکستر موازی» است. این ارکستر به همت او تشکیل شده و در فضای سخت کنونی میکوشد موسیقی خوب و هنری به مخاطبانش ارائه دهد.
آن چه در ادامه میخوانید حاصل گپوگفت با این موسیقیدان است که از خاطر شما هنردوستان میگذرد.
محمدرضا مقدم
n در ابتدا لطفا مختصری از سوابق هنری خود بگویید.
نوازنده و مدرس گیتار در سبک فلامنکو و کلاسیک هستم. از سال ۱۳۷۹ شروع به نوازندگی گیتار کردم و در سال ۸۷ در مسابقات کشوری گیتار فلامنکو شرکت کردم و از کلاس درس استادانی چون مهرداد پاک باز، کاوه ناصحی، حسین کمانی و پیام اسلامی بهره بردم.
کنسرتهایی در قزوین و کرج و تهران برگزار کردم و از سال ۸۷ مشغول به تدریس گیتار در سبک فلامنکو و کلاسیک هستم.
n اگر موافقید به موضوع آموزش و به ویژه آموزش گیتار بپردازیم، به نظر میرسد در برخی از مدرسان نگاه جدی به آموزش وجود ندارد و ترجیح میدهند قطعات سطحی و فاقد ارزش هنری را آموزش بدهند؛ این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نکته درست و قابل تاملی اشاره کردید. به نظر من هم این روزها درصد خیلی زیادی از نوازندگان و مدرسین ساز گیتار، نگاه عامهپسندانهای به این ساز دارند. اولین موضوع عدم فرهنگسازی نسبت به آشنایی مردم و مخاطبان با موسیقی تخصصی مانند کلاسیک، جز، فلامنکو و غیره هست.
موضوع دوم نگاه و انتظار سطحی از ساز گیتار است که باعث میشود نوازندگان برای انتقال احساسات خود از تمامی قابلیتهای ساز گیتار استفاده نکنند و به موسیقی روی بیاورند که برای سهولت در اجرای آن باید متوسل به ترانه شوند و کمکم مسیر خود را از نوازندگی و فراگیری تکنیکهای دقیق موسیقی فاخر و آکادمیک گم کرده و سبک ضعیفی را انتخاب میکنند که ادامه این مسیر منجر به کماهمیتتر شدن و کمرنگ شدن موسیقی سازی، صدای سازها و اهمیت به ملودی سازی میشود.
موضوع بعدی حضور مدرسین کمتجربه در حوزه آموزش موسیقی استان قزوین است. در حال حاضر میتوان گفت هر شخص که اطلاعات مختصر و حتی در سطحیترین مطالب موسیقی دارد احساس میکند که میتواند به تدریس موسیقی بپردازد و در آموزش میتواند هنرجویی با خط فکری هنری پرورش دهد.
آموزش موسیقی مستلزم تجربه اجرای صحنهای، علم آکادمیک، مطالعه روانشناسی و داشتن علم پداگوژی است. ولی ما شاهد این هستیم که گروههای هنری هنرجویی که فاقد هرگونه کیفیت در اجرا و انتخاب قطعه هستند به فعالیتهای ضعیف هنری مشغولند. مطالب دیگری هم وجود دارند ولی این سه نکته اصلی از نظر بنده مهمترین آنها هستند.
n آیا این موضوع به آموزش و هنرجو آسیب نمیرساند؟
به طور قطع آسیب میرساند. آسیبهایی که در این زمینه میتوان نام برد یکی بیانگیزگی در آینده هنری یک هنرجوست.
اینکه خود را بعد از چند سال فعالیت در عرصه موسیقی در جایگاه بالای هنری نبیند و خودش را نسبت به نوازندگانی که با آنها هم دوره است در سطح پایینتری مشاهده کند صد در صد سبب میشود انگیزهای برای کار نداشته باشد.
در مورد آموزش هم باید بگویم که روز به روز کیفیت نوازندگی و اطلاعات تئوری موسیقایی در هنرجویان و نوازندگان کاهش پیدا میکند چون از سمت مدرس دیدگاه هنری دقیق و آکادمیکی برای هنرجو ایجاد نمیشود.
n به عنوان یک مدرس چه راهکاری برای حل این مشکل پیشنهاد میکنید.
راهکارهای زیادی وجود دارد. اول اینکه تقاضای من از مدیران و مسئولان آموزشگاههای موسیقی استان این است که نسبت به برگزاری کنسرتهای هنرجویی در سبکهای تخصصی اهمیت زیادی قائل شوند و برای اشاعه موسیقی و اجرای تخصصی همه سازها احساس مسئولیت بیشتری داشته باشند.
مدرسینی که در سبکهای پاپ مشغول فعالیت هستند باید توجه داشته باشند که برای بالا بردن سطح کیفی موسیقی خود و هنرجویانشان، حداقل کیفیت شنیداری خود را تقویت کرده و بیشتر به موسیقیسازی (اینسترومنتال) یا موسیقی تخصصی مثل کلاسیک و غیر، اهمیت نشان بدهند.
این امر مهمترین راهکار برای آشنایی مخاطب عام با موسیقی تخصصی، کلاسیک و یا دارای ارزش هنری بالاست.
موضوع بعدی حمایت اداره ارشاد و انجمن موسیقی استان از نوازندگان حرفهای است که به دلیل نبود بستر مناسب برای برگزاری کنسرت توسط نوازندگان حرفهای، حال چه به دلیل نبود سالن اجرای مناسب و یا عدم صدور مجوز برای اجرای آثار فاخر، شاهد مهاجرتشان به کلان شهرها یا خارج از کشور بودهایم.
n از موضوع آموزش فاصله بگیریم؛ به تاسیس «ارکستر موازی» بپردازیم، این ارکستر با چه هدفی تشکیل شده؟
شروع فعالیت ارکستر موازی به سال ۹۷ برمیگردد. بهتر است ابتدا توضیح دقیقی از واژه ارکستر داشته باشیم. ارکستر کلاسیک بدان معناست که در یک ارکستر باید گستره صداهای متفاوتی مانند سازهای بادی، زهی، کوبهای وجود داشته باشند و رعایت این اصل مهم در ارکستر موازی باعث شد که من با چالشهای خیلی زیادی روبرو شوم. زیرا میبایست قطعات را طوری تنظیم میکردم که نبود سازهای دیگر به آثار لطمه وارد نکنند.
ابتدا از قطعات ساده شروع کردم؛ آثاری مانند موسیقی فیلم و موومان اول سمفونی چهلم موتزارت را انتخاب کردم. فعالیت اولین دوره ارکستر موازی با ۴۵ گیتاریست شروع شد. سعی داشتم هنرجویانی با طیف سنی متفاوتی از ۸ تا ۳۰ سال استفاده کنم که تمام ردههای سنی، لذت اجرا در ارکستر کلاسیک را تجربه کنند. خوشبختانه موفق شدیم در سال 98 کنسرتی را با پشتیبانی محسن شهیدی عزیز مدیریت آموزشگاه موسیقی فراهنگ برگزار کنیم که مورد حمایت و تشویق زیاد مخاطبان قرار گرفت.
ولی با شروع دوره پاندمی کرونا برنامهها متوقف شد و فعالیتهای گروهیمان به ناکامی انجامید. حال یک سال است که دوباره با قطعات جدید در دو گروه نیمه حرفهای با ۴۵ نوازنده و یک گروه حرفهای با ۱۲ نوازنده شروع به فعالیت کردهایم.
اپرای «کارمن» اثر ژرژ بیزه، قطعه اصلی در شش موومان و چهار اکت را در دست تمرین داریم و تا حال دو بار این اثر را بر روی صحنه بردهایم. میتوان به جرات گفت که اولین گروه ارکستر گیتار کلاسیک استان را بنا نهادهایم. یکی از دغدغههای ارکستر موازی آشنایی مردم با موسیقی فاخر و هنری است.
n نفرات ارکستر چگونه انتخاب شدهاند؟
در سال گذشته سعی کردم از هنرجویانی که علاقه زیادی به تاریخ هنر، قطعه شناسی، شناخت زندگینامه آهنگسازان بزرگ را دارند استفاده کنم و یک آزمون ورودی برای آنها ترتیب دادم. به این ترتیب هنرجویانی انتخاب شدند که هم در نوازندگی و هم در بحث تئوری موسیقی فعالیتشان قابل قبولتر بود. در کنار مواردی مانند نظم کلی، دینامیک، سوناریته، موزیکالیته، رفتارشناسی و علائمشناسی، میبایست رهبر ارکستر را آموزش میدادم؛ خوشبختانه با برگزاری جلسات متعدد و تمرینهای زیاد هنرجویان توانستند با این علائم به خوبی آشنا شوند.
n تمرینات ارکستر موازی به چه صورت است، در هفته یا در ماه چند جلسه تمرین دارید؟
هفتهای یک جلسه و تقریبا ۴ ساعت برای دو گروه وقت میگذارم که بتوانند در گروه به مفاهیم تکنیکی ریتم و تحلیل قطعه بپردازند. از سال گذشته تقریبا ۴۰ جلسه تمرین را با هنرجویان تجربه کردیم.
n همانطور که میدانید، فعالیتهای ارکستر در کشور ما همیشه با دشواری روبرو میشود، در این مسیر با چه چالشهایی مواجه هستید؟
سوال سختی است، چون که این برنامه اولین تجربه حرفهای من و هنرجویان در راستای ارکستر گیتار است .
میتوان مشکلات را در دو دسته شرح داد:
دسته اول مشکلات توانمندی اجرایی نوازندگان و اعضای گروه است که به تمرینات شخصی بستگی دارد و دسته دوم جایگاه اهمیت این ارکستر برای مسئولین موسیقی استان و مدیران آموزشگاههای هنری است که چه رویکردی به اولین ارکستر گیتار استان دارند.
چالش اول اینکه باید بگویم تمرین این نوع ارکسترها به شدت متفاوت است. نوازندگان کاملا عادت به تک نوازی دارند زیرا خواستگاه ساز گیتار در چشمانداز عرصه موسیقی به تکمحوری معروف است و هماهنگی نوازندگانی که عادت به کار فردی دارند به شدت سخت و طاقت فرساست.
چالش دوم رویکرد جامعه هنری است که چگونه میتواند با این ارکستر همراه شوند تا بتوانیم برای فرهنگسازی و دعوت مخاطبان به این اجرا و شنیده شدن آثار ارزشمند کلاسیک که توسط ارکستر گیتار مُوازی اجرا میشود، کمک کنیم.
n با توجه به نوع موسیقی که ارکستر موازی ارائه میدهد، بدیهی است که با مخاطب جدی مواجه هستید. استقبال از فعالیتهای گروه، رضایت بخش است؟
تا حال که فقط دو کنسرت هنرجویی را تجربه کردیم. ولی امیدوارم به لطف دوستان هنرمند، نوازندگان و آهنگسازان استان، بتوانیم این اجرا را به سطح کنسرت عمومی برسانیم.
n از برنامههای آینده ارکستر موازی بگویید.
به امید خداوند سه قطعه جدید از آثار کلاسیک که در سه دوره باروک، کلاسیک و رمانتیک هستند را شروع کردیم و به احتمال زیاد بتوانیم در زمستان یا بهار سال آینده این برنامه را به روی صحنه ببریم.
n در برنامههای آینده امکان استفاده از قطعات ایرانی وجود دارد؟
بله. یکی از برنامههای پیش روی ارکستر موازی که در آیندهای نه چندان دور به آن میپردازیم تنظیم آثاری از آهنگسازان معاصر کلاسیک ایرانیست. البته این قطعات باید طوری تنظیم شوند که از ربع پردهها استفاده نشود.
n قطعا ادامه فعالیتهای ارکستر به امکانات بیشتری نیاز دارد، در خاتمه بگویید چه انتظاری در این مورد دارید؟
تا حالا به لطف دوستان و موسسه فراهنگ تمرینات را در آمفی تئاتر این مجموعه برگزار کردیم، ولی در ادامه احتیاج به فضایی با قابلیت آکوستیک و ایزوله داریم که از لحاظ تهویه مطلوب باشد.
امیدوارم بتوانیم با سهولت و اطمینان خاطر، مجوزهای لازم را برای اجرای ارکستر موازی بگیریم تا بتوانیم با انگیزه و با خیال آسوده به تمرینات آثار بپردازیم.