ارواح ملیت ندارند
- شناسه خبر: 52095
- تاریخ و زمان ارسال: 6 بهمن 1403 ساعت 07:30
- بازدید :

نسرین منتظری
شاید اختراع زبان را بتوان مهمترین ساخته بشر و مرزی مهم در شکلگیری جهان امروزمان دانست. با این ابزار بود که انسان توانست دانش و تجربهاش را ثبت کرده و انتقال دهد و از سایر انسانها یاد بگیرد و جهان را به تسخیر خود درآورد. جهانی که به تسخیر ما انسانها درآمد، با زبانهای مختلف تعریف و بازگو شد. هر کس تجربه و زندگیاش را با زبان و گویشی مخصوص خود بیان کرد و اینگونه بود که ما از یک رخداد و پدیده یکسان، هزاران داستان و روایت را دریافت کردیم. ما داستانهایمان را از پنجره زبان مادریمان روایت میکنیم و کلید ورودمان به سرزمینهای دیگر، زبانهایشان است. احتمالا زیباترین بخش ادبیات جهان همین تنوع زبانهایی باشد که ما را با دنیاهای متفاوتی روبرو میکند و به یادمان میآورد همیشه دریچه دیگری برای دیدن هست.
نویسنده کتاب «یوکو تاوادا» در دو زبان ژاپنی و آلمانی خانه دارد. او نویسنده ژاپنیالاصلی است که به واسطه تحصیلش مقیم آلمان شده و زبان آلمانی خانه دوم اوست. با این حال با این زبان اصلا بیگانه نیست و آثار متعددی هم به آلمانی منتشر کرده است. تاوادا به عنوان یک تازه وارد در سرزمین گوته و کافکا و هرمان هسه جایگاه خوبی در ادبیات آلمان کسب کرده و جوایز متعددی را در زبان آلمانی از آن خود کرده است. تاوادا پیش از این کتابهایش را به کمک مترجم به زبان آلمانی برمیگرداند. بعدتر تصمیم گرفت که نوشتن به هر دو زبان را آغاز کند و این کتاب تجربه نویسنده از نگارش کتاب به صورت مستقل بوده که در فرهنگ ترجمه از آن به عنوان «ترجمه مستمر» یاد میشود. شاید نکته مهم در آثار او به کار بردن کلماتی باشد که هرگز انتخاب یک نویسنده آلمانی زبان در متونش نیست ولی او جسارت کافی برای برهم زدن عادتهای نگارشی را در خود دارد و این عامل تمایز آثار او با سایرین است.
در متن کتاب میخوانیم: «معلم زیست یک بار به ما گفته بود که آدم بعد از چهل سالگی دیگر چیز جدیدی درک نمیکند، دیگر فقط تکرار است. اطلاعات جدید فقط از کانالهای قدیمی میگذرند و نمیتوانند کانال جدیدی حفر کنند؛ چون زمین دیگر مثل سنگ سفت شده است. از این سن به بعد کسانی را که آدم، تازه با آنها آشنا میشود، میتوان با مشابهیابی با آدمهایی که قبلا شناخته، به جا آورد. اگر آدم دوباره عاشق شود باید بداند که فقط عاشق خاطرهای قدیمی شده، رفتارش با معشوق جدید دقیقا مشابه رفتارش با معشوق قدیمی است. پیش خودم فکر میکردم اگر ادعای معلممان درست باشد هنرپیشه من نخواهد توانست متوجه من بشود؛ نه فقط به این دلیل که ما در دو جهان متفاوت زندگی میکردیم، بلکه به این خاطر که سن او برای این کار زیادی بالاست. حتی آدمی شنی هم نمیتوانست افکار جدیدی در سر او پدید بیاورد.»