اختلافنظر درباره تاریخ انتقال پایتخت به قزوین
- شناسه خبر: 5061
- تاریخ و زمان ارسال: 5 آذر 1401 ساعت 08:00
- بازدید :
در مورد سالی که شاه تهماسب پایتخت را به قزوین انتقال داد اختلاف زیاد وجود دارد. اولین بار که نام قزوین جهت انتخاب پایتخت بر سر زبانها میافتد، خوابی است که شاه تهماسب میبیند و در آن خواب نام قزوین را تحت عنوان دولتخانه مطرح میکند. این واقعه در سال 940 ه.ق. است که در تذکره شاه تهماسب بدین صورت آمده است که شاه تهماسب در آن سال برای نخستین بار در صدد حمله به سرزمین ازبکان برآمد و مینویسد: «از 11 ذیالحجه در هرات تا 40 روز در چمن النگنشین توقف کردم که لشکر جمعیت نموده بر سر بلخ رویم… در شب چهاردهم شهر ذیالحجه مذکور که از هری «هرات» سه منزل بیرون آمده بودیم تب کردم و چند روز مریض شدم. شب در واقعه دیدم که حضرت امیرالمومنین (ع) در خانه زینلخان که در قزوین است و در آن محل دولتخانه بود نشستهاند…»(شاه تهماسب 1343، 22). عبدی بیک مینویسد: «شاه تهماسب در 950 ه.ق. یا 951 ه.ق. قشلاق را در قزوین گذراند و طرح باغ و دولتخانه را در آنجا انداخته و بهترین وضعی که چشم روزگار نظیر آن ندیده اتمام یافت» (عبدیبیک 1369، 94). ابوالفضل مبارک در اکبر نامه پس از ورود همایون شاه به ایران و رسیدن او به ییلاق قیدار نبی در 951 ه.ق. درباره قزوین مینویسد: «شاه تهماسب به عزم ییلاق از قزوین به جانب سلطانیه و سورلق بیرون آمد. حضرت جهانبانی «همایون شاه» به دولت و اقبال در قزوین ـ که در آن نزدیکی پایتخت شده بود ـ نزول فرمودند» (مبارک 1372، 320). قاضی احمد قمی مینویسد: «شاه تهماسب پس از برگزاری جشن عروسی اسماعیل میرزا در 962 ه.ق. در تبریز در همان سال به قزوین آمد و آنجا را پایتخت کرد»، همچنین او مینویسد: «چون عمارت دولتخانه مبارکه مجددا احداث یافته در جعفرآباد و بابالجنت هنوز اتمام نرسیده بود به دولتخانه کهنه که سابقا بعضی از منازل غفران پناه قاضی جهان حسینی بود در آخر ذی الحجه سنه 962 ه.ق. در آنجا به سعادت و اقبال نزول اجلال فرموده شروع در آبادانی آن ممالک کردند». (احمدقمی 1359، 379: 1). همچنین تصریح دارد که در سال 965 ه.ق. «عمارت رفیعه باغ سعادتآباد از منازل درون و بیرون خیابان و عمارات دلپذیر در جانب شمال قزوین احدات نموده بودند»، شاه تهماسب آن ناحیه را «باب جنت» لقب داد و نام آن را جعفرآباد بر گرفته از نام امام جعفر صادق(ع) و مذهب جعفری گذاشت. وی ضمن قصیدهای در باب انتخاب قزوین در این ارتباط به نحو شایستهای حق مطلب را ادا کرده است:
«باب جنت لقبش آمد و نامش بشنو
جعفرآباد کزو خلق خدا آسودند» (احمدقمی 400، 1359 ـ 399: 1).
حسن روملو در ذکر رویدادهای 964 ه.ق. مینویسد: «شاه تهماسب در آن سال از سهند کوچ کرده، به چرنداب «در ناحیه تبریز» نزول کرد… بعد از آن شاه عالمپناه با خیل و سپاه متوجه دولتخانه «در تبریز» شدند … در مستقر سریر سلطنت مرکز دایره خلافت به دولت و سعادت نزول اجلال فرمودند. بعد از چند روز روانه قزوین گردیدند و در آن بلاد قشلاق نمودند» (روملو 1357، 512). ولی از بررسی نوشتههای مورخان صفوی درباره انتقال پایتخت به قزوین این نظر به دست میآید که شاه تهماسب در 962 ه.ق. پایتخت را عملا به قزوین منتقل کرد (احمدقمی 1359، 379: 1). او تا زمان اتمام بناهای مذکور در ساختمانهای قاضی جهان حسنی وزیر که در 17 ذیالحجه 960 ه.ق. در گذشته بود به رسیدگی امور کشور پرداخت. شاه تهماسب پس از آماده شدن دولتخانه و کاخها در روز چهارشنبه 17 ربیعالاول 965 ه.ق. «به ساعتی که مولا بدان کند تقویم» از دولتخانه قدیم به دولتخانه جدید منتقل شد (روملو 1357، 519). با انتقال به دولتخانه جدید افزون بر امرا و ارکان دولت قاهره زرها و گوهرها نثار فرمودند از جمیع بلاد و ممالک محروسه به جهت تهنیت این بنیان، ساچقها به درگاه اعلی فرستادند. شاه تهماسب پس از استقرار در دولتخانه جدید از 965 ه.ق. تا پایان عمر خود از قزوین بیرون نرفت و همواره در آن شهر به سر برد. احمدقمی در این ارتباط مینویسد: «عقل و تدبیر آن پادشاه بینظیر چنان بود که مدت 20 سال محل اقامت را در دارالسلطنه قزوین انداخت که احتیاج به کوچ و سفر پیدا نکرد» (احمدقمی 1359، 599: 1).
با توجه به مطالب ذکر شده و نوشتههای مورخین، در خصوص تاریخ دقیق انتقال پایتخت به قزوین اختلاف نظرهای متفاوتی وجود دارد که هر یک سالهای مختلفی را بیان میدارند اما بنا به گفته خود شاه تهماسب و نیز خوابی که میبیند از سال 940 ه.ق. تصمیم به انتقال پایتخت میگیرد ولی بعد از اینکه در سال 950 ه.ق. قشلاق خود را در شهر قزوین برپا میکند بر تصمیم خود مصممتر شده و در همین سال دستور به احداث بناهای شاهی در این شهر میدهد که چون ساخت این بناها در حدود 15 سال به طول میانجامد و بعد از اتمام ساخت آنها در سال 965 ه.ق. به طور رسمی پایتخت خود را به قزوین منتقل میکند و تا آخر حکومت خود در این شهر میماند و حتی جانشینان بعد از وی نیز پایتخت خود را همین شهر قرار میدهند تا زمانی که حکومت به شاه عباس میرسد و وی مجدد تصمیم به انتقال پایتخت به اصفهان میگیرد و پایتخت تغییر مییابد.