اجرای نمایشهای آیینی و سنتی در قزوین فراموش شده است/تولید تئاتر خوب کار بسیار سختی است
- شناسه خبر: 38514
- تاریخ و زمان ارسال: 17 تیر 1403 ساعت 07:30
- بازدید :
محمدرضا مقدم
اجرای نمایش کمدی «شهر آشوب» هفته گذشته در سالن کتابخانه امام خمینی (ره) به پایان رسید. به اذعان صاحبنظران رشته تئاتر، «شهر آشوب» یکی از اجراهای فاخر کمدی در قزوین بود که در سالهای اخیر به روی صحنه رفت. به همین دلیل با «کیوان حبیبی» کارگردان این نمایش به گفتوگو نشستهایم که شرح آن در ادامه از خاطر شما فرهیختگان میگذرد.
در ابتدا بگویید ایده ساخت نمایش «شهر آشوب» از کجا آمد؟
من به نمایشهای آیینی و سنتی علاقه خاصی دارم. نمایشهایی مثل تخت حوضی، تعزیه و همچنین خرده نمایشهایی مانند نقالی همیشه مورد علاقه من بوده است. بعد از انقلاب و بر اساس آنچه که در ذهن دارم در سه دهه اخیر هیچ نمایشی در این ژانر در قزوین اجرا نشده بود. ایده تولید «شهر آشوب» از همین جا شکل گرفت. در واقع هدفم از ساخت این نمایش، احیای دوباره نمایشهای آیینی و سنتی در قزوین بود. به نظرم مخاطب باید با این ژانر از کمدی که مختص کشور خودمان است آشنا شود؛ خوشبختانه «شهر آشوب» اتفاق نو و تازهای در این زمینه بود.
مختصری از داستان «شهر آشوب» را برای مخاطب تعریف کنید.
«شهر آشوب» داستان دو خانواده پولدار است که دو تا نوکر دارند. یک نوکر مرد و یک کُلفت زن. سلیم یا همان سیاهِ نمایش که نوکر خانه آمریزا هست عاشق قدمشاد، کُلفت خانه ندیم اعظم میشود و برای اینکه او را به دست بیاورد شروع به دروغگویی میکند. دلیل دروغگوییاش این است که ندیم اعظم میخواهد جای خواجه مهراز را در بارگاه سلطان بگیرد و برای این که به خواستهاش برسد سلیم را وادار میکند تا «جبه سلام» را از خانه خواجه مهراز بدزد تا در آن دعا بدوزد و به وسیله دعا و سحر و جادو بتواند به منظور خودش دست یابد. این ماجرا آغازگر یک داستان و درگیری میشود؛ دروغی که سلیم میگوید عالمگیر میشود و تا بارگاه سلطان میرسد و باعث به هم ریختن اوضاع جامعه وقت میشود.
«شهر آشوب» بیشتر برای چه مخاطبی ساخته شده است؟
نمایش «شهر آشوب» برای مخاطبانی از سن 6 تا 90 سال میتواند جذاب باشد. خلق لحظههای شاد در نمایش و همچنین اجرای بازیگران سبب شد که مخاطب در طول دو و نیم ساعت کاملا با نمایش همراه شود.
«شهر آشوب» چه پیامی را به مخاطب منتقل کرد؟
نمایشهای آیینی و سنتی معمولا دو پیام بسیار مهم به مخاطب منتقل میکنند. یکی موضوع نقد اجتماعی است که از زبان مردم کوچه بازار و توسط سیاه به مخاطب منتقل میشود و مسئله بعدی پیام خوب بودن، پاک بودن و راست بودن است که به راحتی و بدون این که در لفافه بیان شود به مخاطب بیان میشود و در نهایت از مخاطب میخواهد که به این مسائل اخلاقی توجه کند.
با توجه به تعداد زیاد هنرپیشهها و همچنین اجرای یک ژانر بکر، با چه دشواریهایی مواجه بودید؟
در نظر بگیرید هماهنگی و تمرین یک گروه 18 یا 19نفره و بدون دستیار و همچنین منابع مالی بسیار محدود، نبود یک مکان درست و حسابی برای تمرین و همچنین وجود مشکلات دیگر، تولید کار را با چه سختیهایی مواجه میکند. این قبیل نمایشها باید در سالنهای مختص به خودشان اجرا شود. ما باید نمایشی اجرا میکردیم که 2 ساعت و نیم مخاطب را نگهدارد. باید تکههای پازل را کنار هم میگذاشتیم تا در نهایت بتوانیم یک کار خوب و قابل دفاع به مخاطب ارائه بدهیم. تازه برای مخاطبی که معمولا تئاتر واقعی را نمیشناسد. مخاطبی که فکر میکند تئاتر یک تفریح است و با هدف تفریح به تماشای تئاتر میرود. به تماشای کمدی میرود تا یک لذت وافر را تجربه کند؛ البته من اینگونه نمایشها را محکوم نمیکنم و نمیگویم که نباید اجرا شود؛ حرف من این است که تولید تئاتر خوب برای مخاطبینی که اغلبشان با تئاتر آشنایی ندارند کار سختی است. ولی خوشبختانه توانستیم قدم رو به جلویی برداریم.
کار کردن درچنین شرایطی سخت نیست؟
قطعا سخت است؛ چون شما در یک فضای غیر حرفهای کار میکنی. وقتی اعضای گروه تمرین میکنند و کار خوب و حرفهای اجرا میکنند باید دستمزد مناسب دریافت کنند؛ من هم دوست دارم در چنین شرایطی کار کنم. هنوز تئاتر ما با همان ذهنیت قدیم که باید در تئاتر «عشق تقسیم کنیم» پیش میرود. ولی من فکر میکنم دیگر این نوع دیدگاه جوابگو نیست و با این وضعیت تا چند سال آینده به مشکل بر میخوریم. متاسفانه سیاستمداران و سیاستگذاران فرهنگی کشور اصلا به این موضوع توجه نمیکنند چون آنها افرادی هستند که اساسا با مقوله هنر بیگانهاند و اصلا نمیدانند چه اتفاقاتی در این حوزه در حال رخ دادن است. اطلاع ندارند که تئاتر میتواند چه پیامدهای اجتماعی و فرهنگی برای جامعه داشته باشد. چون نمیدانند و هنوز فکر میکنند که باید در تئاتر با جیب خالی پز عالی داد! به همین دلیل من تصور میکنم در سالهای آینده با مشکلات وافری مواجه شویم.
آیا «شهر آشوب» را باید یک نمایش موزیکال دانست؟
اساسا در نمایشهای آیینی و سنتی موزیک تاثیر چشمگیر دارد. ولی «شهر آشوب» نمایش موزیکال محسوب نمیشود. در نمایش موزیکال بازیگران به وسیله شعر و آهنگ نمایش را اجرا میکنند. در «شهر آشوب» موسیقی ابزاری بود که صحنهها را به هم پیوند میداد.
هماهنگی هنرپیشهها با موسیقی کار سختی نبود؟
وقتی صحبت از غیرحرفهای بودن میکنم دقیقا منظورم همین مسائل است. ما برای نمایش «شهر آشوب» مربی موسیقی نداشتیم در چنین شرایطی باید از استعداد ذاتی خودت استفاده کنی و ببینی که این فضا به کجا ختم میشود. در «شهر آشوب» من 13 بازیگر داشتم؛ موسیقی هم یک بازیگر بود که نقش بازی میکرد. در مجموع 14 بازیگر داشتیم. از دوست خوبم رضا کاکاوند تشکر میکنم که قطعات موسیقی را برای ما تنظیم و با بچهها تمرین کرد. دختر ایشان نیز در نمایش «شهر آشوب» ساز میزد. در ادامه من و جناب احمدی تهیه کننده کار که موزیسین نیز هستند کمک کردیم تا کار پیش برود. من از تکتک این دوستان قدردانی میکنم که پا به پای ما تلاش کردند که «شهر آشوب» برای مخاطبان جذابتر شود.
آیا «شهر آشوب» از لحاظ اقتصادی انتظار شما را برآورده کرد؟
به هیچ عنوان! متاسفانه در قزوین تماشاخانههایی نداریم که نرخ بلیط ثابت داشته باشند. در خیلی از مواقع اداره ارشاد و انجمن هنرهای نمایشی تنها تصمیمگیرنده تولید آثار نمایشی نیستند و همین موضوع، کار را سخت میکند. وقتی یک گروه، سالنی را در دست میگیرد و بلیط 50 هزار تومانی میفروشد و من یا همکارم قیمت 150 هزار تومانی برای نمایشمان تعیین میکنیم؛ آیا تماشاچی از اثر ما حمایت میکند؟ به نظرم این رویه باعث آشفتگی میشود. شما یک کار پژوهشی انجام میدهی و از دل آن یک نمایش تولید و آن را به مخاطب عرضه میکنی و سعی میکنی که فاکتورهای اصلی نمایش کمدی را رعایت کنی و در نهایت کار را با قیمت مناسب به مخاطب عرضه میکنی؛ ولی در قبالش افرادی هستند که با شکستن قیمت بازار یا با ارائه کارهای غلط که به عنوان نمایشهای آیینی و سنتی تحویل مخاطب میدهند؛ باعث میشوند این جایگاه خراب و متزلزل شود و شما در فروش متضرر شوی.
اگر بخواهم قسمت دوم نمایش را اجرا کنم باید یک فکر اساسیتری داشته باشم. انتخاب زمان نمایش در این برهه به این دلیل بود که من و تهیه کننده و مجری طرح خانم متفکر به این نتیجه رسیدیم که اگر کار را بعد از محرم اجرا کنیم بیات میشود و بچهها خسته میشوند. توقع داشتیم فروش به مراتب بالاتر باشد. ولی اتفاقاتی در این مدت در شهر افتاد که اصلا از دست انجمن هنرهای نمایشی و اداره ارشاد به دور بود و همین باعث شد که بازار کار ما خراب شود و در حقیقت آنگونه که ما تصور میکردیم مخاطب از کار استقبال کند محقق نشد. البته روزهای آخر استقبال خیلی خوب بود ولی با توجه به ایام ماه محرم و ممنوعیت اجرای نمایشهای شادیآور، باید صبر کنیم و به امید خدا ببینیم آیا در مهرماه میتوانیم گروه را دوباره دور هم جمع کنیم و نمایش را در یک محیط مناسب اجرا کنیم یا نه.
به نظر میرسد پرداختن به موضوع اقتصاد تئاتر فرصت جداگانهای میخواهد؛ این طور نیست؟
بله بهتر است در یک فرصت مناسب در مورد اقتصاد تئاتر صحبت شود. بهتر است که بیان شود چه اتفاقاتی برخلاف قوانین تولید آثار هنری رخ میدهد. ما اگر یک درصد هم از روند تولیدات نمایش در تهران یا مشهد پیروی کنیم این اتفاقات تکرار نمیشود.
وقتی سطح یک نمایش پایین است و مخاطب ندارد نباید بلیط رایگان در اختیار مردم گذاشت و یا نرخ قیمت را پایین آورد؛ این کار در حقیقت باعث میشود که اگر یک نمایش حتی با قیمت مناسب برای مخاطب تولید شود؛ مخاطب آن را پس بزند. این قضیه پدیده بسیار زشت و به دور از انصاف است که متاسفانه در فضای هنری شهر قزوین حاکم بوده و نیاز است که ما با کارگردانهای دیگر به یک نتیجه برسیم و قانون یا طرحی برای آن در نظر بگیریم.
برای جشنواره فجر چه برنامهای دارید؟
به امید خدا یک کار بزرگ با عوامل خوب و حرفهای، دکور و موسیقی قوی برای جشنواره فجر در نظر دارم.
من اگر یک وقت کار کوچک انجام میدهم به دلیل ضعف مالی است. اگر شرایط مهیا باشد قطعا میتوانیم کارهای بزرگی تولید کنیم چون تئاتر قزوین ظرفیت بالا و همچنین هنرمندان بسیار توانمندی دارد.
ضمن تشکر از همراهی شما؛ اگر صحبتی باقیمانده بفرمایید.
از آقای احمدی تهیهکننده «شهرآشوب» تشکر میکنم. اگر ایشان نبود من نمیتوانستم این کار را تولید کنم. آورده مالی ایشان به عنوان تهیه کننده باعث شد که ما کار را زنده کنیم. ناگفته نماند وقتی که از تهیهکننده حرف میزنیم از سرمایهگذار حرف نمیزنیم. تهیهکننده اول متن را میخواند و در مرحله بعد میپذیرد که من کارگردان باشم و عوامل کار را تایید میکند و در مراحل تمرین کنار شما هست و سرمایهاش را هم دخیل میکند. همچنین باید از همسرم آذر متفکر تشکر کنم. در طراحی کار، طراحی صحنه و لباس و حتی در شکلگیری نوع بازیگرها خیلی به من کمک کرد. از همه عوامل کار، بازیگران و گروه موسیقی نیز کمال تشکر را دارم. همچنین از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و اداره کل نهاد کتابخانههای عمومی استان سپاسگزارم.