قرنطینههای کرونایی با پروژههای سرگرم کننده خوشایند میشوند
گزارش ـ مریم بهبهانیفر:
با اپیدمی کرونا و توصیه بر شستوشوی دستها، رعایت فاصلهگذاری اجتماعی، اضطراب در میان برخی افراد افزایش یافت و دچار وسواسهای فکری و عملی شدند. در حالی که کارهای افراطی، زیادهروی در شستوشو و ضدعفونی کردن دستها و سطوح، کمکی به آنها نمیکند و تنها سطح نگرانی را در این افراد افزایش میدهد.
متاسفانه انجام کارهای افراطی و افکار وسواسی در میان برخی والدین کودکان را هم دچار افکار وسواسی و اضطراب کرده و موجب شده است کارهای تکراری در کودکان آنها نیز نهادینه شود. در حالی که وسواس به شستوشوی دستها و استفاده از مواد ضدعفونی بویژه مایع سفیدکننده میتواند زنگ خطری برای افزایش بیماریهای پوستی و اضطراب باشد.
از سوی دیگر دوریگزینی از افراد به دلیل ترس از ابتلا به کرونا میتواند افراد را دچار اختلالهای ارتباطی و افسردگی کند؛ چرا که این رفتار ممکن است پس از فروکش کرونا هم در آنها ادامه باشد و زمینهی وسواسهای فکری را در آنها افزایش یابد و سلامت روان آنها را تحت تاثیر قرار دهد.
از اینرو توصیهی روانشناسان این است که افراد از فکر کردن مداوم به شستوشوی بیش از حد دستها، ضدعفونی لباس و سطوح و دوریگزینی از دیگران پرهیز کنند و سعی بر حفظ تعادل داشته باشند و نیازی بر افراط در این زمینه و تکرار یک چرخه معیوب نیست، چرا که رفتارهای تکراری و عدم آرامش روحی، روانی و استرسهای فکری موجب تضعیف سیستم ایمنی و افزایش احتمال به بیماری است.
نمونهای از آنچه گفته شد را در سخنان برخی شهروندان هم شنیدهایم، بانوی جوانی که دارای فرزند خردسال است، معتقد بود به دلیل شستوشوی مداوم دستها و وسایل منزل علاوه بر خود، کودک او نیز دچار وسواس شده است.
دختر جوان دیگری هم که سعی میکند از منزل خارج نشود میگوید: از برقراری هرگونه ارتباط فیزیکی با دیگران واهمه دارد و احساس میکند با خروج از منزل و گفتوگو با دیگران مبتلا به کرونا میشود.
آقای میانسالی که به دلیل ترس از ابتلاء به کرونا سعی میکند تا جای ممکن از منزل خارج نشود نیز بیان میکند: آنقدر در این 11 ماه در منزل بودهام که دیگر از رانندگی و تردد در خیابان واهمه دارم؛ امیدوارم این روزهای تلخ به زودی سپری شوند تا از این شرایط تنهایی و قرنطینه رهایی پیدا کنم، البته نمیدانم پس از آن میتوانم به زندگی اجتماعی بازگردم یا خیر.
شهروندان نسبت به کرونا وسواس نداشته باشند
یک دکترای روانشناسی در گفتوگو با ولایت در تشریح رفتارهای وسواسی و آثار سوء آن بر افراد اظهار میکند: وسواس وقتی ترکیبی از رفتارهای عملی و فکری باشد به این دلیل است که فرد دچار وسواس، افکار غلطی دارد و آن فکر دائم در ذهن او بزرگتر میشود و فرد دچار وسواس به دنبال آن است که با آن فکر مبارزه کند، یا آن تفکر را مانند چالش کند؛ یا بر آن پیروز شود. البته این واکنشی است که همهی افراد نسبت به افکار موجود در ذهن خود دارند و همواره تلاش میکنند بر محیط چیره شوند.
محمدحسن نادری تصریح میکند: خصلت انسانها اینگونه است که در هر کجایی که احساس کرده است طبیعت، محیط و دنیای بیرون او آزاردهنده است با روشهایی از آنها رهایی پیدا میکند و به عبارتی دیگر دنیا را تحت کنترل خود قرار میدهد.
او با بیان اینکه برخی دچار فکرهای اشتباه هستند، عنوان میکند: این افراد گمان میکنند همانگونه که میتوانند محیط بیرون را تحت کنترل خود قرار دهند، پس میتوانند محیط درون و ذهن خود را هم به خوبی کنترل کنند، در حالی که محیط درون برخلاف محیط بیرون تحت کنترل انسان نیست و ما نمیتوانیم این موضوع که چه فکری سراغ ما بیاید یا نه، را با ارادهی خودمان کنترل کنیم.
این روانشناس اضافه میکند: وقتی فکری به فردی وارد میشود؛ فرد ناخودآگاه برای از بین بردن آن فکر، شروع به جنگیدن با آن میکند که همین موجب رفتار وسواسی میشود.
نادری با اشاره به ضرورت پروتکلها و شستوشوی دستها برای پیشگیری از کرونا توضیح میدهد: این که فردی برخلاف دستورالعمل پروتکل بهداشتی بیش از 20 ثانیه دستها را میشوید و درون ذهن خود گمان میکند که دستهایش آلوده است و دوباره دستهایش را میشوید تا به فکر خود چیره شود؛ گاهی هم ممکن است بیش از این مدت زمان بشوید، اما همچنان فکر وجود آلودگی در او وجود دارد، اینها رفتارهای اضطرابی و وسواسی است.
او با بیان اینکه افراد وسواسی برای مدیریت و رهایی افکار آزاردهنده خود دائم به شستوشو و ضدعفونی دستها و محیط میپردازند و اینها وسواس است، اضافه کرد: در این زمینه افراد باید یاد بگیرند آنچه به ذهن آنها میرسد تنها فکر است و بسیاری از این افکار غیرواقعی است، ولی افراد دارای وسواس و اضطراب برای دوری و مبارزه با این افکار به مبارزه با آن میپردازند در حالی که اینها تنها افکار آزاردهنده است و از درون فرد نشأت میگیرد.
این روانشناس قزوینی با تاکید بر اینکه وقتی افکار وسواسی در ذهن فردی ورود میکند فرد دچار اضطراب میشود؛ میافزاید: افرادی که دچار اضطراب میشوند به این دلیل است که بیش از اندازه افکار درون ذهن خود را جدی تلقی میکنند و از آنجایی که ذهن انسان میتواند بسیاری از موارد غیرواقعی را بر واقعی غلبه کند این موجب میشود با گذشت زمان افکار غلط در ذهن فرد قوی شوند.
نادری معتقد است: افرادی که با این گونه افکار روبرو میشوند از برنامههای اساسی خود دور میشوند و به واسطه این مشکل از بسیاری از کارکردهای زندگی اجتماعی، شغلی و تحصیلی خود عقب میمانند؛ از سویی دیگر نیز این افراد در برقراری ارتباط با دیگران دچار آسیب میشوند؛ چرا که برای اطرافیان نیز آزاردهنده خواهند بود. در این صورت اغلب هیچ احساس رضایتی از زندگی ندارند و مدیریت زندگی از دست آنها خارج میشود.
او تاکید میکند: توصیه میشود، شهروندان بپذیرند هر آنچه به ذهن آنها ورود میکند، واقعی نیست و به دنبال تصور موارد غیرواقعی نباشد و تنها حاصل افکار است و مربوط به دنیای واقعی نیستند.
این روانشناس ادامه میدهد: برخورداری از دانش و آگاهی نسبت به اینکه کدام بخش از افکار تحت کنترل خود افراد است میتواند در غلبه بر افکار غلط به انسانها کمک کند.
وسواس ایمنی بدن را کاهش میدهد
نادری تشریح میکند: در زمینه پیشگیری از وسواس و اضطراب ناشی از کرونا افراد باید به این موضوع توجه داشته باشند که کدام بخش تحت کنترل آنها میباشد و بر آن تمرکز داشته باشند و آن را از مواردی که تحت کنترل آنها نیست تفکیک کنند. اینها به کاهش میزان اضطراب در ذهن افراد کمک میکند.
نادری تاکید میکند: نباید نسبت به بیماری کرونا وسواس داشته باشیم؛ چرا که همین وسواسهای فکری ایمنی بدن را کاهش میدهد و تنها باید آنچه در پروتکل به آن تاکید شده است به خوبی رعایت شود.
او درباره بیتوجهی برخی افراد به رعایت قرنطینه و مخالفت با این ضرورت بهداشتی ـ اجتماعی بیان میکند: این افراد «انعطافپذیری روانشناختی» ندارند؛ این موضوع یکی از ویژگیهای فردی است که کمک میکند انسان خود را در واقعیتهای مختلف سازگار کند و زندگی بهتری داشته باشد.
این روانشناس قزوینی با بیان اینکه برخی افراد متاسفانه انعطافپذیری روانشاختی ندارند؛ عنوان میکند: این افراد نمیتوانند با شرایط جدیدی که با آن مواجه میشوند خود را سازگار کنند؛ از این رو دچار برخی بیقراریهای روحی میشوند.
نادری ادامه میدهد: افرادی که انعطافپذیری روانشناختی ندارند هنگامی که در شرایط خاص قرار میگیرند نمیتوانند برای خود برنامهریزی داشته باشند. به عنوان مثال در شرایط کرونا که قرنطینه خانگی و عدم ترددهای غیرضروری الزامی میشود؛ برخی افراد از آنجایی که عادت کردهاند با یک شیوه خاص زندگی کنند تمام سرگرمی یا کار آنها در بیرون از منزل باشد اکنون که با شرایط خاص مواجه شدهاند نمیتوانند خود را با این موقعیت سازگار کنند؛ از این رو با چالش روبرو میشوند و نمیتوانند آن گونه که باید خود را با شرایط سازگار کنند.
او خاطرنشان میکند: افراد باید به نکات طلایی برای مراقبت از تندرستی تقویت سیستم ایمنی توجه کنند و این که کدام رفتار تحت کنترل آنها هست و کدام رفتار تحت کنترل آنها نیست را در خود تفکیک کنند و ذهن خود را بر روی آنچه تحت کنترل خودشان هست متمرکز نمایند. در این صورت میتوانند از خود مراقبت بیشتری داشته باشند.
این روانشناس قزوینی توضیح داد: در موضوع کرونا توجه به قرنطینه عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و روانشناسی دخالت دارند ولی میتواند برای افراد فرصت باشد.
نادری تاکید میکنند: در این شرایط چنانچه افراد برای خود پروژهای فردی و کاری تعریف کنند به آسانی میتوانند این شرایط را تحمل کنند؛ به عنوان مثال روزهای قرنطینه یا محدودیتهای کاری میتواند فرصتی برای مطالعه کتاب، معایب فرزندپروری و یا تقویت تخصصهای کاری فرد باشد.
شهروندان برای دوران قرنطینه خود پروژه سرگرم کننده، تعریف کنند
او یادآور میشود: چنانچه افراد برای دوران قرنطینه پروژهای تعریف نکنند تحمل قرنطینه برای آنها آزاردهنده خواهد شد؛ در حالی که اگر افراد زمانهای خود را معنیدار کنند تحمل شرایط قرنطینه و محدودیتهای شبانه برای آنها آسان میشود.
این روانشناس قزوینی تاکید میکند: افرادی که برای شرایط فعلی، پروژه یا برنامهای نداشته باشند و مهارتهای زندگی نوین را در خود تقویت نکنند، احساس میکنند زمان آنها به بطالت سپری میشود از این رو شرایط موجود برای آنها آزاردهنده میشود.
نادری همچنین خاطرنشان میکند: چنانچه افراد برای خود پروژه فردی، خانوادگی و شغلی تعریف کنند نسبت به این دوران نیز احساس مثبت پیدا میکنند؛ از این رو توصیههای بهداشتی و اجتماعی مبنی بر عدم تردد غیرضروری و دوری از مهمانی و دورهمی خانوادگی را به آسانی میپذیرند.