وحید حاجسعیدی
درست است که ایرج میرزا خدا بیامرز گفته «یک حرف و دو حرف بر زبانم، الفاظ نهاد و گفتن آموخت» ولی یک عده چنان گمان میکنند که اگر برای حرف زدن فقط همان چند عضله مربوط به تکلم را به کار بیاندازند و تارهای صوتی را بلرزانند، ببخشید به ارتعاش دربیاورند تمام است و سخن جاری میشود! غافل از اینکه قبل از سخن گفتن باید مقداری اندیشه کرد و عضلات سایر اعضای بدن را هم در فرایند سخن گفتن درگیر کرد تا مجبور نشویم دو روز پاتیلهایی قسطی صدا و سیما را با رویکرد چه کنم؟! چه کنم؟! در دستانمان بگیریم و از تکنیک تکذیب، تحریف، برش و همگامسازی کلمات و یا شوخی کردم استفاده کنیم! ولز هربرت داستان نویس و شاعر انگلیسی خطاب به این عزیزان گفته: «یا درست حرف بزن یا عاقلانه سکوت کن!» اما داستان از چه قرار است؟
از شما چه پنهان چندی قبل یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، دربارهی تفاوت رشوه و شیرینی که در ادارات رد و بدل میشود به خبرنگار برنا گفت: «اعتقاد من بر این است که شیرینی اگر پُرملات باشد با رشوه یکی است و تفاوتی ندارد، اما اگر فردی یک جعبه شیرینی یا مبلغی معادل 500 هزار تومان تا 1و 2 میلیون تومان پرداخت کند، تنها شیرینی محسوب میشود همانطور که شخصی به خانه کسی میرود و به اندازهی بضاعت خود هدیه میدهد. او ادامه داد: اما اینکه افرادی مبلغهای 100 یا 500 میلیون تومانی در ادارات رد و بدل میکنند، رشوه محسوب میشود». (به نقل از تابناک)
هر چند ایشان بعد از این داستان، اعلام فرمودند که شوخی کردند و حتی یک ریال هم رشوه است، ولی حالا که ایشان سر شوخی را باز کردند باید این فتح باب را به فال نیک گرفت و داستان رشوه را آچارکشی کرد!
حقیقت امر رشوهی پدیده جدیدی نیست و ریشه در تاریخ دارد.
به قول پروین اعتصامی «تا پود و تار جامهاش از رشوه و رباست . . . گر درهمی دهند، بهشتی طمع کنند» و باقی داستان ... فلذا مبارزه با رشوه به راحتی مبارزه با قاچاق کالا و ارز و پائین کشیدن نرخ سکه و خودرو و تنظیم بازار بورس نیست! مختصر گرفتاریهایی دارد. چرا که در قانون مجازات، تکلیف مجازات رشوه مشخص است و قانونگذار صریحا مجازات آن را اعلام کرده است؛ اما مشکل اینجاست رشوه جای خود را به شیرینی داده و گویا هنوز برای شیرینی، انعام بچهها، پول چایی، عیدی، شاگردونی بچهها و ... مجازاتی درنظر گرفته نشده است!
از طرفی چون میزان اشتها و سیری جماعت مرتشی(رشوهخور) مشخص نیست بر پیچیدگی ماجرا افزوده میشود تا جایی گاهی اوقات پرداخت تمام موجودی هم چارهساز نیست. به قول خاقانی «هر چه اندوختم این طایفه را رشوه دهم» تا ببینیم بالاخره کار به تا کجا پیش میرود!
به هر حال با عنایت به فتح شدن باب شوخی در مقولهی رشوه و تعیین خط فقر و ضریب جینی و ... پیشنهاد میشود کارگروه تعیین خط شیتیل یا خط رشوه راه هم اندازی شود و این دوستان با استفاده از تجارب بزرگان پدیدهی رشوهخواری، نظیر اکبری طبری و اذناب ایشان صبح به صبح مظنه رشوه را تعیین کنند تا خلقا... بابت بردن یک جعبه شیرینی پرملات نزد مدیر و رئیس بانک و ... سین جین نشوند و مدیران بانک هم از باز کردن درب جعبه شیرینی در خانه شوکه نشوند!
در ضمن از آنجا که برخی دوستان نوشتههای جدی ما را طنز و دلنوشتههای طنز ما را جدی فرض میکنند و جوابیه مینویسند و ما را متهم به نقد بیپایه و اساس میکنند، از این به بعد تعیین ژانر نوشتهها را بر عهدهی مخاطبان میگذاریم. بیل که به کمرتان نخورده است، کافی است کمی دقت کنید تا ژانر نوشتهها دستتان بیاید!