نوستالژیهای در حال فراموشی
الناز ضیائیان
سالهای زیادی نمیگذرد از زمانی که در صف تلفنهای عمومی میایستادیم و با لذت تمام منتظر میماندیم تا نوبتمان شود. یا آن که نامههای خود را درون پاکتهای نامه، با خط چینهای قرمز و آبی قرار میدادیم و هفتهها انتظار را پشت سر میگذاشتیم تا نامههایی که ارسال کردیم به مقصد برسند.
اینها تنها قسمت کوچکی از خاطرات دوران کودکی نسلی است که بدون دسترسی به تکنولوژی و تنها با داشتن دلخوشیهای ساده روزگار را گذراندهاند. دوران کودکی و نوجوانی ما دهههای پیش از شصت، پر بود از چیزهایی که شاید حتی بعضی از بچههای دهههای هشتاد و نود کار کردن با آنها را هم بلد نیستند. دلمان میگیرد وقتی میبینیم مثلا تلفنهای سکهای یا صندوقهای پست دیگر کارایی چندانی ندارند و به جای آن تکنولوژی و شبکههای اجتماعی با سرعت سرسامآوری در حال یکهتازی هستند. اینها را گفتیم تا بهانهای باشد که بتوانیم با مسئولان و کارشناسان این حوزه درباره کارکرد فعلی تلفنهای عمومی و صندوقهای پست هم کلام شویم.
محدودیت در توزیع کارت تلفن
ایوبی مسئول روابط عمومی شرکت مخابرات استان قزوین به خبرنگار ولایت میگوید: «تلفنهای عمومی سطح شهر فعال و قابل استفاده هستند، ولی توزیع کارت تلفن به علت تولید کم این کارتها، محدود است. البته تلفن همگانی، چندان مورد استفاده مردم نیست چرا که اکثر شهروندان این روزها از تلفن همراه استفاده میکنند. با این حال در مکانهایی مانند زندانها، پادگانها، ترمینالها و مکانهایی که نیاز به تلفن عمومی باشد، کیوسکهای تلفن موجود است. شهروندان عزیز هم برای تهیه کارت تلفن میتوانند به مرکز مخابرات غیاثآباد مراجعه کنند.
ایوبی در رابطه با گسترش و احیای تلفنهای عمومی خاطرنشان کرد: بحث گسترش تلفنهای عمومی در سطح کشور با توجه به گسترش تکنولوژی و فراگیر شدن تلفنهای همراه دیگر مطرح نیست و هر فردی میتواند با مراجعه به دفاتر پیشخوان دولت و با مبلغی بسیار اندک یک سیم کارت تهیه نماید.
برای بررسی هرچه بیشتر این مسئله، به سراغ یکی از فعالان حوزه اجتماعی و حقوق شهروندی رفتیم.
چهرهی نازیبای شهر
سیفا... یوسفی در این باره میگوید: این صندوقهای پست و تلفنهای عمومی، زیبایی شهر را از بین برده است و لذا بود و نبود آنها اهمیت چندانی ندارد. سیستمهای قدیمی کم کم برچیده شده، و وسایل ارتباطی جدید جایگزین آنها شدهاند. با توجه به وجود ایمیل و فضاهای گسترده مجازی دیگر فکر نمیکنم کسی نامه بنویسد و در صندوق پست بیندازد. در رابطه با تلفنهای عمومی هم باید بگویم اگر شما آمار بگیرید خواهید دید که بیشتر از جمعیت ایران، سیمکارت روشن و تلفن همراه وجود دارد؛ پس با این حال دلیلی برای وجود تلفنهای عمومی و صندوق پست نیست.
یوسفی ادامه میدهد: با این حال ممکن است در زندانها، صدا و سیما و قوه قضاییه که بردن تلفن همراه ممنوع است، از تلفنهای کارتی استفاده شود. یا در برخی بیمارستانها که آنتن تلفنهای همراه جهت سلامت بیماران قطع است، می توان بر ضرورت تلفن عمومی تاکید کرد. ولی کیوسکهای تلفن در سطح شهر با ایجاد مزاحمت برای مردم کارایی دیگری ندارد، مگر آن که مخابرات از طریق فروش کارت تلفن بتواند درآمد زایی کند..»
صندوقهای پست و خاطرات خوش کودکی
در ادامه با پروین نظری هم صحبت شدیم. نظری 25 سال سابقه خدمت در آموزش و پرورش دارد.
از وی درباره نسل جدید و آشنایی دانشآموزان با صندوقهای پست و تلفنهای عمومی پرسیدیم. او در این باره میگوید: «اگر از دیدگاه خودم که سن نوجوانی و جوانی را پست سر گذاشتم بخواهم به این قضیه نگاه کنم باید بگویم که این صندوقهای پست و کیوسکهای تلفن برای من تداعیکننده دوران کودکی است و حس نوستالژی دارد. ولی اگر بخواهم این موضوع را از دیدگاه نسل امروز و دانشآموزانی که با آنها سر و کار دارم بیان نمایم باید بگویم که تکنولوژی روز به روز در حال پیشرفت است، لذا ممکن است برای نوجوان هم صندوق پست و تلفن عمومی جذابیتی نداشته باشد، چرا که وسایلی جدیدتر با انتقال سریعتر جایگزین آنها شده است.
این دبیر با سابقه، صحبتهایش را این گونه تکمیل میکند: به طور کلی نسل امروز، تکنولوژی و سرعت را بیشتر دوست دارد و خواستار سرعت است. در صورتی که اگر خودم یک صندوق پست و یا تلفن عمومی ببینم نه تنها برایم جذابیت دارد بلکه به شوق میآییم که از آنها استفاده نمایم.
از نظری در رابطه با احیا شدن صندوقهای پست و تلفنهای عمومی پرسیدیم، او میگوید: بعید میدانم استقبال چندانی از آنها شود، زیرا نسل امروزی که من با آنها سروکار دارم دوست دار سرعت و تکنولوژی هستند و میخواهند خود را همگام با تکنولوژی پیش ببرند، لذا اگر احیا هم شود دیگر کارایی ندارند.
تمام این صحبتها را در ذهنم تجزیه و تحلیل میکنم و به دورانی میاندیشم که همه چیز با سرعت کمتر ولی جذابیت و دلربایی بیشتر پیش میرفت. انتظار رسیدن نامه به مقصد و پس از آن منتظر ماندن برای دریافت پاسخ نامه، چیزهایی نیست که دهه شصتیها و نسل قبل از آن بتوانند به راحتی آنها را فراموش کنند. شنیدن صدای دوچرخه و گاهی هم موتور پستچیها همیشه در ذهنمان تداعی میشود. مطمئنم روزی دوباره دلمان برای تلفنهای سکهای با دو ریالیهای سیاه تنگ خواهد شد.
تمبرهایی که بر روی هرکدامشان نقشهای زیبایی بود و نامههای ما را مزین میکرد، از خاطرمان نخواهد رفت. کسی چه میداند! شاید دوباره روزی گذرمان به باجههای تلفن سکهای و یا صندوقهای پست بیفتد، آن وقت است که خاطرات کودکی و نوجوانی هم مانند فیلمی نوستالژی از پیش چشمانمان میگذرد.
چهارشنبه 24 ارديبهشت 1399
04:29:40