سیدعبدالعظیم موسوی
هزینههای یک روزنامه از کاغذ شروع میشود؛ اما به آن ختم نمیگردد. چاپ و توزیع و حقوق نویسنده و عکاس و خبرنگار و بیمه و... و درآمدی که باید پاسخگوی آن باشد؛ فروش و آگهی
برای اینکه حاشیه سودفروش یک روزنامه بتواند هزینههای آن را بپوشاند. با یک محاسبه سرانگشتی باید تیراژی حدود 000/20 نسخه داشته باشد که همه را هم به فروش برساند. البته تیراژ بالا با تقسیم هزینههای ثابت میتواند هزینه کل را کاهش دهد وگرنه افزایش تیراژ هم هزینههای متغیر خود را دارد.
بعد از قطع یارانه از همه کالاها، کاغذ بدلیل وابستگی فرهنگیاش از یارانه محروم نشد تا این روزها که با هجوم افزایش قیمت دلار، کاغذ حدود 30% افزایش قیمت داشته است.
در جلسه مدیران مطبوعات به استاندار محترم گفتم که حتی دولت دوران دفاع مقدس همراه خرید کلاهخود برای سربازان؛ کاغذ هم به روزنامهها میداد؛ اما دو سال است که دولت یارانه کاغذ مطبوعات را قطع کرده است.
با فروش حداکثر سه چهار هزار نسخهای مطبوعات محلی تنها راه حل برای گران نشدن، وابستگی مطلق به آگهیهاست که آن هم؛ زبان مطبوعات را کوتاه میکند و مطبوعات بیزبان مشکل امروز رکن چهارم دموکراسی است.
اگر روزنامه شناسنامه فرهنگی یک استان هست که هست؛ مسئولین دولتی هم باید تلاش کنند که این کشتی به گل ننشیند. اگر نتوانستند و نکردند؛ روزنامه متعلق به مردم است؛ پیش از اینکه وابسته به دولت باشد. لذا تنها راه باقی مانده برای باقی ماندن، گران کردن روزنامه است.
اگر شما به دلیل گرانی(1500 تومان) روزنامه نخرید؛ وضع از این هم بدتر میشود. مسئولین و دلسوزان فرهنگ میدانند که روشن کردن موتور خاموش شده دیگر به این سادگیها ممکن نخواهد بود.